شناسهٔ خبر: 67307150 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آفتاب | لینک خبر

مروری بر زندگینامه و مواضع مصطفی پورمحمدی؛ شیخ اطلاعات

در سال ۱۳۶۶، توسط محمد محمدی‌ری‌شهری به وزارت اطلاعات رفت و به‌عنوان معاون در این وزارت‌خانه مشغول به کار بود؛ جایگاهی که ۱۲ سال در اختیارش بود. البته در همین مدت دو حکم دیگر در وزارت اطلاعات دریافت کرد. از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۸ رئیس اطلاعات خارجی این وزارت‌خانه بود و در اولین دولت سیدمحمد خاتمی، از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ به‌عنوان قائم‌مقام وزیر اطلاعات فعالیت کرد.

صاحب‌خبر -
آفتاب‌‌نیوز :

نزدیک به ۴دهه فعالیت در قوه قضائیه و وزارت اطلاعات، مصطفی پورمحمدی را تبدیل به چهره‌ای آشنا برای اذهان عمومی کرده است؛ فردی که در ۲۰سالگی کار در ارکان قضایی جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرد. طی این سال‌ها از دادستانی در دستگاه قضا تا وزارت در دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی را تجربه کرد حالا در ۶۵سالگی قصد دارد اولین انتخابات بزرگ خود را برای در اختیار گرفتن ریاست دولت به عنوان کاندیدا پشت سر بگذارد.

به گزارش هم میهن، آنچه در این گزارش می‌آید، مروری کوتاه بر سوابق تحصیلی و کاری او و سپس بررسی مواضعی است که پیش از تاییدصلاحیت در انتخابات ریاست‌جمهوری گرفته است. البته بررسی سال‌های فعالیت پورمحمدی و حواشی‌ای که این سال‌ها پیرامون او وجود داشته، نیازمند نگارش گزارش‌هایی دیگر است.

سال‌های تحصیل
اول دی‌ماه ۱۳۳۸ در شهر قم زاده شد. ۶ساله بود که وارد دبستان می‌شود و تا سال ۱۳۴۷ در مدرسه جعفری قم تحصیل را ادامه می‌دهد اما در آن سال به علت شرایط شغلی پدرش به تهران مهاجرت می‌کنند تا ادامه تحصیل را در مدرسه تابش دنبال کند ولی حضور خانواده‌اش در تهران طولانی نبود و بنابر آنچه خودش در زندگینامه‌اش گفته، تنها دو الی سه سال در تهران می‌مانند و باز هم به قم برمی‌گردند. پس از بازگشت به قم، در سال ۱۳۵۰ تصمیم می‌گیرد درس طلبگی را آغاز کند. ابتدا به مدت یک سال به مدرسه آیت‌الله گلپایگانی رفته و پس از آن راهی مدرسه حقانی شده و در این مدرسه نزد اساتیدی مانند آیت‌الله فاضل لنکرانی تحصیل می‌کند.

پس از پیروزی انقلاب و در سال‌هایی که به کار در قوه قضائیه مشغول بوده، تحصیل حوزوی و پس از آن دانشگاهی را ادامه می‌دهد. در ابتدای دهه ۶۰ برای تحصیل در دوره خارج فقه و اصول به مشهد می‌رود و در کلاس‌های آیت‌الله شاهرودی و سیدعلی‌اصغر علم‌الهدی شرکت می‌کند. سپس در سال ۱۳۶۵ به قم برگشته و درس فقه خود را نزد آیت‌الله منتظری می‌گذارند و همزمان در کلاس‌های میرزاجوادآقا تبریزی و آیت‌الله مومن قمی حاضر می‌شود.

در سال ۱۳۷۸ یک‌بار دیگر به حوزه علمیه برگشته و در کلاس آقامجتبی تهرانی شرکت می‌کند. سپس تصمیم به تحصیل دانشگاهی می‌گیرد، در سال ۱۳۷۹ وارد دانشگاه امام صادق شده و تا سال ۸۴ مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته فلسفه سیاسی دریافت می‌کند. ضمن اینکه در همین زمان و در سال ۱۳۸۰ مدرک سطح چهار (معادل دکترا) را از حوزه علمیه دریافت می‌کند.

