شناسهٔ خبر: 67208095 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

رسانه‌های معاند بیگانه دوباره ساز تحریم انتخابات را کوک می‌کنند

رسانه‌های معاند با به خدمت گرفتن عناصر ورشکسته و رادیکال که بعضا در گذشته مدعی اصلاح‌طلبی بودند، دعوت به تحریم انتخابات می‌کنند.

صاحب‌خبر -

 به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، یکی از این افراد ابوالفضل قدیانی عضو ستاد فتنه موسوی است که سال ۱۳۸۸ در اجرای کامل برنامه آمریکایی/صهیونیستی/ انگلیسی آشوب، مدعی تقلب شدند و بر علیه رای اکثریت مردم شورش به راه انداختند.

وبسایت صدای آمریکا، مهمل‌گویی قدیانی (مشاور میرحسین موسوی) را این‌گونه بازتاب داده است: تحریم انتخابات، اقدامی مؤثر در اعتراض به نظام حاکم است. شرکت در انتخابات نمایشی-فرمایشی، هیچ تغییر معناداری به نفع ملت ایجاد نخواهد کرد. ناکارآمدی دولت، تشدید بحران‌های اقتصادی و اجتماعی، تغییرات در صحنه سیاست بین‌الملل و امکان خیزش مجدد جنبش زن، زندگی، آزادی، حکومت را مجبور کرده دوباره دست به دامان انتخابات شود. در واقع، انتخابات نمایشی-فرمایشی با هدف تکمیل روند خالص‌سازی و جلب مشروعیت بین‌المللی برگزار خواهد شد. این گروهکی ورشکسته، از اپوزیسیون همه مخالفان جمهوری اسلامی خواست تا تحریم انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران را با تمام توان پیش برند و به فعالین سیاسی، مدنی، صنفی و فرهنگی توصیه کرد از هر فرصتی برای اعلام تبری از انتخابات نمایشی-فرمایشی بهره جویند.

در همین حال، دویچه وله در نوشته‌ای که از سوی «علی/ الف» اصلاح‌طلب سابق و عضو متواری دفتر تحکیم، مدعی «ارزش راهبردی تحریم در انتخابات ۱۴۰۳» شد و نوشت: تحریم یک شکل از برخورد منفی با انتخابات است که در اشکال سه‌گانه «تحریم»، «عدم شرکت» و «بی‌تفاوتی» نمود پیدا می‌کند. بررسی مشارکت در ادوار تاریخ انتخابات‌های ریاست‌جمهوری نشان می‌دهد که حداقل ۱۵ درصد از جمعیت واجد حق رای هستند که هیچ‌گاه رای نداده‌اند.

اهداف رای ندادن نیز متفاوت است. عدم شرکت، رویکرد انفعالی در رای ندادن را بازتاب می‌دهد که بیشتر به معنای عبور از اتفاقات انتخاباتی است. اما تحریم برخورد فعال با انتخابات را نمایان می‌کند که درصدد اثرگذاری است. البته اهداف تحریم هم یکسان نیست. تحریم با رای دادن یک تفاوت اساسی دارد. رای دادن و معرفی کاندیدا نیازمند طرح و برنامه مشخص کوتاه‌مدت است، در حالی که تحریم چنین نیست و برنامه در آن موضوعیت ندارد. از دی ماه ۹۶ به بعد، به تدریج این تصور در جامعه ایران شکل گرفت که شرکت در انتخابات‌ها به لحاظ انتظارات حداکثری و حداقلی بی‌فایده است. در بهترین حالت مشارکت انتخاباتی در چارچوب مهندسی شده حکومت، باز کفه ترازو به نفع نظام سنگینی می‌کند.

هدف، مقصد، تعریف از مسئله (مشکل) و ارزش‌های جریان اصلی دعوت‌کننده به شرکت در انتخابات با حامیان تحریم متفاوت است. این‌همانی بین آن‌ها وجود ندارد. طبیعی است که آن‌ها به دو انتخاب متفاوت رسیده و در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند. تحریمی‌ها مشکل را خود جمهوری اسلامی و ساختار قدرت می‌دانند، اما شرکت‌کنندگان مشکل را در سطح مجریان، فاعلان سیاسی، تندروی‌ها، سیاست‌زدایی و تعدیل خواسته‌ها دانسته و ضمن همراهی و سازش با نهاد ولایت فقیه و هراس‌افکنی حول نابودی ایران، تغییرات ساختاری را به آینده نامعلوم موکول می‌کنند.

