شناسهٔ خبر: 67007937 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: باشگاه خبرنگاران جوان | لینک خبر

کفن‌پوشان ورامینی چگونه شاه را به خشم آوردند؟

۶۱ سال پیش، با اعلام خبر دستگیری امام خمینی ملت ایران خیزش دیگری برای مقابله با رژیم پهلوی آغاز کرد.

صاحب‌خبر -

در اولین اقدامات مردم انقلابی ورامین پس از خبر دستگیری امام خمینی قریب به چندین هزار نفر کفن‌پوش به سمت تهران حرکت کردند که حادثه‌ای عظیم را در تاریخ به ثبت رساندند.

عصر عاشورای ۱۳۴۲ جمعیت در مدرسه فیضیه و اطراف آن به‌منظور گوش‌دادن به سخنان رهبر خود موج می‌زد. امام خمینی به‌سوی مدرسه فیضیه رهسپار شد تا سخنان تاریخی خود را در اجتماع گروه کثیری از مردم قم، روحانیون و هیئت‌های عزادار که از نقاط دیگر به قم آمده بودند، ایراد و تکلیف را ادا کند. فضای غم‌انگیز عصر عاشورا، نیز فضای روحی و ذهنی لازم را برای سخنرانی سلاله پاک آن حضرت مهیا کرده بود.

در عین حال مردم خود را آماده کرده بودند در صورت حمله نیرو‌های امنیتی شاه، به مقابله برخیزند. امام خمینی در میان جمعیت عزادار با ترسیم اوضاع سیاسی و فرهنگی ایران منشور آینده انقلاب اسلامی را طراحی و تدوین کرد و در بخشی از بیانات خویش فرمود:

«.. الآن عصر عاشوراست؛ گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر می‌گذرانم این سؤال برایم پیش می‌آید که اگر بنی‌امیه و دستگاه یزیدبن‌معاویه تنها با حسین سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا با زن‌های بی‌پناه و اطفال بی‌گناه مرتکب شدند؟ نظرم این است آنها با اساس سروکار داشتند، بنی‌هاشم را نمی‌خواستند، نمی‌خواستند شجره طیبه باشد. همین فکر در ایران وجود داشت، اینها با بچه‌های شانزده، هفده ساله چه کار داشتند؟ این فکر پیش می‌آید که با اساس مخالف‌اند، اینها نمی‌خواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد. اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت دانشمند باشد، قرآن باشد، علمای دین باشند، احکام اسلام باشد. قرآن سدّ راه است باید شکسته شود، روحانیت سدّ راه است باید شکسته شود، مدرسه فیضیه سد راه است باید خراب شود، طلاب علوم دینیه ممکن است بعد‌ها سد راه شوند باید از پشت‌بام بیفتند، برای اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد».

نصیحت امام به شاه

امام در ادامه با صراحت و ناراحتی که ناشی از ظلم و بیداد شاه بود، فرمود: 
«..‌ای آقای شاه،‌ای جناب شاه! من به تو نصیحت می‌کنم دست بردار از این کارها. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی همه شکر کنند. سه مملکت اجنبی به ما حمله کردند؛ شوروی، انگلستان و آمریکا به مملکت ایران حمله کردند، مملکت ایران را قبضه کردند، اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در معرض هتک بود، لکن خدا می‌داند که مردم شاد بودند برای اینکه پهلوی رفت، من نمی‌خواهم تو این‌طور باشی...».

سپس با اشاره به سخنان توهین آمیز شاه نسبت به مراجع تقلید و روحانیت در روز ششم خرداد ۱۳۴۲ در کرمان، او را مورد خطاب قرار داده و عنوان کرد:
«.. آیا روحانیت اسلام، آیا روحانیون اسلام، حیوان نجس هستند؟ اگر اینها حیوان نجس هستند پس چرا این ملت دست آنها را می‌بوسد، دست حیوان نجس را می‌بوسند؟ خدا کند که مرادت از مرتجعین سیاه که مثل حیوان نجس هستند و ملت باید از آنها احتزار کند، مرادت علما نباشند و الّا تکلیف ما مشکل می‌شود و تکلیف تو مشکل می‌شود. نمی‌توانی زندگی کنی، ملت نمی‌گذارد زندگی کنی. نکن این کار را، نصیحت مرا بشنو. آقا نکن این‌طور، بشنو از روحانیون؛ اینها صلاح ملت را می‌خواهند، اینها صلاح مملکت را می‌خواهند. ما مرتجع هستیم؟ احکام اسلام ارتجاع است؟ آن هم ارتجاع سیاه است؟ تو انقلاب سیاه، انقلاب سفید درست کردی؟ والله اسرائیل به درد تو نمی‌خورد، قرآن به درد تو می‌خورد...».

