روحانی صبح امروز در حالی وارد اوفا محل اجلاس مشترک سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس شد که پیش از ترک تهران به خبرنگاران گفته بود: برگزاری اجلاس های منطقه ای در شرایطی که جهان از لحاظ اقتصادی از تکقطبی بودن و از لحاظ سیاسی از یکجانبهگرایی فاصله گرفته است، اهمیت مضاعفی دارند و با حضور در آنها میتوانیم اهداف سیاسی و اقتصادی کشورمان را پیگیری کنیم.
این اظهارات روحانی نشان می دهد که جمهوری اسلامی با درک تغییرات عمده در سطح نظام بین الملل و گذار از دوره یک جانبه گرایی به دنبال تاثیر گذاری بیشتر در معادلات اقتصادی و سیاسی در جهان و منطقه است و با منطق مذاکره در صدد تعیین دیپلماسی چند جانبه خود در هر دوسطح منطقه ای و بین المللی است که بهترین فرصت برای تئوریزه سازی این گفتمان (چند جانبه گرایی) عضویت در سازمانهای بین المللی است که گروه بریکس (BRICS) متشکل از کشورهای قدرتمند اقتصادی یکی از این سازمانهاست.
بايد قبول كرد كه کشورهای شرقی در اوضاع کنونی روابط ایرن با غرب كمابيش موفق عمل کرده و این توفیق را داشته اند که در روابط با جمهوري اسلامي ايران معادله ضروري را ایجاد و منافع سیاسی و اقتصادی خود را تامین نمایند اما فرصت پیش آمده در اوفا به مدد دیپلماسی سازنده ایران در دو سال اخیر و حل فصل احتمالی پرونده هسته ای، این هشدار را به کشورهای تاثیر گذار در سازمان بریکس مثل چین و روسیه می دهد که در صورت مخالف با طرح عضویت ایرن، این تهدید وجود دارد که با نزدیکی بیشتر تهران به کشورهای غربی منافع حیاتی آنها در ایران با خطر مواجه شود لذا زمان جستجوي اشكال جديد نزديكي روابط با تهران نه تنها به وسيله مكانيزم همكاري هاي دوجانبه بلكه از طريق عضويت كامل ايران در سازمانهای شانگهای و اتحادیه بریکس فرا رسيده است.
بریکس و امکان سنجی عضویت ایران
بریکس (BRICS) سر واژهای مرکب از حروف اول نام کشورهای تشکیل دهنده گروهی است که مشخصه عمدة آن این است که اعضایش همگی در زمرة اقتصادهای نوظهور در جهان قرار دارند یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی. آن گونه که برخی صاحبنظران اظهار داشتهاند، اگر ایران به این گروه از اقتصادهای سریعاً در حال رشد بپیوندد، در آن صورت نام این گروه از BRICS به BRIICS تغییر پیدا خواهد کرد و نه تنها عاملی تشدید کننده در عنوان آن (به دلیل تکرار حرف "I") به حساب خواهد آمد بلکه ظرفیت این اتحادیه را نیز را تشدید خواهد نمود. دلایل خوبی وجود دارد مبنی بر اینکه با عضویت ایران، جایگاه «بریکس» در سیاست جهانی ارتقا خواهد یافت.
بریکس به عنوان یک ائتلاف فراقاره ای، ساختاربندی جدیدی برای اقتصاد و سیاست جهانی و تنها ائتلاف قدرتمند جهانی بدون مشارکت اروپا و امریکا است که این ظرفیت را دارد تا صدایی قوی در مجامع و مباحث مهم اقتصادی و سیاسی بین المللی باشد و سیطره نظم مسلط فعلی را به چالش بکشد. در حال حاضر دو کشور عضو بریکس، عضویت دائم شورای امنیت را دارند و سه کشور دیگر داعیه عضویت دائم در شورای امنیت و اصلاح ساختارهای سیاسی و مالی جهانی را دارند و از این نظر شایان توجه است.
