محمدرضا ستاري
بزرگترين نشست سران كشورهاي عضو و دوستان گروه بريكس از امروز (سهشنبه) بهطور رسمي در ژوهانسبورگ آفريقاي جنوبي آغاز به كار كرد؛ نشستي كه گفته ميشود بيش از 60 نفر از سران كشورهاي جهان به آن دعوت شده و احتمال دارد گسترش اعضاي بريكس نيز در آن مورد بررسي قرار بگيرد. در اين رابطه و در حالي كه شيجينپينگ، رييسجمهوري چين روز گذشته عازم آفريقاي جنوبي شده، يكي از ديپلماتهاي اين كشور به فايننشالتايمز گفته كه پكن به دنبال افزايش اعضاي بريكس است تا اين گروه را به رقيب اصلي جي 7 تبديل كند. با اين حال گفته ميشود كه بهرغم اتحاد اقتصادي ميان اعضاي بريكس كه شامل برزيل، چين، آفريقاي جنوبي، روسيه و هند ميشود، ميان برخي اعضا در خصوص رويههاي بريكس اختلافنظرهايي وجود دارد. به عنوان مثال هنديها كه به سرعت در حال تبديل شدن به پنجمين اقتصاد بزرگ جهان هستند، معتقدند كه بريكس بايد هدف خود را روي منافع اقتصادي كشورهاي عضو متمركز كرده و از تبديل اين گروه به يك اهرم سياسي براي مقابله با غرب فاصله بگيرد. حتي طبق گزارشي كه فايننشالتايمز منتشر كرده، وزير خارجه آفريقاي جنوبي هم بهرغم اينكه كشورش از محكوم كردن روسيه به واسطه جنگ با اوكراين خودداري كرده، به صراحت ميگويد: توسعه بريكس به عنوان نهادي براي تبديل شدن به رقيب سياسي و نظامي غرب، اقدامي اشتباه است.
دست برتر چين
در اين راستا در حالي كه گفته ميشود 23 كشور از جمله ايران، بلاروس، ونزوئلا، عربستان، آرژانتين و امارات در نشست اين هفته خواستار پيوستن به بريكس بوده و احتمالا موضوع ايجاد پول واحد در ميان كشورهاي عضو جزيي از دستوركارهاي اصلي نشست نخواهد بود، مجله اكونوميست در تازهترين گزارش خود آورده است: نشست هفته جاري نشان ميدهد كه چگونه اين بلوك به رهبري چين و روسيه ميتوانند از قدرتهاي متوسط در اوج تنشهاي ژئوپليتيكي خود با غرب يارگيري كنند. در واقع بهطور قطع يك بريكس بزرگ، چالشي مضاعف براي غربيها محسوب ميشود؛ هر چند كه فعلا اين چالش، تهديدي حياتي نيست؛ چراكه دست برتر چين در بريكس و همراهي روسيه با آن نميتواند لزوما آفريقاي جنوبي، برزيل و هند را متقاعد به پيروي از خواستههاي سياسي اين دو كشور كند. دليل چنين قضيهاي اين است كه بريكس ناهمگنتر از گروه 7 بوده و اعضاي آن از منظر نظامي، سياسي و اقتصادي رويكردهاي متفاوتي دارند. از سوي ديگر هر چند كه سهم توليد ناخالص داخلي جهاني اعضاي بريكس از سال 2000 به اين سو از 8 درصد به طرز شگفتانگيزي به 26 درصد رسيده، اما نكته مهم اين است كه اين رقم براي 7 كشور صنعتي جي هفت، 43 درصد است. البته لازم به ذكر است كه به موازات افزايش سهم اعضاي بريكس از توليد ناخالص جهان، سهم گروه هفت در طول 23 سال گذشته از 65 درصد به 43 درصد كاهش يافته است. به همين دليل از آنجا كه بريكس آيندهدارترين گروه براي بازارهاي نوظهور بوده، چين به عنوان بازيگري كه دست برتر را در آن دارد، نه تنها از افزايش ميزان اعضاي بريكس حمايت ميكند، بلكه قصد دارد اين بلوك مهم بينالمللي را به عنوان كارتي در برابر غرب و به خصوص امريكا مورد بهرهبرداري قرار دهد. در واقع از منظر پكن، هيچ بلوك ديگري فعلا وجود ندارد تا وزنه تعادل در مقابل جي 7 باشد؛ زيرا پيمان شانگهاي بيش از حد اوراسيايي بوده و گروه 20 نيز بهطور ملموس تحت سلطه غرب قرار دارد. از اينرو تشكيل خانواده بزرگ بريكس از سوي چين در حالي به شدت پيگيري ميشود كه سهم اين كشور از توليد بريكس در سال 2001 از 47 درصد به 70 درصد رسيده و بهطور كلي 69 درصد از تعاملات تجاري و اقتصادي درون گروهي بريكس را به خود اختصاص داده است.
