شناسهٔ خبر: 67258953 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

توسط انتشارات نیلوفر؛

ترجمه «فرزندان من» روانه بازار نشر شد

فاطمه میرزا جعفری

کتاب «فرزندان من» نوشته گوزل یاخینا با ترجمه زینب یونسی توسط انتشارات نیلوفر منتشر و راهی بازار نشر شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «فرزندان من» نوشته گوزل یاخینا به تازگی با ترجمه زینب یونسی توسط انتشارات نیلوفر منتشر و روانه بازار نشر شده است. پیش از این، رمان «زلیخا چشم‌هایش را باز می‌کند» که برای نویسنده جایزه کتاب بزرگ روسیه و جایزه یاستا پولیانا را به ارمغان آورده بود، توسط همین مترجم به فارسی برگردانده شده بود. این کتاب برنده جایزه ابوالحسن نجفی برای بهترین ترجمه سال ۱۳۹۷ شد.

رمان «فرزندان من» سال ۲۰۱۸ به چاپ رسید و همان سال برنده جایزه «ایوو آندریچ»، جایزه کتاب بزرگ روسیه، و کتاب برگزیده مردمی شد. در سال ۲۰۲۱ نیز این رمان جایزه بهترین کتاب خارجی فرانسه را دریافت کرد.

داستانِ کتاب پیش‌رو در شورویِ سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ میلادی می‌گذرد. قهرمان رمان، یاکوب باخ معلمی آلمانی‌تبار، در یکی از روستاهای سواحل ولگا ست که زندگی‌اش با نظمی یکنواخت و ساده جریان دارد تا اینکه روزی نامه‌ای از آن‌سوی رودخانه‌ی وُلگا به دستش می‌رسد. از او خواسته شده تا به کلارای جوان آلمانی درس بدهد.

«فرزندان من» به خلاف «زلیخا چشم‌هایش را باز می‌کند»، رمانی تاریخی نیست، اما در بسترِ وقایعِ تاریخیِ دورانِ اولیه شوروی اتفاق می‌افتد. همراه با داستان زندگی یاکوب باخ، شاهدِ جنگ‌های داخلی، قحطی بزرگ ۱۹۳۲ و ۱۹۳۳ و سرگذشت آلمانی‌های وُلگانشین هستیم. آلمانی‌هایی که سال‌ها پیش با دعوت کاترین کبیر به امید سعادتی پایدار به روسیه تزاری کوچیده بودند و حالا سرنوشتشان بازیچه دستِ قدرت‌های بزرگ آلمان و شوروی است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

هلهله زنگوله‌ها که دور شد و غبار برفی پشت سورتمه که فرونشست، باخ به بالا نگاه کرد. ابرهای آسمانِ ولگا در حالِ بازشدن بود و از میانشان خورشید با رنگِ تندِ نارنجی سرک می‌کشید. پرتوهای تیز، آسمان خاکستری را می‌شکافت و خوشه‌ی دوردست خانه‌های گنادنتال را نمایان می‌کرد. آبیِ سیری که بر پهنه‌ی بی‌انتهای برفی رود نشسته بود، داشت کم‌کم با رگه‌های سرخ و زرد رج می‌خورد. باخ تصور کرد که به زودی کلارا، در بستر و لباس خیس از عرق و زایمان بیدار می‌شود و در هوای سردشده اتاق از ضعف و سرما لرز می‌کند. باید پیش از بیرون‌آمدن به اجاق رسیدگی می‌کرد. کمی همان‌جا ایستاد و گوش سپرده به سکوت، پهن‌شدنِ سرخیِ طلوع را بر توده‌های برف تماشا کرد. روگرداند و برگشت به طرف خانه. می‌رفت و پا می‌گذاشت بر سایه بنفش خودش که تا نیمی از رود زیر قدم‌هایش دراز شده بود.

این کتاب با ۴۶۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۸۵ هزار تومان عرضه شده است.

نظر شما