شناسهٔ خبر: 67266749 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: بهار | لینک خبر

بازار کم‌رونق پوششی‌ها در انتخابات

صاحب‌خبر -
گروه سیاسی: ۱۰ روز از اعلام اسامی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری و آغاز تبلیغات می‌گذرد. در این بین، تقریبا بیشتر ناظران و رسانه‌ها بر پوششی‌بودن علیرضا زاکانی و امیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی تأکید دارند. مصطفی پورمحمدی هم ولو با ادبیاتی متفاوت، به باور برخی کارشناسان پایگاه رأی چندانی ندارد و نمی‌تواند شگفتی‌ساز این دور از انتخابات باشد؛ بنابراین، در نهایت یا به نفع یکی از کاندیداها کنار خواهد کشید یا آنکه تا آخر در انتخابات می‌ماند و میزان مقبولیت و پایگاه رأی خود را محک می‌زند.
به گزارش روزنامه شرق، اما سه چهره اصلی دیگر یعنی مسعود پزشکیان، محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی، سه سناریوی دوقطبی را ناظر بر «پزشکیان-جلیلی»، «پزشکیان-قالیباف» و «جلیلی-قالیباف» شکل داده‌اند و هر رسانه و تحلیلگر سیاسی از زاویه دید خود یکی از این دوقطبی‌های سه‌گانه را رقابت اصلی این دوره از انتخابات می‌داند. حال اینکه کدام‌یک از این سه‌گانه‌ها در نهایت به وقوع خواهد پیوست و آیا شاهد انتخاباتی دودوره‌ای خواهیم بود، از آن دست سؤالاتی است که درباره آن گمانه‌زنی‌های مختلفی وجود دارد و هیچ‌کس نمی‌تواند با اطمینان کامل درخصوص آن سخن بگوید. با این وجود، قاطبه تحلیلگران باور دارند یکی از پارامترهایی که می‌تواند تکلیف انتخابات را روشن کند، به مناظره کاندیداها بازمی‌گردد که اولین دور از آن شامگاه دوشنبه با محوریت مسائل اقتصادی و معیشتی برگزار شد.
در مجموع، اگرچه به نظر می‌رسد مناظره شامگاه دوشنبه پدیده و برنده‌ای جدی نداشت و همگی تقریبا در یک سطح ظاهر شدند، اما به گفته برخی ناظران و چهره‌های سیاسی، مصطفی پورمحمدی با سخنوری قدری بهتر از سایر نامزدها ظاهر شد. در سوی دیگر، حاشیه‌سازی و اتهام‌پراکنی علیرضا زاکانی و امیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی هم بر پوششی‌بودن این دو کاندیدا صحه می‌گذارد و دیگر کوچک‌ترین شک و ابهامی دراین‌باره باقی نمی‌ماند؛ خاصه آنکه این دو نامزد بر همه تاختند جز جلیلی و قالیباف. هرچند همنشینی قالیباف و قاضی‌زاده‌هاشمی و نیز جلیلی و زاکانی پیش از آغاز مناظرات نمی‌تواند محل اقامه دلیل باشد، اما ترکیب این چهار نفر و هم‌صحبتی پورمحمدی و پزشکیان پیش از مناظره اول، خود ناگفته‌ها را بیان می‌کند.
نکته کلیدی‌تری که درباره جنجال‌آفرینی و حاشیه‌سازی‌های زاکانی و قاضی‌زاده‌هاشمی در اولین مناظره انتخابات ریاست‌جمهوری باید به آن اشاره کرد، ناظر بر تأثیرات مخرب این دست رفتارها با هدف کاهش مشارکت است. ادعاهای خلاف واقع این دو نامزد درباره موضوعاتی مانند واکسن کرونا باعث واکنش بسیار شدید و منفی افکار عمومی شده است که می‌تواند بخشی از طیف مردد و آرای خاکستری را نسبت به مشارکت ناامید کند.
بااین‌حال، در جریان مناظره اول، اگرچه زاکانی و قاضی‌زاده‌هاشمی بر حسب وظیفه پوششی خود به دنبال اصطکاک و تنش مشخصا برای مسعود پزشکیان و در سطحی پایین‌تر، مصطفی پورمحمدی بودند تا سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف در نقش پلیس خوب بتوانند بدون تخریب به بیان دیدگاه‌های خود بپردازند، اما نه پزشکیان و نه پورمحمدی هیچ‌کدام وارد مجادله نشدند. البته عبدالناصر همتی، رئیس پیشین بانک مرکزی، قبل از آغاز مناظره‌ها در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس توصیه کرده بود «به پوششی‌ها توجه نکنند».