از دادگستری تا مرکز اسناد
در سال ۱۳۵۸، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب راهی دادگستری می‌شود. ابتدا در سن ۲۰سالگی دادستان انقلاب در مسجد سلیمان می‌شود و تا سال ۱۳۶۵ به‌عنوان دادستان انقلاب در خوزستان، هرمزگان، کرمانشاه و خراسان فعالیت داشت و در سال ۶۵ دادستان نظامی دادگاه انقلاب در مناطق غرب کشور شد.

در سال ۱۳۶۶، توسط محمد محمدی‌ری‌شهری به وزارت اطلاعات رفت و به‌عنوان معاون در این وزارت‌خانه مشغول به کار بود؛ جایگاهی که ۱۲ سال در اختیارش بود. البته در همین مدت دو حکم دیگر در وزارت اطلاعات دریافت کرد. از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۸ رئیس اطلاعات خارجی این وزارت‌خانه بود و در اولین دولت سیدمحمد خاتمی، از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ به‌عنوان قائم‌مقام وزیر اطلاعات فعالیت کرد.

با آغاز به کار دولت احمدی‌نژاد، به‌عنوان وزیر کشور به مجلس هفتم معرفی شد و رای اعتماد گرفت اما کمتر از سه سال در این سمت حضور داشت و توسط رئیس دولت برکنار شد. در همین مدت او به‌عنوان جانشین فرمانده کل نیروهای مسلح در امور ناجا هم مشغول به کار بود. خودش ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ در مصاحبه با خبرآنلاین درباره برکناری گفته بود: «برکناری من جزو اشتباهات بزرگ دولت احمدی‌نژاد بود چون معتقدم اگر در آن دولت بودم جلوی حوادث سال ۱۳۸۸ را با تنظیمات و تدارکی که انجام دادم و قدرت توجیه ملی که در وزارت کشور ایجاد شده بود، می‌توانستم بگیرم.»

پس از برکناری، یک‌بار دیگر به قوه قضائیه برگشته و این‌بار در سال ۱۳۸۷ با دریافت حکمی از سوی هاشمی‌شاهرودی، به‌عنوان رئیس سازمان بازرسی کل کشور منصوب می‌شود و تا سال ۱۳۹۲ در این جایگاه حضور دارد. با انتخاب حسن روحانی به‌عنوان رئیس‌جمهوری، پورمحمدی به‌عنوان وزیر دادگستری از مجلس رای اعتماد می‌گیرد و تا سال ۱۳۹۶ در این جایگاه قرار دارد. پس از آن مشاور رئیس قوه قضائیه می‌شود تا اینکه از سال ۱۳۹۹ به‌عنوان رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی فعالیت خود را آغاز می‌کند. البته او از سال ۱۳۷۵ عضو هیئت امنای این مرکز بوده است. جایگاه مهم دیگری که پس از پایان کار به‌عنوان وزیر در اختیارش بوده، دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز است.

تجربه انتخاباتی
مصطفی پورمحمدی، طی سال‌های اخیر دو بار برای کاندیداتوری اقدام کرده و انتخابات ریاست‌جمهوری، سومین تجربه او به شمار می‌رود. اولین بار در سال ۱۳۹۴ برای انتخابات مجلس خبرگان کاندیدا شد که صلاحیت او توسط شورای نگهبان رد شد. در سال ۱۴۰۲ یک‌بار دیگر برای کاندیداتوری در مجلس خبرگان اقدام کرد، ابتدا ردصلاحیت شد اما سپس مجوز حضور او در انتخابات صادر شد اما نتوانست در تهران رای بیاورد.

مواضع در ۴ سال اخیر
پس از نگاهی به زندگینامه مصطفی پورمحمدی، در این قسمت نگاهی به مواضع او در چهار سال اخیر خواهیم داشت؛ سال‌هایی که جایگاه ارشد دولتی نداشته و به‌عنوان رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی مشغول به فعالیت بوده و در همین سال‌ها مواضعی مهم را گرفته است.

