شناسهٔ خبر: 67364347 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

در «خبرنامه کاغذی دانشجویان ایران» منتشر شد؛

لزوم اجماع جبهه انقلاب!

باید در نظر داشت که موضوع اجماع در ائتلاف خلاصه نمی‌شود و اینکه رای چه کسی در سبد رای چه کسی می‌ریزد هم باید توسط مردم مشخص شود. یعنی توسط احزاب از بالا و دستوری نباشد بلکه در روزهای پایانی با وجود نظرسنجی‌های معتبر مشخص شود که خواست و اراده مردم بر کدام نامزد است و از پایین به بالا این مردم باشند که مشخص کنند سبد رای کدام نامزد بیشتر و سنگین‌تر است و باید اجماع بر آن نامزد شکل بگیرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش باشگاه نشریات «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ شماره 102 ماهنامه "خبرنامه کاغذی دانشجویان ایران" با بررسی پرونده ویژه انتخاباتی با عنوان "اجماع؟! آیا قالیباف کنار می‌کشد؟" منتشر شد.

فایل ماهنامه خبرنامه کاغذی دانشجویان ایران را از اینجا دانلود کنید

در ادامه نیز یادداشت حمزه دستیار، دبیر پویش اجماع نیروهای انقلاب که در این ماهنامه منتشر شده است را می‌خوانید: در روزهای اخیر با وجود برخی افکارسنجی‌های معتبر مسیر‌های مختلفی برای نتایج انتخابات ریاست جمهوری با محوریت سه کاندیدای اصلی مشخص شده است که به نظر می‌رسد احتمال کشیدن انتخابات به دور دوم با وجود باقی‌ماندن ۳ کاندیدای اصلی تا پایان کارزار انتخابات محتمل‌ترین نتیجه باشد. لذا جبهه انقلاب بیش از هر زمانی خود را نیازمند اجماع برای پیروزی بر رقیب سنتی خود یعنی جریان غربگرا می‌بیند. از این رو در ادامه لزوم و چگونگی اجماع نامزد‌های انقلابی را با محوریت دو کاندیدای اصلی بررسی می‌کنیم.

شرایط انتخابات، خطر ارتجاع به دوران خسارت‌بار جریان غربگرا و دهه خسارت‌بار ۹۰، پای کار آمدن همه احزاب، جریانات و چهره‌های غربگرا در حمایت از کاندیدای مدنظرشان، شکست رای جریان انقلاب به واسطه تعدد چهره‌ها، لزوم رأی آوری بالای رئیس جمهور منتخب، شیرینی وحدت و یکدلی جریان انقلاب و همچنین خاطره تلخ انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ همه و همه بخشی از دلایل لزوم وحدت جبهه انقلاب در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ است، لذا این پویش بزرگ مردمی جهت چند امر مهم در ایام باقی مانده به ۸ تیرماه (روز انتخاب) ایجاد شده است:

۱. اجماع توان و ظرفیت نیروهای انقلابی برای پیروزی قاطع و حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳
۲. جلوگیری از اختلاف، تخریب و تفرقه‌افکنی در بین کاندیدا، حامیان آن‌ها و گروه‌های مختلف جریان انقلاب
۳. جلوگیری از شکل‌گیری دولت سوم روحانی، ارتجاع به دولت ناکارآمد غربگرا، دوگانه‌های ساختگی و کاذب که دهه تاریک و سخت ۹۰ را بر ملت عزیزمان تحمیل کردند.
۴. دفاع از نظام اسلامی در برابر حملات رسانه‌ای ایام انتخابات و همچنین تبیین خدمات دولت رئیس جمهور شهید سید ابراهیم رئیسی
۵. تبیین و تبلیغ جهت افزایش مشارکت عمومی در انتخابات پیش‌رو

این پویش تا روزهای نهایی و ارزیابی نظرسنجی‌ها و آراء ملت انقلابی ایران اسلامی با اصول ذکر شده و با شعار اجماع جبهه انقلاب پیش خواهد رفت و درنهایت تلاش می‌کند تا با وحدت کلمه در شرایط رقابتی انتخابات، جریان انقلاب را به سمت یک کاندیدای واحد پیش ببرد، حتی اگر این مهم به سرانجام نرسد، انجام ۵ ماموریت مذکور وظیفه و تکلیف جبهه انقلابی است.

مسئله دیگر اینکه اجماع ما در مقابل اجماعی از جریان غرب گرا باید شکل بگیرد یعنی یکی از دلایل اجماع و هم افزایی، یک دست شدن جریان غرب گرا، اصلاحات، تندرو و رادیکال است که از آذرمنصوری به عنوان چهره رادیکال تا خاتمی و مرعشی و احزاب دیگر اصلاح طلب همه و همه پشت پزشکیان ایستادند. هرچند باید گفت که آن‌ها پزشکیان را در قامت رئیس جمهور نمی‌بینند اما همه آمدند کنار پزشکیان چون می‌خواهند دوباره به قدرت برگردند. از ۱۳۹۸ که مجلس و سپس ۱۴۰۰ دولت را از دست دادند خود را بدون مقام و جایگاهی می‌بینند لذا به خاطر به قدرت رسیدن هم که شده همه دست به دست دادند تا با حمایت از پزشکان دوباره به قدرت برگردند. لذا این اجماع با تمام ظرفیت‌های اصلاح طلب یک اجماع همه جانبه نیروهای انقلاب را می‌طلبد. جبهه انقلاب باید در مقابل این اجماع همه جانبه‌ای که قرار است دوباره کشور را دچار دو قطبی، شکاف‌های سیاسی اجتماعی کند و در نهایت پاسخگو هم نباشد در آخر اظهار کنند که فلانی نگذاشت یا اختیارات دولت کم بود و.. ما باید در مقابل این اجماع همه جانبه که از بی بی سی گرفته تا  اینترنشنال هم به نحوی حمایت می‌کنند باید برای حمایت از دستاوردها و صیانت از کشورمان یک اجماع عاقلانه داشته باشیم.

