طهمورث حسینی
آیا محمد باقر قالیباف در مجلس دوازدهم هم میتواند جایگاه ریاست را حفظ کند؟ اگر به گذشته او و سوابقش در دوازده سال حضور در شهرداری و یا قبل از آن در نیروی انتظامی نگاهی بیندازید، پاسخ بدون شک مثبت است. او طوفانهای سیاسی سهمگین و هجمههای ادامهدار و هدفمند زیادی را دیده اما حامیان قدرتمندش در حاکمیت هرگز به حذف او راضی نشدهاند.
شرایط اما برای ریاست مجلس دوازدهم کمی متفاوت است. اینبار جریان مقابل او در دایره اصولگرایی قرار میگیرند و توانستهاند در انتخابات اخیر وضعیت او را تاحدودی متزلزل کنند. نتایج انتخابات مجلس فارغ از کاهش معنادار میزان مشارکت در انتخابات، به کاهش آرای قالیباف و جایگاه او در میان ورودیهای این دوره نیز تسری پیدا کرد. این بار او با ۴۴۷ هزار و ۹۰۵ رای در جایگاه چهارم، آن هم بعد از نبویان، امیرحسین ثابتی و حمید رسایی قرار گرفت. سه چهرهای که در گفتمان اصولگرایی در تقابل با قالیباف و یاران او هستند و هر سه نفر آنها در «لیست امنا» و «صبح ایران» حضور داشتند. دو لیستی که نزدیکی آنها به جبهه پایداری و شریان کاملا برای تحلیلگران سیاسی واضح و روشن است و در تمام مدت ریاست قالیباف بر مجلس یازدهم از منتقدان عملکرد هیأترئیسه، به ویژه او بوده اند.
محمدباقر قالیباف نماد زوال تدریجی یک سیاستمدار است. حواشی پیرامون او در سالهای اخیر، چهرهاش را نزد افکار عمومی به شدت مخدوش کرده و امتیاز دادنها و به هر شکل در قدرت ماندن دیسیپلین او در میان چهرههای سیاسی را کاهش داده است. شاید او به هر طریقی و با هر ریسمانی اینبار نیز رئیس مجلس باقی بماند اما این انتخاب را باید پایانی بر بلندپروازیهای سیاسیاش تلقی کرد
ادامه انتقادات با چالش لاکچریبازی
فروردینماه 1401 بود که عکس خانواده قالیباف در سفر به ترکیه در فضای مجازی جنجال برانگیز شد و با همه تلاشهای صورت گرفته از سوی او و حامیانش موضوع «سیسمونیگیت» در اذهان مردم و افکار عمومی شکل گرفت و رئیس مجلس را زیر سوال برد.
قبل از انتخابات 1402 نیز افشاگری علیه او از سوی منتقدان اصولگرایش ادامه یافت و آنها در اخباری از حضور دیگر فرزندنش در کانادا و تلاش برای گرفتن شهروندی این کشور پرده برداشتند و که حواشی آن منجر به کاهش آرای قالیباف در انتخابات مجلس دوازدهم شد.
اینک در آستانه انتخابات دور دوم مجلس، برنامه هیات رئیسه برای منتخبان جدید دردسرساز شده است. مراسم آشنایی با وظایف نمایندگی در ادوار قبل نیز برگزار میشد و منتخبان برای اسکان و جایابی و آموزشهای اولیه به دعوت مجلس گرد هم میآمدند. اما آنطور که برخی رسانهها گزارش کردهاند، این گردهمایی تفاوتهای معناداری با دورههای قبل دارد و در حالی که هنوز تکلیف منتخبان دور دوم انتخابات مشخص نشده، یک ماه زودتر و به شکل بسیار مجللی این منتخبان مورد استقبال قرار گرفتند. گزارشهای منتشر شده حاکی از آن است که برای منتخبان جدید حتی راننده هم در نظر گرفته شده تا با سهولت بیشتری به این نشست بیایند.
