شناسهٔ خبر: 57711592 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ستاره‌صبح | لینک خبر

در نشست «مواجهه با بحران دانشگاه» عنوان شد

تراژدی دانشگاه

ستاره صبح - الهام صالحی: دوازدهمین نشست از سلسله نشست‌های مؤسسه همکاری‌های میان‌رشته‌ای با موضوع «در مواجهه با بحران کنونی دانشگاه»، روز گذشته برگزار شد. در این نشست احسان شریعتی و مقصود فراستخواه دو جامعه‌شناس نظرات خود را درباره ضرورت استقلال دانشگاه و عدم دخالت در آن بیان کردند و گفتند: دانشگاه به بلوغ اجتماعی و سیاسی رسیده است .گزیده‌ای از این نشست را به نقل از جماران در ادامه می‌خوانید.

صاحب‌خبر -

دخالت نیروها در امور دانشگاه
به گزارش جماران، احسان شریعتی در این نشست با اشاره به زیر سؤال بردن قانون استقلال دانشگاه در سال 1332 و دخالت حکومت وقت در تعیین رؤسای دانشگاه‌ها، گفت: مسئله استقلال دانشگاه پیش از انقلاب همواره مطرح بوده و پس از انقلاب هم از انقلاب فرهنگی سال 59 مسئله تعطیلی دوساله دانشگاه و اخراج و تسویه صدها استاد و دانشجو مطرح می‌شود. در سال 88 حمله به کوی دانشگاه را می‌بینیم و باز مسئله ورود نیروهای امنیتی، انتظامی و لباس شخصی به دانشگاه مطرح می‌شود که به رغم قانون مصوب سال 79 است.
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب افزود: سال 88 من خودم در دانشگاه تهران تدریس می‌کردم و شاهد مداخله‌های از بیرون بودیم و درگیری‌هایی که در سطح دانشگاه پیش آمد. در جریان جنبش اعتراضی اخیر، باز دانشگاه این روزها صحنه حوادث تراژیک و تکان‌دهنده‌ای هست و باز شاهد دخالت نیروهای نظامی، شبه‌نظامی و شخصی برون دانشگاهی در دانشگاه هستیم؛ و بازداشت دانشجویان و اخراج برخی از اساتید در ماه‌ها و سال‌های گذشته و دخالت نیروی سیاسی و نظامی و نهادهای عقیدتی و فرهنگی برون دانشگاهی مثل حوزه را می‌بینیم که به لحاظ فرهنگی هم در دانشگاه دخالت می‌کنند.

مطالبه «استقلال دانشگاه»
وی با اشاره به اینکه مطالبه «استقلال دانشگاه» دوباره به مسئله روز تبدیل‌شده است، اظهار داشت: وقتی از دانشگاه صحبت می‌کنیم یعنی با جهان کوچکی از علم و عالم مواجه هستیم که گویی روی خودش می‌چرخد؛ یک مجموعه واحدی را تشکیل می‌دهد که باید مستقل باشد. لذا این ساختار مستقل که حیثیت فرهنگی، علمی و آگاهی‌بخش یک جامعه را می‌سازد، با یک آزادی و استقلال مواجه هستیم که در حوزه‌های دیگر سراغ نداریم؛ بنابراین دانشگاه نهادی است که در آنجا باید علم و اندیشه در کمال آزادی آموزش داده شود.

 استقلال یعنی حق تعیین سرنوشت
 شریعتی تأکید کرد: استقلال دانشگاه یعنی خودمختاری به معنای کانتی که باید قانون خاص خود و حق تعیین سرنوشت داشته باشد. ترجمانش در سطح اداری و سیاسی این است که اداره دانشگاه باید به خودش واگذار شود؛ این مطالبه پیش از انقلاب و پس از انقلاب همواره مطرح بوده و نظام‌ها و قدرت‌های سیاسی گاهی در مقابلش انعطافی نشان داده‌اند یا به آن تهاجم و محدودش کرده‌اند. به معنای اینکه از نظر مدیریت، انتخاب ریاست دانشگاه و دانشکده‌ها باید به خود دانشگاه واگذار شود؛ از نظر بودجه و وابستگی نهادین به وزارت‌ها، باید مستقل باشد و نهادهای نظارتی بیرونی حق دخالت در امور دانشگاه‌ها را نداشته باشند.

