شناسهٔ خبر: 52567610 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

تقویت نهضت نخبگی(۱۲)؛

راهی که نخبگان برای اقدامات بنیادی و انقلابی باید بپیمایند/ تلاش برای ارتقای دانش و مهارت اجرایی نوابغ

نخبگان باید با تصمیم‌گیری صحیح و مشارکت به‌عنوان بازیگران فعال جامعه، نقش اجتماعی خود را ایفا و از طرفی نیز با استفاده از نفوذ خود الگوسازی، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کنند.

صاحب‌خبر -

گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، لاله قلی‌پور- جوامع درحال‌توسعه بیش‌ازپیش نیازمند شناخت و اخذ تصمیمات صحیح هستند، زیرا دگرگونی سنتی به مدرن در این جوامع بیشتر است و سرنوشت آینده آن‌ها را بر اساس ویژگی‌ها، تصمیمات و وضعیت موجودشان رقم می‌زند.

نخبگان در نقاط جغرافیایی ایران که به مرکز دسترس کمتری دارند با هر گرایش فکری، تابع شرایط محیط هستند. نویسنده در ادامه بیان می‌کند، این قشر با احاطه بر حیطه تخصصی خود می‌توانند در کنار دیگر عوامل، راهکارهای تأثیرگذار را در تدوین سیاست‌های عمومی جامعه (تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری، سیاست‌گذاری و مرحله عملیاتی) ارائه دهند تا تحقق یابند.

بر این اساس مهم‌ترین فرآیند در هر سیستم عمومی جامعه اعم از حکومت‌داری، سیستم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و تصمیم‌گیری است. در نتیجه تصمیمات «من ِنخبه» با منطق تصمیم‌گیری، عقلانیت و انتخاب در راستای تحقق اهداف در جامعه ارتباط دوسویه دارد.

علیرضا گلشنی، استادیار و عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی در مقاله «آسیب‌شناسی منطقه ای-جغرافیایی نقش نخبگان ایرانی در تصمیم‌سازی از دیدگاه سیاست‌گذاری عمومی» این پرسش اصلی را طرح می‌کند که چگونه با آسیب‌شناسی منطقه‌ای-جغرافیایی نقش نخبگان ایرانی در تصمیم سازی از دیدگاه سیاست‌گذاری عمومی، این توانایی ایجاد می‌شود که راهکارهای اصلاحی ارائه و تحقق یابد؟

کشورهای بزرگ صنعتی از دانش نخبگان ایرانی استفاده می‌کنند

نویسنده در مقدمه با اشاره به اینکه امروزه دانشگاه‌های کشور گرچه همواره با سرزنش‌های فراوانی روبه‌رو بوده‌اند اما نخبگان و فرهیختگان و دانشمندانی را تربیت کرده‌اند که کشورهای بزرگ صنعتی آن‌ها را قبول دارند و از دانش آن‌ها استفاده می‌کنند، می‌گوید، «در این خصوص وضعیت ما به لحاظ نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی، بهتر از بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه و حتی برخی کشورهای توسعه‌یافته است.»

به گفته وی، مشکل نبود تعریف ساختار و روابط مرکز و حاشیه جغرافیایی است و نخبگان در مناطق جغرافیایی کشور پراکنده‌اند. این پژوهشگر ادامه می‌دهد، «در اغلب مناطق کشور تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌های کلیدی توسط نخبگان دانشگاهی و مدیریتی انجام نمی‌گیرد و توسط اشخاصی اتخاذ می‌شود که هیچ شناختی از مناطق جغرافیایی گوناگون کشور ندارند.» و از نظر نویسنده نتیجه آن می‌شود که، «ساختار تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کشور در مناطق جغرافیایی خصوصاً در نواحی‌ای که مشکلات قومی دارند، سیاسی شده و نوعی سرخوردگی و بی‌انگیزگی و نارضایتی را در میان نخبگان و فرهیختگان ایجاد کرده است.»

نبود مرجعیت کلان در امور نخبگان مدیریت امور عمومی را دچار چالش می‌کند

«سیاست‌گذاری عمومی موضوعی مرتبط با تدوین مسئله، شناخت مسئله، راه‌حل، تصمیم‌گیری، تصمیم‌سازی، اجرا، عملیات، بازخورد، ارزیابی و غیره است.» لذا به عقیده گلشنی، «اتخاذ سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌های نادرست و بدون آسیب‌شناسی نیز به همین صورت در سیستم جامعه سبب به وجود آمدن غیرقابل جبرانی می‌شود. همچنین این نکته ممکن است ناشی از تصمیمات غیر کارشناسانه فردی باشد که بی‌توجه به مشاوره‌های نخبگان است و یا اینکه نخبه‌ای نقش دارد که از روی توهم و غرور تصمیم می‌گیرد.»

نقش نخبگان در حل مسائل کشور

موضوع نخبگان ازجمله مسائلی است که همواره ذهن اندیشمندان علوم سیاسی و اجتماعی را به خود مشغول کرده و نظریه‌های متفاوتی در خصوص نقش و جایگاه آنان مطرح‌شده است. نویسنده مقاله به ارائه نظریاتی از برخی از اندیشمندان می‌پردازد و عنوان می‌کند، «به تعبیر یکی از جامعه‌شناسان ایتالیایی، نخبگان به دلیل خصوصیات ممتاز صاحب قدرت و یا شخصیت می‌شوند، همواره نخبگان از مؤثرترین افراد در زمینهٔ تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها بوده‌اند که با ایده‌ها، احساسات و هیجان‌هایی که به وجود می‌آورند در شکل‌گیری کنش‌های جامعه یا حتی تغییر اجتماعی مهم هستند.»