۲۵ آبان ۱۳۹۹: اگر در تاریخ سیاسی کشورهای جهان بررسی صورت گیرد خواهید دید که هیچ نظامی دموکراتیکی شبیه ایران نداریم. (سخنرانی در مراسم رونمایی از کتاب «درآمدی برفقه تحزب در نظام اسلامی»)

اول اسفند ۱۳۹۹: برخی به پدرخواندگی حمله می‌کنند ولی می‌خواهند خودشان مخفیانه این مدل را پیگیری کنند و یک دفعه در آخر انتخابات نظر خود را تحمیل می‌کنند. دوره این مدل‌ها گذشته و اینگونه مدل‌ها دیگر مقبولیت ندارد و ما نمی‌توانیم از این مدل‌های منسوخ‌شده استفاده کنیم. (سخنرانی در نشست سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان)

۱۴ خرداد ۱۴۰۰: متأسفانه جریان بررسی صلاحیت‌ها و حواشی آن، بیش از هر مجموعه و فرد، ساحت شورای محترم نگهبان را مخدوش ساخته است؛ درحالی‌که به حفظ حریم آن جایگاه سخت نیازمندیم. باید صادقانه و دردمندانه بگوییم که این سازوکار رسیدگی‌ها و پیامدهای آن، بیش از آنکه به افراد ذی‌حق و خانواده‌هایشان آسیب برساند و به آن‌ها ظلم و جفا کند، ظلم و جفایی به مراتب سهمگین‌تر در حق نظام جمهوری اسلامی، حضرت امام و مقام معظم رهبری بوده و هست. (نامه سرگشاده)

۲۲ بهمن ۱۴۰۰: در همه موضوعات مورد نیاز جامعه، انقلاب عظیمی رخ داده است و پایه و مبنای اتفاقات به‌خوبی در جامعه افتاده و امروز ایران اسلامی دارای یک جامعه زنده، پویا، فعال و هوشیار در کشور است. حتی اعتراضاتی که در کشور گاهی رخ می‌دهد، نشانه زنده بودن جامعه است. (در جمع خبرنگاران)

۲ اردیبهشت ۱۴۰۱: اراده و خواست حکمرانان، مدیران و مردم در جهت عدالت است، ولی نمی‌توانم بگویم که عمل‌مان در این جهت است. ما مدعی هستیم و برخی خیلی مدعی نیستند و الگو، آموزه و مدل ندارند لذا طبیعی است که توقع از ما بسیار است. همچنین ما به‌طور جدی شعار عدالت می‌دهیم و آن را ادعا می‌کنیم و طبیعی است که باید برای تحقق آن تلاش بیشتری کنیم و باید گفت که مقداری در این جهت ناموفق هستیم و کارآمدی ما در حد مطلوبی نیست. (گفت‌وگو)

۸ تیر ۱۴۰۱: رهبری پارسال در انتخابات ریاست‌جمهوری گفتند ظلم و جفا شد و جبران شود. اصلاً هیچ‌کس نگفت مراد رهبری چه کسی بود و ما هنوز نفهمیده‌ایم مراد رهبری چه کسی بود. چه کسی باید پاسخ بدهد؟ چه کسی مقصر بود؟ اصلاً ظلم چه بود؟ مخاطب ظلم چه کسی بود؟ شاید در انتخابات بعدی یک ظلم و جفای دیگر بشود؛ چرا اجازه بدهیم این اتفاقات بیفتد؟ (سخنرانی در گرامیداشت شهید بهشتی)

۱۲ آذر ۱۴۰۱: دشمن این روزها مسئله حقوق زنان را بهانه قرار داده تا از آن طریق جمهوری اسلامی را تحت فشار بگذارد. این در حالی است که در غرب نه‌تنها به شخصیت زن، بلکه به شخصیت انسان هیچ بهایی داده نمی‌شود. در ایران زن جایگاه والایی دارد و ما در عرصه تحقق کرامت انسانی و حقوق زنان، هماورد می‌طلبیم. (سخنرانی در جلسه شورای معاونین مرکز اسناد انقلاب اسلامی)

