شناسهٔ خبر: 67239185 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

تیر خلاص به جای خرافه... / از پدافندهای فوق پیشرفته اروپا تا ریزنده‌های ما!

آنجا در قلب قاره یشمی، آتشبارهای فوق پیشرفته، قفس‌های توری را به توپ بسته و از همان آغاز به بطالت لحظه‌های یک جام پایان داده‌اند. میانگین سه گل برای هر بازی در پایان شب سوم یورو ۲٠۲۴ از انفجار مداوم انبارهای باروت در خاک ژرمن‌ها خبر می‌دهد.

صاحب‌خبر -

به گزارش قدس آنلاین، حمله، حمله، حمله. این راهبرد مدعیان تسخیر اروپاست. ریزنده‌های آتش و پدافندهای هوایی و زمینی که در طرفه‌العینی سیم خاردارها را دریبل کرده و آشیانه‌ها را مشتعل می‌کنند.

این‌گونه است که مانشافت در خانه دوباره زاده می‌شود، لاروخا عقربه‌ها را شکسته و به زمین و زمان دهن‌کجی می‌کند و بچه‌های آلپ به مصلوب کردن حریفان تا بن دندان مسلح مشغول‌اند.

از کنار راین تا کنار کارون، اروند و خزر راه زیادی است، اگر به این بیندیشیم که اینجا در فوتبالِ گل و بلبل ایران، پیکان‌های زهردار سیه‌پوش به سوگ نشسته و گریان پشت دیوارهای کوتاه و بلند خمیازه می‌کشند. توپچی‌هایی که نام‌های پرطمطراقشان برای اضافه کردن صفرهایِ قراردادهای صوری و زوری کافی است. برگ‌های برنده همواره بازنده که غریو ادعایشان گوش فلک را کر می‌کند، اما در روز مبادا چنان در کار گلزنی عاجز می‌مانند که به خرافه و لابه متوسل شده و بی تحرکی خویش را به بی‌تحرکی اقبال الصاق می‌کنند!

آری ما این‌گونه‌ایم. شادی را در میانه مرتع سبز قربانی و شریان‌های حیات را قطع می‌کنیم، دروازه‌های خالی را بی‌گل می‌گذاریم و سوهان و سمباده بر روان سکوها می‌کشیم. این در حالی است که فوتبال مدرن دیگر با بازی بسته و فوروارد خسته و شکسته نسبتی ندارد و تمام‌کننده‌ها از «کارواخال» و «موراتا»  تا«بلینگام» و «ندیم بایرامی» در آوردگاه اروپا از هر مجالی برای شلیک تیرهای خلاص بهره گرفته و یک تنه به تمامت فرداها و تمامت آرزوها چنگ می‌اندازند.

کاش در این اثنا مربیان و مهاجمان فوتبال ما با غور در کلاس‌های درسِ جامِ جذاب، راه و رسم رهنمون شدن به سنگرها و به لرزه درآوردن تورها را بیش از پیش بیاموزند و به این برداشت ساده دست یابند که دیگر با اتکا به «کاتناچیو»ی خاصِ آتزوری و فوتبال بتنی نمی‌توان بوی سدر و کافور را به مشام رقیبان رساند و با ضد فوتبال و نمایش تأخیری به تک مضراب‌ها دخیل بست. . کاش مربیان متبختر در این حوالی، تاکتیک‌های زنگاربسته را یک‌بار برای همیشه کنار بگذارند و راه و رسم شهرآشوبی را از امثال یولیان ناگلزنانی فرمانده برنای موبورها و لوئیس دلافوئنته رهبر کهنسال ماتادورها یاد بگیرند تا با کلید خوردن دوباره لیگ در حسرت پاگشایی مردانی که راه و چاه را گم می‌کنند نمانیم و به خاطر یک شاخه گل، شبگردِ شب بیدار فوتبال بومی لقب نگیریم.

کاش این جام ملتهب در زنگ آخر خود کوله‌باری پُر از خالی را دستِ رهبران دست‌آموزِ این کهن بوم و بر ندهد و سکانداران فوتبال ما رؤیاهای پگاه خود را با کابوس‌های شبانگاه تاخت نزنند. همین و تمام!

*امیدمافی

نظر شما