گروه اقتصادی: چراغ اعتراضات کارکنان دولت در سال ۱۴۰۱ با اعتراضات کارکنان وزارتخانه تعاون کار و رفاه اجتماعی روشن شد. در اقدامی بیسابقه صبح امروز جمعی از کارکنان وزارت کار به دلیل آنچه کاهش قابل توجه حقوق، مزایای رفاهی و اضافه کاری میخواندند، در پارکینگ وزارتخانه و در محل تردد وزیر جمع شدند و شعارهایی با مضمون «پرداخت با عدالت» حقوق سر دادند.
کارکنان وزارتخانه نسبت به کاهش حقوق و دستمزد خود انتقاد داشتند و البته حضور سیدمحمدرضا حسینی معاون توسعه مدیریت و منابع هم اثری نداشت. یکی از کارکنان وزارت میگوید: در سال جدید اضافه کاری و مزایای رفاهی کارکنان قطع شده و اعتراض مداوم ما هم از اول سال نتیجهای نداشت بنابراین تصمیم گرفتیم اعتراض خود را به صورت دسته جمعی نشان دهیم. متاسفانه آقای حسینی معاون وزیر هم با همان وعدههای قبلی در جمع معترضان حاضر شد اما همکاران از وعدههای او راضی نشدند و او هم محوطه تجمع را ترک کرد و رفت.
او میگوید: پایه حقوق به نسبت قانون بودجه افزایش پیدا کرده است اما اضافهکاریهای آن را محاسبه نکردهاند و در مواردی تا نصف هم شده است. مضاف بر اینکه بودجهای در اختیار وزیر بود که میتوانست مجوز بگیرد و آن را برای کارکنان محاسبه کنند، در دورههای قبل هم همین شرایط بود و وزرا از همین اختیار استفاده میکردند و در راستای معیشت کارکنان، اضافهکاری آنها را پرداخت میکردند، اما در دوره کنونی از این اختیار هم استفاده نمیکنند بنابراین بخش عمده حقوق کارکنان کاسته شده است.
قبلا همه اعتراضشان را به وزارت کار میآوردند اما الان خود کارکنان وزارت کار به صف معترضان پیوستهاند
این کارمند وزارت کار توضیح میدهد: تا پیش از این وزارتخانه ملجای معترضان بود و هر کسی نسبت به پرداختیها و حتی بازداشت کارگران اعتراض داشت، اعتراض خود را به وزارت کار میآورد اما الان وضعیت طوری شده که خود کارکنان وزارت کار به صف معترضان پیوستهاند و این نخستین بار در تاریخ این وزارتخانه است که چنین اتفاقی رخ داده است که خود کارکنان بخواهند اعتراض کنند.
طعنه حرفهای وزیر را از مردم میخوریم
او میگوید: حتی این بحث در میان همکاران شکل گرفت که وزیری که حتی در وزارتخانهای که خودش مسئول آن است نتواند راهی برای بهبود وضعیت پیدا کند، آیا خواهد توانست وضعیت اشتغال یک کشور را مدیریت کند؟ همین الان شما واکنشهای شبکههای اجتماعی را ببینید؛ باورتان نمیشد وزارتخانهای به این مهمی به سوژه طنز مردم تبدیل شده است؛ یعنی مدیران وزارتخانه جوری مدیریت کردهاند که واکنش به اعتراضات ما هم به نوع دیگری است؛ مثلا یکی نوشته بود الان آقای عبدالملکی نفری یک میلیون باید به ما بدهد تا ما اشتغالزایی کنیم. یکی دیگر نوشته بود الان کارکنان وزارت کار باید به خود وزارت کار شکایت کنند. منظورم این است که شأن وزارتخانه تا این حد تنزل یافته که اعتراضی برای ما حکم تلاش برای بقا را دارد، با مدیریت نادرست آقایان، اینگونه تبدیل به طنز میشود؛ این در حالی است که ما داریم برای معیشتمان اعتراض میکنیم اما باید طعنه «هر یک میلیون یک شغل» را بخوریم.
