شناسهٔ خبر: 66445757 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق | لینک خبر

آموزش و پرورش آنگونه که باید باشد

صاحب‌خبر -

به گزارش مشرق، جعفرعلیان‌نژادی در کانال خود در ایتا نوشت:

بین «آموزش و پرورش آنگونه که باید باشد» با «آموزش و پرورش آنگونه که ما می‌خواهیم»، تفاوت کُشنده‌ای وجود دارد. آنچه موجب می‌شود این تفاوت کشنده و سخت، پنهان شود یا پشت اغراض به ظاهر ملی و ژست‌های علمی پنهان بماند، آن است که جریان حامی نگاه دوم، خود را شریک مسأله مردم جا می‌زند.

اما مساله مردم در خصوص آموزش و پرورش چیست؟ آن است که انتظارشان از «آموزش و پرورش آنگونه که هست» بالاتر است. رهبر معظم انقلاب نیز همصدا و همنظر با مردم و به نحو پیشرویی، سطح این انتظار را بالا برده است. ایشان در تمام این سال‌ها خواهان «آموزش و پرورش آنگونه که باید باشد»، بوده است.

سند ملی تحول آموزش و پرورش نیز در پاسخ به چنین مطالبه‌ای از سوی مردم و رهبری، نگارش شد و به مسئولین امر برای تهیه نقشه راه، سپرده شد. در مقابل این فضا، اما نگاه دوم و مدعی دیگری نیز وجود داشت و دارد که از سال‌های گذشته تا کنون با رنگ و لعاب‌های متفاوتی اعلام وجود کرده است.

در دوره حسن روحانی، با سر دست گرفتن سند تحقیرآمیز 2030، می‌خواست بدلی برای مطالبه این تحول باشد. ابتدا به روشنی حرف از اجرای این سند می‌زدند، اما پس از مواجه شدن با ممانعت مردم و هوشیاری رهبر انقلاب، دست به اجرای مخفی آن زدند که راه اجرای آن موضوع هم، در دولت سیزدهم سد شد.

در عین حال جریانی که بدنبال آموزش و پرورش باب میل خود بود، دست از فعالیت نَشُست. دوره همه‌گیری کرونا، فرصت بسیار خوبی پیدا کرد که حیثیت آموزش حضوری در محیط مدرسه را زیر سوال برد. حتی پس از آن همراه با موج اغتشاشات 1401، به روایت‌سازی و التهاب‌آفرینی حول مدارس دخترانه و ماجراهای مسمومیت‌های سریالی دامن زد.

اما داستان به اینجا ختم نشد، پس از کنترل اوضاع و آرام شدن محیط مدارس، تیم های فکری این نگاه دوم مجددا دست به کار شدند و حول محمد خاتمی اقدام به نگارش سند جدیدی با هدف بی‌اعتمادسازی مردم به سیستم آموزش رسمی و زیرسوال بردن مشروعیت آن کردند. آنچه در این سند مشهود است، تحریک خانواده‌ها به انواع تکنیک‌های رنجاندن محیط مدرسه، معلمان و دیگر دانش‌آموزان از طریق فرزندانشان بود.

القصه آنکه جریان نگاه دوم، با فهم انتظار مردم از بالارفتن سطح آموزش و پرورش، تلاش خود را برای دادن پاسخ غلط، و انحراف در تأمین چنین مطالبه‌ای، سامان دادند. یکی از مهم‌ترین انحرافات، حمله به کارویژه مهم و خطیر «پرورش» بود. اینکه معلم باید عنصری خنثی و سرد و بی‌نسبت با فرهنگ دینی جامعه باشد. اینکه پرورش جزء وظایف سیستم و نظام آموزشی نیست.

دو پیامد دم‌دستیِ چنین القائاتی، معتبرشدن خصلتِ «معلم‌کارمندی» و ظهور پدیده «معلم‌بلاگر» بود. اما رهبر انقلاب با درک چنین حساسیتی، مفهوم «معلم مسئول» را در پاسخ درست به آن مطالبه به حق عمومی ارائه کردند. معلمی که همزمان مسئولیت دانش، تفکر و اخلاق دانش آموزان را بر عهده بگیرد و مثل فرزندان خود دلسوز آنان باشد.

12 اردیبهشت ماه امسال نیز، جمعی از معلمان به دیدار با رهبر انقلاب رفتند. امسال نیز رهبر انقلاب فِقرات جدیدی را برای تأمین آن انتظار بالا، بیان کرد و خطوط آسیب و انحراف احتمالی از مسیر تحقق آن انتظار را مورد توجه قرار داد...

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما