شناسهٔ خبر: 56524254 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

استاندارد اسباب بازی‌های داخلی چه اندازه است؟

شاید خیلی ها هنوز وقتی می خواهند برای فرزندانشان اسباب بازی تهیه کنند، دستشان به جنس خارجی می رود اما واقعیت این است که کارشناسان طرح و تولید اسباب بازی معتقد به کیفیت بازار وطنی هستند و استانداردهای اسباب بازی های بومی متناسب پیوست فرهنگی خودمان را مناسب ارزیابی می کنند. این گفت وگو با یک تولیدکننده و طراح بازی های بومی را به مناسبت روز جهانی کودک بخوانید.

صاحب‌خبر -

گروه زندگی ـ زهره سعیدی: یکی از دغدغه هایی که هر پدر و مادری پس از تولد فرزند و فرزندانش دارد، تأمین نیاز به سرگرمی و تفریح آنها است ، حال چه در قالب سفر، گردش و تفریحشان و چه خرید اسباب بازی های مناسب برای آنها. هیچ پدر و مادری هم نیست که بگوید برای فرزندانش نیاز به خرید اسباب بازی  ندارد. اتفاقا نسل جدید خیلی به تقویت هوش بچه ها اهمیت می دهند و تأمین بازی های مختلف و اسباب بازی برای بچه ها تبدیل به یک اصل برایشان شده است.

اما چقدر به بازار داخل کشورمان اعتماد داریم و امروز که می خواهیم برای خرید اسباب بازی به مغازه ها و فروشگاه ها سرک بکشیم، دست روی چه نوع اسباب بازی ها و بازی های فکری می گذاریم، آیا هنوز تفکرمان این است که هر چه گرانتر بخریم، جنس بهتری است یا اینکه به بازار داخل و اجناس قیمت مناسب تر هم اعتقاد داریم؟ به مناسبت روز جهانی کودک (8 اکتبر / 16 مهر ماه) با توجه به اهمیت تأمین اسباب بازی های نیاز جامعه بومی با «شایان فروزنده دل» تولید کننده بازی های داخلی ، عضو شورای برنامه ریزی پنجمین جشنواره اسباب بازی و طراح مسابقه های بازی تبیان به گفت وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:


شایان فروزنده دل طراح و تولید کننده بازی های داخلی

*آقای فروزنده دل برای باز شدن باب سخن بفرمایید با توجه به اهمیت تهیه و تأمین اسباب بازی برای بچه ها در هر خانه ای، پدر و مادرها چه چیزهایی را باید مدنظر قرار دهند و آیا ممنوعیت کالای خارجی در بازار اثر مثبتی در تأمین کالاهای ارزنده برای خانواده ها دارد یا خیر؟

ابتدا این را عرض کنم که به نظر من ممنوع کردن ورود اسباب بازی به کشور خیلی کارگشا نیست چه اینکه این اسباب بازی های ممنوعه در گمرک می مانند و از سوی دیگر برای ورودشان مزایده می گذارند و من خیلی با این موافق نیستم چرا که همچنین باب کالای قاچاق به کشور را باز می کند.

ما هر کداممان باید قدری نگاهممان را وسیع تر کنیم مثل اینکه این اسباب بازی که قرار است برای بچه تهیه کنیم آیا آسیبی به روح و روان او وارد می کند یا خیر؟ واگر اینطور نیست آیا فقط اینکه جنبه سرگرمی  برای بچه داشته باشد، کفایت می کند؟

* مگر اینطور نیست که هر اسباب بازی یک مفهوم خاصی را به کودک ما منتقل می کند؟

به نظر من خیلی اسباب بازی ها تولید می شوند اما هدف خاصی و پیامی را دنبال نمی کنند، مثلا یک عروسک ساده شاید اصلا هیچ مفهومی جز سرگرم کردن بچه نداشته باشد و تنها جنبه سرگرمی برای او داشته باشد، پس این هنرمندی ما است که بتوانیم از این وسیله سرگرم کننده یک ابزار آموزشی برای بچه بسازیم . پس مهم است که خودمان چه آموزش هایی به بچه ها می دهیم که بدانند از وسایلشان چطور استفاده کنند؟ این خیلی نیاز به کار دارد و شورای نظارت بر ساخت اسباب بازی هم در دوره های مختلفی روی این موضوع کار کرده است.

حال مثالی برایتان بزنم یک بازی ساده مثل تیله بازی می تواند برای  هوش حرکتی بچه مناسب باشد و ما از همین تیله بازی می توانیم برای تقویت هوش فرزندمان استفاده کنیم حتما نباید اسباب بازی های آنچنانی داشته باشیم. خاطرم است مدتی پیش یک بسته  اسباب بازی آلمانی  دیدم که خیلی هم ساده بود و بازی هایی مثل پازل و منچ در آن بود که بچه ها از آن خیلی لذت می بردند، بازی کردن بچه ها با این مجموعه انواع حس ها و هوش ها را درگیر می کند.

