به گزارش قدس آنلاین، کیومرث پوراحمد، سینماگری که شاید سالهای اخیر بیشتر از همیشه زیر تیغ تیز نقد مطبوعاتیها و منتقدان میرفت و فیلمهایش کمتر به مذاق تماشاچیها خوش میآمد در سالهای دور چنان جایگاه خودش را مستحکم کرده بود و تاثیر بسزایی در ژانرهای مختلف از خود به جای گذاشته بود که کمتر کسی پیدا میشد به دوران اوج او استناد نکند و این نقدها همیشه با حسرتی همراه بود که دور شدن پوراحمد را از آن سالهای درخشش یادآوری میکرد.
پوراحمد فیلمسازی را با ساخت فیلم «باران» در سال ۱۳۶۱ و پس از آن «تاتوره» در۱۳۶۳ با موضوع انقلاب آغاز کرد؛ گرچه پیشتر در ماهنامه فیلم نقد مینوشت و سال ۵۷ هم فیلمنامه «قصه خیابان دراز» به کارگردانی محسن تقوایی را نوشته بود اما حضورش به عنوان کارگردان در سینما اوایل دهه شصت رقم خورد. بعد از این دو فیلم بود که سراغ ساخت اثری با محوریت نوجوانان رفت. «بیبی چلچله» محصول سال ۱۳۶۳، اقتباسی از رمان «درخت زیبای من» نوشته ژوزه مائورو ده واسکونسلوس بود که داستانی تلخ از زندگی پسری به نام مجید همراه با ناپدریاش را روایت میکند. «بیبی چلچله» اثری موفق در کارنامه کیومرث پوراحمد شد و راه او را برای ساخت آثاری با تمرکز بر دنیای نوجوانان باز کرد. «آلبوم تمبر»، «گاویار»، «لنگرگاه» و «شکارخاموش» فیلمهایی است که پوراحمد طی سالهای ۶۵ تا ۶۸ ساخت و آشکارا دغدغه نوجوانان را با خود همراه داشت. «لنگرگاه» هم همچون «بی بی چلچله» فضای تلخ و غمباری دارد و از بهترین آثار کارنامه او محسوب میشود.
پوراحمد دهه شصت را با یک مجموعه تلویزیونی ماندگار یعنی «قصههای مجید» به پایان برد. فیلمنامهای که بر پایه کتاب هوشنگ مرادی کرمانی با همین نام نوشته شد و پرویندخت یزدانیان مادر پوراحمد در نقش «بیبی» برای نخستین بار جلوی دوربین رفت. این مجموعه تلویزیونی در زمان خود با استقبال بسیاری روبرو شد و نام پوراحمد را بیش از پیش بر سر زبانها انداخت. محبوبیت و موفقیت «قصههای مجید» منجر به ساخت چهار فیلم «شرم»، «صبح روز بعد»، «سفرنامه شیراز» و «نان و شعر» طی سالهای ۷۰ تا ۷۲ و با محوریت داستانهای مجید شد.
«خواهران غریب» و سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی
کیومرث پوراحمد پس از تجربه دلنشین و موفق «قصههای مجید» فیلم «بهخاطر هانیه» را جلوی دوربین برد. او این بار از شهرهای کویری دل کند و رهسپار جنوب شد و یکی از بهترین تجریبات بصری و بومی سینما را رقم زد. پوراحمد بلافاصله پس از این فیلم «خواهران غریب» را ساخت. او که علاقه وافری به اقتباسهای ادبی داشت داستان این فیلم ملودرام را بر اساس یک رمان آلمانی نوشت. بازی درخشان خسرو شکیبایی و موسیقی ماندگار زندهیاد ناصر چشم آذر فیلم را از خاطرهانگیزترین آثار سینمایی کرده است. این در حالی است که قطعه «مادر من» با صدای شکیبایی اولین بار در این فیلم خوانده شد. پوراحمد برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.
حالا دیگر پوراحمد به سالهای اوج خود رسیده بود و جایگاهش را به عنوان فیلمسازی بیرقیب در این ژانر تثبیت کرده بود. اتفاقی که با ساخت فیلم «خواهران غریب» به اوج خودش رسید، با این حال مدتی از سینما فاصله گرفت اما بیکار نماند و با مجموعه پلیسی «سرنخ» به تلویزیون بازگشت. سریالی که بعدها مرجع ساخت بسیاری از آثار معمایی و پلیسی در تلویزیون شد.