مدیران وزارت کار به جای حل مشکل اقدامات نمایشی انجام میدهند
این کارمند وزارت کار ادامه میدهد: همین الان که با شما صحبت میکنم، به جای رسیدگی به وضعیت ما، در حال راهاندازی مراسمی با عنوان «پویش نکوداشت اقدامات جهادی وزیر انقلابی جوان در سنگر وزارت مردم» هستند؛ یعنی اصلا کسی دغدغه تغییر ندارد و فقط میخواهند با جوسازی نشان دهند که شرایط تغییر کرده است، در حالی که من که در وزارتخانه هستم میدانم چه خبر است و بدون اغراق به شما میگویم در هشت ماه گذشته هیچ برنامه جدی و درستی در وزارت کار برای ساماندهی اشتغال مطرح نشده است. اینها حتی نمیدانستند از چه روشهایی میتوانند حقوق بازنشستگان را پرداخت کنند. در دورههای قبل هم همین مشکلات مالی وجود داشت و پول نبود اما برنامهریزی میکردند تا هر جوری که شده پرداختها درست باشد؛ این یعنی حداقل برنامههایی وجود داشت و مثلا میگفتند بازنشستگان را به چند دهک تقسیم کنیم و با توجه به دهکها اولویتبندی میکردند. یادم میآید در یک دوره حتی پول سازمان برنامه و بودجه را در بانک رفاه نگه داشتند تا سازمان مجبور شود حقوق بازنشستگان را به هر نحوی که شده پرداخت کند، اما اینها اصلا اصول ابتدایی کار را نمیدانند، چه رسد به راههای خلاقانه و مسیرهای دشوار.
این کارمند میگوید: اعتراض ما نه در ضدیت با نظام و نه به خاطر فشار سیاسی و این حرفهاست. البته همین الان شنیدهام که دارند پروندهسازی میکنند، اما حقیقت این است که ما برای معیشتمان اعتراض کردهایم و واقعا نمیتوانیم زندگی کنیم. آرزوی ما این است که وزیر کار و رئیس جمهور بتوانند دهها برابر دولت قبل و دولت قبلتر و هر دولتی پیشرفت کنند و معیشت مردم تامین شود، اما مشکل اینجاست که با چنین رفتارهای گولزننده و برنامهها و همایشهای تبلیغی مشکل حل نمیشود. این یعنی اصلا مدیران وزارتخانه نیامدهاند که مشکل را حل کنند، بلکه در خوشبینانهترین حالت میخواهند رزومهای داشته باشند. خب این بد است که یک وزارتخانه هر روز در مجلس سیبل انتقاد باشد؛ یک روز فلان نماینده از تریبون پارلمان میگوید وزیر پستفروشی میکند؛ روز دیگر یک نماینده دیگر افشا میکند که خویشاوند نزدیک وزیر در یک پروژه دنبال رشوه بوده است؛ یک روز دیگر از صحبت نمایندگان مجلس مشخص میشود فلان مدیر با چه نسبتی منصوب شده است. ما هم که داخل وزارتخانه هستیم، اینها را به چشم میبینیم اما خب کسی توجهی نمیکند. مگر میشود یک وزارتخانه در طول چند ماه هدف اول انتقاد یک جمع گسترده از مجلس باشد. اما خب مشکل را حل نمیکنند و با بیان اینکه «اینها مشکل سیاسی دارند» صورت مسئله را حل میکنند، در حالیکه در واقعیت چنین اتفاقهایی رخ داده است.
برای بقا و دستیابی به حداقلها میجنگیم
او در توضیح ادامه اعتراضات میگوید: موضوع ما بقای و تلاش برای دستیابی به حداقلهاست. ما خواسته زیادی نداریم اما همین را هم از ما دریغ کردهاند بنابراین تصمیم گرفتهایم تا حل مشکلمان اعتراضاتمان را ادامه بدهیم شاید رئیس جمهور صدای ما را بشنود و تصمیم به تغییر در وزارتخانه بگیرد. اینها حتی به قوانین خودشان هم باور ندارند و آن را لغو میکنند. مثل ماجرای صندوق بازنشستگی.
اشاره این کارمند وزارتخانه کار به ماجرای اختلاف صندوق بازنشتگی کشوری و شورای عالی کار است. رویداد۲۴ دو روز گذشته سندی منتشر کرد که نشان میداد صندوق بازنشستگی کشوری به شرکتهای تابعه خود دستور داده قانون مصوب «شورای عالی کار» که ریاست آن بر عهده وزیر کار است، درباره افزایش دستمزدها برای کارکنان آنها اعمال نشود و در صورت اعمال آن قانون با مدیران برخورد خواهد شد! این در حالی است که هم شورای عالی کار و هم صندوق بازنشستگی کشوری، زیرمجموعه وزارتخانه کار هستند.
به گزارش بهمن ماه سال گذشته نیز جمعی از کارکنان وزارت کار در اعتراض به وضعیت حقوق و دستمزد خود صبح امروز (۳۰ بهمن) مقابل ساختمان وزارت کار تجمع کرده بودند. آنها میگفتند نیروهای وزارت کار پایینترین دستمزد را بین وزارتخانههای دیگر دریافت میکنند.آن زمان نیز مشکل کارکنان وزارتخانه حل نشد و با تعطیلات نوروز برخورد و اینک با باز شدن دوباره ادارات، کارکنان وزارتخانه در تهران نیز به صف معترضان پیوستهاند.