بنابراین نباید اینطور فکر کنیم که همه اسباب بازی ها ابزار انتقال مفهوم هستند حتی در کشورهای پیشرفته هم که انواع  اسباب بازی تولید می شود، همه اسباب بازی های آنها  هم با مفهوم خاص تولید نمی شوند پس ما هم نمی توانیم از تولید کننده داخل انتظار داشته باشیم که برای هر اسباب بازی یک پیوست خاص ضمیمه کند ، اما خیلی خوب است که مشخص شود مثلا فلان اسباب بازی چه هوش ها و حس هایی را درون بچه ها فعال می کند.

در هر حال اسباب بازی ها یک ساحته نیستند، ممکن است ساحت های مختلفی از ذهن و بدن بچه را درگیر کنند، از هوش های چند گانه تا مباحث روانشناسی و حرکتی که با یک ابزار ساده می تواند درگیر شود.

ما خیلی وقت ها شاهد هستیم که انواع عروسک ها و اسباب بازی ممنوع می شود اما در مقابلش هیچ چیزی در داخل تولید نمی شود که آن بچه بتواند یک مابه ازای خوب و بومی برای آن داشته باشد و پیوست فرهنگی خوبی را درنظر بگیرد. بنابراین ما از یک طرف انتظار داریم که اسباب بازی های خوب و خوش آب و رنگ خارجی در بازار نباشد و بچه هم آنها را استفاده نکند تا روح و روانش سالم بماند اما در مقابل هم چیزی نداریم که به او عرضه کنیم، این یک تضاد بزرگ است که تا زمانی که بچه خودش به این توانایی نرسیده که بتواند آنچه خودش می خواهد را تأمین کند و خانواده او را مکلف می کنند، تنها قابل رصد شدن است پس از آن دیگر ما کنترلی بر او نخواهیم داشت.


نمونه عروسک های بومی

*مگر می توانیم انتظار داشته باشیم که هر چیزی که در خارج تولید می شود یک مابه ازای داخلی با پیوست فرهنگی داشته باشد؟

خیر نمی شود، ما چندین میلیون اسباب بازی در دنیا داریم که فقط اگر درست یادم باشد سیصد هزار اسباب بازی جدید سالانه معرفی می شود که عددش هم شاید دقیق نباشد، اما در سی سال گذشته در ایران حدود سه هزار اسباب بازی معرفی شده و نمی توانیم انتظار داشته باشیم که این چند میلیون اسباب بازی را با  پیوست فرهنگی تأمین کنیم ،اصلا چه کسی می خواهد اینها را تولید کند؟

خیلی از اسباب بازی هایی که در همه جای دنیا تولید می شود ، نیازهای کلی اش روی آن نوشته شده مثلا هر پکیج و بازی فکری چه توانایی هایی ایجاد و هوش هایی را درگیر می کند اما یک نقطه مغفول برای بچه هایی است که نیازهای خاص تری دارند مثلا بچه های بیش فعال، اوتیسم یا دارای مشکلات حرکتی و مسائل تمرکزی، شاید اینها نیاز به یک سری تولید کننده و فروشگاه هایی دارند که چنین آثاری را برایشان معرفی کند.

*البته گاهی که با خانواده هایی دارای بچه بیش فعال صحبت می‌کنیم، می‌گویند که بچه اصلا توجه ای به محتوای اسباب بازی ندارد و صرفا وقتی آن را تهیه می‌کنند، سریع آن را از حالت عادی خارج می کند مثلا بازی فکری را خراب و پاره می کند یا اسباب بازی را نابود می کند. پس این طرح چطور می تواند اثرگذار باشد؟

حرف شما درست است اما به هرحال  برای تولید چنین آثاری نیاز به یک تیم کارشناسی از روانشناس و بازی درمانگر قوی داریم تا بعد ایده هایشان را به تولیدکننده ها و شورای نظارت ساخت اسباب بازی برسانند.

مثلا برای بچه ای که عضلات دستش ضعیف است، مشکل نوشتن و حرکت دارد، نیاز به بازی هایی داریم که یک سری قطعات پلاستیکی کوچک را در یک جایی قرار دهند. مشاوران شاید بتوانند یک سری پارامترهای کلی را به خانواده ها بدهند. جالب است بگویم که موردی سراغ داشتم که در مدرسه تصور می شد بچه به خاطر ناتوانی در نوشتن املاء دچار عقب ماندگی است و مدرسه او را به استثنایی تغییر دادند اما بعد از طریق بازی هایی مثل خمیربازی مشخص شد که بچه عضلات دستش ضعیف است و هیچ مشکلی ندارد و هوش اش هم در حد متعادل است.