در حال حاضر، این گروهی متشکل از پنج کشور با سطوح متفاوتی از قدرت میباشد، اما هدف مشترک آنها دستیابی به یک نظام بینالمللی عادلانهتر است.
هر یک از اعضای «بریکس» در یکی از حوزههای سیاسی و اقتصادی در منطقه خود بازیگری عمده به شمار میآید، بنابراین، میتوان گفت گروه مزبور با پوشش دادن مناطقی مانند اوراسیا، آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین از ابعادی جهانی برخوردارست. ترکیب گروه نیز جالب توجه است. دو کشور عضو یعنی روسیه و چین از اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل میباشند و از حق وتو برخوردارند. سه کشور عضو این گروه یعنی روسیه، چین و هند دارای سلاح هستهای هستند. دو کشور دیگر، برزیل و آفریقای جنوبی، کشورهایی برخوردار از توانمندی هستهای میباشند که عضو پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) هستند.
در حالی که سازمان همکاری شانگهای برای ایران از نظر همکاری منطقه ای اهمیت دارد، در سطح جهانی پیوستن به عضویت بریکس که یک نوع نیروی مقابل «گروه ۷» است، جوابگوی نیازهای ایران است. در حال حاضر از نظر رسمی تحریم های اعمال شده از سوی سازمان ملل مانع از این امر می شود که این مانع در آینده نزدیک به احتمال قوی برطرف خواهد شد. ولی برخورد کشورهای عضو که اقتصاد آنها به سرعت توسعه می یابد، با عضویت ایران در بریکس مسأله دیگری است. تا کنون کسی از آنها به طور جدی مسأله پیوستن تهران به بریکس را مطرح نکرده است در حالی که خود ایرانیان در اکتبر سال ۲۰۱۳ این تمایل خود را اعلام نمودند. در آن زمان سرگئی استورچاک نماینده روسیه ضمن تفسیر آرزوی ایران مبنی بر پیوستن به بریکس اظهار داشت: «گسترش بریکس و از جمله پذیرش اعضای جدید، در دستور روز وجود ندارد». وی ضمن تشریح این موضع گیری خاطرنشان کرد که بریکس مشغول ایجاد بانک توسعه و رزرو ارزی است.
ایران علاوه بر نفوذ ژئوپولیتیک قابل توجه خود، به رغم تحریمهای هولناکی که غرب علیه آن وضع کرده است، دارای اقتصادی در حال رشد و گسترش میباشد و این نشان میدهد که این کشور تا چه اندازه برای تبدیل شدن به یک اقتصاد پیشرو در آینده مصمم است. ایران مانند آفریقای جنوبی و برزیل به توانمندی هستهای دست یافته اما همچنان به مقررات ان.پی.تی پایبند باقی مانده است. ایران در هر فرصتی دستیابی به کلیه انواع سلاحهای کشتار جمعی از جمله سلاحهای هستهای را تقبیح کرده است.
ایران به عنوان یک قدرت با نفوذ در محیط منطقهای ناپایدار و بیثباتی که در آن در ایران، طرفداران سیاست «نگاه به شرق» منافع مشترک فراوانی با «بریکس» پیدا خواهند کرد. رویکرد غرب به پرونده هستهای ایران و تحریمهای یکجانبه آن بیش از پیش ایرانیان را از غرب دور میسازد و آنان را به سمت «شرق» سوق میدهد، هر چند برخی ممکن است در مورد عضویت ایران در «بریکس» با توجه به رویارویی کنونی میان غرب و ایران بر سر برنامه هستهای، احتیاط به خرج دهند، اما میتوان چنین استدلال کرد که وارد شدن ایران در این گروه از تنشهایی که عمدتاً به دلیل سیاستهای جانبدارانه غرب به وجود آمده خواهد کاست. نقش سازنده ایران در «بریکس» بیشک به هدف ایجاد یک نظم بینالمللی عادلانهتر یاری خواهد رساند.
