شناسهٔ خبر: 52174100 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه سیاست‌روز | لینک خبر

از متن به حاشیه بردن سفر به روسیه

نکته اول اینکه باید پذیرفت رسانه‌های داخلی بی‌طرف و مستقل ما همچنان نمی‌توانند با رسانه‌های خارجی و...

صاحب‌خبر -
نکته اول اینکه باید پذیرفت رسانه‌های داخلی بی‌طرف و مستقل ما همچنان نمی‌توانند با رسانه‌های خارجی و رسانه‌های داخلی منفعت‌طلب رقابت کنند که اگر می‌توانستند حاشیه‌های ساختگی این سفر، به اصل مطلب و اهمیت آن در بازه زمانی کنونی سایه نمی‌انداخت. اصولاً نتایج چنین سفرهایی در هفته‌ها و ماه‌های بعدی نمایان می‌شود. در روزهای بعد از سفر معمولاً مقامات به کلی‌گویی بسنده می‌کنند اما اصل مطلب، سیگنالهایی است که به کشورهای دیگر مخابره می‌شود. در سفر دو روزه آقای رئیسی درباره موضوعاتی همچون برجام، افغانستان، همکاری‌های دوجانبه، تحریم‌ها، مبادلات تجاری، قرارداد ۲۰ ساله و ... صحبت شد. اما این ملاقات در چه زمانی رخ داد؟ زمانی که ایران همچنان درگیر مسئله برجام است و دولتی که روی کار آمده، سیاست نگاه به شرق را هم در دستور کار خود قرار داده است و از طرف دیگر تنش‌های جدی بین روسیه و غرب بر سر اوکراین شکل گرفته که هر روز بر وخامت اوضاع می افزاید.
در خود روسیه، طی دهه اخیر ایدئولوژی اوراسیاگرایی تفکر غالب سیاست خارجه بوده است. یعنی این کشور نسبت به قدرت‌طلبی‌های ایالات متحده سیاستی تهاجمی داشته و از طرف دیگر نگاه مثبتی به ایران به ویژه در حوزه همکاری‌های منطقه‌ای دارد. در نتیجه همگرایی روسیه و ایران، برای غرب به خصوص ایالات متحده که از سال ۱۹۹۵ سیاست خود را بر پایه جداسازی و تفرقه‌افکنی بین دو کشور قرار داده و البته متحدان منطقه‌ای این کشور- بزرگ‌ترین خطر محسوب می‌شود. بدون در نظر گرفتن نظر شخصی بنده و موج منفی ایجاد شده در داخل که قابل درک است. اجازه دهید از دید کشورهای دیگر و خود روس‌ها به تصویر نماز خواندن سیدابراهیم رئیسی در کاخ کرملین نگاه کنیم؛ یکی از خبرگزاری‌های روسیه در این زمینه نوشته است: «رئیس جمهور ایران در سالن کاترینِ کرملین بدون کفش روی فرشی خاص ایستاده و دستانش را به شکل خاصی بالا آورده است.»
اگر نماز سردار سلیمانی را فاکتور بگیریم که هنوز تصویری از آن منتشر نشده است، چنین اتفاقی در روسیه و کاخ کرملین بی‌سابقه است. اما در جریان انتشار این تصویر چه سیگنال هایی برای چه کسانی مخابره شد؟ سیگنال اول به غرب و مشخصات ایالات متحده ارسال شد، مخاطب سیگنال دوم متحدان منطقه‌ای آمریکا مشخصا ترکیه و عربستان سعودی بودند و سیگنال سوم هم به مخالفانِ طرفدار روابط راهبردی با ایران و مشخصات آتلانتیست‌ها مخابره شد.
از اواخر فروپاشی شوروی تاکنون ایالات متحده از حربه صدور ایدئولوژی شیعه توسط ایران برای ترساندن کرملین استفاده کرده است. این حربه آنقدر موفق عمل کرده که غربگرایان روسیه، تاثیر پذیرفتن مسلمانان روسیه از تفکرات شیعه را از جمله خطرات نزدیکی به جمهوری اسلامی ایران می‌دانند. واشنگتن به موازات این حربه بر روی جدایی‌طلبان و مسلمانان افراط‌گرای روسیه نیز سرمایه‌گذاری‌های بلندمدتی با کمک عربستان سعودی و ترکیه انجام داده است. در بازه زمانی خاصی، عربستان سعودی سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون دلار به گروه‌های چچنی کمک کرده است. ترکیه نیز از راه اتحادیه قفقاز کمک‌های قابل توجهی را در اختیار جدایی‌طلبان چچن قرار داده و البته اقدامات دیگری همچون تامین نیرو، سرمایه‌گذاری‌های فرهنگی، مذهبی و رسانه‌ای نیز انجام داده است. به دلیل همین جهت دادن‌ها و حمایت‌های بلندمدت بود که در بحران سوریه برخی از فرماندهان داعش را چچنی‌ها تشکیل می دادند تا اینکه روسیه مجبور شد فکری به حال اشاعه تفکرات وهابی و سلفی کند.
با این وجود کرملین تمام تلاش خود را خواهد کرد تا در دوگانه شیعه و سنی و هزینه‌سازی‌های آن گرفتار نشود، چون به هر حال به دو کشور یاد شده نیازمند بوده و خواهد بود. اما در مجموع روس‌ها اکنون به این نکته واقف هستند که اسلام شیعی از عقلانیت و تعادلی برخوردار است که حتی خودش در خط مقدم مبارزه با گروه‌های افراط‌گرا و تروریستی منطقه قرار دارد. اصولا نگاه مردم ما به روسیه به دو دسته تقسیم می‌شود یا از روسیه به واسطه حافظه تاریخی که داریم و تاثیر رسانه‌ها خوشمان نمی‌آید و برای اثبات این عقیده به هر دلیلی متوسل می‌شویم و به هر بهانه درباره آن قلم می‌زنیم و یا اینکه شیفته روسیه هستیم و این کشور را دوست و متحد دائمی خود قلمداد می‌کنیم. در این میان جای خالی یک نگاه واقع‌بینانه به روسیه به عنوان کشوری که چه خوشمان بیاید و چه بدمان بیاید، از قدرت‌های بزرگ جهان محسوب می‌شود و ظرفیت‌های بالایی برای همکاری دارد، خالی است. صد البته در کنار این نوع نگاه باید حواس‌مان به زرنگ‌بازی‌های روس‌ها هم باشد چرا که طبیعتاً اولویت ما هم منافع ملی خودمان است، چه آنها خوششان بیاید، چه بدشان بیاید.

نویسنده: زهرا قیاسی- دانشجوی دکتری تاریخ روابط بین‌الملل

نظر شما