جنبش اعتراضی در اروپا
وی یادآور شد: در حرکت اخیر علاوه برزنان و جوانان که درواقع نیروی کنشگر فعالش هستند، نیروی دانشجو به عنوان یک واسطه، هادی می‌شود گفت تا حدودی عنصر آگاهی‌بخش این جنبش جوانان عمل می‌کند و واسطی بین جوانانی که می‌خواهند از نو همه مفاهیم و ارزش‌ها بازتعریف شود. ما الآن در کشور شاهد مشابه جنبش‌های دانشجویی 1968 در اروپا هستیم که در برابر تابوها، تحمیل‌ها و ارزش‌های سنتی پیدا شد و بنابراین جنبش اعتراضی اخیر یک بعد فرهنگی دارد که دانشجویان می‌توانند نقش مهمی داشته باشند.

 درگیری دوگانه پرخطر
 مقصود فراستخواه نیز در این نشست با تأکید بر اینکه «من هم حقیقتاً ذهن و جانم پریشان است»، گفت: این روزها و شب‌ها همه مضطرب هستیم برای دانشجویانی که در این جنبش اعتراضی گرفتارشده‌اند، برای روزنامه‌نگاران دربند، برای همه مشکلات شهروندان ایرانی ازجمله دانشجویان و استادان، برای رویه‌های قضایی، خصوصاً اعدام‌ها، جان‌های نگران، خانواده‌ها و پدران و مادران و همسران و فرزندان مضطرب که نمی‌توان این‌ها را نادیده گرفت.
این استاد جامعه‌شناسی بابیان اینکه بحران دانشگاه شراره‌ای از یک بحران بزرگ‌تر هست و آن بحران ساختاری در جامعه کنونی ما است، تصریح کرد: باید تغییرات در جامعه ایران را با دقت بیشتر پیگیری کنیم. ازجمله این تغییرات، «تحول در صفات جمعیتی» و این یکی از خصیصه‌های دموکراتیک ایران در طول دو سه دهه گذشته است. مثلاً وقتی به گزارش سال 1978 یونسکو مراجعه کنید، شاخص میانگین سال‌های تحصیل میان‌سالان ایران 2.6 است اما اکنون این شاخص 10 سال شده که رشد بزرگی است.

دانشگاهی شدن جامعه
وی افزود: شاخص توسعه انسانی ما، اگر 745 هزارم در نظر بگیریم، نرخ رشد بسیار بالاتر از متوسط دنیا داشته است. یعنی جامعه‌ای است که می‌خواهد زندگی کند و «زن، زندگی، آزادی» واقعاً از وجدان عمومی جامعه از لحظه فوت مهسا امینی مثل بارقه‌ای برجهیده و همین طوری مطرح نشده است. بر مبنای داده‌های گزارش بانک جهانی و تحلیل‌هایی که مبتنی بر این گزارش‌ها انجام‌گرفته، طی چهار دهه 1360 تا 1398 سرمایه انسانی در ایران از 13 صدم به 59 صدم رسیده که رشد قابل‌توجهی است. جامعه الآن ما 14 میلیون جمعیت انباشته تحصیل‌کرده دارد و من اسم آن را «دانشگاهی شدن جامعه» گذاشته‌ام؛ هرچند که دانشگاه ما اجتماعی نشده، ولی اجتماع ما در صفات جمعیتی دانشگاهی شده است. طبق پیمایش‌ها، ایرانیان به علم ارزش قائل هستند و حدود 86 درصد از پاسخگویان پیمایش‌های ما نقش علم را برای جامعه ایران مهم دانسته‌اند. تحصیل‌کردگان دانشگاهی بیشتر می‌خواهند قانون رعایت شود ولی احساس می‌کنند که نمی‌شود. تحصیل‌کردگان دانشگاهی بیشتر به برابری جنسیتی گرایش دارند و بیشتر روحیه جمع‌گرایی در آنها دیده می‌شود.