ایران بعد از رفع تحریم ها می تواند به توافقات فی مابین کشورهای عضو بریکس ملحق شود. سرمایه گذاری های بریکس در اقتصاد ایران و قبل از همه در بخش حامل های انرژی و ایجاد کریدور جنوبی حمل و نقل می تواند نه تنها توان اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را به طور قابل توجهی تقویت کند بلکه نقش بریکس را در اقتصاد جهانی و از جمله در بازار جهانی مواد هیدروکربنی بالا ببرد. در عین حال نفوذ غرب در فرآیندهای جاری در اقتصاد جهانی تضعیف خواهد شد.
تهران در صورت عضویت در بریکس مواضع سیاسی خود را در نظام مناسبات بین المللی به طور چشمگیری تقویت خواهد کرد زیرا این باشگاه در اتخاذ تصمیمات راهبردی نقش فزاینده ای ایفا می کند. سود متقابلی در کار است: جمهوری اسلامی ایران که در مرکز خاور نزدیک و میانه واقع شده است، برای بریکس جایگاه کلیدی در این منطقه را تضمین خواهد کرد. صدای تهران در امور جهانی بلندتر خواهد شد. پیوستن تهران به عضویت این سازمان یک کمبود آن یعنی فقدان نماینده با نفوذ جهان اسلام را جبران خواهد کرد.
ولی در حقیقت امر وجود اراده سیاسی طرفین – ایران و سازمان های مذکور - تعیین کننده خواهد بود. ظاهراً تهران هم باید فعال تر شود و با اصرار بیشتری رفتار کند زیرا قبل از همه ایرانیان از این تحولات سود خواهند برد. البته در حال حاضر نامزد های متعدد دیگر عضویت در سازمان همکاری شانگهای و بریکس وجود دارند که از نظر وزن و توان خود با ایران قابل مقایسه هستند (اندونزی، مالزی، آرژانتین و مصر). جهانیان از سلطه آمریکایی به تنگ آمده اند و می خواهند بر اساس موازین حقوق بین الملل و نه مفاهیم کاخ سفید زندگی کنند. و حالا بهترین فرصت برای راه اندازی روند مقابله دسته جمعی با خط تجاوزکارانه ایالات متحده که به بقایای توانمندی سابق خود متمسک شده است، فراهم می شود.
∎
این اظهارات روحانی نشان می دهد که جمهوری اسلامی با درک تغییرات عمده در سطح نظام بین الملل و گذار از دوره یک جانبه گرایی به دنبال تاثیر گذاری بیشتر در معادلات اقتصادی و سیاسی در جهان و منطقه است و با منطق مذاکره در صدد تعیین دیپلماسی چند جانبه خود در هر دوسطح منطقه ای و بین المللی است که بهترین فرصت برای تئوریزه سازی این گفتمان (چند جانبه گرایی) عضویت در سازمانهای بین المللی است که گروه بریکس (BRICS) متشکل از کشورهای قدرتمند اقتصادی یکی از این سازمانهاست.
بايد قبول كرد كه کشورهای شرقی در اوضاع کنونی روابط ایرن با غرب كمابيش موفق عمل کرده و این توفیق را داشته اند که در روابط با جمهوري اسلامي ايران معادله ضروري را ایجاد و منافع سیاسی و اقتصادی خود را تامین نمایند اما فرصت پیش آمده در اوفا به مدد دیپلماسی سازنده ایران در دو سال اخیر و حل فصل احتمالی پرونده هسته ای، این هشدار را به کشورهای تاثیر گذار در سازمان بریکس مثل چین و روسیه می دهد که در صورت مخالف با طرح عضویت ایرن، این تهدید وجود دارد که با نزدیکی بیشتر تهران به کشورهای غربی منافع حیاتی آنها در ایران با خطر مواجه شود لذا زمان جستجوي اشكال جديد نزديكي روابط با تهران نه تنها به وسيله مكانيزم همكاري هاي دوجانبه بلكه از طريق عضويت كامل ايران در سازمانهای شانگهای و اتحادیه بریکس فرا رسيده است.
