شناسهٔ خبر: 67257271 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: دیپلماسی‌ایرانی | لینک خبر

دشواری های بیشتر بعد از نشست سوئیس

بیم و امید آتش‌بس و صلح بین روسیه و اوکراین

بهرام امیراحمدیان در یادداشتی می نویسد: کنفرانس صلح جهانی در سوئیس و اعلام شرایط آتش بس از سوی روسیه، جهان را با دشورای های بیشتری در جبهه های جنگ و فضای دیپلماسی مواجه کرده است.

صاحب‌خبر -

دیپلماسی ایرانی: کنفرانس صلح جهانی در سوئیس و اعلام شرایط آتش بس از سوی روسیه، جهان را با دشورای های بیشتری در جبهه های جنگ و فضای دیپلماسی مواجه کرده است.

دو ملت برادر اسلاو، روسیه و اوکراین که طی قرنها در کنار هم زیسته اند، بعد از فروپاشی شوروی با فراز و فرودهایی روبرو شده اند، که هر یک، دیگری را مسبب این گرفتاری ها می داند. روسیه بعد از فروپاشی شوروی جانشین شوروی شد و با کسب کرسی دائم شوروی در شورای امنیت فضای جدید پسا جنگ سرد را رقم زد.

تشکیل «سازمان کشورهای مستقل مشترک المنافع» در راستای ادامه سیطره برادر بزرگ دوره شوروی در فضای پسا شوروی بود که اگرچه به سبب نبود تجربه دولتداری در چهارده جمهوری (به غیر از روسیه شوروی) هنوز روسیه می توانست و می خواست که سیطره دوره شوروی را اعمال کند، ولی نارضایتی جمهوری های غیر روس از خاطرات سخت زعامت روسها، آنها را بسوی جهان آزاد و بویژه دموکراسی های غربی رهنمون شد. این فرایند به مذاق کرملین نشینان خوش نیامد و دوره دهه 90 شاهد بروز ناآرامیها و دخالتهای روسیه در جمهوری های آسیای مرکزی، قفقاز، بالتیک و حوزه دریای سیاه شد.

کاهش طول سواحل و بنادر روسیه در دریای سیاه تنها دسترسی روسیه به آب‌های آزاد در جنوب قلمرو خود با سواحل جنوبی قلمرو ناتو، روسیه را با تنگنا روبرو می کرد. ساحل جمهوری خودمختار آبخازیا از قلمرو قانونی جمهوری گرجستان و در اختیار داشتن بندر استراتژیک سوخومی، موجب افزایش طول سواحل دریای سیاه روسیه شد. اجاره بندر سواستوپل در شبه جزیره کریمه از جمهوری اوکراین که محل استقرار ناوگان نظامی دریایی (و محل مناسب استقرار ناوگان اتمی) دریای سیاه روسیه بود، حضور دریایی روسیه در دریای سیاه را تقویت می کرد.

با ظهور جریان ملی گرایی و گریز از مسکو در اوکراین(انقلاب نارنجی) و گرجستان (انقلاب رز)، روسیه را با چالش روبرو ساخت. اشغال نظامی و تشکیل دولت دست نشانده در آبخازیا (2008) و عدم قطعیت برخورد از  سوی غرب و تهدید به استفاده از حق وتو، جهان را با ناکارامدی شورای امنیت روبرو کرد. اشغال شبه جزیره کریمه از خاک اوکراین در سال 2014 با استفاده از تجربه سال 2008 در آبخازیا، روسیه را به قدرتی متجاوز و دارای حق وتو تبدیل کرد.

همین تجربیات پوتین را در مقام ریاست جمهوری در مقابل غرب قرار داد که به بهانه عدم استقبال اوکراین از بازی در زمین روسیه و پیوستن به اردوگاه غرب(اظهار تمایل به عضویت در اتحادیه اروپا و رد عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا)، و بنا به ادعای روسیه تمایل اوکراین به پیوستن به ناتو، موجب عصبانیت پوتین از غرب و لشگر کشی به اوکراین در فوریه سال 2022 شد. این تجاوز نظامی که از سوی مسکو به عنوان «عملیات نظامی ویژه» برای محافظت روسیه از روس تباران شرق اوکراین انجام شده است، طبق مفاد دکترین نظامی روسیه است که خود را موظف به حمایت از روس تباران در جمهوری های اتحاد شوروی سابق می داند.

این فرایند نشان می دهد که ولادیمیر پوتین در صدد برپایی دوباره اتحاد شوروی است، موردی که خود  زمانی گفته بود که کسی که در فکر احیای شوروی باشد بهره ای از عقل ندارد. با قدرتیابی ولادیمیر پوتین از آغاز زمامداری در سال 2000، وی با بهره گیری روسیه از حق وتو، ماجراجویی هایی را آغاز کرد.

روسیه خواستار بازگشت همه قلمروهایی به روسیه شده است که زمانی جزو امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی بوده اند. این قلمرو ها شامل سرزمینهایی است که در آنها مردم به زبان روسی سخن می گویند و جهانی به نام «جهان روسی»(روسکی میر) را تشکیل می دهند و با روسیه پیوستگی سرزمینی و قومی دارند. به عبارتی قلمروی به نام «اوراسیا» را تشکیل می دهند. مقاله اخیر ولادیمیر پوتین در باره یگانگی ملت روس و ملت اوکراین (ترجمه سفارت ایران در مسکو) نشان می دهد که این روند بسادگی قابل حل نخواهد بود و ممکن است یک واکنش هسته ای را بدنبال داشته باشد.

در آستانه نشست جهانی صلح در سوئیس، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، در مجمع اقتصادی سنت پتربورگ شرایطی را که تحت آن او ظاهرا برای مذاکرات صلح با اوکراین آماده است، تشریح کرد.پوتین در هفتم ژوئن اعلام کرد که «یک پیشنهاد صلح واقعی دیگر» ارائه کرده است و هشدار داد که اگر رد شود، وضعیت در میدان جنگ برای اوکراین تغییر خواهد کرد و شرایط آینده برای مذاکرات صلح متفاوت خواهد بود. در پیشنهاد او دو شرط کلیدی وجود دارد :

خروج نیروهای اوکراینی از مناطق دونتسک، لوهانسک، زاپرویزژیا و خرسون. در واکنش به سخنرانی پوتین، میخایلو پودولیاک، مشاور رئیس دفتر رئیس جمهور اوکراین، در مورد این وضعیت اظهار نظر کرد که این خواسته ها به وضوح نشان دهنده ناتوانی پوتین در ارزیابی کافی واقعیت ها است.

به گفته او، پیشنهاد روسیه به این شکل است:

- سرزمین های خود را به ما بدهید.

- حاکمیت و ذهنیت خود را رها کنید.

- خود را بدون محافظت (بدون عضویت در اتحاد) رها کنید.

- لغو تمام تحریم ها به طور کامل و فوری

- بیایید فورا «شکست روسیه» را به هزینه اوکراین حل کنیم.

رودلیاک اظهار داشت که البته، در این اعلام نظر، هیچ تازگی، هیچ پیشنهاد صلح واقعی و هیچ تمایلی به پایان دادن به جنگ وجود ندارد. اما تمایل به پرداخت هزینه این جنگ و ادامه آن در قالب های جدید وجود دارد. این همه یک فریب کامل است. وزارت امور خارجه اوکراین اظهارات پوتین را دستکاری شده خواند.

پوتین با پراکندن چنین سیگنال هایی به فضای اطلاعاتی در آستانه افتتاحیه اجلاس صلح جهانی در سوئیس، تنها یک هدف را دنبال می کند: جلوگیری از شرکت رهبران و کشورها در این نشست. این واقعیت که اظهارات پوتین تنها یک روز قبل از نشست سران منتشر شد، نشان می دهد که روسیه از صلح واقعی می هراسد.»

از سوی دیگر، در حاشیه نشست گروه هفت در ایتالیا، رئیس جمهور ولادیمیر زلنسکی گفت که پوتین حتی اگر اولتیماتوم های او هم برآورده شود، متوقف نخواهد شد. او همچنین گفت که اظهارات پوتین همچون خواسته های او مشابه و موازی خواسته های هیتلر قبل از آغاز جنگ جهانی دوم است.

به گزارش رویترز، در بیانیه کنفرانس صلح سوئیس، در پیش نویس اعلامیه نهایی، شرکت کنندگان در اجلاس صلح، جنگ روسیه علیه اوکراین را به دلیل ایجاد رنج و تخریب گسترده انسانی متهم می کنند و خواستار احترام به تمامیت ارضی اوکراین هستند.این سند که تاریخ آن ۱۳ژوئن است، همچنین خواستار بازگرداندن کنترل نیروگاه هسته‌ای زاپرویزژیا به کی یف و بازگرداندن دسترسی آن به بندرهاست.سوسیال دموکرات های آلمان در درخواستی با عنوان «جرات برای دیپلماسی بیشتر» که روز شنبه 16 ژوئن توسط «تاز» فاش شد، از صدراعظم خواستند «تغییر فوری استراتژی» انجام دهد. در این بیانیه آمده است: «به جای پیروی از تصمیمات آمریکا، او باید ابتکارات صلح خود را انجام دهد».

خاک اوکراین در سال 2014 با استفاده از تجربه سال 2008 در آبخازیا، روسیه را به قدرتی متجاوز و دارای حق وتو تبدیل کرد. همین تجربیات پوتین را در مقام ریاست جمهوری در مقابل غرب قرار داد که به بهانه عدم استقبال اوکراین از بازی در زمین روسیه و پیوستن به اردوگاه غرب(اظهار تمایل به عضویت در اتحادیه اروپا و رد عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا)، و بنا به ادعای روسیه تمایل اوکراین به پیوستن به ناتو، موجب عصبانیت پوتین از غرب و لشگر کشی به اوکراین در فوریه سال 2022 شد. این تجاوز نظامی که از سوی مسکو به عنوان «عملیات نظامی ویژه» برای محافظت روسیه از روس تباران شرق اوکراین انجام شده است، طبق مفاد دکترین نظامی روسیه است که خود را موظف به حمایت از روس تباران در جمهوری های اتحاد شوروی سابق می داند.

نظر شما