شناسهٔ خبر: 67275529 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تابناک | لینک خبر

مرور روزنامه‌های پنج شنبه ۳۱ خرداد

از اطلاعیه دفتر رهبری ابزار تخریب نسازیم! /جنگ جهانی کوچک در اوکراین/لایه چهارم منازعه در اراضی اشغالی

چرا باید رای بدهیم؟، انتخابات در آستانه تکرار دوقطبی سازی، سفری پر رمز و راز پس از ربع قرن، فسخ یک طرفه قرارداد بیرو با سرخ‌ها به خاطر یک مشت دلار، مقایسه رشد اقتصادی در دولت رئیسی و دولت قبل، برکناری مدیر و بازداشت ۴ نفر در پی آتش سوزی بیمارستان قائم، اعتراض نمایندگان مجلس به ناترازی‌ها در حوزه انرژی، افشای جزییات قرارداد «محرمانه» شهرداری با چین و آیا رییس‌جمهور باید اقتصاددان باشد؟ از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.

صاحب‌خبر -

 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز پنج شنبه ۳۱ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که مناظره دوم، موج ساز یا موج شکن؟، تجسس ممنوع مگر به حکم قانون، راز سفر ناگهانی باقری به قطر، بازتاب انحلال کابینه جنگ از سوی نتانیاهو و توصیه‌هایی راهبردی به ۳ نامزد در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 


لایه چهارم منازعه در اراضی اشغالی


حنیف غفاری طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان لایه چهارم منازعه در اراضی اشغالی نوشت: انحلال کابینه جنگ از سوی نتانیاهو، به معنای تسری منازعات به آخرین و چهارمین لایه قدرت در این رژیم است. تا قبل از انحلال کابینه جنگ، اختلافات جاری در رژیم اشغالگر قدس در سه سطح تعریف‌شده بود: موساد-کابینه نتانیاهو، کابینه نتانیاهو-مخالفان سیاسی و کابینه جنگ (کابینه اضطراری). برخی تحلیلگران صهیونیست مدعی بودند اختلافات از لایه سوم (کابینه جنگ) فراتر نخواهد رفت و در همین مرحله مدیریت خواهد شد. اما بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس کابینه جنگ ۶ نفره این رژیم را که از آغاز جنگ غزه نقش محوری در گرفتن تصمیم‌های جنگی داشت، منحل کرد. نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس به وزیران دولت خود اعلام کرد که با انحلال کابینه جنگ، ازاین‌پس «تصمیم‌های حساس» را پس از مشورت با یک گروه «محدود» از وزیران خواهد گرفت. نتانیاهو گفته است که برای گرفتن تصمیمات حساس و مهم در ارتباط با جنگ از مشورت افرادی مانند خاخام آریه درعی، دبیرکل حزب «شاس» استفاده خواهد کرد. خاخام درعی اگرچه به‌دلایل قضایی عضو کابینه اسرائیل نیست، اما حزب او دارای وزیرانی در کابینه رژیم صهیونیستی است. 
بدون شک حضور پررنگ‌تر آریه درعی در تصمیم‌گیری‌های کابینه جنگ، به مذاق افرادی مانند بن گویر، وزیر امنیت داخلی و اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم اشغالگر قدس خوش نخواهد آمد! درعی خواستار مبادله اسرا ء میان رژیم صهیونیستی و حماس در ازای آتش‌بس است. بااین‌حال بن گویرو اسموتریچ خواستار حملات گسترده‌تر به رفح و حتی لبنان هستند. در چنین شرایطی چهارمین سطح منازعه، یعنی منازعه داخلی کابینه نتانیاهو شکل‌گرفته است. این بار، خبری از مخالفان نظامی، امنیتی و سیاسی نتانیاهو نیست و مجادله میان افرادی مانند نتانیاهو و بن گویر شکل می‌گیرد. 
اگر نتانیاهو بخواهد طبق خواسته‌های اسموتریج و بن گویر پیش برود، هزینه‌ها و تبعات شکست میدانی و فرامتنی رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه افزایش خواهد یافت.
اما اگر نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس بخواهد طبق دست‌فرمان آریه درعی آتش‌بس را بپذیرد، بن گویر و اسموتریج کابینه نتانیاهو را ترک خواهند کرد و این به معنای انحلال این کابینه و برگزاری انتخابات زودهنگام خواهد بود. نظرسنجی‌های صورت گرفته در اراضی اشغالی تصریح می‌کند که اگر انتخابات دوباره‌ای در این خصوص برگزار شود، نتانیاهو و احزاب ائتلافی با لیکود، به‌سختی در مقابل مخالفان شکست‌خورده و قدرت را واگذار خواهند کرد. 
نکته پایانی اینکه نتانیاهو قادر به مدیریت اختلافات و منازعات جاری میان آریه درعی و زوج بن گویر-اسموتریچ نیست. یعنی راهکار سومی اساسا وجود ندارد که نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس بتواند با استناد به آن طرفداران آتش‌بس و ادامه جنگ در کابینه را راضی نگاه دارد. بی‌دلیل نیست که بسیاری از تحلیلگران مسائل داخلی در اراضی اشغالی، سقوط و اضمحلال کابینه اضطراری (موسوم به کابینه جنگ) را مقدمه‌ای برای انحلال کابینه نتانیاهو در آینده‌ای نزدیک قلمداد می‌کنند. این در حالی است که بقا یا سقوط نتانیاهو و همراهانش تأثیری در اعلام رسمی شکست اسرائیل در جنگ غزه نخواهد داشت. سرنوشتی که تل‌آویو چاره‌ای جز تن دادن به آن ندارد.

