حبیب رمضانخانی
محمد مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کردهاند: به نبال تغییر نام وزارتخانه هستیم که جهت گیریها و رویاپردازیهای مهم که لازمه فرهنگ و هنر است، در پیشانی کار قرار بگیرد.
از سالها پیش در فرهنگستان زیر دست جناب حداد عادل، تغییر واژگان بیگانه و معادل سازی برای واژگان منفی و... برقرار است. مثلا جایگزین واژه زندان، از ندامتگاه استفاده شد، ولی آیا تغییری در ماهیت زندان و زندانی ایجاد کرد؟ یا مثلا از فردا بیاییم به جای واژه «کارتن خواب» که بار معنایی منفی دارد، بگوییم «گوشهنشین». آیا تفاوت و تغییری در زندگی او رخ خواهد داد؟
جدیدا هم شورای نگهبان اعلام کرده، به جای اصطلاح «ردصلاحیت شده» اصطلاح «عدم احراز صلاحیت» جایگزین خواهد شد. آیا این تغییر نام تاثیری در کاهش نارضایتی طرفی که تایید صلاحیت نشده، خواهد داشت و در پرشور شدن انتخابات و تأثیرگذاری آن بر مردم تغییری ایجاد خواهد کرد؟
جناب اسماعیلی، اگر بنا بر تغییر و بهبود وضعیت، از طریق واژگان بود، که نظامهای کمونیستی پیشرو این تغییر بودند و الان بایستی همه خلقها در اوج خوشبختی و سعادت بودند! همانها که با عناوین پرهیاهو چنان نام توده، کارگر، طبقات محروم و ... را بر پیشانی سازمانها و وزارتخانهها حک می کردند که گویی اینها بر صدر نشسته و تمام مشکلاتشان حل خواهد شد. غافل از اینکه اتفاقا خروجی به فلاکت و بدبختی بیشتر این طبقات منتهی شد!
جناب اسماعیلی راه دور نرویم، اگر با جابه جایی واژگان، تغییری در ماهیت و عملکردها صورت می گرفت، همین تغییر نام دولت از « دولت تدبیر و امید به دولت مهرورز و محرومان» طی این دوسال کافی بود و همه چیز را به سامان کرده و نیازی به تغییر وزارتخانههای زیردست نبود.
نتیجه، اگر دنبال تغییر برای رضایت اقلیت حاکم هستید، همین جابه جایی واژگان به عنوان نمود تعهد و تکلیف محوری، رضایت بالادستیها و هدف شما را تامین می کند. اما اگر دنبال ایجاد رضایت حداقلی در وزارتخانه و زیرمجموعه آن هستید، بایستی برنامه، محتوا و اهداف را تغییر دهید.
با این اوصاف، حدس اینکه هدف شما از تغییر نام چیست، خیلی سخت نیست و آن در جهت رضایت بالادستیها و مطابقت بیشتر با ایدئولوژی حاکم است. البته در کنار آن، این تغییر نام باعث خلق کلی هزینه بابت تغییر تابلوها، بخش نامه ها، افزوده شدن بخشهای جدید و ... خواهد شد که برای تعدادی از هم سلکان زمینه اشتغال و ارتقا فراهم خواهد کرد.
در آخر، این تغییر نام و بازی با واژگان من را یاد کتاب ارزشمند «مزرعه حیوانات» انداخت؛ آنجا که در آخر، شعارها با هدف تامین اهداف حداکثری خوک مستبد، تغییر یافت. مثلا آرمان و شعار اصلی انقلابی که «چهارپا بهتر، دو پا بدتر» بود به دلیل مبادله با انسانها و روی دو پا راه رفتن خوکها به «چهارپا خوب، دو پا خوب تر» تغییر یافت. یا آنجا که شعار «همه حیوانات برابر هستند» به شعار « همه حیوانات برابر هستند، ولی برخی برابرترند» تغییر یافت.