امری که به نظر می‌رسد روی سخنش با پزشکیان بوده باشد. ناگفته نماند که پزشکیان هم به باور تحلیلگران، آن‌طور که باید در مناظره اول نتوانست آرای خاکستری را تحریک کرده و به سبد رأی خود اضافه کند. در طرف دیگر این مناظره، قالیباف و جلیلی نیز چیز مهمی که بتواند مورد توجه افکار عمومی باشد از خود ارائه نکردند. با وجود این موضوع، قالیباف سعی در خودداری از ورود به تنش و درگیری با نامزدها داشت و جلیلی هم با شعار مناظره را پیش برد.
در نتیجه، اولین دور از همنشینی شش نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری دوره چهاردهم، با برتری محسوس هیچ‌کدام همراه نبود. در مجموع گفته می‌شود اگر این مناظره و مناظره‌های آتی بر همین منوال و به صورت کنترل‌شده برگزار شود، برخلاف ارزیابی‌های اولیه، پارامتر تعیین‌کننده‌ای در پیروز انتخابات و افزایش میزان مشارکت مردمی نخواهد بود. بااین‌حال، بررسی بیشتر این موضوع، محور گفت‌وگو با چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگراست که در ادامه می‌خوانید.
برتری نسبی پورمحمدی
حسن بیادی، ضمن ارجاعی به توییت محمدعلی ابطحی درباره سخنوری مصطفی پورمحمدی در جریان اولین مناظره انتخاباتی، بر نوشته خود در شبکه اجتماعی ایکس تأکید می‌کند که «کم‌کم فرق اسکناس بی‌صدا با پول خرد پرهیاهو مشخص می‌شود». این رئیس ستاد انتخاباتی مصطفی پورمحمدی در تهران، بر شباهت‌های این نامزد با سیدابراهیم رئیسی ناظر بر روحانی‌بودن، باحیابودن و دین‌داربودن تمرکز می‌کند و یادآور می‌شود: «آقای پورمحمدی به‌هیچ‌وجه اهل تخریب هیچ‌کس و هیچ جریان سیاسی نیست.
در مناظره اخیر مشاهده کردید که آقای پورمحمدی دست به تخریب و تهمت نزدند». این در حالی است که به گفته دبیرکل حزب آبادگران جوان ایران اسلامی، «برخی از نامزدها در این مناظره، اساسا با هدف جنجال و منازعه حضور پیدا کرده بودند»؛ چراکه از منظر این فعال سیاسی اصولگرا، «برخی نامزدها سال‌ها در پست‌هایی فعال بوده‌اند که دانش و تجربه لازم اداره آن سازمان و نهاد را نداشته‌اند».
با این خوانش، بیادی اذعان دارد «چنین کاندیداهایی از ابتدای مناظره به دنبال حاشیه، تخریب و مجادله بودند». البته این فعال سیاسی یقین دارد «دیگر جامعه و افکار عمومی به دنبال جنجال، منازعه و حاشیه نیستند و برای مردم این دست رفتارها جذابیت ندارد، بلکه تمایل دارند نامزدها برنامه‌های درست، دقیق و مدون را برای چالش‌ها و مشکلات ارائه کنند».
عضو ستاد انتخاباتی پورمحمدی، در ادامه بر تبیین مشی ایشان (پورمحمدی) تمرکز می‌کند و «مصطفی پورمحمدی را، نه یک اصلاح‌طلب مصطلح و نه یک اصولگرای مصطلح معرفی می‌کند، بلکه وی را یک اصولگرای اصلاح‌طلب معتدل می‌داند که برای هرکدام از چالش‌ها، مشکلات و بحران‌های کشور به دنبال ارائه برنامه، به دور از حاشیه، تخریب و اتهام‌زنی است».
