شناسهٔ خبر: 65837913 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

ابعادی تازه تر از ماجرای باغ ازگل و کاظم صدیقی: معصومه ابتکار نیز دست به افشاگری زد

صاحب‌خبر -

هرروز که از ماجرای ازگل گیت می گذرد گمانه زنی ها، اخبار تازه و موضع گیری های جدیدی منتشر می شود. در جدیدترین ویدیو منتشر شده نحوه انتقال زمین اصلی از اوقاف و شهرداری به حوزه علمیه و همچنین قطع درختان داخل باغ در طی سالیان گذشته روایت می کند. همچنین معصومه ابتکار عضو شورای شهر وقت در زمان قطع درختان این باغ تذکر آن موقع را درباره همین ماجرا بیان می کند.

عصرایران نوشت: در سال 1388 درختان بیشتری قطع می‌شوند و زمین سبز لحظه به لحظه درختان و پوشش سبز خود را از دست می‌دهد و در بخش شمال غربی زمین هم یک پارکینگ خودرو به وجود می‌آید. سال 1389 رسما ساخت مدرسه علمیه امام خمینی آغاز می‌شود و تمام درختان و پوشش سبز زمین کنده و زمین کاملا مسطح شده و از این‌جا به بعد باغ ۴ هزار متری از زمین اصلی جدا شده‌است.

 به عقب برگردیم. به سال 1382. زمانی که فکر ساختن مدرسه علمیه امام خمینی کاظم صدیقی تازه شکل گرفته بود. زمینی که بعدها مدرسه در آن ساخته شد، سبز بود. اما خبری از زمین ۴ هزار متری نبود. در واقع زمین سر سبزی که مدرسه در آن ساخته شده با باغ ۴ هزار متری یکپارچه بود و بعدها هنگام ساخته شدن مدرسه از آن جدا شد. زمینی که متعلق به شهرداری تهران و سازمان اوقاف بود. در واقع شهرداری تهران بر اساس متراژی که طبق نقشه مدرسه به دست آمده بود، مقداری از زمین را در اختیار سازندگان آن قرار داد و باغ ۴ هزار متری از همان ابتدا جدا شد

از سال ۱۳۸۶ تغییراتی در زمین سبز به وجود آمده. یک مسیر جاده‌ای دسترسی تا انتهای زمین باز شده که بابتش تعدادی درخت هم قطع شده‌است. اما همزمان در باغ مربع شکل شمالی زمین هم برای ساخت یک برج احتمالا مسکونی بخشی از درختان باغ را قطع کرده‌اند. در همان سال ۱۳۸۶ با ساخته شدن برج بخشی از مسیر کنده شده در زمین سبز هم تسطیح می‌شود که دلایل آن به درستی معلوم نیست و نمی‌دانیم آیا ارتباطی با برجی که ساخته می‌شود دارد یا نه. اما در جایی که بعدها باغ ۴ هزار متری می‌شود یک ساختمان ساخته می‌شود که شیروانی قرمز رنگی دارد و کاربری آن را نمی‌دانیم. برای ساختن این خانه هم تعدادی درخت قطع شده است.

در سال 1388 درختان بیشتری قطع می‌شوند و زمین سبز لحظه به لحظه درختان و پوشش سبز خود را از دست می‌دهد و در بخش شمال غربی زمین هم یک پارکینگ خودرو به وجود می‌آید. سال 1389 رسما ساخت مدرسه علمیه امام خمینی آغاز می‌شود و تمام درختان و پوشش سبز زمین کنده و زمین کاملا مسطح شده و از این‌جا به بعد باغ ۴ هزار متری از زمین اصلی جدا شده‌است. گفته می‌شود بیش از ۱۰۰ درخت در این‌جا قطع شده‌اند. هرکسی اجازه قطع درختان را داده احتمالا تخلف کرده‌است. موضوعی که همان سال‌ها معصومه ابتکار در شورای شهر تهران به آن اشاره کرده بود. همان زمان که به قطع درختان در باغات ازگل اعتراض کرد.

این گزارش را ببینید تا حقایقی تازه از چگونگی ساخته شدن مدرسه علمیه امام خمینی بدست آورید و این‌که چطور باغ ۴ هزار متری از زمین اصلی تفکیک شد.

حاج آقا صدیقی حرف آخرتان را باور کنیم یا چهار روز قبل

۴ نکته درباره بیانیه دوم حوزه علمیه امام خمینی

آقای کاظم صدیقی: حرف‌های ۴ روز قبل تان را باور کنیم یا این یکی را؟!

آقای کاظم صدیقی: حرف‌های ۴ روز قبل تان را باور کنیم یا این یکی را؟!عجیب است که خود آقای صدیقی که هم به عنوان تولیت حوزه، “انتقال دهنده” بوده و هم به عنوان صاحب حق امضای موسسه، “انتقال گیرنده” (همانند یکی بودن فروشنده و خریدار) مدعی است یک بار هم اساسنامه را ندیده و صرفا با اعتماد به یک فرد، بیت المالی را که گفته می‌شود ارزشش حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان داشته جابجا کرده و بعد متوجه شده که ۷۵ درصد آن را با امضای شخص خودش به اسم خودش و پسرانش زده است!کد خبر: ۱۲۵۸۲|۰۳ فروردين ۱۴۰۳ – ۰۹:۵۳

عصر ایران نوشت: حوزه علمیه امام خمینی تهران، که تحت تولیت آقای کاظم صدیقی قرار دارد، در بیانیه دوم خود راجع به انتقال باغ این حوزه به موسسه صدیقی و پسران، توضیحاتی داده است که چند نکته مهم درباره آن وجود دارد. 