خیلی از خانواده ها به این مسائل توجه نمی‌کنند و متاسفانه اهل مطالعه هم نیستند مثلا من مادری دیدم که برای خرید اسباب بازی به مغازه آمده بود و فقط برایش مهم این بود که یک چیزی تهیه کند و سریع برود. هرچه  فروشنده می‌گفت این اسباب بازی مناسب بچه شما نیست، او توجه نمی‌کرد و می‌گفت: «اشکالی ندارد این بچه دو روزه این بازی را خراب می کند، پس فرقی نمی کند که چه چیزی تهیه کنم».ما حتی اسباب بازی ساختیم که معلم ها هم نمی خواستند یاد بگیرند که از آن چطور استفاده کنند و کلاس آموزشی هم برایشان گذاشتیم یعنی ما در بحث آموزش هم دچار مشکل هستیم.

به نظر من این دست پژوهش ها باید به معلمان مهد، مشاوران و روانشناسان و پرستاران کودک منتقل شود که اگر بتوانیم این بازی ها را با مفاهیم مناسب به خانواده ها منتقل کنیم ، راه درازی رفته ایم.

*برای کودکانی با نیازهای خاص همانطور که مطرح کردید، چه تدابیری می توان اندیشید؟

همان چیزهایی که گفتم تولید اسباب بازی هایی با نیازهای خاص مثلا افزایش حافظه و کنترل تمرکز و بیش فعالی یا اوتیسم چیزهایی که خانواده ها بتوانند در جایی جستجو کنند و به اسباب بازی مورد نیاز فرزندشان با رعایت سن و سال دست پیدا کنند مثلا بیست تا سی سرفصل مشخص شود، بازی درمانگرها هم در این زمینه وارد شده و مشکلات را مشخص کنند و ایده هایشان را به تولید کننده و شورای نظارت ساخت اسباب بازی برسانند و از آنها بخواهند که چنین مدل هایی را ایجاد کنند.

*در حال حاضر وضعیت بازار اسباب بازی داخلی را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا نسبت به سال های گذشته پیشرفتی به لحاظ تولید بازی و اسباب بازی های بومی داشتیم یا خیر؟

الان وضعیت به لحاظ کیفی به نظرم خوب است به جز یک سری کارهایی که زیرزمینی تولید می شوند و خارج از استاندارد هستند، بقیه تولیدات داخل استاندارد خوبی دارند و حتی قابل رقابت با بازار خارجی اند. البته از نظر حجم همانطور که گفتم با بازار جهانی فاصله داریم و این هم علل مختلفی دارد مثل اینکه تولیدات بازار خارج زیاد است و ما در آن مقیاس تولید نداریم، مثلا ما برای بچه های زیر هفت سال خیلی کم اسباب بازی داریم و این یک ضعف است.

حتی بخش عمده بازار داخلی ما بازی فکری و بعد اسباب بازی های پلاستیکی مثل ماشین، موتور و کامیون است مثلا عروسک های تزریقی نمونه دارا و سارا که قبلا تولید می شد الان خیلی نادر است و یک سری کارها هم از خارج وسایلش می رسد ودر داخل کشور جمع می شود البته اسباب بازی های الکترونیکی اصلا در داخل تولید نداریم.

به همین دلائل هم هست که من اعتقاد دارم نباید جلوی واردات اسباب بازی خارجی گرفته شود و این به ضرر خود تولید کننده داخلی است چرا که در صورت اینکه بازار اسباب بازی رونق زیاد با تنوع بگیرد، خانواده ها هم رغبت بیشتری به خرید پیدا می‌کنند مثلا اگر قرار بود قبلا بین دو تا سه هزار اسباب بازی انتخاب کنند الان ده هزار اسباب بازی دارند و بازار دیگر انحصاری هم نیست و کیفیت کارهای داخل هم بالاتر می رود ، چه اینکه تنوع هم در بازار زیاد می شود البته همه اینها می تواند با رعایت ضوابط مشخص برای پیوست فرهنگی هم صورت بگیرد.

بنابراین نمی توانیم انتظار داشته باشیم که یک خانواده در طول عمر کودکی بچه هایش تنها بازی فکری برای بچه ها تهیه کند، یک بچه تنوع بیشتری می طلبد و از نظر قیمتی هم الان حس می کنم خیلی اسباب بازی های داخل و خارج با هم فرق نداشته باشند ما حتی اسباب بازی داخلی داریم که از نمونه خارجی هم گرانتر است.

خیلی از اسباب بازی خارجی به این دلیل گران هستند که محتوا و فکری که پشتشان وجود دارد ارزشمند است، مثل کتابی که به خاطر نویسنده و محتوایش طبق قانون کپی رایت در کشورهای خارجی با قیمت بالا فروش می رود و مردم هم بدون اینکه آن را کپی کنند، اصل نسخه را تهیه می کنند. مثلا الان در تهیه اسباب بازی ها اینکه چطور بتوانند محتوای نانوتکنولوژی را به بچه ها آموزش دهند، در نظر می گیرند و حال شاید ابزار هم کاملا ساده باشد اما به خاطر پژوهشی که درباره تهیه آن شده، آن وسیله و بازی گران قیمت می‌شود.

پایان پیام/

نظر شما