منتقدان قالیباف میگویند که تیم او تلاش دارند تا پیش از آغاز به کار رسمی مجلس دوازدهم و تشکیل رسمی فراکسیونهای سیاسی، روی موج منتخبان جدید و عدم شناخت آنها از سازوکارهای درون پارلمانی قرار بگیرند تا سبد رای او از همین حالا تثبیت شود.
مخالفان قالیباف همچنان میگویند که همزمان با این نشست، گردهمایی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی (شانا) در مسجدی نزدیک این هتل برگزار خواهد شد و رئیس مجلس و غلامعلی حدادعادل در آن سخنرانی میکنند. آنها بر این باورند که قالیباف همچنان با ایجاد یک فضای لاکچری به دنبال تصاحب کرسیهای باقیمانده مجلس و البته مدیریت هیات رئیسه مجلس به واسطه گعدههای غیررسمی است.
آیا قالیباف در مجلس دوازدهم هم میتواند جایگاه ریاست را حفظ کند؟ اگر به گذشته او و سوابقش نگاهی بیندازید، پاسخ بدون شک مثبت است. او طوفانهای سیاسی سهمگین و هجمههای ادامهدار و هدفمند زیادی را دیده اما حامیان قدرتمندش در حاکمیت هرگز به حذف او راضی نشدند. هرچند اینبار رایط تا حدودی متفاوت است و جریان مقابل او بخشی از طیفهای اصولگرایان هستند
جدال با رقبا یا امتیاز برای حفظ قدرت
داستان قالیباف و یارانش و جبهه پایداری سالهاست نموداری سینوسی دارد. آنها منتقدان همیشگی یکدیگرند اما سر بزنگاه انتخابات ائتلافی برای حفظ کرسیهای قدرت میان آنان شکل میگیرد. در انتخابات اخیر در جبهه اصولگرایی همه از جدایی قالیباف و پایداری حرف میزدند ولی در نهایت لیست مشترکی دادند. بسیاری با توجه به سابقه قالیباف معتقدند او کرسیهای هیات رئیسه مجلس را به جبهه پایداری میدهد تا خود بر کرسی ریاست بنشیند.
در حال حاضر اسامی متعددی برای ریاست مجلس شنیده میشود «مجتبی ذوالنوری»، نایب رئیس دوم فعلی مجلس در حال رایزنی گسترده برای رقابت بر سر کرسی ریاست است و از سوی دیگر اسامی نمایندگانی مانند «علی نیکزاد»، «مرتضی آقاتهرانی»، «حمیدرضا حاجی بابایی» و «سید شمسالدین حسینی» و «نصرالله پژمانفر» نیز شنیده میشود. همچنین از میان نمایندگان جدیدالورود اسم «منوچهر متکی» و «حمید رسایی» بیش از سایر دیگران مطرح شده که رسایی را باید پرچمدار مخالفت با قالیباف در سالهای اخیر دانست. هرچند که او قطعا در ابتدای حضورش با چالش تایید اعتبارنامه از سوی برخی نمایندگان مواجه خواهد شد و همین مساله احتمال رایزنی و رقابت را برایش کمرنگ میکند.
رقیب جدی اما منوچهر متکی است. او که در انتخابات هم راه خود را از سایر ائتلاف های اصولگرایی جدا کرد و با لیست شورای وحدت که گفته میشود حدود ۹۰ نماینده را در مجلس دوازدهم دارد، خود را یکی از گزینههای ریاست مجلس میداند زیرا ورود این نفرات با لیست مستقل شورای وحدت باعث افزایش اعتماد بهنفس این طیف از اصولگرایان شده است.
بر اساس برخی گزارشها، مجتبی ذوالنوری، نصرالله پژمانفر، علی نیکزاد و منوچهر متکی توافق کردهاند که در نهایت هرکدام از آنها اقبال بیشتری برای رایآوری داشتند، در صحنه رقابت باقی بمانند و سه نفر دیگر به حمایت از وی وارد شوند.
البته برخی هم نقش و تلاش دولت را برای تضعیف جایگاه قالیباف بیثمر نمیدانند. جلال رشیدی کوچی نماینده مردم مرودشت با بیان اینکه ریاست قالیباف بر مجلس برای دولت مطلوب نیست، میگوید: «بعضی از اقوام نسبی و سببی آقای رئیسی؛ با تفکر خامی که دارند فکر میکنند این اقدامات به نفع آقای رئیسی و یا کشور خواهد بود که قطعا اینطور نیست، به نظرم عقلا باید برای حل این مشکل چارهاندیشی کنند.»
