شناسهٔ خبر: 67606313 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

دعای امام صادق(ع) برای بانیان مجالس حسینی

شاگرد امام صادق(ع) روایت کرده که امام(ع) فرمودند شب اول محرم چه کردید و او صحبت از تشکیل مجلس روضه کرد؛ امام فرمودند: «نَوَّرَ اللهُ قَلبَکَ ...؛ خداوند دلت را روشن کند و به تو شرح صدر مرحمت فرماید و تو را بر این عمل خوب و موالات تو با اهل‌بیت پیامبرت(ص) پاداش دهد».

صاحب‌خبر -

حجت‌الاسلام والمسلمین صفدر الهی‌راد، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی، پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۹ تیرماه در سخنرانی به مناسبت دهه اول محرم به تحلیل علل سقوط و انحطاط مؤمنان پرداخت و گفت: در روایات تأکید شده است که در مجلس عزاداری امام حسین(ع) شرکت کنید و اشک بریزید و ما با شرکت در این مجالس می‌گوییم خاک بر سر ما که امام حسین(ع) را به شهادت رساندند ولی چرا ما باید نگران تنهایی و غربت امام حسین(ع) باشیم؟ آیا امام حسین(ع) تنهاست؟ وقتی جایگاه امام حسین(ع) را در روایات ببینیم ایشان در روضه رضوان و در اعلی علیین است که انبیاء و اولیاء حضور دارند بنابراین آیا این گریه‌ها و عزاداری برای تنهایی امام(ع) است؟ همه عالم تحت تدبیر و مدیریت امام حسین(ع) است. 

وی افزود: ما در مجالس عزا شرکت می‌کنیم زیرا به شدت نگران تنهایی خودمان هستیم و نه امام حسین(ع)؛ این بزرگ‌ترین نعمت و رحمت الهی است که توفیق حضور در مجالس عزاداری را نصیب ما کرده است زیرا بهترین جایی که می‌تواند انسان را از تنهایی بیرون بیاورد، همین مجالس عزا است. در وسائل‌الشیعه روایتی از امام صادق(ع) آمده است که ایشان به مسمع از یارانشان فرمودند آیا به یاد مصیبت‌های جد ما حسین(ع) می‌افتی؟ او گفت بله، امام(ع) فرمودند: جزع و بی‌تابی هم می‌کنی؟ او گفت بله به خدا جزع می‌کنم؛ یعنی امام می‌خواهد ما برای امام حسین(ع) جزع کنیم؛ مسمع ادامه داد آنقدر گریه می‌کنم و اشک می‌ریزم که خانواده می‌فهمند من برای حسین(ع) گریه می‌کنم و غذا نمی‌توانم بخورم و اشک بر گونه‌هایم جاری می‌شود، امام صادق(ع) فرمودند رحمت خدا بر اشک‌های تو.

الهی‌راد ادامه داد: مسمع تو از کسانی هستی که نام تو در پرونده افرادی که بی‌تاب ما اهل بیت(ع) بوده‌اند، نوشته می‌شود و موقع مرگ که فرارسد، پدران مرا می‌بینی که کنار بستر و بالین تو می‌آیند؛ بنابراین ما بی‌تاب تنهایی خود در دنیا و مرگ هستیم و در هنگام مرگ، پیامبر(ص)، علی(ع) و حضرت زهرا(س) بر بالین ما حاضر می‌شوند چون گریه‌کنان اباعبدالله(ع) هستیم و با سفارش آنان، ملک‌الموت از مادر نسبت به میت مؤمن شفیق‌ و مهربان‌تر است. 

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه ظهور رحمت واسعه الهی این است که بشر از ظلمات و تنهایی بیرون بیاید، گفت: همه عالم در اختیار امام حسین(ع) است و خدا سفره‌ای پهن کرده است تا بشریت از ظلمات بیرون بیایند از تفکری که نماینده آن شمر و عمر سعد ملعون هستند. در حقیقت جریان عزای امام حسین(ع) تداوم توحید است. انسان زمانی از تنهایی حقیقی بیرون می‌آید که به لا اله الا الله متصل شود و ظهور لا اله الا الله هم در گریه برای امام حسین(ع) است؛ مشکل بشر امروز رنج تنهایی و بی‌ارزش بودن زندگی است زیرا نگاه مادی به جهان سبب می‌شود انسان بند مادیات باشد ولی مادیات نمی‌تواند او را سیراب کند.

هدایت بشر؛ هدف قیام امام حسین(ع)

عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی با بیان اینکه در زیارت اربعین می‌خوانیم «و بذل مهجته فیک ...»، ادامه داد: حسین بن علی(ع) همه وجود خود را برای خدا بذل کرد تا بشریت را از جهالت و نفهمی و سرگردانی و تحیر در ظلمت نجات دهد. باید همیشه این مطلب در گوشه ذهن ما باشد که ای امام حسین(ع) ما اینقدر ارزش نداشتیم که تو جان خود را فدای هدایت ما کردی. 

