>رشد 5 درصدی اقتصاد
اخیرا یک مقام دولتی با اشاره به اینکه وقتی رشد اقتصادی در
10 سال گذشته صفر بوده، یعنی چرخ اقتصادی ما نچرخیده است، در یک برنامه تلویزیونی گفت: الان میانگین رشد اقتصادی در یک سال گذشته حدود پنج درصد بوده است.وی در پاسخ به این پرسش که چرا این رشد اقتصادی ملموس نبوده است، نیز پاسخ داد که چون رشد به مدت 10 سال صفر بوده و اگر تنها یک سال چرخ اقتصادی بچرخد، این مدت زمان جبران نمیشود. برای تحقق این امر هم باید سرعت مضاعف شود و هم زمان بیشتری میخواهد.وی این دوره را بر اساس سند تحول، چهار سال اعلام کرد. چندی پیش نیز یک مقام دولتی با انتشار توییتی با اشاره به اینکه نرخ رشد اقتصادی (بدون نفت) در سه ماهه سوم سال 1400 نسبت به مدت مشابه سال گذشته معادل 5.8 درصد بوده است، نوشته بود: «دستاوردهای اقتصادی به تدریج خود را نشان میدهند. با این روند چشمانداز رشد اقتصادی کشور کاملا روشن و امیدآفرین است.»
>رشد اقتصادی ناملموس
اعلام نرخ رشد 5 درصدی برای اقتصاد ایران واکنشهای زیادی را به همراه داشته است.یکی از افرادی که به این موضوع واکنش نشان داده، حسین سلاحورزی- عضو اتاق بازرگانی ایران است. وی با شوخی رسانهای خواندن رشد اقتصادی ناملموس با انتشار توئیتی پیشنهاد داده پیرو ابداع واژه «رشد اقتصادی ناملموس» در حوزه اقتصاد کلان، واژههایی همچون تجارت خارجی نامحسوس، اشتغال ناپیدا، تورم ناجور، بیکاری ناخواسته، توسعه نانوشته و سیاستگذاری نامانوس به دانشنامه دولتمردان اضافه شود.
>توجه به شاخصهای اقتصادی
هادی حق شناس کارشناس اقتصادی در این خصوص به آفتاب یزد گفت:« در بین واژههای اقتصاد تا جایی که من بلد هستم رشد اقتصادی ناملموس وجود ندارد. ممکن است گفته شود مثلا ما در بخش زیرساختها سرمایهگذاری میکنیم و آثار آن چند سال بعد مشخص میشود. یا از سوی دیگر مثلا کشوری چند
ده میلیارد دلار جذب سرمایهگذاری خارجی دارد و این دو اثر
کوتاه مدت و بلند مدت دارد. اثری که بلافاصله در رشد مصرف و اشتغال میبینیم و دیگری اثر بلند مدت است که وقتی سرمایهگذاری به بهرهبرداری میرسد مولد میشود و کالا و خدمات تولید میکند. اما واقعیت مطلب این است که وضعیت اقتصاد را به راحتی میشود در شاخصهای اقتصادی دید و تحلیل کرد. همچنان که به یک بیمار پزشک میگوید آزمایش دهد تا مریضیهای او مشخص شود. نرخ تورم، بیکاری، سرمایه گذاری، جذب سرمایه خارجی، تراز بازرگانی خارجی، میزان صادرات و واردات و... اقتصاد ایران مشخص است و از آنها به راحتی میتوان متوجه وضعیت اقتصاد ایران شد. این شاخصهایی که من بخشی از آنها را ذکر کردم نشان میدهند که وضعیت اقتصاد ایران مطلوب نیست. وقتی وضعیت اقتصادی یک کشور مطلوب نباشد مردم در کف خیابان آن را بیان میکنند. آن چیزی که الان مردم به راحتی بیان میکنند این است که قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده است و اینها مشخص است لذا نیاز به تفسیر و تحلیل جدی ندارد.»
