شناسهٔ خبر: 67255491 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه خراسان | لینک خبر

حامیان و منتقدان نامزدهای انتخاباتی عملکرد هر کاندیدا در نخستین مناظره تلویزیونی را بررسی کردند

ارزیابی ها از مناظره اول‌

صاحب‌خبر - توکلی - نخستین مناظره انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری به هر چیزی شبیه بود جز مناظره. این نامناظره همچون آبگوشتی که به آن آب فراوان بسته بودند، پر از مقدمه و موخره و حواشی زاید و بی مورد بود که نه تنها حوصله مخاطبان تلویزیونی را سر برد بلکه چارچوب فرسایشی آن کاندیداها را نیز خسته کرد. این را می توان از اظهارات نامزدهای انتخابات در پسا مناظره و واکنش منفی کارشناسان و کاربران فضای مجازی به خوبی فهمید. امری که نشان می دهد صداوسیما سریعا باید دست فرمان خود را عوض و مناظرات را از این حالت شلخته خارج کند. فرم غلط مناظره باعث شد که گلی وارد دروازه نشود و نه پیروزی برای نامزدی رقم بخورد و نه شکستی. در هر حال اما شاهد فراز و نشیب هایی در اظهارات هر نامزد انتخاباتی بودیم که باعث شد حامیان و منتقدان نامزدها به سراغ هر کاندیدا رفته و نقاط قوت و ضعف او در اولین نبرد انتخاباتی را زیر ذره بین قرار دهند. در ادامه اظهارات مهم حامیان و منتقدان هر یک از نامزد ها را مرور کرده و بخش های مهم ارزیابی مثبت و منفی آنان نسبت به هر کاندیدا را می خوانید: سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی حامیان قاضی زاده هاشمی سایه شهید رئیسی بر مناظره و این را که افراد حمله به دولت او را خط قرمزی می دانند که عبور از آن بر رای آن ها اثر دارد، به خوبی درک کرد و با همین نگاه نقش وکیل مدافع شهید را به خود اختصاص داد. /قاضی زاده هاشمی در تلاش بود در نقش نماینده دولت شهید رئیسی و مدافع او وارد شود و البته با احتیاط به پزشکیان و پورمحمدی پاسخ دهد./ به نظرم قاضی‌زاده توی این مناظره دست برتر رو داشت؛ از این حیث‌ که هم جانانه پای آیت ا... رئیسی ایستاد، هم مسلط روی برنامه ها بود و وعده کلی نداد، هم شعارهای انقلاب رو سرِدست گرفت و مبنایی و انقلابی ظاهر شد، هم آخرش که با قاطعیت گفت «به عقب برنمی گردیم». منتقدان در مناظره کسی که اولین نفر است می تواند در تعیین دستور کار موثر باشد. یعنی موضوعی را که به نفع خودش است به موضوع مورد بحث نامزدها تبدیل و آن ها را وادار به واکنش کند تا مزیت نسبی او را برجسته کنند. فرصتی که به نظر، قاضی زاده به درستی از آن استفاده نکرد. / قاضی‌زاده خود را نماینده دولت پیشین می‌دانست و می‌خواست از مظلومیت حادثه رئیسی بهره سیاسی بگیرد. نکته خاصی نیز در صحبت‌های قاضی‌زاده نبود، اما مؤدبانه صحبت کرد. محمد باقر قالیباف حامیان قالیباف در مناظره دیشب به حفظ سبد رای خود اولویت داد و عملکرد متوسط جلیلی و کمتر از حد انتظار ظاهر شدن پزشکیان، امید کمپین او را به پیروزی بیشتر کرد. او برنده‌نسبی بود اما برنده قاطع نبود. اگر بتواند بعد از این مناظره حمایت اصولگرایان بیشتری را جلب کند به پیروزی نزدیک تر می شود. / قالیباف هوشمند مناظره بود، تا پزشکیان و پورمحمدی روی تحریم و مذاکره مانور می دادند فورا بر ضرورت مذاکره و تحریم تاکید می کرد که نتوانند این دو را مصادره کنند و دیگران را برابر آن تعریف کنند و نیم نگاهی به سبد رای آن ها داشته باشند و برای جلب توجه آرای خاکستری هم تلاش کنند. / به عنوان کسی که عضو تیم هیچ کاندیدایی نیستم، بدون تعصب می گم آقای قالیباف در مناظره اول از لحاظ تسلط بر مسائل و پاسخ های قابل فهم عموم، نسبت به بقیه بهتر بود. منتقدان قالیباف تلاش کرد در این مناظره رای خود را به عنوان یک چهره باسابقه تثبیت کند. قالیباف برای این کار تلاش کرد با هیچ‌یک از نامزدها وارد مواجهه مستقیم نشود تا کمتر آسیب ببیند. این اگر چه برای او که در نظر سنجی ها پیشتاز است اقدامی بخردانه محسوب می شود اما با توجه به سابقه او در مناظرات 92 و 96 به نظر در ادامه و در هنگام حمله رقیب دچار شکستگی می شود. / قالیباف اگرچه سخنانش شمرده شمرده و با متانت لازم شروع می شد اما رفته رفته و با توجه به پایان زمان تعیین شده گاه از ادای درست کلمات و رساندن مقصود و