با این برآورد، بیادی ارزیابی‌ای از مناظرات پیش‌رو نیز دارد و با یادآوری این نکته که «تجربه، دانش و شناخت مصطفی پورمحمدی به‌مراتب بیشتر از بعضی از نامزدهای انتخاباتی است که ادعای سال‌ها حضور در دیپلماسی و سیاست خارجی را دارند»، تصریح می‌کند نامزد متبوعش (پورمحمدی) «در مناظرات آینده، قوی‌تر و دقیق‌تر وارد خواهد شد». به‌خصوص که به گفته دبیرکل حزب آبادگران جوان ایران اسلامی، «پورمحمدی سابقه ۹ سال قائم‌مقامی وزارت اطلاعات و مسئول دیپلماسی پنهان جمهوری اسلامی ایران و نیز حضور در وزارت کشور و وزارت دادگستری را در کارنامه سیاسی و دیپلماتیک دارد».
البته بیادی این نکته را هم متذکر می‌شود که «اگرچه مردم ایران در این سال‌ها فقیرتر نشده‌اند، اما در عین حال از تحقیر، تهدید و تبعیض ناشی از عملکرد دولت‌ها سرخورده‌اند» و به همین دلیل است که دبیرکل حزب آبادگران جوان ایران اسلامی اذعان دارد: «جامعه دست به اعتراض، مقابله وعدم مشارکت با برنامه‌های دولت‌ها می‌زند».
در شرایط سیاسی کنونی، نامزدها راحت و آزاد نیستند
حمیدرضا جلایی‌پور دیگر کارشناسی بود که در ارزیابی اولین مناظرات انتخاباتی با بیان این نکته که «در شرایط سیاسی کنونی، نامزدها راحت و آزاد نیستند»، در پاسخ به این پرسش که چرا مناظره اول بدون یک پدیده و برنده مشخص همراه بود؟ عنوان کرد: «صداوسیما ابتدا ۴۵ دقیقه داشت سه سال گذشته را تبلیغ می‌کرد تا ذیل آن، نقدی صورت نگیرد». به این واسطه، این فعال سیاسی اصلاح‌طلب نتیجه می‌گیرد: «در چنین شرایطی نباید انتظار داشت نامزدها همچون یک پدیده ظاهر شوند».
البته به گفته جلایی‌پور، «پزشکیان خوب و مردمی ظاهر شد و بعد از او پورمحمدی بود که حرف حساب داشت». این جامعه‌شناس در ادامه ارزیابی‌اش، تلاش زاکانی و قاضی‌زاده‌هاشمی برای جنجال و تخریب را مؤیدی بر پوششی‌بودن این دو نامزد می‌داند؛ هرچند به زعم او، «به‌کاربردن واژه نامزد پوششی برای زاکانی و قاضی‌زاده‌هاشمی، اصطلاح محترمانه‌ای است».
بااین‌حال، جلایی‌پور تصور دارد «در جریان مناظره، زاکانی ارزیابی نمی‌کرد و بیشتر ناسزا می‌گفت». فعال سیاسی اصلاح‌طلب به تحلیل پزشکیان در مناظره شامگاه دوشنبه نیز می‌پردازد و در تبیین این نکته که آیا او (پزشکیان) توانست انتظارات را در مناظرات اقتصادی برآورده کند؟ : «به نظر من، پزشکیان نظرات درخور و مهمی را گفت؛ اینکه در امر اقتصاد، شعار پوپولیستی نداد و بر عدالت اجتماعی تأکید کرد و درعین‌حال گفت تحریم‌ها در واقع یک جنگ است و کشته‌های آن فقرای ایرانی هستند».
جلایی‌پور در جهت تشریح گفته خود به ذکر چند جمله پزشکیان می‌پردازد که برای مثال اشاره کرد «خزانه دولت را شفاف می‌کند و به اتاق شیشه‌ای می‌برد. با نظام چندنرخی و فساد ناشی از آن مخالفت کرد. به کاستی‌ها در زمینه‌های آب، برق، سوخت، بهداشت، درمان و آموزش اشاره کرد. گفت فیلترینگ و پایین‌بودن سرعت اینترنت مانع کسب‌وکار است. روی نوآوری تکنولوژیک تأکید کرد.
بر اهمیت به‌کارگیری تخصص اذعان کرد و در نهایت اقلیتی که همه چیز را به انحصار کشیدند، نقد کرد». البته این فعال سیاسی اعتقاد دارد «مصطفی پورمحمدی با سخنوری توانست در مناظره دور اول برتری نسبی داشته باشد» و با توجه به این نکته، جلایی‌پور متذکر می‌شود: «این نامزد (پورمحمدی) طوری سخن گفت که اگر پزشکیان پیروز شود، او را در مدیریت‌ها به کار بگیرد».