>آثار رشد اقتصادی باید در زندگی مردم دیده شود
وی ادامه داد:« قیمت تخم مرغ که تا همین دو سال پیش دانهای هزارتومان بوده و الان سه برابر شده است وضعیت اقتصادی کشور را نشان میدهد و نیاز نیست که یک اقتصاددان وضعیت اقتصاد را تحلیل کند. وقتی بانک مرکزی و مرکز آمار ایران میگوید که رشد نقدینگی در طی یک سال گذشته حدود 35 درصد بوده است، آثار آن را به راحتی میتوان در گرانیها دید. یا قیمت دلار در زمان شروع کار این دولت حدود 24 هزار تومان بوده و الان حدود 35 هزار تومان است نشان میدهد که حدود یک سوم رشد قیمت داشته است. این موارد نیازمند تحلیل اقتصاددانها نیست و این اعداد نشان میدهند که چه اتفاقی در اقتصاد رخ داده است. وقتی میگوییم رشد اقتصادی داریم یعنی تولید کالا و خدمات افزایش پیدا کرده و مفهوم آن این است که درآمد سرانه رشد یافته است. اما وقتی در زندگی روزمره مردم در هزینههای درمان، اسکان، خرید روزانه و... شاهد گرانی هستند نشانه این است که رشد اقتصادی غیر ملموس اتفاق نیفتاده است. اگر حتی رشد اقتصادی غیرملموس را نیز بپذیریم بالاخره یک جایی باید در زندگی مردم آثار آن دیده شود. وقتی این آثار دیده نشود دیگر فرقی ندارد چه نامی برای آن میگذاریم بلکه آن چه که مسلم است به شکل ملموس و همچنین غیر ملموس معیشت مردم نسبت به گذشته نه تنها ثبات نداشته بلکه کاهشی بوده است.»
>تا حدودی وضعیت اقتصادی بهبود پیدا کرده است
در ادامه آلبرت بغزیان اقتصاددان و استاد دانشگاه نیز در گفتگو با آفتاب یزد گفت:«دولت در خصوص بهبود وضعیت اقتصادی موجود بسیار صحبت کرده است و مسئولین اقتصادی هم همیشه اعلام کردهاند که برای کاهش قیمت ها، افزایش پولی و... برنامه دارند. اما اثر این برنامهها و بهبود وضعیت اقتصادی را باید مردم در زندگی روزمره خود و کاهش قیمتها مشاهده کنند. از سوی دیگر اثر بهبود وضعیت اقتصادی باید در افزایش تولید و کیفیت تولید دیده شود اما مردم این موارد را حس نمیکنند. آن چه که مردم شاهد آن هستند این است که هزینههای زندگی شان افزایش پیدا کرده است. ولی ارقام نشان میدهد که تا حدودی وضعیت اقتصادی بهبود پیدا کرده است. مثلا حسابهای ملی میگویند که جی دی پی ما 4 درصد رشد کرده است ولی چون این موارد حس نمیشود احتمالا از اصطلاح رشد ناملموس استفاده شده است. یعنی اعداد نشان میدهند که ما در اقتصاد رشد داشتهایم اما اثر آن را مردم ندیده اند. یا این بهبود وضعیت در زندگی مردم اثری نگذاشته است یا بر نقاطی اثرگذار بوده است که فعلا قابل مشاهده نیست. بهترین قضاوت این است که بسنجیم آیا امید به ثبات قیمت در میان مردم وجود دارد؟ پاسخ به این سوال منفی است چون نشانه ای در این خصوص وجود ندارد.»
>فعلا نشانهای از بهبود نیست
وی در ادامه گفت:«نشانههای بهبود وضعیت اقتصادی باید در جامعه دیده شود. ظاهرا دولت در این راستا تلاش میکند تا وضعیت اقتصادی بهبود یابد اما نتیجه آن دیده نمیشود. به هر حال اگر میگوییم هوا خنک شده است مردم باید این خنکی را حس کنند. لذا از این جهت نمیتوانیم از بهبود اقتصادی زندگی مردم صحبت کنیم. من در برنامهها فعلا نشانهای از بهبود نمیبینم که بتوانم به اطرافیان امیدواری بدهم که شرایط اقتصادی بهبود مییابد و به نظر من فعلا نشانهای از بهبود نیست.»
نظر شما