جوان آنلاین: مدیرعامل خانه سینما گفت: آستانه درد هنرمندان پایین و سیاستمداران بالا است. ما همه در این سرزمین ماندیم، چون اینجا را دوست داریم، با ما خوب باشید ما حتی با اسرائیل هم میجنگیم.
مراسم وداع با پیکر مرحوم داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر روز گذشته با حضور تعداد زیادی از هنرمندان، سینماگران و دوستداران این هنرمند فقید در پهنه رودکی برگزار شد. در ابتدای این مراسم و پس از قرائت قرآن، بهرام رادان که اجرای این برنامه را به عهده داشت روی صحنه آمد و با خواندن شعری عنوان کرد که این رفتن ناباورانه بود و از حضار خواست به احترام زندهیاد مهرجویی بایستند.
سپس فرهاد آئیش روی صحنه آمد و گفت: علی نصیریان خارج از کشور است و نتوانست در این مراسم باشد، اما پیامی را ارسال کردند. در این پیام آمده بود: «در بیماری با فکر و خیالات به سر میبرم، مهرت بر دلم است. از اولین کار خلاقانه تو در کنارت بودم، افسوس که امروز در کنارت نیستم تا در آخرین سفر بدرقه در کنارت باشم و تابوتت را به دوش کشم.ای مهر فرزانه این چه روزگاری است که اشک و خون از آسمان میبارد.»
در ادامه این مراسم، مرضیه برومند، مدیرعامل خانه سینما نیز عنوان کرد: نمیدانم چه بگویم. قرار بود متنی نوشته شود و دوستان ما دیروز در خانه سینما جمع بودند تا من به عنوان مدیرعامل خانه سینما بخوانم، اما هیچ کلماتی نمیتوانست این درد بزرگ و این فقدان فجیع را توصیف کند. من مجبور شدم بیایم و صحبت کنم، نمیدانم چه بگویم. قاصرم از گفتن عظمت دردی که خانه سینما به دوش میکشد. خانه سینما الان عزادار است، اما باید به هم تسلیت بگوییم، ما کارگردان درخشان و تأثیرگذاری را از دست دادیم. او با «دایره مینا» باعث شد سازمان انتقال خون احداث شود؛ این تأثیر هنرمند است.
وی ادامه داد: دکتر اقبال وزیر وقت چند سالی مانع پخش فیلم شد، پخش «گاو» هم ممنوع بود، اما همین «گاو» توانست در سینمای بالنده ایران را روی جهان باز کند. تا هنرمندان زنده هستند به آنها برسید، بذر پوراحمد، مهرجویی، پسیانی در دل این هنرمندان جوان هست، بگذارید کار کنند. آنها دلسوز این مملکت هستند، آنها جوان هستند، آستانه درد هنرمندان پایین و سیاستمداران بالا است. ما همه در این سرزمین ماندیم، چون اینجا را دوست داریم، با ما خوب باشید ما حتی با اسرائیل هم میجنگیم. به همه تسلیت میگویم.
مسعود کیمیایی با حزن و اندوه روی صحنه آمد و اظهار داشت: «نمیتوانم هیچ چیزی بگویم. درباره او و رفتنش از این جهان، نمیتوانم چیزی بگویم.»
سپس بهمن فرمانآرا پشت تریبون قرار گرفت و اظهار کرد: «من و داریوش سال ۶۶ هر دو به ایران بازگشتیم، او به سمت فلسفه رفت و من به سمت کارگردانی سینما رفتم. با هم دوست بودیم، رفیق بودیم و روزها و شبهای زیادی را گذراندیم، هیچ نمیشود گفت. دل ما شکسته است، آیا قرار است هر هفته برای رفتن کسی اینجا جمع شویم؟ داریوش حقش بیش از اینها بود.»
در ادامه، علی مصفا برای خواندن پیام فریال جواهریان و صفا مهرجویی (همسر و فرزند مرحوم داریوش مهرجویی) که در خارج از کشور هستند، روی صحنه آمد و از طرف فریال جواهریان این پیام را خواند: «دلم به این خوش است که نسل جدید فیلمهایت را کشف میکنند و معنای خاصی از آن پیدا میکنند. داریوش هنرمند واقعی بود و در همه آثارش لایههای مختلفی را به نمایش میگذاشت. چند سال است مشغول نوشتن خاطرات هستم، اما افسوس که این هفت ماه اخیر با داریوش قهر بودم، نمیشود اینگونه بدون خداحافظی بروی، دلم پیش موناست که چگونه یک شبه تنها شد.»
مونا مهرجویی فرزند کوچک این سینماگر فقید هم گفت: «نمیدانم چه بگویم. از همه تشکر میکنم که حضور پیدا کردهاند. من تنها احساسی که دارم این است که پدر و مادرم کنارم ایستادهاند، شانههای من را گرفتهاند و از من میخواهند بایستم. میدانم کنارم هستند.»
در پایان این مراسم، پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر برای انجام مراسم خاکسپاری در قطعه هنرمندان بهشتزهرا (س) بدرقه شد.
بدرقه داریوش مهرجویی با حضور دوستان و هنرمندان
مدیرعامل خانه سینما گفت: آستانه درد هنرمندان پایین و سیاستمداران بالا است. ما همه در این سرزمین ماندیم، چون اینجا را دوست داریم، با ما خوب باشید ما حتی با اسرائیل هم میجنگیم.
صاحبخبر -
∎