بریکس و امکان سنجی عضویت ایران
بریکس (BRICS) سر واژهای مرکب از حروف اول نام کشورهای تشکیل دهنده گروهی است که مشخصه عمدة آن این است که اعضایش همگی در زمرة اقتصادهای نوظهور در جهان قرار دارند یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی. آن گونه که برخی صاحبنظران اظهار داشتهاند، اگر ایران به این گروه از اقتصادهای سریعاً در حال رشد بپیوندد، در آن صورت نام این گروه از BRICS به BRIICS تغییر پیدا خواهد کرد و نه تنها عاملی تشدید کننده در عنوان آن (به دلیل تکرار حرف "I") به حساب خواهد آمد بلکه ظرفیت این اتحادیه را نیز را تشدید خواهد نمود. دلایل خوبی وجود دارد مبنی بر اینکه با عضویت ایران، جایگاه «بریکس» در سیاست جهانی ارتقا خواهد یافت.
بریکس به عنوان یک ائتلاف فراقاره ای، ساختاربندی جدیدی برای اقتصاد و سیاست جهانی و تنها ائتلاف قدرتمند جهانی بدون مشارکت اروپا و امریکا است که این ظرفیت را دارد تا صدایی قوی در مجامع و مباحث مهم اقتصادی و سیاسی بین المللی باشد و سیطره نظم مسلط فعلی را به چالش بکشد. در حال حاضر دو کشور عضو بریکس، عضویت دائم شورای امنیت را دارند و سه کشور دیگر داعیه عضویت دائم در شورای امنیت و اصلاح ساختارهای سیاسی و مالی جهانی را دارند و از این نظر شایان توجه است.
در حال حاضر، این گروهی متشکل از پنج کشور با سطوح متفاوتی از قدرت میباشد، اما هدف مشترک آنها دستیابی به یک نظام بینالمللی عادلانهتر است.
هر یک از اعضای «بریکس» در یکی از حوزههای سیاسی و اقتصادی در منطقه خود بازیگری عمده به شمار میآید، بنابراین، میتوان گفت گروه مزبور با پوشش دادن مناطقی مانند اوراسیا، آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین از ابعادی جهانی برخوردارست. ترکیب گروه نیز جالب توجه است. دو کشور عضو یعنی روسیه و چین از اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل میباشند و از حق وتو برخوردارند. سه کشور عضو این گروه یعنی روسیه، چین و هند دارای سلاح هستهای هستند. دو کشور دیگر، برزیل و آفریقای جنوبی، کشورهایی برخوردار از توانمندی هستهای میباشند که عضو پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) هستند.
در حالی که سازمان همکاری شانگهای برای ایران از نظر همکاری منطقه ای اهمیت دارد، در سطح جهانی پیوستن به عضویت بریکس که یک نوع نیروی مقابل «گروه ۷» است، جوابگوی نیازهای ایران است. در حال حاضر از نظر رسمی تحریم های اعمال شده از سوی سازمان ملل مانع از این امر می شود که این مانع در آینده نزدیک به احتمال قوی برطرف خواهد شد. ولی برخورد کشورهای عضو که اقتصاد آنها به سرعت توسعه می یابد، با عضویت ایران در بریکس مسأله دیگری است. تا کنون کسی از آنها به طور جدی مسأله پیوستن تهران به بریکس را مطرح نکرده است در حالی که خود ایرانیان در اکتبر سال ۲۰۱۳ این تمایل خود را اعلام نمودند. در آن زمان سرگئی استورچاک نماینده روسیه ضمن تفسیر آرزوی ایران مبنی بر پیوستن به بریکس اظهار داشت: «گسترش بریکس و از جمله پذیرش اعضای جدید، در دستور روز وجود ندارد». وی ضمن تشریح این موضع گیری خاطرنشان کرد که بریکس مشغول ایجاد بانک توسعه و رزرو ارزی است.