بیشتر بخوانید:

این استاد دانشگاه با بیان اینکه اهمیت نخبگان با توجه به نقش این افراد در تصمیم‌گیری و الگوسازی در جامعه موردسنجش و ارزیابی قرار می‌گیرد، می‌افزاید، «نخبگان مظهر و رمز شیوه تفکر و وجود علم و عمل در بستر اجتماع از سطح بالا تا پایین هستند که نسبت به گروه‌های مختلف و یا حتی کل جامعه باید دارای قدرت بیشتر و جاذبه باشند.»

درواقع نخبگان باید به نحوی نقش خود را در جامعه اجرایی کنند که زندگی آنان به‌عنوان یک نمونه و الگو موردتوجه قرار گیرد، به اعتقاد وی، « این نمونه بودن باید به‌نحوی‌ باشد که چند گزینه الگوسازی، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در آن‌ها نمایان باشد تا تبدیل به نیروی پیشرو، محرک و پویایی جامعه شوند و با تصمیم‌گیری صحیح و مشارکت به‌عنوان بازیگران فعال، نقش اجتماعی خود را ایفا و از طرفی با استفاده از نفوذ خود الگوسازی، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کند.»

نخبگان در شکل‌گیری کنش‌های جامعه یا حتی تغییر اجتماعی مهم هستند

اما در خصوص نخبگان و نقش آنان، دیدگاه نظریه‌پردازان نویسنده مقاله، ۶ رویکرد را بیان می‌کند که عبارت‌اند از «نخست؛ فرد برگزیده، فیلسوف است که وظیفه‌اش تهیه شرایط دستیابی به کمال و سعادت است، در رویکرد دوم، نخبه فرد یا گروهی است که برگزیدگی‌های بسیاری دارد و مسئول فرضیه‌سازی برای جابه‌جایی قدرت است.»

وی می افزاید، «رویکرد سوم این است که نخبه‌ها همان نیروی انقلابی هستند که شرایط را برای انقلاب در حوزه کار و تولید آماده می‌کنند، در رویکرد چهارم نیز نخبه، نیروی متخصص و سازمان‌یافته‌ای است که به دنبال ایجاد نظام بوروکراتیک (یک سیستم عقلانی و قانونمند) در جامعه است، رویکرد پنجم این است که، نخبه اهل فرهنگ و اندیشه است و وظیفه‌اش تولید اندیشه است و درنهایت رویکرد شِشُم که سنت اسلامی و ایرانی است. در این رویکرد، نخبه همان نیروی آگاه و مسئولی است که به دنبال نقد، اقدام و ساماندهی برای اقدامات بنیادی و انقلابی است.»

ضرورت کسب بیشترین خروجی در طول عمر مفید فعالیت نخبگان

گلشنی در نتیجه‌گیری مقاله با اشاره به اینکه در جهان امروز یکی از نشانه‌های برتری‌ در رقابت‌ها و یکی از سنگین‌ترین هزینه‌هایی که یک کشور می‌تواند بدهد، این است که نخبگان باتجربه به هر دلیل محیط آن کشور را ترک کنند و یا در سطح داخلی از منطقه خود خارج‌شده و در مناطق دیگر کشور ساکن شوند و آموخته‌ها و تجربیات خود را به محیطی دیگر ببرند؛ می‌نویسد، «صرف اینکه بتوانیم از یکی از نخبگان در طول یک سال، بیشترین خروجی را بگیریم، چندان ارزشمند نیست.»

بنابراین به اعتقاد نویسنده، افزودن واژه بلندمدت، به معنای تغییر نگرش از فضای مکانیکی به فضای انسانی است؛ وی اضافه می‌کند، «امروز هنر این است که بتوانیم در طول عمر مفید فعالیتی نخبگان، بیشترین خروجی را کسب کنیم و از همه ابزارهای ممکن استفاده کنیم که ماندگاری و رضایت نخبگان ِمفید در کشور افزایش داده و از حداکثر پتانسیل آن بهره برد.»

زندگی نخبگان به‌عنوان یک الگو و نمونه موردتوجه قرار گیرد

به عقیده این استاد دانشگاه، «هرچه فاصله جهان‌های نخبگان بیشتر باشد به‌گونه‌ای که ناتوان از برقراری ارتباط اندیشه‌ای و فکری باشند، امکان تعامل آنان کاهش‌یافته و در نتیجه، پایه‌های هنجاری سیاست‌گذاری عمومی شکل نمی‌گیرد.»

نویسنده در پایان مقاله راهکارهای تحقق نخبه‌پروری در ایران وظایف و راهکارهای کلیدی در حوزه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری منابع استعداد نخبگان در حوزه منطقه‌ای را این‌گونه ارائه می‌دهد؛ «کمک به استفاده بهینه از منابع استعداد نخبگان؛ مدیریت تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری فرایند جذب نخبگان در سطوح منطقه‌ای و محلی؛ آموزش و تلاش برای ارتقای دانش و مهارت اجرایی نخبگان در حوزه محلی؛ حفظ و تقویت انگیزه نخبگان در حوزه منطقه‌ای و محلی و در نهایت، بهبود کیفیت زندگی نخبگان در حوزه منطقه‌ای و محلی؛ ازجمله این راهکارها هستند.»

انتهای پیام/۴۱۶۷/