رفیعی اذعان داشت که نگرشی که به در باب موضوع خودکشی رزیدنتها دیده میشود بیشتر در شکل انکار است و باید به دنبال ابعادی غیر از نگرش پزشکی در این باب باشیم. او اشاره کرد که باید به سببشناسی خودکشی در مورد این جمعیت (رزیدنتها و دستیاران و...) پرداخته شود. این روانپزشک با اشاره به دادههای انجمن پزشکی امریکا به میزان بیشتر افسردگی در میان قشر و کادر سلامت نسبت به جمعیت عمومی اشاره داشت.
همچنین در سببشناسی عمومی این مسئله با تاکید بر بیهنجاری، فساد، رکود اقتصادی و نابرابری و نزول مشارکت سیاسی و جامعه اتمی شده خودکشی آنها را تبیین نمود. به عقیده او در سطح میانه دسترسی به وسایل خودکشی و نابرخورداریها هم موثر هستند. در ادامه با اشاره به یک فراتحلیل انجام شده در این زمینه، تاکید کرد که اقدام به خودکشی در افرادی که انفرادی کار میکنند و یا مصرف داروی بنزا و داروهای مشابه را دارند بیشتر است. همچنین با اشاره به پرخطر بودن این رشته در بعد محیط کار و موضوع مولفههای شخصیتی افرادی که جذب این رشته میشوند، اطلاعاتی ارائه کرد. او معتقد بود که در سطح محیط کار استرس و قرارگیری در معرض اخبار ناگوار، رنج و عذاب بیماری و مرگ دیگران، دسترسی به دارو، انتظارات دیگران، عدم تعادل بین محیط کار و زندگی و عدم رضایت شغلی در خودکشی پزشکان موثر هستند. همچنین در سطح ویژگیهای شخصیتی افرادی که جذب این رشته میشوند، کمالطلبی، وظیفهمندی، عدم تمایل به کمک گرفتن از متخصص و پرداختن به جزئیات را در خود میپرورانند.
میهمان دیگر این نشست مهرداد عربستانی، دکتری انسانشناسی بود. عربستانی با اشاره به اینکه صحبتهایش بیشتر ناظر بر مواردی هست که مشروط بر موقعیت است مباحث خود را آغاز نمود. وی به نظرسنجیهای بینالمللی پرداخت که طبق آن، ایرانیها از نظر شدت تجربه هیجانات منفی مانند خشم و استرس و تجربه ناکامی اولین تا سومین جایگاه را به خود اختصاص دادهاند. اما وقتی سخن از خودکشی رزیدنتها بوده به این معنا نیست که این مسئله در میان اقشار دیگر نیست، این موضوع که از قدیمالایام پزشکان به دلیل جایگاه ویژه خود، به عنوان سرمایه انسانی مهمی قلمداد میشدند منجر به این میشود که خودکشی یک رزیدنت بیشتر توجه جلب میکند و درک ما را از میزان خودکشی دچار اختلال و سوگیری شناختی میکند.
او با اشاره به نپرداختن و در دسترس نبودن تجربه زیسته اقشار خاص و اینکه اطلاعات کاملی از علتشناسی در میان نیست، درک دقیق این مسئله را در این قشر دشوار فرض کرد. همچنین تنزل جایگاه پزشکی در میان مردم و تنزل منزلت پزشکان و در دسترس بودن اطلاعات دارویی و بینیازی نسبی مردم به این گروه با توجه به وجود فضای اطلاعاتی مجازی و ادغام طب سنتی و همینطور آموزشهای پزشکی (ایجاد عدم تناسب با انتظارات فرد تازه وارد به این رشته از خودش و مواجه شدن با شرایطی که انتظارش را نداشته است) همگی سبب ایجاد حس نارضایتی و ناکامی بیشتر در این قشر شده است.
دکتر عباس وثوق عضو هیئت علمی موسسه ملی تحقیقات سلامت دانشگاه علوم پزشکی تهران و متخصص پزشکی اجتماعی مهمان دیگر نشست بود. او با پرداختن به سیر تحولی شبکه بهداشت جامعه خدمات سلامت از دهه ۴۰ تاکنون به بحث خودکشی پزشکان پرداخت. دکتر وثوق با پرداختن به این مسئله که اپیدمی در این مورد در میان نیست؛ ولی طغیان خودکشی را شاهد هستیم، تاکید کرد که ضرورت این مسئله در دستور کار قرار گرفته است.
از جمله اقدامات انجام شده در این زمینه برنامه ملی سلامت روان است که تعهدات سیاسی و منابع مالی برای آن در نظر گرفته شد و سبب شد در شبکه بهداشتی و درمانی دسترسی به روانشناس بالینی اضافه شود. به نظر وثوق این امر کمکدهنده است، ولی کافی نیست. در این راستا با نگاه رویکرد سیستمی یعنی تغییر سیاستها و قوانین همچون کشور امریکا برای کادر درمان و تغییر بستههای ساختاری و اشتراک اهداف و کارکرد سه سازمان نظام پرستاری، نظام روانشناسی و نظام پزشکی کارساز است. از آنجایی که در جامعه پزشکی در کل دنیا سیستم مشکلات بسیاری دارد و مداخله در آن دشوار است، باید با آزمون و پایلوت پیش رفت.
حمید یعقوبی، دکتری روانشناسی بالینی و دانشیار روانشناسی بالینی از دانشگاه شاهد و رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی دیگر سخنران نشست خودکشی درمانگران بود. وی در ابتدا با اشاره بر روند نزولی نرخ خودکشی در کل دنیا و مقایسه با روند افزایشی در ایران طی ۲۰ سال اخیر به آمارهای مربوط به خودکشی و بحث داغ ننگ خودکشی را طرح کرد. وی به پژوهشی اشاره کرد که در آن به دستهبندیهای مختلفی از مسائل بین فردی، عوامل کلان اجتماعی و عوامل اجتماعی مربوط به خودکشی پرداخته شده بود.
طبق این پژوهش خودکشی تنها قابل تقلیل به فرد نیست و باید به مسائل کلان مربوط به آن هم پرداخت. ضمن اینکه نگرش مردم به پزشکان هم تغییر کرده و جایگاه آنها دچار تنزل شده است. دکتر یعقوبی با اشاره به مدل برنامه پیشگیری از خودکشی دانشگاه کالیفرنیا و اثربخشی این مدل بر غربالگری دانشجو و رزیدنتها به صورت مرتب، کمک گرفتن پزشک از متخصص و پزشکان دیگر، محدویت دسترسی به ابزار کشنده، آموزش افراد کلیدی و ارتقای سواد پیشگیری و نشانهشناسی خودکشی و اجرای طرح بتا (بپرس، ترغیب کن و ارجاع بده یا همانQpr) تاکید کرد. جلسه با پرسش و پاسخ مهمانان از سخنرانان پایان یافت./خبر آنلاین
نظر شما