۱ – بعد از افشای انتقال سند باغ ۴۲۰۰ متری حوزه علمیه امام خمینی به موسسه شخصی کاظم صدیقی و پسران و دوستان، این حوزه در بیانیه اول خود در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ نوشت:


«متعاقب احراز اشکالات شکلی در تنظیم اساسنامه حسب دستور تولیت محترم در آذر ماه سال جاری نسبت به تشکیل مجمع و تنظیم صورتجلسه‌ای به طور فوق العاده جهت خروج افراد مبحوث عنه از موسسه معمول گردد که در این راستا در تاریخ ۱۴۰۲/۹/۴ به موجب صورت جلسه مجمع عمومی فوق العاده موسسه کلیه افراد موسس از موسسه خارج شده و کلیه سهام و مالکیت موسسه تحت مالکیت حوزه علمیه امام خمینی (ره) قرار گرفته که اقدامات مقتضی در خصوص ثبت صورتجلسات در اداره ثبت شرکت‌ها نیز معمول گردیده است و موسسه پیروان اندیشه‌های قائم، تحت مالکیت مطلق مدرسه علمیه امام خمینی (ره) بوده و کلیه منافع این موسسه متعلق به مدرسه مذکور می‌باشد.»

معنای این بیانیه از نظر حقوقی این است که مالکیت موسسه از صدیقی و اطرافیانش به حوزه منتقل شده و حالا که موسسه مال حوزه است، پس هر آنچه در تملک موسسه قرار دارد نیز به طور خودکار مال حوزه شده است. یعنی طبق بیانیه، باغ به تملک حوزه برگشته و الان مال حوزه است.

البته همان زمان بررسی کردیم دیدیم که مالکیت منتقل نشده است.

آقای کاظم صدیقی: حرف‌های ۴ روز قبل تان را باور کنیم یا این یکی را؟!

حالا بیانیه جدیدی داده اند و نوشته اند:

«بعد از اطلاع از تخلفات صورت گرفته در تحریف اساسنامه و جعل امضاء، دستور بازگشت زمین به حوزه صادر و مراحل اداری آن در حال انجام است و پس از نهایی شدن، اطلاع‌رسانی خواهد شد.»

یعنی در ۴ روز، ۲ نوع متفاوت اطلاع رسانی کرده اند:

اول گفتند که موسسه را به اسم حوزه کردیم و صراحتاً نوشتند که موسسه”تحت مالکیت مطلق” حوزه است که با این حساب، زمین هم به حوزه برگشته است.

حالا در بیانیه دوم، بدون اشاره به انتقال مالکیت موسسه و بدون توجه به این که ۴ روز پیش گفته اند موسسه در تملک مطلق حوزه قرار گرفته است (و به تبع آن اموال موسسه از جمله زمین مذکور در تملک حوزه قرار گرفته)، می‌گویند دستور بازگشت زمین صادر شده و مراحل اداری آن در حال انجام است. (حال بماند چه کسی دستور بازگشت داده است که نگفته اند!)

اکنون کدام بیانیه را باور کنیم؟ اولی را که نوشته بود موسسه به اسم حوزه شده و زمین قانوناً به حوزه برگشته است. (در زمان گذشته)

یا دومی را که تازه می‌گوید قرار است خود زمین را برگردانند؟ (در زمان آینده)

خدای ناکرده کسی را متهم نمی‌کنیم که اساساً در چنین جایگاهی نیستیم ولی خطاب به نویسندگان بیانیه‌های این حوزه می‌گوییم خودتان با این طرز نوشتن، دارید بر ابهامات اضافه می‌کنید.

یا درست و کامل و شفاف و صادقانه توضیح دهید و یا بیانیه ندهید که هر دو بهتر از این وضعیتی است که درست کرده اید.

۲ – در بخشی از بیانیه آمده است:

«فردی که سال‌ها امین مجموعه حوزه بوده و خدماتی به حوزه داشت، مامور انجام کار می‌شود، اما در فرآیند ثبت اساسنامه، امضای تولیت محترم و برخی دیگر از اعضا جعل و اساسنامه‌ای با عنوان «غیرتجاری»، اما با شرح وظایف تجاری و با سهام افراد حقیقی، برای این موسسه تنظیم و ثبت می‌گردد.»

