شناسهٔ خبر: 67844523 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

نفس‌های مستخدم متجاوز به شماره افتاد 

روزنامه جوان

شامگاه شنبه بیست و سوم بهمن سال ۱۴۰۰ زن جوانی وحشت‌زده با اداره پلیس تماس گرفت و از مرد شیطان‌صفتی به اتهام آزار و اذیت و سرقت اموالش شکایت کرد. 

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: حکم اعدام مرد جوانی که متهم است سه سال قبل در پوشش نگهداری از سالمندان به زن جوانی تجاوز کرده‌است، روی میز دادیار شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی قرار گرفت. 
شامگاه شنبه بیست و سوم بهمن سال ۱۴۰۰ زن جوانی وحشت‌زده با اداره پلیس تماس گرفت و از مرد شیطان‌صفتی به اتهام آزار و اذیت و سرقت اموالش شکایت کرد. 
با اعلام این خبر به سرعت تیمی از مأموران پلیس تهران به محل حادثه رفتند که خانه‌ای در یکی از خیابان‌های شمال تهران بود. مأموران متوجه شدند ساعتی قبل خدمتکار خانه که مرد جوانی است به دختر خانواده تجاوز کرده و پس از سرقت اموال او از محل گریخته‌است. 

 آگهی استخدام 
زن جوان که وحشت در چهره‌اش نمایان بود و به سختی صحبت می‌کرد در توضیح ماجرا گفت: «چند سال قبل مادرم فوت کرد، من و پدرم تنها شدیم و با هم زندگی می‌کردیم. مدتی قبل پدرم سکته مغزی کرد و در بیمارستان بستری شد و پس از بهبودی نسبی به خانه‌مان آوردمش. پدرم به خاطر بیماری‌اش قادر به انجام کارهایش نبود و از طرفی من هم کارمند بودم و روز‌ها پیش او نبودم، به همین دلیل به پرستار خانگی نیاز داشتیم که به صورت شبانه‌روزی از پدرم مراقبت کند. در فضای مجازی آگهی استخدام پرستار خانگی دادم و چند زن جوان و میانسال برای کار مراجعه کردند، اما با توجه به شرایط خاص پدرم قبول نکردند. چند باری آگهی را تکرار کردم تا اینکه در نهایت مرد جوانی به نام فرخ با من تماس گرفت و گفت حاضر است با شرایطی که پدرم دارد، از او مراقبت کند. مرد جوان زن داشت و من هم به او اعتماد کردم و قرار شد هر زمانی به مرخصی برود، فرد دیگری در مرخصی جایگزین خودش کند. پس از توافق، او به خانه ما آمد و من هم اتاقی در اختیار او قرار دادم و او از پدرم به صورت شبانه‌روزی مراقبت می‌کرد.»

 نقشه شوم 
شاکی ادامه داد: «خیالم راحت شده‌بود که در نبود من مستخدم از او مراقبت می‌کند، اما خبر نداشتم که او نقشه شیطانی در سر دارد و با نقشه‌ای از قبل طراحی شده، پرستاری از پدرم را قبول کرده‌است. مرد شیطان‌صفت در این مدت با چرب‌زبانی اعتماد مرا جلب کرد و من هم به او اطمینان داشتم تا اینکه امشب وقتی خواب بودم، احساس کردم کسی بالای سرم است. وقتی چشمانم را باز کردم، فرخ بالای سرم بود. می‌خواستم با داد و فریاد به او اعتراض کنم که چاقویی زیر گلویم گذاشت و مرا تهدید به مرگ کرد. داد و فریاد‌های من نتیجه‌ای نداد و پدرم به خاطر بیماری‌اش کاری از دستش ساخته نبود و مرد شیطان‌صفت دست و پای مرا با چسب ۵ سانتی که همراه داشت بست و مرا به زور آزار داد.»
 سرقت اموال 
زن جوان در پایان گفت: «فرخ پس از اینکه مرا آزار داد، به زور کلید گاوصندوق خانه را از من گرفت و تمامی طلا‌ها و پول‌های داخل آن را همراه وسایل کوچک قیمتی سرقت کرد و از خانه ما گریخت. داد و فریاد‌های من به گوش هیچ کسی نرسید و همسایه‌ها هم متوجه حادثه نشدند. پس از چند ساعتی تلاش به سختی دست و پایم را باز کردم و به پلیس خبر دادم. الان از مرد ابلیس به اتهام تجاوز و سرقت اموالم شکایت دارم.»