امام سپس، لحن بیان خویش را تندتر نموده و با فریاد به شاه ادامه داد:

«.. آقای شاه! جناب شاه! بدبخت! بیچاره، چهل و پنج سال از عمرت می‌گذرد. یک کمی تأمل کن. یک کمی تدبّر کن. یک قدری عواقب امور را ملاحظه کن. کمی عبرت بگیر. عبرت از پدرت بگیر...»

جلسات امام خمینی

تهاجم به مراسمات مذهبی در قم و تهران

بعد از این سخنرانی راه هرگونه مذاکره و یا گفتگوی مسالمت‌آمیز با دربار بسته شد و اسدالله علم دستور داد مراسم مذهبی و سوگواری را در شهر‌های قم و تهران مورد تهاجم قرار دهند. طی روز‌های ۱۳ و ۱۴ خرداد ۱۳۴۲ تعداد زیادی از وعاظ و روحانیون را دستگیر کردند. 

به‌دنبال دستگیرشدن این افراد دامنه اعتراض و تظاهرات گسترش بیشتری یافت. بالاخص در تهران، دانشجویان دانشگاه تهران به صف معارضان پیوسته و در مخالفت با دولت علم و رژیم پهلوی هم‌صدا شدند. 

بدین‌ترتیب طی روز چهاردهم خرداد، که مصادف با ۱۱ محرم ۱۳۸۳ ق بود، در شهر تهران تظاهراًت قابل توجهی از اقشار مختلف برپا شد و شعار‌هایی به طرفداری از امام خمینی و موضع وی در قبال دولت عَلَم از سوی راهپیمایان سر داده شد. 

اسدالله علم، نخست‌وزیر احساس کرد که جهت جلوگیری از گسترش تظاهرات تنها یک راه-حل وجود دارد و آن هم دستگیری رهبر مخالفان است. شاه نیز که به‌تازگی از سخنان امام‌خمینی آگاه شده بود، به-شدت عصبانی و وحشت¬زده شده و بلافاصله دستور دستگیری ایشان را صادر کرد.

گزارش ساواک از دستگیری امام+سند

نیرو‌های امنیتی به تلافی مخالفت امام در مقابل اقدامات ضد دینی شاه در ساعت چهار صبح دوازدهم محرم ۱۳۸۳ ق / پانزده خرداد ۱۳۴۲ با کمک نیرو‌های کماندو وارد قم شدند و به منزل رهبر انقلاب یورش برده و ایشان را دستگیر و در تهران ـ پادگان عشرت¬آباد- زندانی کردند.

متن سند دستگیری امام به شرح زیر است:
«موضوع: روح الله الموسوی خمینی
نامبرده بالا در تاریخ ۱۳۴۲/۳/۱۵ با اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت دستگیر و در حال حاضر در پادگان بیسیم بازداشت می‌باشد. علیهذا خواهشمند است دستور فرمائید نسبت به صدور قرار بازداشت مشارالیه اقدام مقتضی معمول و نتیجه را به این سازمان اعلام نمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور سرلشگر پاکروان.»

نامه محرمانه

واکنش اقشار مختلف به دستگیری امام

خبر دستگیری و حبس رهبر قیام بی‌درنگ در شهر مقدس قم و سپس در سایر شهر‌ها پخش شد و مردم مسلمان شهر قم پس از اجتماع در برابر منزل ایشان، با غم و اندوه فراوان به طرف صحن مطهر حضرت معصومه (س) حرکت کرده و از طریق بلندگو اقدام به شعار دادن کردند. درگیری‌های گسترده به‌تدریج از ساعت ده صبح در تهران و قم آغاز شد و کشتار در خیابان‌های اطرافِ صحن مطهر حضرت معصومه (س) تا ساعت پنج بعد از ظهر ادامه یافت.
تعداد زیادی از مردم بازداشت و بعضی از آنها پس از مدتی مرخص و عده‌ای نیز به حبس‌های طولانی‌مدت محکوم شدند و در قم حکومت نظامی برقرار شد. دستگیری و آزادی امام تا نیمه دوم فروردین ۱۳۴۳ ادامه یافت و طی این ده ماه، ایران دستخوش رویداد‌های فراوانی بود. رژیم با وجود امکانات تبلیغاتی وسیع و به‌رغم مصرف میلیون‌ها تومان در کشور‌های خارجی و سانسور شدید مطبوعات داخلی، نتوانست بر اراده‌ی مردم مسلمان ایران فائق آید و دستگیری علما، روحانیون و دیگر قشر‌های ملت نتیجه‌ای نبخشید. 

