گفتوگوی «وطن امروز» با کارگردان مستند«ما و اقبال» که از شبکه مستند سیما پخش شد
ایران فرهنگی و زبان فارسی
صاحبخبر - گروه فرهنگ و هنر: امروز به هر شهر و حتی روستای ایران سری بزنید، نام و نشانی از اقبال لاهوری میشود یافت. خیابانهای زیادی در ایران به نام اقبال لاهوری است و مردم او را با عنوان علامه خطاب میکنند اما کمتر شهروندی را میشود سراغ گرفت که با آثارش بویژه اشعار او آشنا باشد. شاید بشود گفت به همان اندازه که نام او مشهور و شناخته شده است، آثار و اشعار و نوشتههایش در غربت به سر میبرد. این در حالی است که رهبر انقلاب در پیامشان به کنگره اقبال که دهه 60 برگزار شد، درباره او نوشتند: «امروز که این جلسه را و این تجلیل را از اقبال عزیز در کشورمان مشاهده میکنم، یکى از پرهیجانترین و خاطرهانگیزترین روزهاى زندگى من خواهد بود. آن شرار درخشندهاى که در تاریکىهاى روزهاى سیاه اختناق، یادش، شعرش، نصیحتش و درسش نومیدى را از دل میزدود و آیندهاى روشن را در برابر چشمهاى ما ترسیم میکرد، امروز مشعل فروزندهاى شده و چشم ملت ما را خوشبختانه به خود جلب میکند». با وجود چنین جایگاهی اما با مروری بر فضای فرهنگی - هنری کشور بسادگی میتوان دریافت آنچنان که باید و شاید اثر درخوری درباره این شخصیت تولید نشده است. حال در این برهوت تولیدات فرهنگی و هنری درباره اقبال لاهوری، مستند «ما و اقبال» به کارگردانی محسن کوقان یکی از تازهترین آثار مستند سازمان هنری رسانهای اوج است که شامگاه سهشنبه 29 خرداد از شبکه مستند پخش شد؛ مستندی که زندگی و آرای اقبال لاهوری را به تصویر میکشد. مستند «ما و اقبال» نشان میدهد اقبال لاهوری چگونه جنسی از میراث روشنفکری دینی را برای اندیشمندانی چون علی شریعتی پایه گذاشت و عقیده داشت نباید علیه غرب به دلیل تجدد آنها جبهه گرفت. مستند از پاکستان شروع میشود؛ سرزمین مادری اقبال و فرهنگ و تمدنی که بین فرهنگ و تمدن ایرانی و هندی واقع شده است. فیلم اشاره دارد که از 12 هزار بیت سروده شده توسط اقبال لاهوری 9 هزار بیت آن به زبان فارسی است. «ما و اقبال» مخاطبان را به محافل خوانش اشعار اقبال در پاکستان میبرد و درباره خدمات لاهوری و تلاش او برای شناخت مخاطب هندی با زبان فارسی و غرابت معنایی این ۲ فرهنگ در مقایسه با اروپا سخن میگوید. این مستند از اقبالِ اقبال به زبان فارسی، تعلق خاطر او به مولوی، ضرورت نگهداشت زبان فارسی و نقش زبان فارسی در گسترش اسلام از سوی اقبال پرده برمیدارد و به کلام خود لاهوری ارجاع میدهد که میگوید: «هیچ زبانی جز فارسی نمیتواند اندیشههای من را برتابد». از خلال این اثر مخاطب متوجه میشود اقبال در خانوادهای بزرگ شد که استادان فارسیزبان داشت و در مدرسهای با زبان فارسی درس خواند و بر همین اساس با زبان فارسی آشنا و چنان شیفته آن شد که پیش از یادگیری زبان، به سرودن شعر فارسی پرداخت. اکبر جباری نویسنده، احمد تمیمداری استاد زبان و ادبیات فارسی، محمد بقاییماکان نویسنده و پژوهشگر، عبدالجبار کاکایی شاعر، محمدکاظم کاظمی شاعر و جاوید اقبال فرزند علامه اقبال از جمله صاحبنظران و اقبالپژوهانی هستند که درباره زبان و فرهنگ پاکستان و آرا و اندیشههای اقبال لاهوری در این مستند صحبت میکنند. آنچه در ادامه میآید چکیدهای از نظرات این استادان است. *** اقبال لاهوری اگرچه به ایران نیامده بود اما علاقه وافری به زبان فارسی و شاعران برجسته فارسیزبان داشت و چون روح ایران در شعر ایرانی متجلی است، این روح در اشعار اقبال هم برجسته است. گفتهاند اقبال لاهوری وقتی در 61 سالگی چشم از جهان فروبست، مثنوی مولوی را به شکل بازشده در کنار خود داشت و این روایت جایگاه اشعار مولانا نزد وی را برجسته میکند، ضمن اینکه اقبال مثنویهای خودش را هم از مثنوی مولانا وام گرفته بود. در حقیقت او از میراث زبانی مولانا بهره گرفته بود. اقبال لاهوری در آلمان درس خواند و تحت تاثیر نیچه بود، لاهوری را باید قهرمان اصلاح در گسترش اسلام در خارج از مرزهای کشور خودش دانست. او دشمن فرهنگ غرب نبود، بلکه ترکیبی از آنها را با عنوان فرهنگ خودی قبول داشت و ترویج میکرد. او شکلی از فلسفه افلاطونی و نوافلاطونی را قبول داشت که لزوما آرای ارسطو در آن جایی نداشت. اقبال لاهوری جنسی از میراث روشنفکری دینی را برای اندیشمندانی چون شریعتی پایه گذاشت و عقیده داشت نباید علیه غرب به دلیل تجدد آنها جبهه گرفت و عقیده داشت علت جاماندن شرق پسرفتگی