شناسهٔ خبر: 53593257 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

مدیرمسئول «آفتاب‌یزد»: انحصارطلبی عامل از بین رفتن سرمایه اجتماعی اصلاحات بود

همین افراد بودند که باعث شدند اصلاحات با انحصارطلبی‌های بیجا سرمایه‌های اجتماعی خود یعنی مردم را از دست بدهد. مردم شاید اعتراض داشته باشند اما نه مخالف نظام و نه مخالف رئیس‌جمهور هستند.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، بعد از حضور برخی چهره‌های اصلاح‌طلب در میهمانی افطاری رئیس‌جمهور، طیف‌های رادیکال اصلاح‌طلبان هجمه حداکثری خود علیه این چهره‌ها را آغاز کرده‌اند. توقع اینکه اصلاح‌طلبان باید در قهر سیاسی کامل با ارکان حاکمیت قرار بگیرند چنین هجمه‌هایی را توجیه می‌کند. این قهر و شکاف سیاسی اما اصلاح‌طلبان را با چند ابهام مواجه کرده است. نسبت این هجمه‌ها با شعار اصلاح و نیز حد قهر سیاسی که اصلاح‌طلبان رادیکال را در بن‌بست سیاسی قرار داده، ابهاماتی است که در گفت‌وگو با منصور مظفری، مدیرمسئول روزنامه «آفتاب‌یزد» مورد بررسی قرار گرفته است.

مشروح گفت‌وگوی روزنامه فرهیختگان با مظفری را در ادامه می‌خوانید.

دلیل هجمه‌ای که به اصلاح‌طلبان حاضر در جلسه با رئیس‌جمهور وارد می‌شود، چیست؟

مشی رئیسی چه در قوه قضائیه و چه در دولت تعامل با رسانه‌ها و فراجناحی عمل کردن بوده است. رئیسی زمانی که در راس قوه مجریه قرار گرفت، اعلام کرد که رئیس‌جمهور همه مردم ایران است.  ملاک عمل‌ او نیز تابه‌حال خط‌کشی‌های جناحی نبوده است. در زمان انتخابات شور انتخاباتی هست. هر جناح و گروهی نیز برای فرد موردنظر خود تلاش می‌کند. زمانی که انتخابات تمام شد باید تمکین کنیم و رئیس‌جمهور نیز رئیس‌جمهور همه مردم کشور است.

در زمان انتخابات اصلاح‌طلب‌ها با توجه به کاندیداهای موجود بسیاری‌شان مشی رئیسی را پذیرفتند و در جبهه ایشان هم کار کردند. اصلاح‌طلب‌ها نیز چنان‌که با کاندیداها دیدار داشتند با رئیسی نیز دیدار کردند. چندماه بعد از اینکه کابینه مستقر شد یک دیدار دوستانه نیز رئیسی با مدیران‌مسئول روزنامه‌های اصلاح‌طلب داشتند. ما دیدگاه‌هایمان را گفتیم، ایشان هم شنیدند و دستور پیگیری دادند. تا اینکه در مراسم افطاری امسال رئیس‌جمهور هم از اصولگرایان و هم از اصلاح‌طلب‌ها دعوت کردند.

با توجه به اینکه رئیس‌جمهور خود را رئیس‌جمهور همه مردم می‌داند طبیعتا هر فرد اصلاح‌طلب و اصولگرا رئیس‌جمهور کشور را از نظر قانونی باید بپذیرد. ما نمی‌توانیم بگوییم که چون من اصلاح‌طلب  هستم رئیس‌جمهور را قبول ندارم. این‌که افراد اصلاح‌طلبی دعوت رئیس‌جمهور را بپذیرند و رئیس‌جمهور به‌صورت غیرمستقیم با نمایندگان مردم صحبت کند، امر پسندیده‌ای است.  عده‌ای که نه اصول اصلاح‌طلبی را قبول دارند و نه اصولگرایی را صرفا برای اینکه عناد سیاسی خودشان را به دولت نشان دهند، افراد حضوریافته در جلسه با آقای رئیسی را سرزنش می‌کنند.  افرادی که خود را متعلق به اصلاح‌طلبی می‌دانند و دم از مردم می‌زنند چرا حالا اصلاح‌طلبانی را که برای زدن حرف مردم در جلسه با رئیس‌جمهور حاضر بودند مورد هجمه قرار می‌دهند. این در مشی کدام جناح قابل تعریف است؟