الف) سوال اینجاست که گیریم خود آقای صدیقی متوجه ماجرا نشد. دو پسرش هم نفهمیدند که موسسه به نام شان شده است؟ سهامداران دیگر و از جمله مدیر مدرسه هم متوجه نشدند؟ و حتی بعد از این که موسسه ثبت شد، آقای صدیقی به عنوان تولیت حوزه، از کسی که او را مامور ثبت کرده بود نخواست که اوراق موسسه را یک بار هم که شده به او یا به مدیر مدرسه نشان دهد؟

عجیب است که خود آقای صدیقی که هم به عنوان تولیت حوزه، “انتقال دهنده” بوده و هم به عنوان صاحب حق امضای موسسه، “انتقال گیرنده” (همانند یکی بودن فروشنده و خریدار) مدعی است یک بار هم اساسنامه را ندیده و صرفا با اعتماد به یک فرد، بیت المالی را که گفته می‌شود ارزشش حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان داشته جابجا کرده و بعد متوجه شده که ۷۵ درصد آن را با امضای شخص خودش به اسم خودش و پسرانش زده است!

ب) مگر نمی‌گویند می‌خواستند با مالکیت حوزه، موسسه جدید تشکیل دهند؟ مگر نمی‌دانند که در قوانین ایران، موسسه نمی‌تواند فقط یک سهامدار داشته باشد و حوزه نمی‌توانسته است به تنهایی مالک صد در صد سهام باشد؟ بار اول شان نبود که موسسه ثبت می‌کردند!

پس می‌دانستند که موسسه‌ای که قرار است ثبت شود باید بیش از یک سهامدار داشته باشد و قاعدتا باید در این باره قبل از ثبت موسسه صحبت کرده باشند.

ج) حتی با پذیرش هر دو بیانیه حوزه و ادعا‌های آقای صدیقی، باید تصریح کنیم فردی با این درجه از خوش باوری و خامی که نمی‌داند دور و برش چه می‌گذرد، شایستگی امانت داری مردم از جمله تولیت بر مدرسه‌ای با چند هزار میلیارد تومان ارزش مالی را ندارد و باید در احترام به افکار عمومی، از همه مناصبی که دارد استعفا کند و خود را برای بررسی دقیق‌تر پرونده، در اختیار دستگاه قضایی قرار دهد (چون جرم انتقال مال غیر به ویزه بیت المال با بازگرداندن آن منتفی نمی‌شود) نه این که در تلویزیون فرار به جلو کند و منتقدانش را متهم کند که می‌خواهند به اعتقادات مردم ضربه بزنند و این‌ها را در حالی گفت که خودش می‌دانست، شخصاً سند انتقال باغ را امضا کرده است و اگر آسیبی به اعتقادات مردم وارد می‌آید از رهگذر عملکرد سوء کسانی است که مدعی دین هستند ولی باغ بیت المال را به نام خود می‌زنند و بعد می‌گویند نمی‌دانستیم!

د) حضرات در پایان بیانیه خود نوشته اند:

«در پایان ضمن دعوت از اصحاب رسانه به رعایت تقوی و اصول اخلاقی، شیوه‌های پیچیده و هدفمند جنگ ترکیبی دشمنان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی ایران را یادآور شده و اعلام می‌دارد بهترین راه برای مقابله با این تهاجمات، پرهیز از اظهار نظر‌های عجولانه و مبتنی بر حدس و گمان است.»

ما نیز همه مرتبطین این پرونده را به رعایت تقوی و اصول اخلاقی دعوت می‌کنیم و عرض می‌کنیم که عجالتاً یا شما گرفتار جنگ ترکیبی آن جاعل نامحترم شده اید که چنان دورتان زده که هنوز نمی‌دانید چگونه رفع و رجوعش کنید یا خودتان دارید با افکار عمومی از این ترکیب بازی‌ها می‌کنید! ولی در جریان باشید که مردم ایران، باهوش هستند و خوب و دقیق، سره را از ناسره تشخیص می‌دهند.

خداوند عاقبت همه مان را ختم به خیر کند.

مقایسه تصاویر هوایی سال ۸۴ و۹۰ نشان میداد چقدر درخت در این حوزه علمیه قطع شده! تخلف از همان موقع شروع شده بود.»معصومه ابتکار به پرونده مربوط به کاظم صدیقی واکنش نشان داد. معصومه ابتکار عضو پیشین شورای شهر تهران در شبکه اجتماعی ایکس/توئیتر نوشت: «یادتان هست؟ سال ۹۱در شورای شهر تهران موضوع یکی از تذکرات سه شنبه من در صحن علنی افشای بی اعتنایی و همدستی هم طیفان این اقا در موضوع قطع درختان و تخریب باغات ازگل بود . مقایسه تصاویر هوایی سال ۸۴ و۹۰ نشان میداد چقدر درخت در این حوزه علمیه قطع شده! تخلف از همان موقع شروع شده بود.» 

واکنش معصومه ابتکار به پرونده مربوط به کاظم صدیقی/ مقایسه تصاویر هوایی سال ۸۴ و۹۰ نشان می‌داد چقدر درخت در این حوزه علمیه قطع شده!

سه ابهام بزرگ دیگر در ماجرای باغ ازگل کاظم صدیقی: چگونه با جاعل محترم رفتید محضر و سند انتقال باغ را «با هم» امضا کردید؟!