او که در این سالها کم کارتر شده بود بالاخره سال ۸۰ و پس از شش سال دوری از سینما با «شب یلدا» آمد. فیلمی که آن را شخصیترین اثر کارنامه پوراحمد میدانند و داستان تلخش ریشه در زندگی خصوصی او داشت. «شب یلدا» با استقبال فراوان و فروش بالا در گیشه روبرو شد. پوراحمد بعد از یکی دو فیلم تجاری یعنی «نوک برج» و «گل یخ»، یک اثر شاخص دیگر رقم زد و سال ۱۳۸۵«اتوبوس شب» را ساخت و با این فیلم دوباره به دنیای نوجوانان بازگشت. این فیلم بر اساس کتاب «داستانهای شهر جنگی» نوشته حبیب احمدزاده ساخته شد و پوراحمد قصه آن را در طول ۹ ماه، پنج بار بازنویسی کرد. فیلم با استقبال خوب منتقدان روبرو شد و چندین جایزه را از جشنوارههای داخلی و خارجی دریافت کرد.
دهه ۹۰ و سال های افول
دهه نود اما شاید سرآغازی بر افول فیلمساز صاحب سبک سینمای ایران بود. پوراحمد تا پایان عمر ۵ فیلم دیگر ساخت اما هرکدام از آنها فاصله جدی با آثار درخشان او داشتند و دیگر از آن تجربیات منحصر به فرد خبری نبود. «۵۰ قدم آخر»، «پرانتز باز»، «کفشهایم کو» و «تیغ و ترمه» چنگی به دل نزدند و بسیاری به او تاختند که دوران اوجش گذشته است. او سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر آخرین ساختهاش یعنی «پرونده باز است» را به نمایش درآورد که البته بنا به درخواست تهیه کننده به عنوان مالک فیلم اتفاق افتاد و پوراحمد در جشنواره حاضر نشد. اثر آخر او با نگاهی به مشکلات نوجوانان بزهکار ساخته شد که به دلیل ساختار فیلم با انتقادات بسیاری روبرو شد. فیلمی که به اصلاحاتی نیاز داشت اما عمر به فیلمسازش مجال نداد. پوراحمد به جز آخرین فیلمش یک نقش کوچک هم در سینما دارد که هنوز به نمایش درنیامده و آن هم نقشآفرینی کوتاهی در فیلم «نگهبان شب» و از سر رفاقت با رضا میرکریمی است.
خبر درگذشت خالق «قصه های مجید»
کیومرث پوراحمد چشم از این دنیا بست و گرچه در این سالهای اخیر آماج حملات و نقدهای فراوانی قرار گرفت اما تاثیراتش در سینما و خلق آن لحظات ماندگار و شیرین غیرقابل انکار و فراموش ناشدنی است. هرچند کسی نمیداند در دل این مرد بلندقامت خاطرهساز چه اندوه رنجهایی از بیمهریها و تنهایی جا خوش کرده بود.
حوالی ظهر خبردرگذشت او با نقل قولی از سیدعلی قائممقامی، تهیهکننده آثارش که آخرین فیلم او یعنی « «پرونده باز است» را به جشنواره فیلم فجر برد رسانه ای شد. او گفت: کیومرث پوراحمد به علت عارضه قلبی دارفانی را وداع گفته است اما پس از دقایقی مجله فیلم به سردبیری هوشنگ گلمکانی خبر داد که کیومرث پوراحمد از سر افسردگی، ناامیدی بیآیندگی و بیهودگی خودکشی کرده و به زندگی خود پایان داده است. در نهایت با بررسی اولیه دادستانی گیلان، خودکشی کیومرث پوراحمد تایید شد و اعلام شد: کیومرث پوراحمد ساعت یک بامداد روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۱/۱۶ در یکی از واحدهای دهکده ساحلی انزلی فوت کرده است.
همچنین یافتههای پلیس حاکی است کنار جسد مرحوم پوراحمد دستنوشتهای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام به خودکشی وی دارد.
خبرنگار: صبا کریمی