این قهر ۱۰۰درصدی و هجمه‌ها آیا در راستای روند اصلاح ساختارها می‌تواند اثر مثبتی داشته باشد؟

بنده به‌عنوان مدیرمسئول یک روزنامه اصلاح‌طلب این افراد را اصلاح‌طلب نمی‌دانم. اصلاح‌طلب فردی است که در مسیر اهداف نظام حرکت کرده ولی مشی حرکت خود را متمایز با اصولگرایان قرار دهد.  می‌توانم بگویم افرادی که با نظام مخالفت حداکثری می‌کنند قلم به مزدهایی هستند که در دولت قبل صرفا با چند رشته‌توئیت پول‌های میلیاردی گرفته‌اند و حالا برای خوشایند بالادستی‌های خود هجمه به دولت وارد می‌کنند.  همین افراد هستند که ضربه به اصلاحات زدند و موجب شکست‌های این جناح از مردم شدند. همین افراد بودند که باعث شدند اصلاحات با انحصارطلبی‌های بیجا سرمایه‌های اجتماعی خود یعنی مردم را از دست بدهد. مردم شاید اعتراض داشته باشند اما نه مخالف نظام و نه مخالف رئیس‌جمهور هستند.

آیا ردصلاحیت‌های شورای نگهبان دلیل کافی برای انفعال سیاسی است؟ آیا این انفعال طیف رادیکال اصلاح‌طلبان را به بن‌بست سیاسی نمی‌کشاند؟

شورای نگهبان طبق اصولی دارد عمل می‌کند. در انتخابات اخیر اگر عارف ثبت‌نام می‌کرد به‌عنوان یک فردی که معاون‌اول دولت اصلاح بوده، تایید صلاحیت می‌شد. مهرعلیزاده که معاون دولت اصلاحات بود و همتی که رئیس بانک مرکزی دولت روحانی بود در همین شورای نگهبان صلاحیت‌شان تایید شد. همتی عضو حزب کارگزاران بود. این حزب نیز به‌عنوان بزرگ‌ترین حزب اصلاح‌طلب با تمام توان به کمک همتی آمد. این مردم بودند که تصمیم گرفتند و نه شورای نگهبان. شورای نگهبان از همه گروه‌ها برای حضور در انتخابات احراز صلاحیت‌هایی را انجام داد.

مردم باید تصمیم می‌گرفتند. مردم یک‌بار تصمیم گرفتند خاتمی رئیس‌جمهور شود و یک دوره نیز تصمیم گرفتند احمدی‌نژاد انتخاب شود. مردم بودند که این فرصت را به روحانی و رئیسی نیز دادند.

شورای نگهبان اگر می‌خواست انتخابات مهندسی شود می‌توانست با توجه به اشتباهات زیاد روحانی او را در دور دوم احراز صلاحیت نکند. ولی احراز صلاحیت شد و مردم نیز رای دادند. کسی هم اعتراض نکرد. درحال‌حاضر افرادی هستند که دارند به اصلاحات ضربه می‌زنند و به جای آسیب‌شناسی می‌خواهند مبارزه کنند. تمام اینها قلم‌به‌مزدهایی هستند که رضایت بالادستی‌های خود را هدف قرار داده‌اند.

با توجه به این کنش رادیکال چه آینده سیاسی‌ای را برای طیف رادیکال اصلاح‌طلبان پیش‌بینی می‌کنید؟

این افراد نه در گذشته دوره اوجی داشتند و نه الان اصلا وجود دارند که ما بخواهیم درمورد آینده سیاسی‌ آنها بحث کنیم. این افراد اقلیت بسیار کوچکی هستند که خودشان را به اصلاح‌طلبان چسبانده‌اند. اصلاح‌طلب فقط این افراد نیستند. بخش‌های بسیاری از مردم اصلاح‌طلب هستند. اینها خودشان را به اصلاحات چسبانده و به‌‌صورت موقت پرچم آن را دست گرفته‌اند اما مردم این افراد را به‌عنوان گروه‌های اصلاح‌طلب قبول ندارند که ما بخواهیم درمورد آینده سیاسی آنها صحبت ‌کنیم.

مردم اگر می‌خواستند در دوره قبل به اینها رای می‌دادند. قطعا این افراد از منظر مردم وجود خارجی ندارند که حالا ما بخواهیم آینده سیاسی و حضور آنها را تحلیل کنیم.

نظر شما