∎
کارکنان وزارتخانه نسبت به کاهش حقوق و دستمزد خود انتقاد داشتند و البته حضور سیدمحمدرضا حسینی معاون توسعه مدیریت و منابع هم اثری نداشت. یکی از کارکنان وزارت میگوید: در سال جدید اضافه کاری و مزایای رفاهی کارکنان قطع شده و اعتراض مداوم ما هم از اول سال نتیجهای نداشت بنابراین تصمیم گرفتیم اعتراض خود را به صورت دسته جمعی نشان دهیم. متاسفانه آقای حسینی معاون وزیر هم با همان وعدههای قبلی در جمع معترضان حاضر شد اما همکاران از وعدههای او راضی نشدند و او هم محوطه تجمع را ترک کرد و رفت.
او میگوید: پایه حقوق به نسبت قانون بودجه افزایش پیدا کرده است اما اضافهکاریهای آن را محاسبه نکردهاند و در مواردی تا نصف هم شده است. مضاف بر اینکه بودجهای در اختیار وزیر بود که میتوانست مجوز بگیرد و آن را برای کارکنان محاسبه کنند، در دورههای قبل هم همین شرایط بود و وزرا از همین اختیار استفاده میکردند و در راستای معیشت کارکنان، اضافهکاری آنها را پرداخت میکردند، اما در دوره کنونی از این اختیار هم استفاده نمیکنند بنابراین بخش عمده حقوق کارکنان کاسته شده است.
قبلا همه اعتراضشان را به وزارت کار میآوردند اما الان خود کارکنان وزارت کار به صف معترضان پیوستهاند
این کارمند وزارت کار توضیح میدهد: تا پیش از این وزارتخانه ملجای معترضان بود و هر کسی نسبت به پرداختیها و حتی بازداشت کارگران اعتراض داشت، اعتراض خود را به وزارت کار میآورد اما الان وضعیت طوری شده که خود کارکنان وزارت کار به صف معترضان پیوستهاند و این نخستین بار در تاریخ این وزارتخانه است که چنین اتفاقی رخ داده است که خود کارکنان بخواهند اعتراض کنند.
طعنه حرفهای وزیر را از مردم میخوریم
او میگوید: حتی این بحث در میان همکاران شکل گرفت که وزیری که حتی در وزارتخانهای که خودش مسئول آن است نتواند راهی برای بهبود وضعیت پیدا کند، آیا خواهد توانست وضعیت اشتغال یک کشور را مدیریت کند؟ همین الان شما واکنشهای شبکههای اجتماعی را ببینید؛ باورتان نمیشد وزارتخانهای به این مهمی به سوژه طنز مردم تبدیل شده است؛ یعنی مدیران وزارتخانه جوری مدیریت کردهاند که واکنش به اعتراضات ما هم به نوع دیگری است؛ مثلا یکی نوشته بود الان آقای عبدالملکی نفری یک میلیون باید به ما بدهد تا ما اشتغالزایی کنیم. یکی دیگر نوشته بود الان کارکنان وزارت کار باید به خود وزارت کار شکایت کنند. منظورم این است که شأن وزارتخانه تا این حد تنزل یافته که اعتراضی برای ما حکم تلاش برای بقا را دارد، با مدیریت نادرست آقایان، اینگونه تبدیل به طنز میشود؛ این در حالی است که ما داریم برای معیشتمان اعتراض میکنیم اما باید طعنه «هر یک میلیون یک شغل» را بخوریم.
مدیران وزارت کار به جای حل مشکل اقدامات نمایشی انجام میدهند
این کارمند وزارت کار ادامه میدهد: همین الان که با شما صحبت میکنم، به جای رسیدگی به وضعیت ما، در حال راهاندازی مراسمی با عنوان «پویش نکوداشت اقدامات جهادی وزیر انقلابی جوان در سنگر وزارت مردم» هستند؛ یعنی اصلا کسی دغدغه تغییر ندارد و فقط میخواهند با جوسازی نشان دهند که شرایط تغییر کرده است، در حالی که من که در وزارتخانه هستم میدانم چه خبر است و بدون اغراق به شما میگویم در هشت ماه گذشته هیچ برنامه جدی و درستی در وزارت کار برای ساماندهی اشتغال مطرح نشده است. اینها حتی نمیدانستند از چه روشهایی میتوانند حقوق بازنشستگان را پرداخت کنند. در دورههای قبل هم همین مشکلات مالی وجود داشت و پول نبود اما برنامهریزی میکردند تا هر جوری که شده پرداختها درست باشد؛ این یعنی حداقل برنامههایی وجود داشت و مثلا میگفتند بازنشستگان را به چند دهک تقسیم کنیم و با توجه به دهکها اولویتبندی میکردند. یادم میآید در یک دوره حتی پول سازمان برنامه و بودجه را در بانک رفاه نگه داشتند تا سازمان مجبور شود حقوق بازنشستگان را به هر نحوی که شده پرداخت کند، اما اینها اصلا اصول ابتدایی کار را نمیدانند، چه رسد به راههای خلاقانه و مسیرهای دشوار.