این جامعه‌شناس خروجی عملکرد قالیباف و جلیلی در مناظره دور اول را این‌گونه ارزیابی می‌کند که «قالیباف از موضع قدرت صحبت می‌کرد و طوری هم صحبت می‌کرد که گویا تاکنون در کشور مسئولیت نداشته است و جلیلی هم در عالم و دنیای خالص‌گرای خودش بود. به نظر می‌رسد اینها علاقه دارند میزان مشارکت بالا نرود. در مشارکت پایین اینها شانسی برای خود می‌بینند، نه در مشارکت بالا».
جلایی‌پور در بخش پایانی این گفت‌وگو درباره اهمیت و جایگاه مناظره‌ها برای تعیین پیروز رقابت‌های انتخاباتی می‌گوید: «توجه داشته باشید که مناظره‌ها یک عامل تعیین‌کننده است، نه همه عوامل»؛ بنابراین از منظر او «در انتخابات ۱۴۰۰ قشر زیادی از طبقه متوسط خودش تصمیم گرفت که در انتخابات شرکت نکند تا خالص‌گرایان تنبیه شوند، اما و اتفاقا خالص‌گرایان همین مشارکت پایین را می‌خواستند تا همه کرسی‌ها را تسخیر کنند که کردند».
با توجه به نکات یادشده، این فعال سیاسی اصلاح‌طلب نتیجه می‌گیرد که «الان طبقه متوسط می‌بیند پس از سه سال اوضاع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور بهتر نشده که هیچ، بدتر شده. حالا اگر طبقه متوسط تصمیم به مشارکت بگیرد، نتیجه انتخابات عوض می‌شود و پزشکیان پیروز می‌شود». به گفته او «کلا مطالعات نشان می‌دهد تحریم انتخابات به نفع بهبود زندگی مردم نمی‌شود. برکت در مشارکت بالای شهروندان است».
مناظره‌ها نقش کلیدی در تعیین پیروز انتخابات دارد
البته حمیدرضا ترقی و برخلاف ارزیابی حمیدرضا جلایی‌پور، «تسلط محمدباقر قالیباف بر برنامه هفتم توسعه را در جریان مناظرات دور اول، مهم ارزیابی می‌کند». با این حال عضو حزب مؤتلفه اسلامی اذعان دارد که «در کل نامزدها نتوانستند درباره سؤالاتی مانند نحوه رسیدن به رشد اقتصادی هشت‌درصدی مندرج در برنامه هفتم توسعه پاسخی مشخص بدهند و از بحث خارج شدند».
از طرف دیگر فعال سیاسی اصولگرا یادآور می‌شود که «هیچ‌کدام از نامزدها در مناظره شامگاه دوشنبه نتوانستند پاسخی روشن و شفاف درباره مردمی‌کردن اقتصاد ارائه دهند». نماینده ادوار مجلس، تمرکزی روی گفته‌های پزشکیان دارد و پیرو آن، «ادعای این نامزد درباره این را که نمی‌توان بدون نگاه‌داشتن به خارج مشکلی از اقتصاد کشور را حل کرد، ناظر به شناخت‌نداشتن پزشکیان از ظرفیت‌های داخلی می‌داند».
در ادامه ارزیابی‌ها، ترقی سراغی از عملکرد مصطفی پورمحمدی در دور اول مناظره می‌گیرد و به گفته او، «سخنان سنجیده و درست پورمحمدی نشان داد که روحانیت می‌تواند از آگاهی و شناخت خوبی درباره حوزه‌های مختلف حکمرانی برخوردار باشد»، بنابراین این فعال سیاسی اصولگرا نتیجه می‌گیرد که «سخنان پورمحمدی توانسته تا حدودی نقش و جایگاه روحانی را در افکار عمومی ارتقا بخشد».
عضو حزب مؤتلفه با پیش‌کشیدن جنجال‌آفرینی، حاشیه‌سازی و اتهام‌پراکنی‌های علیرضا زاکانی و قاضی‌زاده‌هاشمی، رفتار این دو نامزد را کاملا طبیعی می‌داند و به نظر او، «چنین رفتارهایی دالی بر پوششی‌بودن زاکانی و قاضی‌زاده‌هاشمی نیست»، چراکه نماینده ادوار باور دارد، «زاکانی به صورت طبیعی در برابر هر موضع‌گیری ناامیدانه یا نگاه به خارج سریعا واکنش نشان می‌دهد و قاضی‌زاده‌هاشمی هم در مناظرات سعی کرد دفاعی از عملکرد دولت رئیسی داشته باشد».
