شناسهٔ خبر: 67677500 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

ماه مُحَرّم در آئینه ادبیات- ۸

زمین آن روز می‌لرزید و لب‌ها از عطش می‌سوخت واویلا

هرمزگان - شاعران هرمزگانی در روز تاسوعای حسینی در سوگ شهدای کربلا شعر سروده‌اند.

صاحب‌خبر -

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): وقتی نام صحرای کربلا می‌آید، رخدادهایی در ذهن تداعی می‌شود که از تحمل انسان معمولی خارج است و بدون تردید برای مظلومیت حق و حقیقت بی‌اختیار اشک می‌ریزی؛ این دلشوره و ابراز همدردی در شعر شاعران هرمزگانی نیز آمده است.

بهزاد پودات- شاعر آئینی:

آب… بابا

نشست آن روز و دریا گریه کرد آنجا زنی تنها ولی کم بود
نمی‌ترسید او هرگز که اطرافش پر از صد ابن ملجم بود
و اشک از چشم زینب (علیهاالسلام) می‌چکید آن روز بر جسمی که پرپر شد
و خورشیدی دوید از خیمه‌ها بیرون که سیمایش پر از غم بود
زمین آن روز می‌لرزید و لب‌ها از عطش می‌سوخت واویلا
نبود اصغر خدایا کمتر از فرزند ابراهیم و زم زم بود!
دلم از کودکی تکلیف شب را می‌نوشت اما نمی‌فهمید
چرا تا می‌نویسد آب یا بابا برایش غم فراهم بود
مرا از کودکی با آب و بابا پرورش دادند اما من
نمی‌دانستم این الفاظ معنایش برابر با محرم بود
اگر در کربلا مولا نمی‌جنگید کسی هرگز نمی‌دانست
چرا یک عمر حیدر ذوالفقارش از کمر تا انتها خم بود!

مهدی رستگاری- شاعر آئینی

کربلا یعنی وجودی پاک و قابل یافتن

کربلا یعنی وجودی پاک و قابل یافتن
نور عشقی بیکران در خانه دل یافتن

کربلا یعنی نظر در آفرینش کردن و
نور حق را در ورای مرز باطل یافتن

کربلا یعنی به دریای بلایای بزرگ
با شگفتی راه خود را سوی ساحل یافتن

کربلا یعنی گذشتن از خود و بی ادعا
در مقام شامخ ایثار منزل یافتن

کربلا یعنی چنان آیینه‌ای در پیش مهر
جلوه و نور و صفای ماه کامل یافتن

کربلا یعنی تمامی رذائل را به کل
در ستیزه با تمامی فضائل یافتن

کربلا یعنی نماز و تیرباران و همه
سینه ها را چون سپر بر تیر حائل یافتن

کربلا یعنی که عشق خویش را در مقتلی
زخم خورده غرقه در خونابه و گل یافتن

کربلا یعنی که جسم بهترین خلق را
زیر سُمّ اسب اوباش و اراذل یافتن

کربلا یعنی سر او را بریده از قفا
در کف آن پیسه رو کفتار قاتل یافتن

کربلا یعنی ادب در اوج اوج تشنگی
در وجود حضرت باب فضائل یافتن

کربلا یعنی سرافرازانه در اوج بلا
با توسل قدرت تصمیم مشکل یافتن

کربلا یعنی به وقت ابتلا با ذکر حق
خویش را در قطع امّید از وسایل یافتن

کربلا یعنی گلستانی در آتش دیدن و
خویشتن را در سلام و برد نائل یافتن

کربلا یعنی ملائک را به اجلال ادب
هر زمان از آسمان بر خاک نازل یافتن

کربلا یعنی در آفاق ولایت جاودان
ماه و خورشید شهادت را مقابل یافتن

کربلا یعنی تولّی و تبرّی جستن و
از وفا صمصام غیرت را حمایل یافتن

کربلا یعنی بنه بر خاک سر مهدی کز این
سجده‌ها داری فقط امید حاصل یافتن

ختم کن با یک سلام و التماس خویش بر
بهره شایان ز بحر لطف شامل یافتن

نظر شما