در همين رابطه است كه نگاهي به ليست كشورهاي متقاضي عضويت در بريكس، علاوه بر اهميت نقش آن، نوع نگاه چين به اين بلوك را نيز مشخص ميكند. به عنوان مثال عربستان و امارات در حالي خواستار پيوستن به بريكس هستند كه هر دو بازيگري مدعي در عرصه ژئوپليتيكي و ژئواكونوميكي منطقه خاورميانه محسوب شده و به دنبال بازنگري در روابط خود با امريكا هستند. همچنين بنگلادش و اندونزي نيز مانند هند از اقتصادهاي نوظهور و پرجمعيت آسيا محسوب شده و مكزيك و نيجريه نيز از بزرگترين اقتصادهاي قاره خود به شمار ميروند. همچنين در صورت پذيرفته شدن 18 كشور متقاضي در نشست اين هفته، جمعيت اعضاي بريكس از 3.2 ميليارد نفر به 4.6 ميليارد نفر ميرسد؛ رقمي كه 58 درصد جمعيت جهان را تشكيل داده و در مقابل اعضاي گروه 7 تنها 10 درصد از اين جمعيت را در اختيار دارند.
منافع متضاد
با اين حال برخي ناهمگونيهاي اقتصادي و سياسي را در ميان اعضاي بريكس نبايد از نظر دور داشت. در اين رابطه نشريه فارين پاليسي در گزارش اخير خود ضمن اشاره به پتانسيل و جايگاه مهم بريكس در تحولات جهاني آورده است: 5 كشور عضو بريكس منافع متفاوت و در برخي مسائل متعارضي با يكديگر دارند. به عنوان مثال چين و هند اختلافات ديرينهاي داشته و آفريقاي جنوبي نيز بهرغم اينكه حاضر به محكوميت روسيه نشده، اما همچنان براي ادامه همكاريهاي خود با مسكو مردد است. به همين دليل سياست گسترش اعضا كه براي چين مطلوبيت دارد به واسطه دست برتر اين كشور در بلوك بريكس، ممكن است با كارشكني و مخالفت ساير اعضا روبهرو شود؛ به عنوان مثال برزيل و هند كه انحصار بريكس براي آنها يك موقعيت محسوب ميشود، قاعدتا گسترش آن ميتواند نگرانيهايي را از بابت كاهش اعتبار دو كشور در بريكس به همراه داشته باشد. همچنين هر چند كه اعضاي و دوستان بريكس بهطور فزايندهاي از ايده ايجاد ارز مشترك دفاع كرده و دايما از آن صحبت ميكنند، اما بعيد به نظر ميرسد كه حداقل در كوتاهمدت و ميانمدت چنين ايدهاي به واسطه در هم تنيدگي اقتصاد جهاني و وابستگي آن به دلار براي كشورهاي عضو قابليت تحقق داشته باشد.