وی با اشاره به چرایی انحراف و انحطاط مؤمنان، اظهار کرد: کم نبودند مؤمنانی چون ابن‌ملجم که استاد و حافظ قرآن بود و منزل بزرگی داشت که آنجا را به مدرسه قرآن تبدیل کرده بود؛ روزی امیرمؤمنان(ع) از والی یمن درخواست کرد که بهترین افراد خود را برای ایشان بفرستند و والی یمن این کار را کرد که یکی از آنان ابن‌ملجم بود که در بدو ورود مناقب زیادی برای امام(ع) بیان کرد ولی در نهایت دستش به خون ایشان آغشته شد. در طول این چند دهه بعد از انقلاب هم شاهد بودیم کسانی که مراتب بالایی از ایمان داشتند و شیعه علی(ع) بودند دچار انحراف شدند. پیامبر(ص) بدون واسطه امامت علی(ع) را در غدیر و غیر غدیر ابلاغ فرمودند و همه افراد با ایشان بیعت کرده و تبریک گفتند ولی هنوز بدن پیامبر(ص) را دفن نکرده بودند سقیفه را تشکیل دادند؛ این‌ها نه یهودی و نه مسیحی و نه کافر بودند بلکه مسلمانان اطراف رسول‌الله(ص) و شاگردان پیامبر(ص) و حاجیان همراه با پیامبر(ص) بودند. چه شد که جامعه اینگونه شد؟ در طول ۵۰ تا ۶۰ روز چنان جامعه دچار انحطاط شد که با او اینطور برخورد کردند. 

وی افزود: خداوند فرموده است: درس گرفتن از عاشورا یک فضیلت و عبرت‌گرفتن از پیام‌های عاشورا فضیلتی بزرگ‌تر است؛ باید ببینیم مؤمنان چگونه و چرا سقوط می‌کنند و خداوند هم به هیچ کسی چک سفید امضاء برای عاقبت به خیری نداده است. هرقدر جامعه مؤمن‌تر باشد خطر سقوط برای او هم بیشتر است؛ «مردم فکر می‌کنند مردم همین که بگویند ایمان آوردیم کافی است و امتحان نخواهند شد؟» خدا پا به پای رشد ایمانی انسان را بیشتر در معرض آزمون و امتحان قرار می‌دهد و این حسین بن علی(ع) است که سفینه نجات انسان از تنهایی، حیرت و ضلالت است.

خطر انحراف در لباس ایمان

الهی راد ادامه داد: چه کسی فکر می‌کرد روزی حرم اهل بیت(ع) و زینب کبری(س) را در معرض نامحرمان قرار دهند و به آنان توهین کنند؟ چرا وضعیت جامعه به چنین جایی رسید؟ مگر این‌ها نمازخوان و اهل جامعه اسلامی نبودند؟ باید خود را در پناه امام حسین(ع) قرار دهیم تا گرفتار چنین آفاتی نشویم. مسلم نماینده منصوب امام حسین(ع) بود و وقتی وارد کوفه شد ۱۸ هزار نفر از شیعیان دور ایشان را گرفتند، شیعیان علی(ع) نه کفار و مخالفان ولی حدوداً ۶ ساعت نگذشته بود که عبیدالله رؤسای قبایل را جمع کرد و آن‌ها از روی ترس و طمع و ... کاری کردند که مسلم همان شب تنها در کوچه‌های کوفه راه می‌رفت و به شهادت رسید؛ این‌ها خواص از شیعیان علی(ع) و امام حسین(ع) بودند. بنابراین تاریخ امروز هم ما را تهدید می‌کند و باید حواسمان جمع باشد وگرنه ما هم به سرنوشت آنان مبتلا خواهیم شد. 

الهی‌راد گفت: فضل از شاگردان امام صادق(ع) روایت کرده است که امام(ع) به بنده فرمودند دیشب یعنی در شب اول محرم چه کردید و او صحبت از تشکیل مجلس روضه کرد؛ امام آنقدر خوشحال شدند که فرمودند: «نَوَّرَ اللهُ قَلبَکَ وَ شَرَحَ صَدرَکَ وَ آجَرَکَ عَلی حُسین صُنعِکَ وَ وِلائِکَ لِأهلِ بَیتِ نَبِیِّکَ؛ خداوند دلت را روشن کند و به تو شرح صدر مرحمت فرماید و تو را بر این عمل خوب و موالات تو با اهل‌بیت پیامبرت(ص) پاداش دهد». امام(ع) به فضل گفت از مجلس بیرون آمدی چیزی ندیدی؟ فضل گفت آقایی را در تاریکی دیدم ولی نشناختم و امام(ع) فرمودند من بودم که در مجلس آن حضرت شرکت کردم زیرا ما در مجالس عزای حسین(ع) شرکت می‌کنیم و جده ما حضرت زهرا(س) و جدمان علی(ع) هم در این مجالس حضور دارند. ما وقتی برای امام حسین(ع) گریه کنیم، امام(ع) هم روزی برای ما گریه خواهند کرد؛ وقتی مسلم را در کوچه‌های کوفه دستگیر کردند و به درالاماره بردند مسلم گریه کرد و وقتی علت را پرسیدند فرمود من برای خودم گریه نمی‌کنم بلکه برای حسین(ع) و خاندان و زن و فرزند او گریه می‌کنم که به امید دعوت کوفیان به این شهر می‌آیند. امام هم در راه وقتی خبر شهادت مسلم را شنید، برای او گریه کرد.   

برچسب‌ها:

نظر شما