همشهری آنلاین – گروه سیاسی: نبرد جهاد اسلامی و اسرائیل پس از پنج روز با اعلام آتش بس به پایان رسید. نبردی که جهاد آن را ثارالاحرار میخواند و شش فرمانده ارشد مقاومت در نتیجه آن به شهادت رسیدند. هر چند که در سوی مقابل نیز حدود ۱۵۰۰ راکت مقاومت توانست خسارتهای مالی زیادی را به اسرائیل تحمیل کند. در این میان تحلیلهای متفاوتی از ماهیت این نبرد و پیامدهای آن مطرح شده است.
علی عبدی کارشناس مسائل اسرائیل در گفتوگو با همشهری آنلاین هشدارهای مهمی را درباره نتایج این نبرد مطرح میکند که احتمال ترور فرماندهان جهاد اسلامی در کشورهای دیگر از جمله ایران یکی از آنهاست.
در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
ماهیت و منشاء این نبرد پنج روزه چه بود؟
نبرد اخیر که اسرائیلیها نام آن را تیر و پیکان گذاشت و جهاد اسلامی نام ثارالاحرار را برای آن انتخاب کرد، دو منشاء داشت. یک منشاء نبرد سال گذشته بود که سه روز به طول انجامید و اسرائیلیها در نبرد وحدت الساحات چند فرمانده ارشد جهاد اسلامی را به شهادت رساندند. بستر دیگر این نبرد شلیک حدود سی راکت از جنوب لبنان به فلسطین اشغالی در اواخر ماه رمضان بود. مشخص نشد که چه گروهی این کار را کرده اما پس از سه راکت از جولان شلیک شد و سپس حمله اسرائیل را به غزه و سپس نزدیک صور که مدعی بود به مراکز حزب الله حمله شده است. عدم واکنش نظامی ارزشمند اسرائیل به این حملات باعث انتقادات شدیدی در اسرائیل شد و زمینه اعتراضات داخلی باعث مقبولیت شدید دولت نتانیاهو تا ۷۳ درصد شد.
این اتفاق زنگ خطر را برای نتانیاهو به صدا درآورد و افکارعمومی خواستار واکنش شدید دولت بودند. در چنین شرایطی قهر آقای بن گویر نیز رخ داد و او گفت که تا اطلاع ثانوی در جلسات کابینه شرکت نمیکند. خروج بن گویر با توجه به شش کرسی که در کنسنت دارد باعث سقوط کابینه میشد. او دو شرط برای ماندن گذاشت که یکی ترور فرماندهان مقاومت در غزه بود. نتانیاهو باید انتخاب میکرد که در غزه سراغ چه کسی برود و قطعا حمله به جهاد اسلامی بسیار راحتتر از حماس بود. جهاد اسلامی طی دو سال گذشته تعداد زیادی از فرماندهان خود را از دست داده بود و در وحدت الساحات نیز حماس جهاد را تنها گذاشته بود. بنابراین این بار نیز اسرائیل با روش قبلی جهاد را جدا کرد و به حماس نیز گفت که با او کاری ندارد. به این ترتیب جهاد به تنهایی وارد درگیری با اسرائیل شد و نقطه شروع نیز ترور همزمان سه فرمانده جهاد اسلامی بود.
نام دو کشور هم به میان آمد و آن مصر و قطر بود. این دو کشور چه نقشی ایفا کردند؟
بله اینجا رد پای سرویس اطلاعاتی مصر هم دیده میشود. چون سه فرماندهای که در روز اول ترور شدند قرار بود همان روز به مصر که واسطه مذاکره اسرائیلیها و مقاومت در غزه است بروند و آنجا مذاکره کنند. اینجا ردپای خیانت سرویس اطلاعاتی مصر نیز کاملا مشهود است. سپس قطریها به میان آمدند که به شکل سنتی به سود حماس بازی میکنند و حامی اخوانیهای فلسطین هستند. در چنین شرایطی نبرد شروع شد و تا آخر جنگ نیز سه فرمانده دیگر به شهادت رسیدند. جهاد عملا بدون فرماندهان ارشد خود به نبرد ادامه داد و غیرتمندانه جنگید اما ضربات سهمگینی خورد.
اسرائیلیها چه اهدافی را در این نبرد دنبال میکردند؟ آیا توانستند به اهداف خود برسند؟
جهاد قدرت خود را در اختلال وضعیت داخلی اسرائیل به رخ کشید و ایستادگی و غیرت خود را نشان داد. همچنین جهاد نشان داد که بدون فرماندهان خود نیز میتواند به شلیک راکتها ادامه دهد. اما اگر بخواهیم ارزیابی کنیم باید بپذیریم که جهاد نتوانست در عرصه نبرد دستاورد راهبردی به دست بیاورد. عامل اصلی آن نیز تنهایی جهاد است. جهاد اسلامی در بین گروههای مقاومت در غزه سرمایه اصلی جمهوری اسلامی ایران است. حماس نیز جزء محور مقاومت و قویترین نیروی مقاومت در غزه است اما سرمایه جمهوری اسلامی نیست و نیرویی که بعد از انقلاب اسلامی و متاثر از آرمانها و رویکرد انقلاب اسلامی به وجود آمده جهاد اسلامی است.