امید به اعتدالیون و نیمنگاهی به انصراف
شهریور 1384 قالیباف پس از آنکه در نهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری مقابل محمود احمدینژاد ناکام بود، تصمیم گرفت شانس خود را برای شهرداری تهران امتحان کند. او توانست با کمک اقلیت اصلاحطلب آن روز شورای شهر وارد ساختمان بهشت شود و 12 سال ساکن آنجا بماند. این بار نیز او تلاش میکند که با کمک اقلیت اعتدالیون در مجلس، کرسی ریاست را حفظ کند. «مجید نصیرپور»، نماینده شهروندان سراب در مجلس دوازدهم و از چهرههای شناخته شده جریان اعتدالی میگوید: «بهنظر میرسد یک ۳ قطبی در جریان انتخاب رئیس مجلس شکل خواهد گرفت، در این میان افراد مستقل که درگیر منازعات دو جریان اصولگرای مجلس نخواهند بود، میتوانند نقشآفرین باشند و فردی که بتواند این فضا را مدیریت کند و آرای دوستان مستقل را به سبد آرای خود اضافه کند، میتواند برای آینده مجلس برنامههای بهتری داشته باشد. البته فردی میتواند این اقدام را انجام دهد که از مشی میانهروی برخوردار باشد.»
با این حال در روزهای اخیر بار دیگر زمزمههای انصراف قالیباف از نمایندگی شدت گرفته است هرچند بسیاری معتقدند این یک تاکتیک برای جلب نظر بیشتر است. هاتف صالحی، فعال رسانهای و از چهرههای نزدیک به او معتقد است: «اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و بهطور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ نماینده مردم تهران در مجلس میشود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را میپذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف میدهد و آماده انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۸ میشود.»
عباس امیریفر، فعال سیاسی نیز ادعا میکند که «اخیرا جناب آقای دکتر سردار قالیباف ملاقاتی با یکی از مقامات عالی رتبه نظام داشته و اظهار تمایل برای کنارهگیری از خدمت در مجلس و ریاست مجلس میکند که آن مقام عالیرتبه نظام میفرمایند شما بمانید و اداره مجلس را ادامه دهید.»
زوال تدریجی یک سیاستمدار
محمدباقر قالیباف نماد زوال تدریجی یک سیاستمدار است. حواشی پیرامون او در سالهای اخیر، چهرهاش را نزد افکار عمومی به شدت مخدوش کرده و امتیاز دادنها و به هر شکل در قدرت ماندن دیسیپلین او را در میان چهرههای سیاسی کاهش داده است. شاید او به هر طریقی و با هر ریسمانی اینبار نیز رئیس مجلس باقی بماند اما این انتخاب را باید پایانی بر بلندپروازیهای سیاسیاش تلقی کرد. همانگونه که احمد بخشایش، منتخب مردم اردستان در استدلالی عجیب میگوید:«صندلی ریاست مجلس باید لرزان باشد. در غیر اینصورت اگر رئیس مجلس با رای بالایی انتخاب شود، احتمال دیکتاتور شدنش زیاد است.»
البته برخی منتقدان هم بر این باورند که مسیر حکمرانی تثبیت و حفظ روسای قوه است و آنان برای ادامه فعالیت چالشی جدی را تجربه نخواهند کرد.
محمد مهاجری، روزنامهنگار و فعال سیاسی با طعنه درباره این شرایط میگوید: «طرفداران قالیباف معتقدند رقبای او برای ریاست مجلس دوازدهم آنقدر بد هستند که نمایندگان در انتخاب بین بدتر و خیلی بدتر مجبورند به او رای دهند. لابد در انتخابات 1404 هم چنان صحنهآرایی شود که رایدهندگان بین خیلی خیلی بد و خیلی خیلی خیلی بد به رئیسی رای دهند.»
نظر شما