آن است. لاهوری میگفت: غرب را عقلگرایی مفرط از بین برد و در نتیجه آن معنویت خود را از دست داد و شرق از افراط در امور معنوی از پیشرفت بازماند. وی معتقد بود دنیای امروز به متفکری چون مولانا نیاز دارد تا شور و شوق زندگی را در مردم برانگیزد. بر این اساس اقبال لاهوری، اسلامشناس و متفکری ضداستکبار معرفی میشود که دگرگونی مسلمانان را با تکیه بر آیات قرآن برمیشمرد. برخی صاحبنظران در این مستند البته عقیده دارند اقبال لاهوری ادراک درستی از کل و غرب نداشت و این موضوع سبب شد با برخی اجزای غرب رابطه خوبی نداشته باشد اما اجزای دیگری را بپذیرد. در این منظر اقبال میخواهد عقل غربی را با عشق شرقی ترکیب کرده و به نتیجهای مطلوب برسد. در نهایت مستند «ما و اقبال» میگوید او نظریهپرداز شکلگیری پاکستان کنونی بود و به کشوری فراگیر که همه مسلمانان را دربرگیرد فکر میکرد اما 9 سال پیش از تشکیل جمهوری اسلامی پاکستان درگذشت. لاهوری عقیده داشت: ملتها در قلب شاعران شکل میگیرند و در دست سیاستمداران رشد کرده و در نهایت میمیرند. در بخشی از این مستند صدای سخنرانی دکتر علی شریعتی پخش میشود که میگوید: اقبال لاهوری مردی بزرگ در بیداری سیاسی زمان بود و در اندیشیدن علمی و فلسفی اسلامی نقش مهمی داشت. از سوی دیگر «محمدعلی جناح»، بنیانگذار پاکستان که سابقه دوستی دیرینه با او داشت دربارهاش گفته است: «اقبال نه تنها یک متفکر و راهنما و دوست من بود که در سختترین روزهای حزب مسلملیگ پاکستان محکم ایستاد؛ او نماینده فرهنگ مسلمانان بود و اگرچه در ظاهر بین ما نیست اما تا اسلام زنده است او هم زنده است، چرا که اشعار او سرچشمه الهام ما و نسلهای آینده خواهد بود». * زبان فارسی، ظرف اندیشههای اقبال است محسن کوقانی، کارگردان مستند «ما و اقبال» در گفتوگو با «وطن امروز» درباره علت ساخت این مستند گفت: دغدغه اصلی و مهمترین موضوع ما از ساخت این مستند به مبحث ایران فرهنگی و زبان فارسی بازمیگردد، یعنی بررسی اهمیت زبان فارسی و از سوی دیگر قدرت ایران فرهنگی در کشورهای پیرامون آن. مساله دیگر مواجهه ما با غرب است، چرا که در اندیشه اقبال نسبت بین شرق و غرب هم موضوع مهمی است؛ اینکه نگاه التقاطی به غرب داشته باشیم یا نگاه گزینشی یا نگاه ضدغرب داشته باشیم یا نگاه غربگرا یا غرب زده و این هم موضوعی بود که در این مستند مورد بررسی قرار دادیم. هدف اصلی ما از ساخت مستند «ما و اقبال» این بود که زبان فارسی، فرهنگ ایرانی و نسبت بین شرق و غرب را مورد مداقه قرار دهیم. این مستندساز در پاسخ به این پرسش که چرا اقبال لاهوری به عنوان شخصیت محوری در این مستند مورد بررسی قرار گرفته است، اظهار کرد: وقتی میخواهید مساله مهمی را گوشزد کنید از زاویه دیگری گوشزد کردن اهمیت موضوع را بهتر نشان خواهد داد، یعنی از زاویه یک دیگری که خارج از محیط ما قرار دارد. وی تصریح کرد: اقبال یک غیرایرانی است که درباره ایران، زبان فارسی و فرهنگ ایرانی نکاتی را گوشزد و اهمیت این موارد را به ما یادآوری میکند؛ به همین دلیل اقبال آن دیگری مهم است که این نکات را به ما نشان میدهد. کوقانی در پاسخ به این سوال که مهمترین جنبه شخصیت و آرای اقبال لاهوری را به واسطه پژوهش و ساخت یک مستند درباره او در چه میداند، گفت: اقبال جملهای فوقالعاده دارد که در طول مستند چندبار تکرار میشود و آن این است که هیچ زبانی جز زبان فارسی ظرفیت اندیشههای من را ندارد؛ این موضوع اهمیت غنا و ظرفیت زبان فارسی را نشان میدهد؛ نکته جالبی که خود ما از آن غافل هستیم این است که زبان فارسی زبان اندیشه و حکمت و دانش است و بستری که شما میتوانید در آن اندیشه و تفکر داشته باشید و اساسا این اندیشه و تفکر میتواند در آن بستر شکل بگیرد. وی ادامه داد: تلقی ساده ما از زبان، ابزاری برای اندیشه و برقراری ارتباط است، در صورتی که این موضوع صرفا نخستین و سادهترین پیامد زبان است ولی وقتی گفته میشود زبان ابعاد نظری را هم هدایت و حمایت میکند، موضوع از منظر زبانشناسی جذاب میشود. کوقانی همچنین درباره زمان صرف شده درباره مستند «ما و اقبال» توضیح داد: کل زمان ساخت این مستند از شروع پژوهش تا تولید 2 سال زمان برد و اصلیترین منبع برای اندیشههای اقبال، کتب و دستنوشتهها و مکتوبات وی بود البته در حوزه تاریخ شفاهی سراغ استادانی رفتیم که درباره این شخصیت کار کردهاند، مانند استاد بقاییماکان و دیگران که به اصطلاح اقبال پژوهش بودند.∎
نظر شما