صاحبخبر - گروه فرهنگی جهان نيوز: سال ۹۴، در جریان آزادسازی ،حلب عازم مناطق عملیاتی شد.
داعش و عوامل تکفیری از گازهای شیمیایی استفاده کرده بودند و عده ای از مدافعان حرم به علت استقرار طولانی دچار عارضه ی شیمیایی شده بودند شنیدم که ،دو سه ماه غریبانه به سر برده اند میگفتند اوضاع نیروها اسفناک بوده و لحظات سختی را سپری کرده.اند به دلیل شرایط ویژهی ،منطقه قادر به تهیه ی غذا و آب نبودند و دسترسی به امکانات بهداشتی نداشته اند.
به لطف خدا بعد از مدتی از این وضعیت نجات پیدا میکنند خیلی از رزمندگان شیمیایی شده بودند. یک روز ابلاغیه آمد آنهایی که در آزادسازی حلب و حومه بوده اند بروند تست بدهند تا از سلامت و یا درصد شیمیایی ریه آگاهی پیدا کنند و اگر لازم به درمان است درمان را آغاز نمایند.»
به وحید گفتم که جریان این است. گرفت به شوخی و خنده که سمت ما خبری نبود!
گذشت تا اینکه سال ۹۷ مأموریتش در سوریه تمام شد و برگشت ایران از همان موقع محافظ سردار سلیمانی شد.
حالا که آمده بود بیشتر همدیگر را میدیدیم سرفه میکرد آبریزش بینی داشت و بی دلیل اشکهایش سرازیر میشد میگفت: «چیزی نیست حساسیت فصلیه. گفتم هر طور شده باید برود و تکلیفش را روشن کند یک آزمایش تخصصی داشت باید میرفت اصفهان راضی شده بود برود مادرم هم میخواست همراهی اش کند.
نگذاشته بود. گفته بود: «اذیت میشین شبونه میرم و زود بر می گردم.»
خلاصه برای اینکه پدر و مادرم از مشکلاتش با خبر نشوند، تنها رفته بود. آزمایش داده بود عکس برداری و سی تی اسکن شده بود یک روز با هم رفته بودیم، مهمانی تنها که شدیم پرسیدم: «نتیجه ی آزمایش چی شد؟ آرام گفت ریه هام ۴۰ درصد درگیر شیمیایی شدن دکتر گفته بود آبریزش بینی و دیگر علایم هم عوارض همان است.
باید مدارک را میبرد بیمارستان بقیه الله و درصد جانبازی اش را مشخص میکرد اما هیچ وقت پیگیرش نشد.
به روایت برادر شهید
برگرفته از کتاب «من محافظ حاج قاسمم»
خاطرات شهید وحید زمانینیا (عضو تیم حفاظتی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی)
بیشتر بخوانید:
خاطره زیبا از نوجوانی محافظ جوان حاج قاسم
شهیدی که آدرس بیشتر هیئتهای تهران را بلد بود
ماجرای طعم چایی که از محافظ حاج قاسم به جا ماند
ماجرای رسمی که محافظ حاج قاسم در پنج شنبهها داشت
ماجرای یک شرط بندی که محافظ حاج قاسم قبول نکرد∎
نظر شما