بنیانگذار جهاد اسلامی شهید فتحی شقاقی است که به تاسی و تاثیر از حضرت امام و نگاه ایشان خود را به انقلاب نزدیک کرد و در دهه ۱۹۸۰ میلادی جهاد اسلامی را پایه گذاری کرد و بعد از او آقای عبدالله رمضان راه او را ادامه داد و امروز به آقای زیاد نخاله رسیده است. پس جهاد اسلامی به لحاظ ایدئولوژیک و اعتقادی به انقلاب اسلامی نزدیک است و این نزدیکی تا حدی بوده که این گروه را متهم به شیعه شدن کردند که البته صحت ندارد. اسرائیل با توجه به اینکه و فهم این مسئله سراغ جهاد رفته است. در حالی که طی دو سال گذشته جهاد در حال رشد بود و زیرساختهای خوبی اعم از موشکی و نیروی نظامی را راهاندازی کرده است. همچنین کار بزرگ دیگر جهاد ورود به کرانه باختری و راه انداختن هستههای خاموش مقاومت در کرانه باختری بوده است. بسیاری از عملیاتهای یکی دو سال اخیر توسط هستههای خاموش جهاد اسلامی در کرانه رخ داده است.
اسرائیل نقشه راه جهاد را متوجه شده و به اهمیت این گروه پی برده است و برای متوقف کردن این روند رشد جهاد طی دو سال گذشته تمام اهتمام خود را برای حذف فیزیکی رهبران جهاد گذاشته است. این روند با ترور شهید بها ابوعطا در سال ۱۳۹۹ آغاز شد و با شهادت تیسیر الجعبری ادامه پیدا کرد. در نبرد وحدت الساحات سه فرمانده دیگر و در نبرد اخیر شش فرمانده شهید شدند.
فکر میکنید این روند درگیری ادامه پیدا میکند؟
اسرائیل اعلام کرده که این روند متوقف نخواهد شد و به ترور رهبران جهاد ادامه خواهد داد. حتی با شایعهای که اوایل جنگ مطرح کردند که رهبری جنگ به بیرون از فلسطین منتقل شده اعلام کردند که ترورها را به بیرون از فلسطین میکشند. باید منتظر فرماندهان و رهبران جهاد در لبنان، سوریه، عراق و ایران نیز باشیم. این اخطار را به همه عزیزان دست اندرکار محور مقاومت میدهم که اگر غفلت کنند مسئله ترور رهبران و فرماندهان جهاد در کشورهای دیگر بسیاری جدی است.
نکته اینجاست که با وجود همه شعارهایی که عزیزان درباره وحدت محور مقاومت و یکپارچگی دادند آنچه در کف میدان رقم خورد تنهایی جهاد و ترور فرماندهان در مظلومیت و غربت بود. شرایط را نگاه کنید. ۱۴۶۹ راکت شلیک شده که ۴۶۹ راکت را گنبد آهنین رهگیری کرده و ۲ راکت را فلاخن داوود رهگیری کرده است. یعنی فقط ۲۵ درصد موشک ها رهگیری شده است.
۴۴ میلیون دلار هزینه رهگیری و ۲۷۰ میلیون دلار هزینه اقدامات نظامی اسرائیل بوده است. هنوز ارزیابی میزان تلفات اسرائیل نیامده اما ۷۷ نفر از آنها مجروح شدند که یک نفر کشته شده است. در طرف مقابل ۳۳ شهید که ۶ کودک و ۲ زن بودند و ۱۴۷ مجروح داشتیم. ۲۰ خانه ویران شده و ۵ میلیون دلار نیز خسارت به غزه خورده است.
نکته مهم اما اینجاست که خسارتهای مالی برای اسرائیل مهم نیست و تلفات انسانی در مقابل آنها بازدارندگی دارد که متاسفانه تلفات انسانی فقط یک نفر بوده است. البته فشار روانی و اضطراب نیز به اسرائیلیها وارد شده و در ایام درگیری ۵۷۰ درصد افزایش درباره مراجعات به کلینیکهای رواندرمانی اتفاق افتاده است. اما در طرف مقابل چه اتفاقی افتاده است. جهاد شش نفر از بهترین فرماندهان خود را از دست داده است. آخرین آن نیز شهید ایاد الحسنی که مسئول عملیات جهاد بود. پس دستاورد جهاد با کاری که اسرائیلیها کردند متوازن نیست و ضرباتی که جهاد وارد کرده و با ضرباتی که خورده برابر نیست.
فکر میکنید نتیجه این نبرد چه تاثیری بر وضعیت داخلی اسرائیل خواهد داشت؟
نتایناهو به سرعت این نبرد را به عنوان پیروزی به جامعه اسرائیل فروخت و جامعه اسرائیل نیز آن را به راحتی خرید. پس باید منتظر باشید که در دو الی سه هفته آینده اعتراضات در سرزمینهای اشغالی فروکش کند و شیب نزولی داشته باشد. آقای نتانیاهو فعلا از فشار افکار عمومی تاحدودی رها شد. او حتی در داخل ائتلاف کابینه نیز به بی عرضگی متهم شد و با این نبرد دوباره مقبولیت پیدا کرد. بنابراین فعلا این مقبولیت و حمایت پنجاه درصد جامعه اسرائیل برای او کافی است تا کار خود را پیش ببرد.
وقتی بتواند کار خود را پیش ببرد یعنی موفق شده و همین امروز برای ایران رجزخوانی کرده است. البته نباید فریب بازی روانی دشمن را خورد اما آنچه در این نبرد از دست رفته و آنچه به دست آمده متوازن نیست. دستاوردهای جهاد بعد تاکتیکی و دستاوردهای دشمن صهیونیست متاسفانه بعد راهبردی دارد.
نظر شما