دو شرور كه دو زن جوان را ربوده و مورد آزار و اذيت قرار داده بودند در جلسه دادگاه به جرم خود اعتراف كردند.
به گزارش تسنيم، رسيدگي به اين پرونده از ششم فروردين امسال با شكايت زني 22 ساله به نام پريسا در پليس آگاهي مبني بر آدمربايي و تعرض توسط دو پسر جوان آغاز شد. شاكي به كارآگاهان گفت: «من كارمند مانتوفروشي در ميدان هفت تير هستم. ساعت 22، ششم فروردين امسال از سركارم بيرون آمدم و كنار ميدان منتظر تاكسي شدم تا به خانهام در شرق تهران بروم كه يك پرايد مشكي جلوي من توقف كرد. به جز راننده كه پسري جوان بود، پسري حدود 25 ساله هم روي صندلي كنارياش نشسته بود. من سوار ماشين شدم و ماشين حركت كرد. بعد از طي مسافتي كوتاه، به رفتار راننده و مسافرش مشكوك شدم و از راننده خواستم تا خودرو را نگه دارد و من پياده شوم اما سرنشين جلو ناگهان به صندلي عقب پريد و با چكشي كه در دست داشت مرا تهديد كرد تا هيچ حركتي نكنم. آنها مرا به مكاني خلوت كشاندند و مورد آزار و اذيت قرار دادند.» به گفته شاكي، دو متعرض پس از انجام نقشه شوم خود، جواهرات، گوشي همراه و وجوه نقد كيف طعمه خود را سرقت و زن جوان را در حوالي خيابان اتحاد از خودرو به بيرون پرتاب كرده و متواري شدند.
با ثبت شكايت زن جوان به دستور قاضي مدير روستا، بازپرس ويژه قتل پايتخت پروندهاي در اين خصوص تشكيل شد و براي رسيدگي در اختيار كارآگاهان اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. با اينكه شاكي موفق به برداشتن شماره پلاك خودروي متهمان نشده بود اما با ديدن چهرهشان به سرعت اقدامات پليس براي چهرهنگاري از متهمان به جريان افتاد. در حالي كه تجسسها ادامه داشت ناگهان شكايت مشابه ديگري نيز به پليس آگاهي تهران گزارش شد. شاكي زني 35 ساله بود كه در خيابان قزوين سوار يك دستگاه خودروي سواري شده و از سوي راننده و كمكش مورد آزار و اذيت و سرقت قرار گرفته بود.
شاكي با حضور در اداره شانزدهم در مورد روز حادثه به كارآگاهان گفت: «چند وقت پيش براي رفتن به سهراه آذري در خيابان قزوين سوار يك دستگاه خودروي پرايد با شيشههاي دودي شدم. به غير از راننده، پسر جوان ديگري هم در صندلي جلو نشسته بود بعد از طي مسافتي آنها تغيير مسير دادند و كمك راننده با تهديد سلاح مرا در خودرو نگه داشت. آنها مرا به محلي متروك كشاندند و مورد آزار و اذيت قرار دادند. پس از آن حلقه نامزدي، گوشوارهها، گوشي همراه و 190 هزار تومان پولي را كه همراه داشتم به سرقت برده و مرا در بيابانهاي فيروز بهرام اسلامشهر رها كردند و متواري شدند. به گفته شاكي، متهمان پلاك خودرو را با پارچه پوشانده بودند و او موفق به برداشتن شماره آن نشده بود اما چهره متهمان را ديده بود. همزمان با ثبت شكايت دوم، چهره نگاري از متهمان نيز به پايان رسيد. ماموران پليس با بررسي بانك اطلاعات مجرمان سابقهدار دريافتند چهره يكي از متهمان شباهت زيادي به پسر 25 سالهاي به نام فرهاد دارد كه چندين پرونده در ارتباط با مواد مخدر در پليس آگاهي به نام او ثبت شده است.
همچنين تحقيقات پليس نشان ميداد پدر فرهاد چند ماه قبل پرايد مشكي خود را در اختيار پسرش قرار داده است. به اين ترتيب ظن ماموران به فرهاد تقويت و او در عملياتي ضربتي در منطقه خليج تهران دستگير شد. با انتقال فرهاد به اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران بزرگ بازجويي از او آغاز شد. متهم با اعتراف به ربودن و آزار و اذيت دو شاكي پرونده در كمتر از سه ماه، همدست ديگر خود به نام سعيد را نيز به پليس معرفي كرد. با لو رفتن مخفيگاه سعيد، او نيز دستگير و به جرم خود اعتراف كرد. با ثبت اعتراف متهمان به ربايش، آزار و اذيت زنان و سرقت اموال آنها، پرونده براي سير مراحل قانوني به مراجع قضايي تحويل داده شد و صبح ديروز قاضي مديرروستا رسيدگي به آن را آغاز كرد. اين در حالي بود كه در جريان رسيدگي به پرونده جزييات آزار و اذيت شش زن ديگر نيز توسط متهمان فاش شد.
صبح ديروز هر دو متهم پرونده كه از زندان در جلسه حاضر شده بودند در دادگاه به جرم خود مبني بر هشت فقره آدمربايي، تجاوز و سرقت به عنف اعتراف كردند. پس از اعتراف متهمان، قضات وارد شور شدند تا حكم نهايي را صادر كنند.
∎