ابراهیم قاسمپور
جوان آنلاین: مشکلات فوتبال ایران یکی دو تا نیست و در سالهای اخیر به جای حل آنها، برتعداد چالشها و مصائب این رشته افزوده شده است. در این بین مدیریت حاکم بر فوتبال تأثیر مستقیمی در نابهسامانیهای گسترده داشته و باید اذعان کرد فدراسیون توانایی کنترل بحرانها و حواشی را ندارد. در دیگر کشورها، مقررات حرفهای زیادی برای فوتبال در نظر گرفته میشود و این مقررات بدون کم و کاست و تبعیض در مورد همه اجرا میشود، ولی فدراسیون فوتبال ایران قوانینی وضع میکند، اما به آن عمل نمیشود یا بهتر است بگوییم ارتباطات باعث شکستهشدن قانون میشود. در حقیقت اجرای نصف و نیمه یا حتی لغو قوانین در میانه مسابقات اوضاع را بدتر میکند و به بلبشو دامن میزند. به نظر میرسد مدیران به یکباره تصمیم به وضع برخی قوانین میگیرند، در حالی که شاید نمونه آن در دنیا وجود نداشته باشد. ممنوعیت قرارداد بیش از یکسال با بازیکنان بالای ۳۰ سال یا کاهش تعداد بازیکنان خارجی از جمله آنهاست؛ کاش به ما بگویند در کدام کشورها فوتبالشان شبیه این قوانین را دارد. بدون شک این قوانین مندرآوردی هستند و چند ماه یا فوقش یکسال بعد میفهمند اشتباه بوده و آن را لغو یا یک قانون دیگر جایگزینش میکنند. ارجحیت رابطه بر ضابطه در فوتبال ایران باعث اجرای قانون یا لغو آن میشود. تیمی که قدرت بیشتری دارد مقررات را به سود خود لغو میکند. همین پرونده فساد اخیر که حرف از چند باشگاه، خبرنگار و... زده میشود، بعید است که به جایی برسد و اتفاقی برای متخلفان بیفتد. یادمان نرفته که یک دهه پیش حرف از «مربیان منشوری» زده میشد و پای «ف – ک»ها را وسط کشیده بودند. بعد از کلی هیاهو مگر چه اتفاقی افتاد؟ در نهایت سه چهار مربی را از لیگ برتر که اشراف زیادی روی آن بود و نظارتی وجود داشت به لیگ دستهیک فرستادند. آنجا با خیال راحت و بدون نظارت به کارشان ادامه دادند. ضمن اینکه بعد از یکی دو سال همان افراد به لیگ برتر برگشتند. قوانین جدید نیز همانند همان قانون منشوریهای سابق هستند و به جایی نمیرسد. تدوین قانون به همین راحتی نیست. متأسفانه از قوانین خوب سایر کشورهای موفق الگو نمیگیریم یا اینکه مواردی را الگو میگیریم که جا برای دورزدن قانون و اعمال نفوذ باز است. در همین اطراف ما، ببینید ژاپن، کره و عربستان برای پیشرفت چه کارهایی انجام دادند. چه اشکالی دارد از تجاربشان بهره بگیریم و ما هم در مسیر موفقیت قرار بگیریم؟ درست است که مدیران لایقی نداریم، بیشتر آنها مدیران تحمیلی از دنیای سیاست هستند و نه تنها هیچکاری برای موفقیت فوتبال نکردند، بلکه این رشته را به قهقرا کشاندند، اما همین افراد بیایند و به جای برگزاری کلاسهای بیتأثیر دانشافزایی را برگزار کنند، در کلاسهای مدیریتی خارج از کشور حاضر شوند. تعداد سفرهایشان که کم نیست، چه ایرادی دارد از مدیریت موفق دیگر کشورها الگو بگیریم و آن را در فوتبال خودمان پیاده کنند؟ شخصاً اعتقادی به اجرای این قوانین ندارم. یک باشگاه سرمایهدار است و خرج میکند، یک باشگاه هم بودجه محدودی دارد و به همان اندازه هزینه میکند. فوتبال یکی از پردرآمدترین تجارتهای دنیاست. تیمی مثل تراکتورسازی معلوم است بدون دغدغه سرمایهگذاری میکند و تیمهای دولتی و صنعتی نیز شرایط خودشان را دارند. از طرفی فوتبال سنوسال ندارد؛ هستند بازیکنان ۳۰ سالهای که از یک بازیکن ۲۰ ساله کارایی بالاتری دارد. کریستیانو رونالدو یکی از این نمونههاست و همچنان آقای گل است و برای تیمملی کشورش نیز بازی میکند. در ایران هم چنین بازیکنانی داریم. یکی دو سال پیش، یک مهاجم جوان در تیم نفت آبادان قرارداد ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومانی بسته بود، اما طی ۳۰ بازی تنها سه گل زده بود، یعنی هر ۱۰ بازی یک گل. همان بازیکن جوان فصل بعد یک باشگاه کرمانی با او قرارداد ۸ میلیاردی بست، در حالی که بیشتر نیمکتنشین بود. این چه جوانی است که اینقدر روی آن هزینه میشود! تیمی که پول خرید بازیکن خارجی را ندارد، برای کاهش تعداد بازیکنان خارجی در لیگ چه فرقی میکند. نمیتوان سوار ژیان شد و با خودروهای لوکس خارجی رقابت کرد. چه سقف بودجه بگذاریم، چه سقف قرارداد یا کاهش بازیکنان خارجی، اصل ماجرا تغییر نمیکند. لغو احکام انضباطی و برگرداندن آرا نشان میدهد یک یا چند تیم زور بیشتری دارد و آدمهایی که میتوانند رأی فدراسیون را عوض کنند. به همینخاطر باید قوانینی را وضع کنند که قابل اجرا باشد. نه اینکه به زور باشگاهها و بعد از بالا گرفتن اعتراضات قوانین ملغی شوند.
نظر شما