منظور خود عاجز می شد. این یک نقطه ضعف جدی قالیباف است. علیرضا زاکانی حامیان زاکانی بهتر از قبل و قدری فراتر از انتظار ظاهر شد. در کمپین منفی متوقف نشد اما انبوهی از پیام های پیچیده و تخصصی درباره اقتصاد سیاسی به رای دهنده داد که امکان کشف رمز از آن ها در مدت محدود مناظره ناممکن بود. خستگی ظاهری او هم کار انتقال پیام را دشوار تر کرد./ ابتکار خوب و جالب زاکانی این بود که با تاکسی برقی وارد صداوسیما شد. اون غیرمستقیم یکی از دستاوردهای شهرداری رو به مردم نشون داد. منتقدان اشتباه آقای زاکانی در مثال ترکیه این بود که به تصویر افکار عمومی توجه ‌نمی کرد و می خواست ادعایی را که اثبات آن ساعت ها طول می کشد، در چند دقیقه اثبات کند. درست مثل مثالی که درباره نخواندن برجام‌توسط دکتر ظریف مطرح کرد. مناظره جای طرح ادعاهای باور نکردنی نیست. چه کسی باور می کند زاکانی برجام را بهتر از ظریف بلد است. 10نفر هم شهادت بدهند زاکانی راست می گوید این ادعا باور ناپذیر است. چون ظریف بر این‌موضوع‌مالکیت‌دارد. / مشورت‌هایی که به آقای زاکانی داده شده بود، مفید نبود و باعث شده بود کاراکتر خودش را هم از دست بدهد. سعید جلیلی حامیان وقتی می‌گوییم برنامه‌های سعید جلیلی واقعی است نه شعاری یعنی این که وقتی قیمت لاستیک 200درصد افزایش یافته بود، برای بررسی ماجرا خودش شخصا به بازار لاستیک می‌رود و از نزدیک مشکل را بررسی می‌کند./ جلیلی درگیر حواشی نشد، دعوت به انتخاب و بالا رفتن فهم مردم کرد، جلوی آدرس های غلط، محترمانه و بدون تکه پرانی موضع گرفت، نگاه‌ها را بالا برد. با اختلاف بالا پیروز دور اول بود. منتقدان جلیلی کلاً خارج از ماجرا بود و بیشتر درگیر تئوری‌های دانشگاهی خود بود. مردم هم نمی‌فهمیدند که جلیلی چه می‌گوید./ جلیلی ضعیف‌ترین مباحثه خود را از سال ۹۲ به این‌سو اجرا کرد؛ به نظر می‌آید بخشی از سبد آرای او به سود قالیباف روانه خواهد شد. مسعود پزشکیان حامیان هر اندازه بیشتر رقبای اصولگرا به پر و پای پزشکیان پیچیدند و نام او را مدام تکرار کردند تا وارد دامی شود که رقبا برایش پهن کرده‌اند، کمتر توجهی به آن ها نشان داد و ترجیح داد تا در مسیر تشریح گفتمانی قدم بردارد که معتقد است می‌تواند توجه مردم را جلب کند./پزشکیان نجیبانه بحث و تلاش کرد نسبت خود را با دولت روحانی حفظ کند. منتقدان رای پزشکیان متشکل از دو سبد رای شخصی و رای حزبی است. خواسته های این دو یکسان نیست. در مناظره او تحت فشار این دو سبد رای بود ونتوانست انتظارات طبقه متوسط شهری را برآورده کند.ضعیف نبود اما در حد انتظار اصلاح طلبان ظاهر نشد و این می تواند رقابت های داخلی کمپین او را بیشتر کند./ پزشکیان ‌بین آن چه خودش است و آن چه می‌خواهند از او برساخت کنند معلق است، گاهی حرف‌های عامه‌پسند رو به جلو می‌زند و گاهی به تکرار می‌افتد، او می‌داند که برای بردن رای حاشیه‌ها نیاز به عامیانه حرف زدن دارد اما گاهی نمی‌تواند مرز خود را با سخنانی که افراد مسن در پارک‌ها می‌زنند مشخص کند. / آقای پزشکیان آن انتظارات را برآورده نکرد، اما الزاماً ضعیف نبود؛ بنابراین پزشکیان خوب ظاهر شد، اما برای رای‌دهنده اصلاح طلبی که ناراضی است، نامزد مطلوبی نبود. مصطفی پور محمدی حامیان زرنگی به خرج داد که فهمید این جمله که «من کارنامه دارم» از سوی قالیباف توسط بخشی از جامعه مخاطب پذیرفته شده، پس با بیان این جمله که «برخی مدیران کارهای بزرگ کرده اند اما پروژه هایشان چقدر هزینه داشته» کوشید تا به این انگاره در ذهن مخاطب حمله کند./ جمله «من، حُکمِ شهرداریِ قالیباف را با وجود انواعِ فشارها، امضا کردم»، قدرت‌نمایی پورمحمدی بود که او را به لحاظ «تسلط بر میدانِ اجرا» و «تبحر بر گفتار» چند سر و گردن، بالاتر نشان می‌دهد. منتقدان مصطفی پورمحمدی با کمک مشاوری «آشنا» کوشید روی ایده «مذاکره کننده مقتدر» وارد شود و اتفاقا نقشه را هم کامل پیش برد اما اثر مدنظر را نداشت. ضعف از او نبود بلکه مسئله این جاست که چندان این بحث جذاب نبوده و در توئیتر هم مورد توجه و اعتنا قرار نگرفت. پور محمدی بیشتر قالیباف را طرف سخن قرار داد به طوری که گویا تصور می کرد رقیب اصلی را باید او در نظر گرفت.

نظر شما