تورم از نظر علم اقتصاد اشاره به افزایش سطح عمومی تولید پول، درآمدهای پولی یا قیمت است و تورم عموماً به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت در نظر گرفته میشود.
انواع تورم را اینطور برشمردهاند: خزنده ، کشنده و پودرکننده
الف - تورم خفیف و خزنده: افزایش کند و ملایم یک رقمی قیمتها در طول زمان را تورم خفیف یا خزنده میگویند.
ب- تورم تازنده (تورم کشنده): هنگامیکه آهنگ سرعت رشد قیمتها شدید و دو رقمی باشد، آن را تورم شدید یا تازنده تلقی مینمایند.
ج- ابرتورم (تورم پودرکننده): در شرایطی که رشد قیمتها بسیار سریع و لجامگسیخته باشد و بهنوعی بالاتر از 50 درصد در ماه باشد، آن را تورم بسیار شدید یا ابرتورم مینامند.
امروزه تورم به واقعیتی از زندگی تورمی ما تبدیل شده و باید پذیرفت یک سری از عوامل سبب شده تا شرایط تورمی شدت پیدا کند. تورم همانند پتکی بر سر اقتصاد ملی است زیرساختهای اقتصادی را تخریب میکند، هزینههای تولید را افزایش میدهد و انگیزه تولید را از بین میبرد و از همه مهمتر اینکه هزینههای اداره کشور و ریسک مملکتداری به شدت افزایش پیدا میکند.
از سوی دیگر در شرایط تورمی نظارت بر اداره امور قیمتها سختتر میشود و به مرور زمان حکمرانی فروشنده را رقم میخورد. با یک مثال ساده باید گفت حکمرانی فروشنده یعنی ترویج فرهنگ «میخوای بخر نمیخوای برو!» که تبعات بسیاری را در پی داشته و مردم مجبور میشوند کالایی را خریداری کنند که میدانند قیمت بالایی دارد ولی چون از ترس اینکه اگر امروز خرید نکنند باید فردا گرانتر بخرند، فروشنده هرقیمتی را بگوید میپذیرند.
اما ریشههای تورم چیست؟ متغیرهای مختلفی در تورم نقش دارند؛ از سود سپردههای بانکی گرفته تا سود اوراق، اتفاقات سیاست داخلی و سیاست خارجی، نرخ محصولات اتحادیهها و حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان اما مهمترین عامل در تشدید تورم بیاعتمادی مردم به پول ملی و افزایش انتظارات تورمی است. وقتی اقتصاد از رونق بیفتد و فرهنگ تولید و کار در کشور کمرنگ شود، مردم به جای سرمایهگذاری در تولید برروی اموالی سرمایهگذاری میکنند که هیچ اثری در رشد اقتصادی ندارند مثلاً سرمایهگذاری در بخش طلا، ملک، زمین و حتی در سالهای اخیر سرمایهگذاری در بازار خودرو جذاب شدهاند.
متأسفانه تصمیمی که سال گذشته پیرامون افزایش سود 30 درصدی گواهی سپرده بانکی از جانب بانک مرکزی اتخاذ شد نهتنها نرخ تورم انتظاری را کاهش نداد بلکه مردم از این اقدام بانک مرکزی چنین برداشت کردند که تورم در سال 1403 افزایش پیدا خواهد کرد. وقتی اقتصاد در وضعیت التهاب به سر میبرد افزایش سود اوراق سپرده هیچ کمکی به نگهداشت پول مردم در بانکها نمیکند بلکه اثر معکوس دارد. قطعاً چنین تصمیمی در شرایط ثبات و یا تورم اندک اقتصادی اثرگذار است نه در شرایطی که تورم 50 درصدی را شاهد هستیم.
پیشنهاد میشود دولت چهاردهم مقوله تورم را جدی بگیرد و از اتخاذ تصمیمات هیجانی، احساسی و بدون کارشناسی بپرهیزد. مثلاً دولت جدید باید نسبت به وضع بهره و سود و ربای بانکی چارهای بیندیشد، با شایعهسازی و ایجاد فضای امنیتی و روانی و ناامیدسازی، بازارسیاه، اخلال در روند تولید و توزیع، اخلال در واردات و صادرات کالا، هجوم به بازار سکه و ارز و طلا و مسکن و خودرو، نفوذ در مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی دولتی و دیگر موراد مقابله جدی کند و اجازه ندهد «تورمکاران» با سرمایهگذاری «صفر» و با کارو زحمت و تلاش «صفر» و با ریسک و خطر «صفر»، فقط به یمن دمیدن در فضای تورمی، هرچند سال یک صفر به ارزش کل داراییهای خود اضافه کنند.
در پایان باید تأکید کرد تورم انگیزه تولید را در نطفه خفه میکند و در این بین تورمکاران اجازه رشد تولید را نمیدهند و جامعه را به سمتی میبرند که مردم غبطه تورمکاران را بخورند که چطور آنها بدون کار و تلاش به سودهای بالا دست یافتهاند و لذا دولت چهاردهم باید در کنار موارد فوق، مبارزه سختی را با تورمکاران شناسنامهدار در پیش گیرد و آنها را شناسایی کند.
یادداشت از سعید امینی
نظر شما