همچنین گروهی از مراجع و علمای حوزه علمیه قم در منزل آیت‌الله العظمی‌گلپایگانی اجتماع کرده، بیانیه‌ای در تقبیح توقیف امام صادر کرده و خواستار آزادی 

فوری ایشان شدند؛ و در این راستا مسلمانان ایران را به مبارزه و استقامت علیه رژیم پلیسی شاه دعوت کردند.
به‌دنبال درخواست علما، مردم روستا‌های قم کار خود را تعطیل کرده، وارد شهر شدند و پس از تجمع در صحن حضرت معصومه (س) درحالی که پیشاپیش آنها زنان درحال حرکت بودند، به راهپیمایی پرداختند، ولی هنوز لحظاتی از شروع راهپیمایی نگذشته بود که با یورش دژخیمان شاه روبه‌رو شدند و گروهی از زنان و مردان مبارز قم به شهادت رسیدند و خون پاک آنها سنگفرش‌های خیابان‌های قم را رنگین کرد.

کفن‌پوشان ورامینی

کفن‌پوشان ورامینی در پل باقرآباد به گلوله بسته شدند

با اعلام خبر دستگیری امام خمینی، ملت ایران خیزش دیگری برای مقابله با رژیم پهلوی آغاز کرد. در اولین اقدامات مردم انقلابی ورامین قریب به چندین هزار نفر کفن‌پوش به سمت تهران حرکت کردند که حادثه‌ای عظیم را در تاریخ به ثبت رساندند.

سیل خروشان مردم و روستائیان کفن‌پوش ورامین به‌سوی تهران حرکت کردند. مأموران رژیم شاه به محض اطلاع از چنین اقدامی به شدت خشمگین شده و به طرف ورامین حرکت کردند و در بین راه و در سرپل باقرآباد راه را بر روی مردم بسته و با شلیک گلوله مردم کفن پوش را به طرز فجیعی به قتل رساندند و لکه ننگ دیگری بر دامن خود افزودند.

مردم سراسر ایران به‌ویژه تهران با تعطیلی محل کسب و کار خود به راهپیمایی و تظاهرات پرداختند. سیل خروشان جمعیتِ تهران در خیابان‌ها فریاد «یا مرگ یا خمینی» را سر دادند. مردم کن هم در حمایت از امام خمینی با از جان‌گذشتگی به سوی تهران آمدند.

مردم تهران که قصد مسلح شدن را داشتند، به اداره تسلیحات ارتش و پایگاه‌های پلیس، میدان ارک و کاخ شاه یورش بردند، اما مأموران نظامی و محافظ این مکان‌ها با بی‌رحمی مردم را به رگبار گلوله بستند و عده زیادی از آنان را به خاک و خون کشیدند.

گزارش از تظاهرات کفن‌پوشان ورامینی

گزارش ساواک سمنان

بعد از کشتار پانزدهم خرداد ماه، موج دستگیری‌ها و تبعید‌ها در سراسر کشور آغاز شد و یاران امام یکی پس از دیگری روانه حبس یا تبعیدگاه شدند و جوانمردانی، چون طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی اعدام شدند. 

تلاش رژیم برای سازش با امام در زندان نتیجه‌ای دربرنداشت و فشار افکار عمومی و اعتراض علما و مردم داخل و خارج از کشور، شاه را وادار کرد تا ابتدا دوست نزدیک خویش اسدالله علم را در ۱۷/ ۱۲/ ۱۳۴۲ از مقام نخست‌وزیری عزل و به‌جای وی حسنعلی منصور را جانشین کند. سپس بعد از یک مانور تبلیغاتی امام خمینی را در ۱۳۴۳/۱/۱۸ از زندان آزاد و به قم منتقل کند.

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

نظر شما