∎
محمد مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کردهاند: به نبال تغییر نام وزارتخانه هستیم که جهت گیریها و رویاپردازیهای مهم که لازمه فرهنگ و هنر است، در پیشانی کار قرار بگیرد.
از سالها پیش در فرهنگستان زیر دست جناب حداد عادل، تغییر واژگان بیگانه و معادل سازی برای واژگان منفی و... برقرار است. مثلا جایگزین واژه زندان، از ندامتگاه استفاده شد، ولی آیا تغییری در ماهیت زندان و زندانی ایجاد کرد؟ یا مثلا از فردا بیاییم به جای واژه «کارتن خواب» که بار معنایی منفی دارد، بگوییم «گوشهنشین». آیا تفاوت و تغییری در زندگی او رخ خواهد داد؟
جدیدا هم شورای نگهبان اعلام کرده، به جای اصطلاح «ردصلاحیت شده» اصطلاح «عدم احراز صلاحیت» جایگزین خواهد شد. آیا این تغییر نام تاثیری در کاهش نارضایتی طرفی که تایید صلاحیت نشده، خواهد داشت و در پرشور شدن انتخابات و تأثیرگذاری آن بر مردم تغییری ایجاد خواهد کرد؟
جناب اسماعیلی، اگر بنا بر تغییر و بهبود وضعیت، از طریق واژگان بود، که نظامهای کمونیستی پیشرو این تغییر بودند و الان بایستی همه خلقها در اوج خوشبختی و سعادت بودند! همانها که با عناوین پرهیاهو چنان نام توده، کارگر، طبقات محروم و ... را بر پیشانی سازمانها و وزارتخانهها حک می کردند که گویی اینها بر صدر نشسته و تمام مشکلاتشان حل خواهد شد. غافل از اینکه اتفاقا خروجی به فلاکت و بدبختی بیشتر این طبقات منتهی شد!
جناب اسماعیلی راه دور نرویم، اگر با جابه جایی واژگان، تغییری در ماهیت و عملکردها صورت می گرفت، همین تغییر نام دولت از « دولت تدبیر و امید به دولت مهرورز و محرومان» طی این دوسال کافی بود و همه چیز را به سامان کرده و نیازی به تغییر وزارتخانههای زیردست نبود.
نتیجه، اگر دنبال تغییر برای رضایت اقلیت حاکم هستید، همین جابه جایی واژگان به عنوان نمود تعهد و تکلیف محوری، رضایت بالادستیها و هدف شما را تامین می کند. اما اگر دنبال ایجاد رضایت حداقلی در وزارتخانه و زیرمجموعه آن هستید، بایستی برنامه، محتوا و اهداف را تغییر دهید.
با این اوصاف، حدس اینکه هدف شما از تغییر نام چیست، خیلی سخت نیست و آن در جهت رضایت بالادستیها و مطابقت بیشتر با ایدئولوژی حاکم است. البته در کنار آن، این تغییر نام باعث خلق کلی هزینه بابت تغییر تابلوها، بخش نامه ها، افزوده شدن بخشهای جدید و ... خواهد شد که برای تعدادی از هم سلکان زمینه اشتغال و ارتقا فراهم خواهد کرد.
در آخر، این تغییر نام و بازی با واژگان من را یاد کتاب ارزشمند «مزرعه حیوانات» انداخت؛ آنجا که در آخر، شعارها با هدف تامین اهداف حداکثری خوک مستبد، تغییر یافت. مثلا آرمان و شعار اصلی انقلابی که «چهارپا بهتر، دو پا بدتر» بود به دلیل مبادله با انسانها و روی دو پا راه رفتن خوکها به «چهارپا خوب، دو پا خوب تر» تغییر یافت. یا آنجا که شعار «همه حیوانات برابر هستند» به شعار « همه حیوانات برابر هستند، ولی برخی برابرترند» تغییر یافت.