شناسهٔ خبر: 66814213 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایسنا | لینک خبر

/یاداشت/

رئیسی و گشایش مسیر دولت‌سازی تمدنی

رضا پاکزاد

دولت رئیسی اما با اعتقاد جدی به ارزش‌های انقلابی و با تعلق خاطر و باورمندی به راه مکتبی امام ره و رهبر انقلاب و ضرورت پی‌گرفت همین مسیر، روی کار آمد و به کار جدی مشغول شد.

صاحب‌خبر -

حجت‌الاسلام والمسلمین عباس حیدری‌پورفعال فرهنگی در یادداشتی نوشت: انقلاب اسلامی پدیده‌ای بی‌بدیل و همچنان پیش‌رو در جهان معاصر است؛ این انقلاب افقی تمدنی را هدف گرفته که کمتر از آن مساوی تحریفش خواهد بود، زیرا معارضه این انقلاب با تمدن مستکبر و مادی گسترش‌یافتۀ غربی که می‌خواهد انسان را در خاک نیستی دفن کند، گریزناپذیر است، چه این‌که دعوت انقلاب ما - دقیقاً در نقطه مقابل تمدن غربی- رساندن انسان خاکی به عرش قرب‌الهی است؛ این همه البته باید در همین دنیای مادی و خاکی و با وجه جمعی انسان محقق شود و این یعنی همان ساخت تمدن متمایز ورای هژمونی غرب.

انقلاب اسلامی با نگاه تمدنی باید مراحلی را بپیماید که از منظر رهبر انقلاب با خود جنبش انقلابی آغاز شد، در نظام‌سازی به تثبیت رسید و اینک باید دولت اسلامی را در تراز تمدنی محقق نماید.
اما گویا دولت‌سازی اسلامی تراز تمدنی چندی است که با دشواری مواجه شده؛ به تعبیر اصحاب جبهه و جنگ: کار گره خورده. دولت‌ها با همه مزایا و معایبی که داشتند، نتوانستند در تراز انقلاب تمدنی ظاهر شوند؛ گاه عقب‌گرد از شعارهای انقلاب روی داد، برخی در عرصه اقتصاد و برخی در عرصه فرهنگ تمامیت قبله اصیل انقلاب را ندیدند و به قبله غرب لبخندهایی زدند، برخی حتی همه‌چیز را در لبخند غرب دیدند و برخی تصور کردند که با سرمایه انقلاب می‌شود بازار مستقلی راه انداخت که به‌زعمشان یک افق بشری بگشاید تا آن‌جا که حتی سرمایه‌های جبهه مقاومت را بر ضد ایده خویش دیدند.

دولت رئیسی اما با اعتقاد جدی به ارزش‌های انقلابی و با تعلق خاطر و باورمندی به راه مکتبی امام ره و رهبر انقلاب و ضرورت پی‌گرفت همین مسیر، روی کار آمد و به کار جدی مشغول شد.
سرمایه اصلی رئیسی هم تا آخر همین بود؛ او با اصالت‌ها، زندگی و بلکه ریاست می‌کرد. اصالت‌هایی که چون خود فطرت، بسیط و ساده به نظر می‌رسند اما بکر و شفاف‌ و البته غنی‌اند؛ چونان آبی که از سرچشمه جوشیده و خلیطی ندارد.

با الهام از نگاه متفکر تمدنی‌ای چون مالک بن‌نبی که سرچشمه‌های تمدن را در عناصری چون انسان، خاک و زمان جست‌وجو می‌کند، می‌توان گفت اصالت‌های رئیسی با چنین عناصری پیوندی از درون و عمیق داشت؛ از نظر بن‌نبی انسان تمدنی را باید با عقیده و اندیشه‌ای که در طول تاریخ به همراه داشته و خاک و آنچه در آن نهفته است و زمان و اقتضائات آن دریافت. او البته از یک سه‌گانه دیگر(روح-عقل- غریزه) و نیز ادبیات پیشا و پسا تمدن نیز در ضربی با این سه‌گانه‌ها بهره می‌جوید.

رئیسی، به اندیشه انقلاب تعلق جدی داشت، عظمت ایران را در مردم دیرپا و قوام‌یافته در طول تاریخ اسلام و تشیع می‌دید و زمان را فرصت خدمتی که نباید از زمانه‌اش با همه دشواری‌ها ترسید؛ این آخری یعنی غلبه توان انسان بر شرائط محیط و این حاق تمدن‌سازی است. ایستادن در غبار بلکه در طوفان، وصف انسانی است که عزم تمدن کرده است.

نکته بدیع این بود که این ایستادن را رئیسی از اصالت‌ها داشت و با پیچیدگی ثانوی تمدن نمی‌خواست مسیر تأسیس را دنبال کند. او البته امر پیچیده را درمی‌یافت اما مستوای خویش را نه رهایی از سیطره مرحله روحی و مبدأ اخلاقی حرکت تمدنی انقلاب بلکه در انقیاد بدان تعریف کرده بود؛ همان‌که از نظر بن‌نبی هنوز وارد مرحله اجتهادات و برداشت‌های شخصی رها از مبادی نشده است.
شاید سرّ آن‌که دولت‌های پیشین نتوانستند گره کار دولت‌سازی تمدنی را باز کنند، همین بود؛ همگی یا در این نقطه دولت‌سازی نبودند یا دولت‌سازی را در مرحله عقل بی‌نسبت با روح انقلاب تمدنی‌مان پی می‌گرفتند.

اما نکته مهم آن است که ما این حالِ نسبت‌داری با روح و مبدأ انقلاب را در دولت‌هایی تجربه کرده بودیم؛ رشحات و تراوشات آن در جان برخی دولت‌ها و برخی دولتیان نشسته بود اما گره، گره تثبیت بود.


انتهای پیام

نظر شما