ایران علاوه بر نفوذ ژئوپولیتیک قابل توجه خود، به رغم تحریمهای هولناکی که غرب علیه آن وضع کرده است، دارای اقتصادی در حال رشد و گسترش میباشد و این نشان میدهد که این کشور تا چه اندازه برای تبدیل شدن به یک اقتصاد پیشرو در آینده مصمم است. ایران مانند آفریقای جنوبی و برزیل به توانمندی هستهای دست یافته اما همچنان به مقررات ان.پی.تی پایبند باقی مانده است. ایران در هر فرصتی دستیابی به کلیه انواع سلاحهای کشتار جمعی از جمله سلاحهای هستهای را تقبیح کرده است.
ایران به عنوان یک قدرت با نفوذ در محیط منطقهای ناپایدار و بیثباتی که در آن در ایران، طرفداران سیاست «نگاه به شرق» منافع مشترک فراوانی با «بریکس» پیدا خواهند کرد. رویکرد غرب به پرونده هستهای ایران و تحریمهای یکجانبه آن بیش از پیش ایرانیان را از غرب دور میسازد و آنان را به سمت «شرق» سوق میدهد، هر چند برخی ممکن است در مورد عضویت ایران در «بریکس» با توجه به رویارویی کنونی میان غرب و ایران بر سر برنامه هستهای، احتیاط به خرج دهند، اما میتوان چنین استدلال کرد که وارد شدن ایران در این گروه از تنشهایی که عمدتاً به دلیل سیاستهای جانبدارانه غرب به وجود آمده خواهد کاست. نقش سازنده ایران در «بریکس» بیشک به هدف ایجاد یک نظم بینالمللی عادلانهتر یاری خواهد رساند.
ایران بعد از رفع تحریم ها می تواند به توافقات فی مابین کشورهای عضو بریکس ملحق شود. سرمایه گذاری های بریکس در اقتصاد ایران و قبل از همه در بخش حامل های انرژی و ایجاد کریدور جنوبی حمل و نقل می تواند نه تنها توان اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را به طور قابل توجهی تقویت کند بلکه نقش بریکس را در اقتصاد جهانی و از جمله در بازار جهانی مواد هیدروکربنی بالا ببرد. در عین حال نفوذ غرب در فرآیندهای جاری در اقتصاد جهانی تضعیف خواهد شد.
تهران در صورت عضویت در بریکس مواضع سیاسی خود را در نظام مناسبات بین المللی به طور چشمگیری تقویت خواهد کرد زیرا این باشگاه در اتخاذ تصمیمات راهبردی نقش فزاینده ای ایفا می کند. سود متقابلی در کار است: جمهوری اسلامی ایران که در مرکز خاور نزدیک و میانه واقع شده است، برای بریکس جایگاه کلیدی در این منطقه را تضمین خواهد کرد. صدای تهران در امور جهانی بلندتر خواهد شد. پیوستن تهران به عضویت این سازمان یک کمبود آن یعنی فقدان نماینده با نفوذ جهان اسلام را جبران خواهد کرد.
ولی در حقیقت امر وجود اراده سیاسی طرفین – ایران و سازمان های مذکور - تعیین کننده خواهد بود. ظاهراً تهران هم باید فعال تر شود و با اصرار بیشتری رفتار کند زیرا قبل از همه ایرانیان از این تحولات سود خواهند برد. البته در حال حاضر نامزد های متعدد دیگر عضویت در سازمان همکاری شانگهای و بریکس وجود دارند که از نظر وزن و توان خود با ایران قابل مقایسه هستند (اندونزی، مالزی، آرژانتین و مصر). جهانیان از سلطه آمریکایی به تنگ آمده اند و می خواهند بر اساس موازین حقوق بین الملل و نه مفاهیم کاخ سفید زندگی کنند. و حالا بهترین فرصت برای راه اندازی روند مقابله دسته جمعی با خط تجاوزکارانه ایالات متحده که به بقایای توانمندی سابق خود متمسک شده است، فراهم می شود.