۲۵ بهمن ۱۴۰۱: ما یک اصولی داریم که آن هم انقلاب و امام و رهبری است؛ اینها جزو اصول، رویکردها و راهبردهای ما هستند. دیگر ما حق نداریم با تشخیص، قضاوت و سلیقه خودمان فضای اجتماعی و سیاسی را تنگ کنیم. می‌خواهم بگویم که ما باید حواس‌مان باشد. نباید اجازه دهیم رقیب سیاسی، جناح رقیب ما را بزند و هر چیزی را به آن منتسب کند. برای مثال بگوید تو وابسته‌ای، او نفوذی است و… اینها دلیل می‌خواهد. جامعه اینگونه ناامن و متزلزل می‌شود و اعتماد جامعه به نظامات اجتماعی و سیاسی کشور سست می‌شود. (مصاحبه با برنامه «حضور»)

۱۴ خرداد ۱۴۰۲: وقتی ما گسست‌های اجتماعی را مشاهده می‌کنیم، باید بفهمیم که ظاهراً یک مقداری از راه امام فاصله گرفتیم. چون امام نشان داد که می‌شود در بین همین ملت به بهترین شکل همبستگی و پیوستگی عمیق را در جامعه به وجود آورد. (مصاحبه با خبرگزاری ایلنا)

۱۸ تیر ۱۴۰۲: اگر قبول داریم مشارکت بالا برای کشور لازم است و اقتدار بالا ایجاد کرده و دشمنان را دفع می‌کند، پس باید توجه کنیم این بحث جدی است و باید در انتخابات مشارکت بالا با همه طیف‌ها و سلیقه‌ها و دیدگاه‌ها شکل گیرد. باید به جای اهمیت دادن و پذیرش پیروزی جناح و گروه خود، پیروزی نظام را در نظر بگیریم و بپذیریم. از حق امیرالمومنین بالاتر نداریم، اما حضرت برای اینکه اسلام بماند از تثبیت جایگاه خود عبور کردند. ضمن آنکه در نظام واجب‎‌تر از حفظ آن نداریم لذا اینکه گروهی می‌گویند اگر غیر از ما حاکم شود نظام آسیب می‌بیند، این نه نظر امام راحل و نه نظر مقام معظم رهبری است. (سخنرانی در نشست دبیران کل احزاب مرتبط با شورای وحدت)

۸ مرداد ۱۴۰۲: مشارکت پایین، شکست همه است و در این صورت کسی و جریانی که خود را علاقه‌مند به نظام می‌داند، پیروز نیست. پیروزی با مشارکت پایین چه سودی دارد و فایده این مسئله چیست. مگر می‌شود در این صورت کاری کرد. اگر بدون جذب جوان‌ها پیروز شدیم، دوباره فاصله‌ها بیشتر می‌شود. آن وقت متهم به قدرت‌طلبی می‌شویم. (مصاحبه با روزنامه جوان)

۵ دی ۱۴۰۲: یکی از این روش‌های غلط، تحمیل کردن است، جامعه زمانی می‌تواند راه خوب را انتخابات کند که آزادانه تصمیم بگیرد و فهم کند، جامعه دینی زمانی صاحب کرامت است که خودش صاحب انتخاب باشد، لذا اگر ما جمهوریت را می‌خواهیم باید با اسلامیت همراه باشد. (حضور در برنامه صف اول)

۱۰ بهمن ۱۴۰۲: همبستگی ملی و خوشبینی جامعه آسیب‌دیده و افتراق نسلی شکل گرفته است و نباید به هیچ وجه نسبت به آن بی‌توجهی کنیم. مسائل و مشکلات کشور فقط و فقط از طریق کار تشکیلاتی قابل حل است. ما آسیب دیده‌عدم کار تشکیلاتی از ابتدای انقلاب هستیم. امام نگفتند با حزب مخالف هستند، اما برخی بزرگان کار تشکیلاتی را در کشور تعطیل کردند و کشور را دچار مشکلات عدیده‌ای در حوزه کار تشکیلاتی و هم‌افزایی کردند. (سخنرانی در نشست شورای وحدت اصولگرایان)