با وجود آنچه گفته شد، ترقی در یک نگاه کلی چنین تصور می‌کند که «شش نامزد در دور اول مناظرات سعی داشتند اخلاق را رعایت کنند، حتی اگر انتقاداتی به عملکرد یکدیگر یا جریان‌های سیاسی منتسب به آن‌ها وجود داشت» بنابراین او نقدها یا اتهامات مطرح‌شده را «محترمانه» توصیف می‌کند تا از منظر او، «جریان مناظرات به سمت یک فضای غیراخلاقی که در تضاد با گفته‌های رهبری قرار دارد، حرکت نکند».
با این قرائت، عضو حزب مؤتلفه می‌گوید که «همه شش نامزد اصول اخلاقی را رعایت کردند و به گفته او، «اگر افرادی مانند پزشکیان یا پورمحمدی انتقادات مطرح‌شده را درباره خود بی‌پاسخ گذاشتند، دال بر خودداری آنان از تنش‌آفرینی نبود، بلکه این دو نامزد سعی کردند از وقت کوتاه خود در مناظرات برای تبیین و تشریح هرچه بیشتر برنامه‌ها و مواضع‌شان استفاده کنند». در ادامه این نکات، نماینده ادوار مجلس یقین دارد که «جریان مذاکرات از اهمیت خاصی برای تعیین تکلیف انتخابات ریاست‌جمهوری برخوردار است»، چراکه به نظر او، «دیگر احزاب، جریان‌های سیاسی و تشکل‌ها کارکرد و نفوذ بالایی برای سمت‌وسودهی به افکار عمومی ندارند» و از منظر این چهره سیاسی اصولگرا، «افکار عمومی، مستقل از احزاب تلاش دارند با ارجاع به مسائل و موضوعاتی مانند مناظرات به یک انتخاب درست برسند».
در سایه نکات یادشده ترقی به شائبه «کنترل‌شدن مناظره‌ها یا به بیان دیگر، مناظره کنترل‌شده» ورود کرده و «آن را نادرست می‌داند»؛ چون از دید او، «اساسا رقابت‌ها انتخاباتی، تبلیغات و مناظرات باید در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برگزار شود» و از منظر عضو مؤتلفه، «صداوسیما هم موظف است که در این چارچوب عمل کند تا فضایی برای مانور یا سوءاستفاده جریان‌های سیاسی معاند خارج‌نشین ایجاد نشود».
محمد مهاجری هم دیگر کارشناسی بود که بیشتر روی موضوع بداخلاقی سیاسی دو نامزد اصولگرا یعنی علیرضا زاکانی و امیرحسین قاضی‌زاده در جریان اولین دور مناظره‌ها متمرکز می‌شود و به گفته او، «فارغ از اینکه این بداخلاقی دو نامزد چه تأثیری روی روند مشارکت داشته باشد، «نوع سخنان و موضع‌گیری‌های زاکانی و قاضی‌زاده هاشمی می‌تواند باعث واکنش متقابل از سوی افکار عمومی شود.
به این معنا که مردم در لجاجت با آنچه زاکانی و قاضی‌زاده هاشمی گفته‌اند، وارد عمل شده و در ادامه به سبد آرای کسانی مانند پزشکیان افزوده شود»؛ بنابراین این فعال سیاسی چنین برآورد می‌کند که، «بداخلاقی سیاسی قاضی‌زاده هاشمی و زاکانی مانند شمشیر دولبه عمل می‌کند، یعنی به همان اندازه که می‌تواند به کاهش مشارکت منجر شود، از سوی دیگر این ظرفیت را دارد که لجاجت مردم را به دنبال داشته باشد و در سایه این موضوع، لجاجت مردم با گفته‌های زاکانی و قاضی‌زاده هاشمی است» که مهاجری اعتقاد دارد، «احتمال می‌رود مشارکت به سود نامزدهای رقیب بیشتر شود تا کسانی مانند زاکانی و قاضی‌زاده هاشمی به قدرت نرسند».
