شناسهٔ خبر: 64490032 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

وجدان خفته آقای عباس عبدی

آقای عبدی اصولاً مثل یک تافته جدابافته از مردم و انقلاب و مثل یک تحلیلگر خارجی درباره وقایع داخلی حرف می‌زند

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: آقای عباس عبدی تحلیلگر روزنامه‌های اصلاح‌طلب نوشته: «چرا تندرو‌ها عامل جنایت را اسرائیل می‌دانند، نه داعش؟ چون داعش را حریف کوچکی برای خود می‌دانند و نفی ادعا‌های قبلی نابودی داعش است، ولی متهم‌کردن اسرائیل تبعات بیشتری دارد، چون هم قابل اثبات نیست و هم ناقض "حریفت‌منم" خواهد بود.»‌
می‌توان متقابلاً پرسید چرا آقای عبدی (و اصلاح‌طلبان) دوست دارند عامل جنایت داعش باشد نه اسرائیل؟ به همان سبک خود آقای عبدی باید جواب این باشد که، چون می‌دانند داعش نابود شده است، بنابراین مسئله انتقام از اسرائیل منتفی می‌شود و انتقام از داعشی که نابود شده نیز مقدور نیست، پس همه‌چیز مطابق میل اصلاح‌طلبان می‌شود که مایل به انتقام از اسرائیل یا امریکا به دلایل ترسی که از تبعات آن دارند، نیستند! همان‌طور که در شهادت حاج‌قاسم، یکسره ایران را از انتقام سخت پرهیز می‌دادند و یک آخوند بی‌انصاف و توییتری وابسته به جریان اصلاحات که چندی پیش منصب رایزن فرهنگی گرفت و رفت، در همان زمان با لحنی تمسخرآمیز به ستایش از انتقام به‌زعم او محدود حاج‌قاسم پرداخت.
آقای عبدی اصولاً مثل یک تافته جدابافته از مردم و انقلاب و مثل یک تحلیلگر خارجی درباره وقایع داخلی حرف می‌زند. وقتی از انتقام یا عامل جنایت کرمان می‌گوید گویی خودش به‌کناری ایستاده و فقط وظیفه تمسخر یا تحقیر کسانی را دارد که داعش را مطابق تصریح کلینتون مولود امریکا و اسرائیل می‌دانند و بنابراین در تحلیل‌های‌شان انگشت اشاره را مستقیماً به‌سوی عامل اصلی نشانه می‌روند. اما آقای عبدی دوست دارد هربار تمسخری به نیرو‌های انقلاب بزند.
آن داعشی که نابود شد، همانی بود که سوریه و عراق را گرفته بود و به سمت ایران می‌آمد. بله. آن داعش نابود شد و این داعشی که هنوز توان انتحاری دارد، همانی است که با کمک امریکا و اسرائیل عملیات می‌کند.
آن اسرائیلی که جوانان مقاومت به او می‌گویند «حریفت‌منم»، همان اسرائیلی است که الان بعد از سه ماه حتی یک جنازه از رهبران حماس در غزه به دوربین‌ها نشان نداده و گاهی در یک روز ۱۵ افسر و سرباز خود را در این نبرد‌ها از دست می‌دهد؛ و در یک روز مرکز راهبردی‌اش را با ۶۲ موشک حزب‌الله نابود شده می‌بیند؛ خبری که هیچ‌یک از روزنامه‌هایی که آقای عبدی در آن می‌نویسد، حتی یک خط کوچک از این خبر مهم را تیتر نکردند! همین آیا گواهی بر ناراحتی اصلاح‌طلبان از انتقام مقاومت علیه اسرائیل نیست؟! دست‌کم گواهی بر ترس آنان از امریکا و اسرائیل نیست؟! مگر این‌گونه نیست که آدم‌ها خودشان را از چیز‌هایی که از آن می‌ترسند، مخفی می‌کنند!
آقای عبدی در تکمیل نوشته قبلی خود در توییت دیگری نوشته: «آنان که در تهران و دیگر شهر‌های کشور مشغول رفتار‌های غیرقانونی از سنخ رفتار داعش هستند، قادر به دیدن و کشف جنایتکاران داعشی نیستند.»
متقابلاً به ایشان باید گفت شمایی هم که گاهی رفتار‌ها و تحلیل‌های جناحی‌تان علیه هموطنان و نیرو‌های انقلاب بوی نژادپرستی می‌گیرد، مانند اسرائیلی‌های نژادپرست قادر به کشف و دیدن جنایات اسرائیلی‌ها نیستید!
اصولاً چرا کسی مثل آقای عبدی و برخی اصلاح‌طلبان دیگر این‌قدر برای‌شان مهم است که بگویند نباید کار را گردن اسرائیل انداخت و باید گفت همان داعش همیشگی!
پاسخ این است: غیر از آن مسئله همدلی با غرب که مانع از هر موضع‌گیری غرب‌ستیزانه می‌شود، بخشی نیز به وجدان خفته آدم‌ها بازمی‌گردد. تحلیلگری مثل آقای عبدی می‌تواند بین این دو فرق بگذارد، اما این نوع بصیرت کمی هم وجدان بیدار می‌خواهد.