 

 

 

از اطلاعیه دفتر رهبری ابزار تخریب نسازیم!


روزنامه جوان طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان از اطلاعیه دفتر رهبری ابزار تخریب نسازیم! نوشت: در روز‌های گذشته دفتر رهبر معظم انقلاب اطلاعیه‌ای صادر کرد که در آن نقل قول‌های غیر مستند از رهبر انقلاب و مسئولان دفتر ایشان را که برخی نامزد‌های انتخابات و طرفداران‌شان مطرح کردند، غیر قابل اعتبار خواند. 
منظور دفتر رهبری روشن بود و در اطلاعیه هم تصریح شده بود که «هرگونه نقل قول غیرمستند به اسناد موجود و مکتوب از بیانات و اظهار نظر‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی و اکتفا به برداشت‌های شخصی و دریافت‌های شفاهی از بیانات ایشان یا مسئولان دفتر معظم‌له فاقد اعتبار و استناد است.»
انتظار آن بود که همگان خود را مخاطب این اطلاعیه بدانند و از این پس نه خود کلامی بی‌استناد و مدرک مکتوب بیان کنند و نه چنین چیزی را از کسی بپذیرند. اکثریت قریب به اتفاق فعالان رسانه‌ای و مجازی مرتبط با انتخابات همین گونه بودند. در این میان عده‌ای معدود به جای آنکه به استفاده ابزاری از سخنان رهبری پایان دهند، همین اطلاعیه را هم بهانه تخریب رقبا کردند و دنبال آن رفتند که ببینند در ستاد رقیب چه کسی حتی در یک جمع خودمانی و محدود نقلی از رهبری داشته و او را دروغگو بخوانند و در واقع، رهبری را برای جدل‌های سیاسی بی‌سود و پر ضرر خرج بکنند!
اما، ولی فقیه ابزار دعوای سیاسی و سوءاستفاده علیه رقبای انتخاباتی نیست. اگر کسی با دیدن بیانیه اخیر دفتر رهبری، سریع دنبال مصداق‌یابی از رقیب رفته و از یافتن مصداق احتمالی ذوق‌زده شده که موردی علیه رقیب یافته و بیانیه را بهانه تخریب رقیب انتخاباتی کرده، باید بداند که این کار اسمش ولایتمداری نیست، بلکه ابزار قرار دادن ولایت است.

 

جنگ جهانی کوچک در اوکراین


محمدرضا ستاری طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان جنگ جهانی کوچک در اوکراین نوشت: در هفته‌ای که گذشت یک نشست صلح دو روزه در سوئیس برای جنگ اوکراین برگزار شد؛ نشستی که حدود ۸۰ کشور در آن حضور داشتند، اما یک طرف اصلی جنگ یعنی روسیه و همچنین یکی از قطب‌های قدرت بین‌المللی یعنی چین در آن حضور نداشتند.

