حج یک مناسک است؛ اعمالی مشخص و به صورت دقیق از پیش تعیین شده که همه مسلمانان حاضر در این مراسم باید به صورت دقیق آن را انجام دهند. اما آیا منظر و مقصود خداوند از قرار دادن حج به عنوان یکی از فروع دین اسلام انجام ظاهری همین اعمال است؟
مطالعه احادیث حضرت رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) و نیز کتابهای بزرگان دین در خصوص حج حکایت از وجود اسراری ژرف در پس هر عملی در این مناسک دارد. اسراری که مطالعه و آشنایی با آنها موجب به کمال مطلوب رساندن عمل عظیم حج میشود.
خبرگزاری ایکنا ضمن آرزوی حجی مقبول برای همه زائران بیتالله الحرام، درس گفتارهای اسرار حج را با تدریس حجتالاسلام عبدالحسن افتخاری، استاد حوزه و دانشگاه و روحانی کاروانهای حج تهیه کرده است تا گامی در جهت آشنا کردن هرچه بیشتر زائران با اسرار حج برداشته شود.
دوازدهمین بخش از این مجموعه با موضوع «ولایت الهی» را با هم میبینیم و میخوانیم.
بخش اساسی بلکه بخش مرکزی و کانون اصلی حج، مسئله ولایت است. ولایت معنای سرپرستی، حاکمیت، دوستی و ... دارد. آیا میدانیم حقیقت دین چیست؟ حقیقت دین نماز و روزه نیست، حقیقت دین رسیدن به نکتهای است که فرد ولایت خداوند را بر خود و عالم میپذیرد و بعد از آن است که رفتارهایی نشان میدهد که براساس آن رفتارها اعلام میکند که من ولایت و حاکمیت خداوند را بر خود و بر عالم پذیرفتهام.
دینداری پهن کردن سجاده و خواندن نماز نیست؛ این کار یک شریعت، راه و مسیر است برای اینکه فرد را به دینداری برساند؛ اما دینداری معنایی است که در دل آن فرد قرار دارد. معنای در دل فرد این است که در میان تمام عقاید، آدمها و ارتباطهایی که دیده، آنچه را که پذیرفته ولایت خداوند بر عالم است و میخواهد به خداوند اعلام کند که او را به عنوان والی و حاکم بر خودش و عالم پذیرفته است.
وقتی که فرد میایستد و میگوید الله اکبر، این پیام را به همه کسانی که صدای او را میشنوند اعلام میکند که ولایت الهی را پذیرفته و مسیر خود را روشن و مشخص کرده که من نسبت به خداوند متعال این ارتباط را دارم؛ این اصل ولایت است.
در مسیر ولایت کسی که به اوج پذیرش ولایت خداوند بر عالم رسیده و نشان داده کس دیگری را جانشین خداوند نمیکند و اثبات کرده که مهمترین مسئله برای او در زندگی این است که براساس آنچه خداوند و حاکم و سرپرست او میخواهد زندگی میکند، نبی مکرم اسلام بوده است.
نبی مکرم(ص) کسی است که در مسیر ولایت بر خدا هدایتگری دیگران را برعهده دارد چراکه این مسیر را تا انتها رفته است. وقتی نماز میخوانیم میگوییم «اهدنا الصراط المستقیم؛ من را به راه راست هدایت کن». منظور از راه مستقیم راه چه کسانی است؟ خود خداوند میفرماید: «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ؛ راه کسانی است که به آنها انعام کردهایم».
در سوره حمد خداوند سه گروه را مشخص میکند؛ یک گروه کسانی که منعم علیهم هستند یعنی کسانی که این نعمت به آنها داده شده که در صراط مستقیم هدایت کننده بقیه هستند. گروه دوم ضالین هستند یعنی گم شدهاند و تکلیف خودشان را با خودشان، زندگیشان و با خدا نمیدانند. این افراد ضالین هستند که بعد از منعم علیهم در خصوص آنها صحبت شده است و گروه سوم کسانی که مغضوب هستند یعنی کسانی که نه تنها ولایت خدا را نمیپذیرند و به عمد در مقابل خدا میایستند و به ستیزگی برمیخیزند بلکه راه خودشان را اصلاً راه هدایت نمیدانند.
از این سه گروه، گروهی که ولایت خداوند را پذیرفتهاند، به آخر این مسیر رسیده و دیگران را نیز هدایت میکنند، کسانی هستند که ما به آنها ولیالله میگوییم؛ آنها دوست و نزدیک به خدا هستند و در عین حال کسانی هستند که دیگران را به سمت سرپرستی خداوند متعال هدایت میکنند.
خداوند میفرماید: «وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ؛ و در ميان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زايران] پياده و [سوار] بر هر شتر لاغرى كه از هر راه دورى مىآيند به سوى تو روى آورند»(آیه 27 سوره حج).
یعنی اعلام کن که مردم به سوی حج بیایند، «یاتوک» که به سمت تو بیایند. یعنی تمام سفر حج اتصال فرد است با کسی که امام، رسول و نبی است و افراد را تا مرحله نهایی پذیرش سرپرستی و ولایت خداوند میبرد.
پس در این سفر اگرچه به ظاهر حاجی و قاصد خداوند متعال هستیم، اما کسی که دست در دست او گذاشتهایم و ما را در این مسیر میبرد ولی خداست و نمیتوانیم بدون ولی خدا به نهایت حج دست پیدا کنیم، به همین دلیل در ایام حج معتقد هستیم یک بخش از حج توجه به ولایت خداوند متعال است و ارتباطی که باید با او داشته باشیم. بخش دیگر حج نیز همراهی با ولیالله برای رسیدن به نهایت مقصودی است که در حج قرار داده شده است.
انتهای پیام
نظر شما