در تبیین و تشریح هرچه بیشتر این گزاره که چگونه تخریب و بداخلاقی سیاسی در جریان مناظره‌ها و رقابت‌های انتخاباتی می‌تواند مانند یک شمشیر دولبه به افزایش و کاهش هم‌زمان مشارکت منجر شود، مهاجری به دو مثال دوم خرداد ۷۶ و خرداد ۸۸ رجوع می‌کند که به نظر او، در آن دو برهه، حجم تخریب‌ها و بداخلاقی‌های سیاسی به مراتب بیشتر از این دوره بود.
باوجوداین فعال سیاسی اصولگرا تأکید می‌کند «نه‌تنها حجم بالای تخریب‌ها در نهایت به کاهش مشارکت منجر نشد، بلکه افزایش پررنگ مشارکت در انتخابات را به دنبال داشت». پیرو آنچه گفته شد، این فعال رسانه‌ای «نکته کلیدی را نگرانی بیش‌ازپیش جریان اصولگرا درباره افزایش مشارکت در انتخابات هشتم تیر ماه می‌داند». چون از منظر او، «هرگونه افزایش مشارکت به معنای کاهش شانس پیروزی جریان اصولگراست».
در ادامه آنچه عنوان شد، مهاجری ذیل بازخوانی گفته‌های چند روز قبل رهبری در دیدار با دانشجویان و تأکیدشان بر موضوع کلیدی و محوری، یعنی افزایش مشارکت، باور دارد «اصولگرایان با تفسیر جناحی از سخنان رهبری به دنبال افزایش مشارکت نیستند» و در ادامه تصریح می‌کند «حتی دست‌اندرکاران امر انتخابات ریاست‌جمهوری دوره چهاردهم هم اساسا تلاشی برای افزایش مشارکت ندارند».
در نتیجه از منظر او، «اکنون اصولگرایان بیشتر روی دعواهای جناحی و تخریب کسانی مانند پزشکیان تمرکز دارند تا تلاش برای افزایش مشارکت». با این خوانش، این فعال سیاسی تصریح می‌کند «برای اصولگرایان پیروزی نامزد مورد علاقه‌شان، حتی با هر میزان از آرا و مشارکت مردمی بر حضور پررنگ جامعه در انتخابات اولویت دارد».
محمد مهاجری از منظر دیگری بداخلاقی‌های زاکانی و قاضی‌زاده هاشمی را به بوته تحلیل می‌برد و متذکر می‌شود «آنچه از زبان این دو نامزد در مناظرات مطرح شد، با هدف عمل به وظیفه کاندیدای پوششی نیست، بلکه ذات و درون‌مایه سیاسی زاکانی و قاضی‌زاده هاشمی اقتضا می‌کند که این دو، چنین رفتار کنند»؛ پس به باور این فعال رسانه‌ای، «حتی اگر دو نامزد مذکور کاندیدای پوششی هم نباشند، شاهد چنین رفتارهایی از آن‌ها خواهیم بود»، تا جایی که او یقین دارد، «اگر تخریب و جنجال را از علیرضا زاکانی بگیرند، او دیگر چیزی برای گفتن در رقابت‌های انتخاباتی و مناظره‌ها ندارد».
همچنان که به گفته این تحلیلگر سیاسی، «دفاع ضعیف قاضی‌زاده هاشمی از عملکرد دولت سیزدهم، هم باعث تخریب رئیسی، هم تخریب کابینه سیزدهم و هم کاهش سبد رأی اصولگرایان خواهد شد». با همه نکاتی که عنوان شد، مهاجری «بر پوششی‌بودن نامزدی علیرضا زاکانی تأکید دارد و در ادامه، این را هم می‌گوید: «قاضی‌زاده هاشمی هم سعی خواهد کرد در یک برآورد نهایی به این جمع‌بندی برسد که آیا می‌تواند سبد رأی ۱۴۰۰ را تکرار کند یا خیر؟».
این نکته از منظر فعال سیاسی، اهمیت خاصی دارد؛ چراکه به نظر او، «سبد رأی قاضی‌زاده هاشمی به معنای سبد رأی دولت سیزدهم و میزان مقبولیت این دولت از نگاه جامعه است»، چون به گواه مهاجری، «قاضی‌زاده هاشمی تنها نماینده دولت رئیسی در این انتخابات است و هر میزان رأی که او کسب کند، به معنای سبد رأی دولت رئیسی است».

برچسب‌ها:

نظر شما