در این نشست که مانند کنفرانس‌های قبلی صلح برای اوکراین بدون نتیجه خاصی به پایان رسید، البته یک بیانیه پایانی نیز منتشر شد که یکی از محور‌های اصلی آن لزوم حفظ و به رسمیت شناخته شدن تمامیت ارضی اوکراین بود، اما نکته قابل توجه این بود که برخی کشور‌های شرکت‌کننده در این نشست مانند عربستان، هند و امارات از امضای سند نهایی خودداری کرده و تنها محور‌هایی نظیر ایمنی هسته‌ای، امنیت غذایی و تبادل اسرا را مورد تاکید قرار دادند.
در چنین شرایطی و در حالی که جنگ اوکراین تبدیل به یک جنگ فرسایشی شده و عملا با حضور ناتو، اتحادیه اروپا، آمریکا و برخی دیگر از کشور‌ها که مقابل روسیه قرار دارند، تبدیل به یک جنگ بین‌المللی کوچک شده، سوال مهم این است که نفس برگزاری چنین نشست‌هایی بدون حضور روسیه چیست و چه نتایجی قرار است از آن گرفته شود؟ برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه کرد؛ نخست اینکه بدون حضور موثر روسیه در هر نشستی، عملا امکان نزدیک شدن به صلح وجود ندارد. در نتیجه وقتی که برگزار‌کنندگان نشست به خوبی به این موضوع واقف هستند، می‌توان نتیجه گرفت که از یک منظر هدف آن‌ها یارکشی بین‌المللی به منظور تحت فشار قرار دادن بیشتر مسکو است. مثلا انتخاب سوئیس به عنوان محل برگزاری نشست خود امری معنادار است؛ این کشور به طور کلی سیاست بی‌طرفی فعال را در طول دو قرن اخیر در دستور کار قرار داده و در مناسبات بین‌المللی هم همواره نقش میانجی را بازی کرده است در نتیجه جمع شدن بیش از ۸۰ کشور در سوئیس و تاکید بر لزوم دستیابی به صلح آن هم با محوریت متجاوز خواندن روسیه نشان می‌دهد که غربی‌ها سعی می‌کنند کفه دیپلماتیک جهانی را جهت انزوای هرچه بیشتر روسیه سنگین‌تر کنند. این مساله زمانی اهمیت بیشتری می‌یابد که بدانیم حدود دو ماه قبل نیز سوئد با کنار گذاشتن سیاست ۲۰۰ سال بی‌طرفی به ناتو پیوسته است یعنی کشوری که در اتفاقات مهم بین‌المللی نظیر جنگ‌های جهانی و جنگ سرد همچنان بی‌طرف باقی‌مانده، این‌بار تغییر ریلی معنادار داده و به‌طور رسمی به ناتو پیوسته است که خود این امر نشان می‌دهد حکمرانان سوئدی به خوبی موضوع تغییر مناسبات امنیتی و سیاسی جهان را درک کرده‌اند.
موضوع بعدی این است که همزمان از آنجا که جنگ اوکراین مهم‌ترین تهدید امنیتی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم است و اساس همگرایی اتحادیه که دور کردن سایه جنگ از این قاره بوده را زیر سوال برده و اروپایی‌ها قصد دارند با همگرا کردن کشور‌های همسو و تحت فشار قرار دادن بازیگران ناهمسو مانند مجارستان، آن هم در شرایطی که احتمال پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات می‌رود، سیاست واحدی را در تداوم مقابله با روسیه در پیش بگیرند. همچنین همزمان با اینکه غربی‌ها تلاش دارند با برگزاری چنین روند‌هایی نشان دهند که همچنان قدرت حل مسائل بین‌المللی را در اختیار دارند و از منظر تبلیغاتی نیز سعی می‌کنند به افکار عمومی بین‌المللی اینچنین القا کنند که هر‌چند تاکنون کمک‌های مالی و تسلیحاتی را به اوکراین روانه کرده‌اند، اما خواهان پایان جنگ بوده و این روسیه است که علاوه بر آغاز جنگ از پایان دادن به آن نیز طفره می‌رود؛ بنابراین تمامی این موارد در حالی در دستور کار کشور‌های غربی طی کنفرانس اخیر قرار داشته که یک نکته مهم و برجسته دیگر نیز برای آن‌ها وجود دارد؛ اینکه پوتین به هیچ عنوان پیروز جنگ نشود یا حداقل دست برتر را در میدان در اختیار نگیرد چراکه در غیر این صورت آن‌ها به جای مذاکره با پوتین برای خاتمه دادن به درگیری‌ها ناچار به معامله با وی خواهند شد که این امر علاوه بر هزینه و تبعات خاص خود، در آینده نیز برایشان در فرآیند‌های جهانی مشکل‌ساز می‌شود.

نظر شما