شناسهٔ خبر: 5132494 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: صدا و سیما | لینک خبر

فارن پالسي: بايد از وابستگي امنيتي اعراب به آمريکا کاسته شود

صاحب‌خبر - تهران / خبرگزاری صدا و سیما / سیاسی 1394/02/23
فارن پالسی نوشت : نشست سران که این هفته در کمپ دیوید آمریکا برگزار می شود فرصتی برای واشنگتن است تا این پیام دشوار را برای کشورهای حاشیه خلیج فارس ارسال کند که ما دوستانی هستیم که منافعی داریم ولی معشوقه هایی برای بلند مدت نیستیم.
این تصویر که جرج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا را در سال 2005 نشان می دهد که دست عبدالله پادشاه سالخورده عربستان را درمزرعه خود در تگزاس گرفته است ، به موضوعی نمادین در روابط آمریکا و عربستان تبدیل شده است. آمریکا بیش از 40 سال، دست در دست عربستان سعودی از میان بدترین بحرانهای خاورمیانه راه رفته است.
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا چهاردهم مه نشستی ویژه با عربستان سعودی و شرکای خود در شورای همکاری خلیج فارس برگزار می کند تا فاز جدیدی از ارتباط با این طرفها آغاز شود. اما، برای اولین بار، به نظر می رسد افراد به میزان کمتری دست یکدیگر را می گیرند و صحبت های سختگیرانه تری وجود خواهد داشت. آمریکا از این نشست برای شنیدن نگرانی های شورای همکاری خلیج فارس در مورد ایران استفاده می کند، اما به احتمال زیاد اوباما رک و پوست کنده به پادشاهی های عرب توضیح خواهد داد دیگر پیمان دفاعی آمریکا - شورای همکاری خلیج فارس یا تضمین های امنیتی از طرف آمریکا وجود نخواهد داشت. اگر رئیس جمهور آمریکا به هر کسی که در این نشست حضور دارد ، پیامهایی درست بدهد ، روابط آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس پتانسیل برای
سازنده تر شدن از همیشه را داراست.
سعودی ها به وضوح در مورد این رویکرد عصبانی هستند.آنها روز یکشنبه اعلام کردند سلمان پادشاه جدید عربستان سعودی که ماه ژانویه به قدرت رسید، در ریاض باقی می ماند و ولیعهد را به جای خود به کمپ دیوید می فرستد.(در پایان، تنها دو نفر از روسای کشور شورای همکاری خلیج فارس - کویت و قطر - در نشست کمپ دیوید حضور خواهند داشت.) چنین گستاخی یک تاکتیک مذاکراتی رایج است . این شیوه اقدام اغلب موجب تولید امواج مورد نظر در رسانه های آمریکایی در این مورد می شود که نفوذ آمریکا در منطقه رو به کاهش و ارتباط عربستان سعودی و آمریکا با مشکل روبرو شده است.
رئیس جمهور اوباما به طور ضمنی هدف از این نشست را تخفیف دادن نگرانی این کشورها در مورد معامله هسته ای ایران اعلام کرده است. اطمینان خاطر دادن به شرکاء در چنین شرایطی ، واکنشی طبیعی و نرمال است. این قطعا پاسخ سنتی آمریکا برای آرام کردن متحدان عصبانی و وحشت زده است. فشارهایی در درون دولت آمریکا برای آماده کردن
اقدامات « قابل اجراء » در این نشست وجود دارد که ممکن است به عربستان سعودی و شرکای شورای همکاری خلیج فارس این احساس را بدهد که آمریکا دوستدار آنهاست.
اما همانطور که تصمیم رهبران شورای همکاری خلیج فارس برای حضور نیافتن در نشست نشان می دهد، مسائل چندانی بر روی میز برای اطمینان خاطر دادن به آنها وجود ندارد و این خوب است. به سه دلیل اساسی این امر اشتباه است که دادن اطمینان خاطر مهم ترین موضوع در این نشست باشد.
اول، عربستان سعودی و شرکای شورای همکاری خلیج فارس بر اساس معاهده رسمی شریک آمریکا نیستند و علاوه بر این، آنها اغلب به عنوان دوستان عمل نمی کنند.
آمریکا یک دموکراسی چند قومی و فرامذهبی متعهد به حقوق بشر جهانی است. عربستان سعودی یک حکومت سلطنتی استبدادی و متعهد به حفظ یک جامعه مبتنی بر سرکوب خشن سیاسی، عدم تحمل مذهبی و تفسیر بنیادگرایانه از اسلام در تضاد با حقوق بشر شناخته شده است. برخی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در واقع اغلب منبع ایدئولوژی و پولی هستند که از تروریسم اسلامی در سراسر جهان پشتیبانی می کند. منافع شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا به طور فزاینده ای بر سر مسائلی مانند ایران، سوریه، نیاز به اصلاحات داخلی در کشورهای حاشیه خلیج فارس و چگونگی مقابله با تهدید های منطقه ای ناشی از اسلام سیاسی در نوسان است. ایالات متحده، عربستان سعودی، شورای همکاری خلیج فارس و شرکای آن می توانند به شکل انتخابی همکاری کنند اما ارتباط آنها با ایالات متحده لزوما به صورت معاملاتی باقی خواهد ماند.