مبحث دیگر یا مبحث تکنیکالی ما اینکه کاندیدای جریان انقلاب به خصوص دو نفر اصلی یعنی محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی که یک درصدی از آرا را به خود اختصاص دادند و طبق نظرسنجی‌ها نیز بین این دو نفر اختلاف چندانی وجود ندارد. از طرفی اختلاف آرا در نظرسنجی‌ها نیز با کاندیدای جریان غرب‌گرا نیز اختلاف چندانی نیست. این یعنی هیچ کدام از این اشخاص در گام اول نمیتوانند برنده انتخابات شوند.

از طرفی دو کاندیدای جریان انقلاب هر کدام از آقایان برای اینکه بخواهد برنده انتخابات شود باید بیش از دو برابر سبد رای فعلی خود را جذب کند که این سخت و دور از انتظار است. لذا این انتخابات با این شکل با این شیوه با این مناظرات با این چارچوب و با این ترکیب قطعا انتخابات به دور دوم خواهد کشید. در انتخابات دور دوم نیز اینکه بین قالیباف و جلیلی باشد که احتمال خیلی کمی دارد.

اگر طبق برخی نظرسنجی‌ها آرای جلیلی را ۲۶ درصد، آرای قالیباف را ۲۴ درصد و آرای پزشکیان را نیز ۲۰ درصد در نظر بگیریم. ۲۰ درصد نیز افراد مردد را داریم که این ۲۰ درصد مردد احتمالا بین ۳ کاندیدا تقسیم  خواهند شد که احتمال زیاد بین سبد رای پزشکیان و قالیباف بیشتر تقسیم خواهند شد.

از طرفی بیشتر آرای جلیلی نیز ایدئولوژیک و ثابت است اما آرای مرددین که آرای ایدئولوژیک نیست و بیشتر قشر خنثی و خاکستری است احتمالا بین این ۳ نفر  با تمرکز بیشتر بین قالیباف و جلیلی تقسیم خواهد شد. با این وضعیت نیز باز هم هیچ‌کدام به ۵۰ درصد نمی‌رسند و احتمال این وجود دارد که پزشکیان با یکی از نامزدهای جبهه انقلاب به دور دوم بکشد.

اگر به سابقه انتخابات سال‌های گذشته نیز در کشورمان توجه کنیم سال ۷۶، سال ۸۴ و سال ۹۲ دقیقا آنچه که بقیه فکر می کردند اتفاق نیفتاد و هر وقت هم به دور دوم رفتیم یعنی کسی برنده انتخابات شد که کسی روی آن حساب ویژه‌ای باز نکرده بود از طرفی خاتمی، احمدی‌نژاد و روحانی نیز در حالی خود را در قامت ریاست جمهوری دیدند که در ابتدا کسی رو آن‌ها حساب ویژه باز نکرده بود از طرفی هر وقت هم به دور دوم کشید آن کسی که نماینده تغییر بود رای آورد.

در انتخابات ۸۴ با وجود حضور معین به عنوان نماینده خاتمی و جریان اصلاحات و با وجود هاشمی رفسنجانی و همه چهره‌های دیگر محمود احمدی‌نژاد که به دور دوم کشید چون چهره جدید و پدیده انتخابات بود رای می‌آورد لذا تجربه نشان داده‌ است کسی در دور دوم رای می‌آورد که نیروی تغییر یا پدیده انتخابات باشد. که در این انتخابات می‌توان گفت پزشکیان چنین نگاهی دارد یعنی چهار نامزد دیگر نگاهشان ادامه مسیر شهید رئیسی است اما پزشکیان به دنبال تغییر است.

البته باید در نظر داشت که موضوع اجماع در ائتلاف خلاصه نمی‌شود و اینکه رای چه کسی در سبد رای چه کسی می‌ریزد هم باید توسط مردم مشخص شود. یعنی توسط احزاب از بالا و دستوری نباشد بلکه در روزهای پایانی با وجود نظرسنجی‌های معتبر مشخص شود که خواست و اراده مردم بر کدام نامزد است و از پایین به بالا این مردم باشند که مشخص کنند سبد رای کدام نامزد بیشتر و سنگین‌تر است و باید اجماع بر آن نامزد شکل بگیرد. ما نیز معتقد به اجماع بر محور مردم هستیم به نحوی که افکارسنجی‌های واقعی و معتبر که از دل مردم و جامعه به دست می‌آید شرایط اجماع را مشخص کند.

نظر شما