به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ صبح نو، روزنامه ارگان مطبوعاتی نزدیک به قالیباف در یادداشتی نوشت:
اگرچه چندسالی است که اصلاحطلبان در عرصه سیاسی با خزان هولناکی روبهرو شدهاند، اما دیدار عیدانه امسال اصلاحطلبان که ۵ اردیبهشتماه امسال در دفتر دارآباد سیدمحمد خاتمی با حضور فعالان سیاسی برگزار شد، نشان داد که آنان همچنان سودای «بهار سیاسی» جدیدی در عرصه انتخابات اسفند امسال را دارند و اگرچه در بزنگاههای سیاسی و حیاتی کشورمان نظیر التهابات اجتماعی سال گذشته موضع مناسبی اتخاذ نکردند، اکنون با آرام شدن فضا، فرصت را برای بازگشت مجدد به عرصه قدرت مناسب دیدهاند.
خاتمی در التهابات اجتماعی سال گذشته، اگرچه میتوانست موضع فعالی را برای آرام کردن فضا بگیرد اما به جز پیامی کوتاه درباره فوت خانم مهسا امینی، عملا تصمیم به سکوت گرفت و تنها ۵۰ روز بعد از اغتشاشات و زمانی که فضای سیاسی از همیشه شفافتر شده بود، براندازی را نامطلوب خواند و از زیبایی شعار «زن، زندگی، آزادی» سخن گفت. آن هم درست زمانی که دست جلادان دهه شصت و پولپاشیهای رسانههای سعودی برای همه شفاف شده بود.
شاید او و دیگر جریان اصلاحات در پسپرده این التهابات، انتظار اصلاح رویکردی را میکشیدند که در نهایت وقتی دیدند امیدشان به جایی نمیرسد، تغییر موضع دادند؛ چراکه در روزهای آغازین این اتفافات، صفحه منسوب به خاتمی در فضای مجازی به طور تمام قد از تجمعات حمایت کرد و بهتر بود تا این موضع واقعگرایانه در زمان مناسب خود گفته میشد. عدم مرزبندی شفاف با جریان برانداز در زمان مناسب، عملا انتظاری بود که از فعالان سیاسی میرفت و متأسفانه بسیاری از چهرههای سیاسی در این مسأله کوتاهی کردند. هرچند برخی افراد چون سیدحسن خمینی در آن زمان موضع مناسبی اتخاذ کردند.
حالا و پس از چندین ماه از آن اتفاقات، سیدمحمد خاتمی بدون اشاره به ضعف انفعالی چهرههای سیاسی همچون خود او در سخنرانی جدیدی، جمهوریت نظام را مورد خدشه قرار داده و گفته است: «امروز شاهدیم جمهوری اسلامی به سمت حکومت اسلامی تمایل پیدا کرده است، درحالیکه منظور مؤسسان از جمهوری اسلامی، حکومت سازگار با دموکراسی هم بود.» این در حالی است که حضور منتقدانی چون او در عرصه قدرت و ریاست هشتساله او در مسند ریاستجمهوری همواره نشان داده که جمهوریت و اسلامیت نظام ارتباط تنگاتنگی باهم دارند.
با این وجود، رئیس دولت اصلاحات در سال منتهی به انتخابات تمامی راههای مقابل خود را نمیبندد و در ادامه حرفهایش، کورسوی امیدی را برای اصلاحطلبان باقی میگذارد و میگوید: «برانداز میگوید این نظام باید برود اما تفکر اصلاحطلبی مبنا را بر تغییرات و اصلاحات کمهزینه میگذارد. من معتقدم اگر زندگی و آزادی میخواهید، آن را در براندازی و انقلاب جستوجو نکنید، در صورتی که آن اتفاق حادث شود، ایران روزگار خوبی نخواهد داشت، اگر «زن، زندگی، آزادی» میخواهیم باید بدانیم، براندازی زندگی مردم را بهتر نخواهد کرد.» اگرچه این حرف او برگرفته از تجربه زیسته وی در وقایع ۷۸ است اما سیاستورزی خاتمی مبتنی بر یک منطق وسط باز و ژله ای است که اگرچه فرصت و تهدید را با یکدیگر برای فرد فراهم میکند اما نمیتوان انتظار موضع به موقعی را از افرادی امثال او داشت.
تاکتیک یا راهبرد؟
اذعان اصلاحطلبان به پارادوکسهای بنیادین خاتمی، تحلیلی که احمد زیدآبادی هم چندسال پیش بر آن صحه گذشت و درباره آن گفت: «محدودیتها و پارادوکسهای بنیادین در ذهن خود آقای خاتمی هم وجود دارد که با آنها بار آمده و نمیتواند مقولات را در دستگاه فکری خود جمع کند؛ درمجموع این عامل بسیار مؤثر است. از طرفی اطراف آقای خاتمی معمولا جمعی از همین بوروکراتها حضور دارند که با یک ذهنیت محدود به قضایا نگاه میکنند و آقای خاتمی را نیز در همان جهت میکشانند؛ یعنی آقای خاتمی در یک فضای خیلی باز قرار ندارند که بخواهند تصمیم بگیرند. هرچند در نهایت همیشه آقای خاتمی در انتخابات اخیر نظیر ریاستجمهوری حرف نهایی را در میان اصلاحطلبان زدهاند.»
در این شرایط به نظر میرسد رئیس دولت اصلاحات قصد دارد از فضای ایجاد شده در جامعه استفاده کرده و با تغییر جهت شعار «زن، زندگی،آزادی» به نفع جریان اصلاحطلبان در سال منتهی به انتخابات، بتواند فعالان جریان اصلاحات را به عرصه قدرت بازگرداند. موضعی که باید فراتر از جنبه تاکتیکی، تبدیل به راهبرد اصلاح طلبان شود؛ راهبردی که توانایی مرزبندی محکم با موسوی و اپوزیسیون خارج از کشور را داشته باشد و در عین حال از سوی خاتمی متوالی و مداوم باشد.مداوم بودن این سخنان نشانه ای برای نگاه راهبردی اصلاح طلبان به عرصه سیاست داخلی است.
هرچند شکست اپوزیسیون برانداز و ریزش شورای همبستگی، از جمله مسائلی است که جریانهای اصلاحات و اعتدالگرا را علیرغم کارنامه ضعیفشان امیدوار کرده است که از این نمد برای خود حصیری ببافند و بتوانند به جریان قدرت بازگردند، آن هم در شرایطی که بخشی از اتفاقات و التهابات اجتماعی معلول به ضعف عملکردی آنان در سالهای گذشته برمیگردد. اما دامنه دار شدن این مواضع ممکن است امکان رقابت سیاسی به اصلاح طلبان عمل گرا و معتدل بدهد.