نخستین دلیل تحریم و فایده‌مندی آن حفظ اجماع شکل گرفته درخصوص تغییرات ساختاری سیاسی است. این نکته کلیدی است که مشارکت بالای انتخاباتی فرصت تنفس و مشروعیت‌نمایی به نظام می‌دهد. اینکه نظام بعد از دو بار رد صلاحیت، به پزشکیان مجوز ورود به رقابت انتخاباتی داد و لاریجانی و جهانگیری را احراز صلاحیت نکرد، به خوبی هدف اصلی از عقب‌نشینی تاکتیکی را نشان می‌دهد.

ادامه تحریم، نظام را در موقعیت اعطای امتیازات بیشتر در آینده و آغاز عقب‌نشینی‌های واقعی قرار می‌دهد. تحریم‌کنندگان، تغییرات مثبت ماندگار سیاسی، معیشتی، فرهنگی و اجتماعی از طریق صندوق‌های رای جمهوری اسلامی را ممتنع ارزیابی می‌کنند.

با تحریم قرار نیست به خودی خود اتفاقی در عرصه سیاسی به فوریت رخ بدهد. اما به شکست مانور مشروعیت‌نمایی کمک می‌کند. اما اگر نظام موفق به برگزاری انتخاباتی با مشارکت بیش از ۶۰ درصد شود، وضعیت معکوس شده و اینرسی و توان ایجادشده در هفت سال گذشته، دچار گسست شده و سال‌ها طول می‌کشد تا به نقطه کنونی برسد.

حضور بخش محافظه‌کار و منفعت‌طلب اصلاح‌طلب – اعتدالی در قدرت باعث فعال شدن طیف راست آن‌ها در دفاع حداکثری از نظام و خروج بخش چپ آن‌ها از انفعال و حرکت به سمت حمایت حداقلی از نظام و برخورد فعال با اعتراضات خیابانی می‌شود. ریاست پزشکیان بخش سالم اصلاح‌طلبان را به حاشیه می‌راند.

آسیب‌زدن به مفاهیمی، چون «تغییر»، «دموکراسی» و «مردم» که منجر به افزایش بدبینی به سیاستمداران، تعمیق بحران اعتماد و گسترش مناسبات جامعه توده‌ای و ذره‌ای شدن بیشتر جامعه می‌شود، دیگر دلیل پشتوانه اهمیت راهبردی تحریم است. تقریبا با ضریب اطمینان بالا می‌توان گفت که پزشکیان موفق به تحقق هیچ بخشی از مطالبات حداقلی نخواهد شد.

قائلان به شرکت در این دوره از انتخابات، تسلیم رسمی را در قالب «سازگاری با نهاد‌های بالادستی قدرت» و «اجماع‌سازی با پایگاه اجتماعی اصولگرایان» ترویج می‌کنند. کاندیدای مورد حمایت آن‌ها همیشه حامی و مطیع رهبری بوده و سابقه درخوری در حوزه فعالیت برای توسعه سیاسی، حقوق بشر و دموکراسی ندارد. انتقادات وی به تندروی‌ها در نظام همیشه محدود و سطحی بوده و در حد حرف باقی مانده است. از زاویه دیگر، آنچه قائلان به رای دادن به نامزد اصلاح‌طلبان تبلیغ می‌کنند، مصداق «ابتذال شر»‌هانا آرنت در حساسیت‌زدایی نسبت به ارزش‌های انسانی با پذیرش نسخه فیک و مجاز به جای واقعیت است. دفاع از نهاد انتخابات و ارزش و شأن آن و جلوگیری از اعتبارزدایی از رای و نهادینه شدن شبه‌انتخابات، ضرورت تحریم فعال را گوشزد می‌کند.

یادآور می‌شود پیش از این، شبکه صهیونیستی اینترنشنال هم خواستار تحریم انتخابات شده بود.

نظر شما