 ۲ سال بعد 
با شکایت زن جوان، پرونده برای شناسایی و دستگیری متهم در اختیار تیم زبده‌ای از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. بررسی‌های مأموران نشان داد تمام مدارکی که متهم برای استخدام به زن جوان ارائه داده جعلی و حتی آدرس محل زندگی‌اش اشتباهی است. مأموران پلیس در ادامه تحقیقات موفق شدند هویت اصلی مرد متجاوز را شناسایی و وی را تحت تعقیب قرار دهند. در بررسی‌های فنی مشخص شد متهم پس از حادثه همراه همسرش از تهران گریخته و به مکان نامعلومی رفته‌است. از سوی دیگر، مأموران هر زمانی به یک قدمی او می‌رسیدند، متوجه می‌شدند وی برای اینکه در دام مأموران گرفتار نشود، مخفیگاهش را تغییر داده‌است. تحقیقات برای دستگیری مستخدم شیطان‌صفت ادامه داشت تا اینکه شهریور ماه سال گذشته، شاکی به مأموران پلیس خبر داد متهم را در یکی از خیابان‌های تهران دیده‌است. وی به مأموران گفت: «برای انجام کاری به خیابان آمدم و به صورت اتفاقی چشمم به مرد شیطان‌صفت افتاد. در حالی که به شدت ترسیده‌بودم، او را به صورت نامحسوس تعقیب کردم و مخفیگاه او را به دست آوردم.» با نشانی‌هایی که شاکی داد، مأموران به سرعت به محل رفتند و متهم را بازداشت کردند. 

 وسوسه‌های شیطانی 
متهم پس از دستگیری، ابتدا جرم خود را انکار کرد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد، با اظهار پشیمانی به جرم خود اعتراف کرد و مدعی شد آن شب شیطان به جلدش رفته‌بود. وی در توضیح ماجرا گفت: «من ابتدا نقشه سرقت داشتم و تنها برای سرقت هم تصمیم گرفتم از مرد بیمار نگهداری کنم. البته می‌خواستم پس از این سرقت، دوباره نقشه‌هایم را در خانه‌های دیگری به عنوان مستخدم اجرایی کنم، اما آن شب وسوسه‌های شیطانی سراغم آمد و دست به حادثه‌ای زدم که مجبور به فرار شدم. من نقشه‌ام این بود که وارد خانه‌های افراد سالخورده شوم و پس از بستن دست و پای آن‌ها اموالشان را سرقت کنم. وقتی برای مراقبت از مرد بیمار استخدام شدم با دیدن دخترش شیطان مرا وسوسه کرد. شب حادثه هم فقط قصد سرقت داشتم، اما در مقابل وسوسه‌های شیطانی دوام نیاوردم و به دختر مرد بیمار تجاوز و بعد هم اموالش را سرقت کردم. پس از حادثه از تهران فرار کردم و هر چند وقت یک‌بار مخفیگاهم را تغییر می‌دادم تا اینکه پس از گذشت دو سال به خیال اینکه آب‌ها از آسیاب افتاده دوباره به تهران آمدم، اما خبر نداشتم شاکی مرا در خیابان می‌بیند و مرا گرفتار می‌کند.»

 اخاذی‌های سیاه 
مأموران پلیس همزمان با تحقیق از متهم دریافتند مرد شیطان‌صفت پس از فرار در یکی از شهرستان‌ها با همدستی همسرش با فریب افراد پولدار دست به اخاذی‌های سریالی زده‌است. آنطور که بررسی‌ها نشان داد، متهم خودش را فرد تاجری معرفی کرده و با همدستی همسرش افراد پولدار را به خانه‌اش می‌کشانده و با تهیه فیلم و عکس سیاه از آن‌ها اخاذی می‌کرده‌است. 

 حکم اعدام 
بدین ترتیب، پرونده متهم پس از تکمیل تحقیقات برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم مدتی قبل برای رسیدگی به بخشی از پرونده‌اش که مربوط به تجاوز به زن جوان بود در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفت. متهم در دادگاه به تجاوز به زن جوان اعتراف کرد و قضات دادگاه هم وی را به اعدام محکوم کردند. متهم به رأی دادگاه اعتراض کرد، اما حکم دادگاه پس از تأیید در یکی از شعبه‌های دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم روی میز قاضی رحیمی دادیار شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت. بنابراین متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت و نفس‌های وی برای اجرای حکم به شماره افتاد.

نظر شما