۲۱ بهمن ۱۴۰۲: امروز هم مردم باید تعیین‌کننده باشند و حافظ نظام. اگر نظام بخواهد بماند با مردم می‌ماند، اگر بخواهد اصلاح شود با مردم اصلاح می‌شود، اگر کجی‌های آن باید درست شود با مردم درست می‌شود، اگر بخواهد پیشرفت کند با مردم درست می‌شود و ان‌شاء‌الله می‌شود، امید داریم. (سخنرانی در مراسم سالگرد پیروزی انقلاب)

۲۵ بهمن ۱۴۰۲: رفتار امروز خبرگان را ضعیف و معیوب می‌دانم و معتقدم متاسفانه خبرگان آن‌طور که باید به وظایف خود عمل نکردند. ابهام در مسیر تائید و رد روحانیون برای انتخابات خبرگان، تحقیر و بی‌احترامی به روحانیت است و باید حل شود. مسئله باید قانونمند، بسیار روشن، شفاف و قابل دفاع و توجیه باشد و استثناهایی که بلاجواب است را نباید قبول کنیم. همه اموری که در مقابل مسائل اجتماعی قرار می‌گیرند، باید قانونمند و شفاف شوند. (سخنرانی در جمع شماری از طلاب تهران)

اول اسفند ۱۴۰۲: من به رأی باطله توصیه نمی‌کنم کما اینکه برای اولین بار در انتخابات قبلی ۷ درصد رأی باطله داشتیم و همه روی آن حساس شدیم، از این‌رو حتماً توصیه به رأی باطله ندارم. در انتخابات ریاست جمهوری گذشته ۴۹ درصد واجدین شرایط و شرکت‌کننده داشتیم که ۴۲ درصد آن‌ها رأی صحیح داشتند. همه حساس شدیم که برای چه رأی باطله؟! این چه پیامی دارد؟ اگر یکدفعه میزان آرای باطله ۱۵ درصد شود، وضع خراب‌تر می‌شود و پیام دیگر دارد. / مصاحبه با خبرآنلاین

۸ اسفند ۱۴۰۲: مردم هر انتخابی دارند، «نه» یا «بله» بگویند؛ و «نه» های مردم هم خیلی مهم است. بعضاً ارزش «نه» های مردم از «بله» های آن‌ها بیشتر است. ما باید به مردم بگوییم، که خودشان خوب می‌دانند، فقط باید یک خرده تشویق‌شان کنیم که نقش و حضور شما بسیار مهم است و چه «نه» بگویید، چه «بله» بگویید، بله محکم بگویید یا بله آرام بگویید، حتما تأثیر دارد. (مصاحبه با جماران)

۹ اسفند ۱۴۰۲: ما فکر کرده‌ایم فقط پیوسته بگوییم تابع و مطیع رهبریم، مشکل حل می‌شود؛ اینچنین نیست. همه باید کمک کنند، یاری برسانند، حتی رایزنی و انتقاد. اگر در یک بخش از دستگاه رهبری مشکلی وجود دارد، خبرگان بررسی دقیق داشته باشد و از باب کمک برای رهبری توضیح بدهند؛ که به ضرر شما، مردم و خود آن دستگاه است. چون ما این کارها را نمی‌کنیم، همه انتقادها متوجه رهبری است؛ و به نظر من این ظلمی به رهبری است. (توئیتر)

۱۴ خرداد ۱۴۰۳: غصه‌ها، گله‌ها، تلخکامی‌ها و نگرانی‌های مردم را نباید نادیده گرفت. یقین دارم چون می‌توانستیم در شرایط بهتر از این باشیم اندوهگینیم. قرار نبود بسیاری از شما مردم نگران گذران زندگی خود باشید. قرار نبود شما بسیاری از جوانان با ناامیدی دست و پنجه نرم کنید. قرار نبود سیاست بر دیانت مقدم شود و اخلاق راه قدرت شود. قرار ما این نبود که عدالت قربانی مصلحت شود. (نطق پس از ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری)

نظر شما