این کارمند میگوید: اعتراض ما نه در ضدیت با نظام و نه به خاطر فشار سیاسی و این حرفهاست. البته همین الان شنیدهام که دارند پروندهسازی میکنند، اما حقیقت این است که ما برای معیشتمان اعتراض کردهایم و واقعا نمیتوانیم زندگی کنیم. آرزوی ما این است که وزیر کار و رئیس جمهور بتوانند دهها برابر دولت قبل و دولت قبلتر و هر دولتی پیشرفت کنند و معیشت مردم تامین شود، اما مشکل اینجاست که با چنین رفتارهای گولزننده و برنامهها و همایشهای تبلیغی مشکل حل نمیشود. این یعنی اصلا مدیران وزارتخانه نیامدهاند که مشکل را حل کنند، بلکه در خوشبینانهترین حالت میخواهند رزومهای داشته باشند. خب این بد است که یک وزارتخانه هر روز در مجلس سیبل انتقاد باشد؛ یک روز فلان نماینده از تریبون پارلمان میگوید وزیر پستفروشی میکند؛ روز دیگر یک نماینده دیگر افشا میکند که خویشاوند نزدیک وزیر در یک پروژه دنبال رشوه بوده است؛ یک روز دیگر از صحبت نمایندگان مجلس مشخص میشود فلان مدیر با چه نسبتی منصوب شده است. ما هم که داخل وزارتخانه هستیم، اینها را به چشم میبینیم اما خب کسی توجهی نمیکند. مگر میشود یک وزارتخانه در طول چند ماه هدف اول انتقاد یک جمع گسترده از مجلس باشد. اما خب مشکل را حل نمیکنند و با بیان اینکه «اینها مشکل سیاسی دارند» صورت مسئله را حل میکنند، در حالیکه در واقعیت چنین اتفاقهایی رخ داده است.
برای بقا و دستیابی به حداقلها میجنگیم
او در توضیح ادامه اعتراضات میگوید: موضوع ما بقای و تلاش برای دستیابی به حداقلهاست. ما خواسته زیادی نداریم اما همین را هم از ما دریغ کردهاند بنابراین تصمیم گرفتهایم تا حل مشکلمان اعتراضاتمان را ادامه بدهیم شاید رئیس جمهور صدای ما را بشنود و تصمیم به تغییر در وزارتخانه بگیرد. اینها حتی به قوانین خودشان هم باور ندارند و آن را لغو میکنند. مثل ماجرای صندوق بازنشستگی.
اشاره این کارمند وزارتخانه کار به ماجرای اختلاف صندوق بازنشتگی کشوری و شورای عالی کار است. رویداد۲۴ دو روز گذشته سندی منتشر کرد که نشان میداد صندوق بازنشستگی کشوری به شرکتهای تابعه خود دستور داده قانون مصوب «شورای عالی کار» که ریاست آن بر عهده وزیر کار است، درباره افزایش دستمزدها برای کارکنان آنها اعمال نشود و در صورت اعمال آن قانون با مدیران برخورد خواهد شد! این در حالی است که هم شورای عالی کار و هم صندوق بازنشستگی کشوری، زیرمجموعه وزارتخانه کار هستند.
به گزارش بهمن ماه سال گذشته نیز جمعی از کارکنان وزارت کار در اعتراض به وضعیت حقوق و دستمزد خود صبح امروز (۳۰ بهمن) مقابل ساختمان وزارت کار تجمع کرده بودند. آنها میگفتند نیروهای وزارت کار پایینترین دستمزد را بین وزارتخانههای دیگر دریافت میکنند.آن زمان نیز مشکل کارکنان وزارتخانه حل نشد و با تعطیلات نوروز برخورد و اینک با باز شدن دوباره ادارات، کارکنان وزارتخانه در تهران نیز به صف معترضان پیوستهاند.
نظر شما