اهمیت رسانه و ارتباطات
این استاد جامعه‌شناسی اظهار داشت: بر اساس آمارهایی که داریم بزرگ‌سالان ایرانی به‌طور متوسط نیم ساعت از شبانه‌روز را برای آموزش و یادگیری اختصاص می‌دهند ولی 2 ساعت صرف رسانه می‌کنند؛ این نشان‌دهنده خصیصه ارتباطی جمعیت ما است و هرچه رسانه تغییر پیدا می‌کند این خصیصه جمعیتی ما ویژگی تازه پیدا می‌کند. مثلاً مردمی که 20 سال پیش اصلاً اینترنت را تجربه نکرده بودند، الآن بالغ بر 80 درصدشان به صورت روزانه از اینترنت استفاده می‌کنند و به‌طور فزاینده‌ای می‌خواهند از شبکه‌های موبایلی استفاده کنند و عضو کانال‌های مختلف هستند. این فناوری و فناوری اطلاعات که مردم با این میل گسترده می‌خواهند استفاده کنند، یک ابزار ساده نیست و ارزش‌ها، نگاه‌ها و عادت‌ها، مدل‌های ذهنی و تخیل جمعی ما را دگرگون می‌کند. به همین دلیل، جنبش‌های اعتراضی اخیر جنبش شبکه‌های موبایلی است.
وی افزود: بر اساس این ویژگی‌ها، خصیصه‌های دموکراتیک ما عوض می‌شود. مثلاً جامعه تحرک اجتماعی بیشتری می‌خواهد و رویه‌های متفاوتی دارد. این تغییرات اجتماعی یکی از ویژگی‌های دموکراتیک ایران است. در طول قرن 13 ما فقط هزار نفر ایرانی داشته‌ایم که مهاجرت کرده‌اند اما همین هزار نفر یکی از مهم‌ترین عاملان تحولات پیش از مشروطه بودند و ساختار حکومت در ایران عوض شد. این آمار در قرن 14 به بیش از 10 میلیون نفر رسیده است و شاید بیش از 13 میلیون نفر ایرانیانی داریم که در خارج هستند و بخش بزرگی از آنها تحصیلات دانشگاهی دارند.
فراستخواه تأکید کرد: جامعه ما در این سه دهه درگیر دوگانه پرخطری شده که تضاد شکل با محتوا است. یعنی شکل ساختاری این جامعه با محتوای بزرگی از این جامعه که یک محتوای فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی است، در ستیز هستند. دستگاه هم با زیست جهان یک نوع ناهمزمانی دارد. شما در نظر بگیرید ملتی که 14 میلیون نفر تحصیل‌کرده دارد، رتبه ما در کامیابی ملت‌ها از 167 کشوری که داده‌های آنها هست، 123 است؛ درحالی‌که رتبه ما در آموزش 75 است، در آزادی‌های شخصی رتبه 165 راداریم.

بلوغ دانشگاه
 وی گفت: جامعه‌ای شده‌ایم که سرمایه‌های اقتصادی ما در حال کاهش است، نابرابری، رانت، فساد، انواع سودجویی‌ها، مردم در وضعیت اضمحلال، جیب‌ها خالی، قدرت خرید مدام پایین، ارزش پول ملی در تنزل، سرمایه اجتماعی در حال فرسایش و درست برعکس سرمایه فرهنگی جامعه مدام بالا می‌رود؛ سطح تحصیلات، نوشته‌ها، هنر، آثار، گالری‌ها، فکرها و ارتباطات در سطح بالا است. ملتی این صفات جمعیتی را از خودش بروز داده و می‌خواهد به بلوغی برسد، بحران بلوغ از خودش نشان می‌دهد، و جنبش اعتراضی می‌شود. یعنی بحران کل جامعه به دانشگاه منتقل‌شده و دانشگاه حامل این بار سنگین تاریخی است و راهش تنها اصلاحات اساسی ساختاری است. ما باید به امر اجتماعی و بلوغ فرهنگی جامعه توجه بیشتری کنیم؛ به امر سیاسی چنان خیره نشویم که امر اجتماعی را نبینیم.

نظر شما