دوم، تعهد امریکا به امنیت عربستان و شورای همکاری خلیج فارس به صورت مطلق نیست و نباید هم به این شکل باشد.
ایالات متحده و کشورهای خلیج فارس عرب از اواسط دهه هزار و نهصد و هفتاد در انواع مسائل امنیتی متحد یکدیگر بوده اند اما این وضع بر اساس یک تفاهم بوده است :« ایالات متحده از شما در مقابل تهدیدات خارجی برای امنیت شما محافظت می کند و شما از اهداف و منافع امریکا در منطقه حمایت و به ایجاد ثبات بازار جهانی انرژی کمک می کنید.»
در طول زمان، این معامله موجب شد کشورهای عربی مسئولیت های امنیتی منطقه ای خود را به دوش آمریکا بیندازند و پس از آن به سرزنش امریکا وقتی که اشتباهی روی می داد بپردازند. صرف نظر از لفاظی هر دو طرف، کشورهای عرب سود بهتری از این توافق می برند. کشورهای عرب بیشتر از آمریکا به این توافق نیاز دارند.این امر به ویژه اکنون بیشتر صدق می کند که بازار جهانی انرژی متنوع تر و کمتر در معرض
افزایش های شدید قیمتی است. با این حال تناقضی که وجود دارد این است که در حالی که وابستگی کشورهای حاشیه خلیج فارس در خصوص تضمین امنیت به آمریکا و تغییرات در بازارهای انرژی باید اهرم فشار واشنگتن را افزایش دهد، مقامات آمریکایی اغلب خود را متقاعد می کنند که نیاز دارند بیش از شرکای خلیج فارس ، سیاست های واشنگتن را تغییر دهند.
اگر بخواهیم سخنان بیل کلینتون رئیس جمهور سابق آمریکا را بازنویسی کنیم ، گاهی ما باید به خود یادآوری کنیم در این رابطه چه کسی ابرقدرت است.
سوم، اطمینان خاطرهای بی پایان واشنگتن در طول سال ها ، وابستگی های ناسالمی به ایالات متحده ایجاد کرده است به جای اینکه کشورهای حوزه خلیج فارس تشویق به مستقل تر و تواناتر شوند و در مورد تامین امنیت خود در برابر تهاجم خارجی روی پای خود بایستند. طبیعت از خلاء نفرت دارد و دولت ایالات متحده نیز همینطور است. ضعف جمعی کشورهای شورای همکاری کسری امنیت در منطقه ایجاد کرده است. اکنون مدتی طولانی از این زمان گذشته است که کشورهای عرب بیشتر از آنکه مصرف کننده امنیت باشند ، ایجاد کننده آن باشند.
همانطور که اوباما اشاره کرده است :« بزرگترین تهدیدی که ( کشورهای عربی سنی ) ممکن است با آن روبرو باشند از طرف ایرانی مهاجم نیست. این نارضایتی از داخل کشورهای آنهاست.» اطمینان خاطر آمریکا در مورد محافظت از این کشورها در برابر حملات خارجی موجب انحراف از مشکلات داخلی آنها شده است که عبارتند از : جمعیت رو به رشد جوانان ناراضی، سطح بالای بیکاری مزمن و سوابق ضعیف حقوق بشر.
آمریکا باید برای ایجاد اصلاحات داخلی در این کشورها فشار بیاورد.در حالی که کشورهای شورای همکاری خلیج مستقل تر می شوند، ایالات متحده همیشه از راه حلهای آنها برای مقابله با مسائل مربوط به امنیت منطقه ای مانند جنگ داخلی جاری در یمن و یا هر بحرانی که ممکن است بوجود بیاید رضایت ندارد. برخی اوقات ، مقامات آمریکایی نیاز دارند به دنبال مصالحه هایی دشوار باشند.
اما در بسیاری از موارد پرداختن خود کشورهای حاشیه خلیج فارس به مشکلات و راه حل های آنها منجر به نتیجه بهتری نسبت به تلاش های تحت رهبری آمریکا بویژه مداخله نظامی می شود.
ایران همچنان جاه طلبی های خود برای تسلط بر منطقه را خواهد داشت و سیاست هایی را دنبال می کند که تهدیدی جدی برای منافع آمریکا در خاورمیانه به شمار می روند. توافق هسته ای با ایران در صورتی که موفقیت آمیز باشد ، این امکان را به آمریکا خواهد داد تا شکل دیگری به رابطه خود با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بدهد زیرا تهدید مستقیم منافع آمریکا از جانب ایران برطرف می شود. آمریکا قادر خواهد بود تاکید کند کشورهای شورای همکاری خلیج فارس مسئولیت بیشتری را در مورد امنیت خود به عهده بگیرند. این وضع به معنای آن خواهد بود که آمریکا می تواند از مداخلات مستقیم نظامی در جنگ های داخلی در خاورمیانه ای پر هرج و مرج جلوگیری کند. تمایل عربستان به یافتن راه حل های خاص خودش برای بی ثباتی در یمن و تصمیم اتحادیه عرب مبنی بر تشکیل یک نیروی نظامی مشترک عرب ، نشانه هایی مثبت از افزایش سهم از تقسیم وظایف از جانب کشورهای حاشیه خلیج فارس به شمار می رود.
https://foreignpolicy.com/2015/05/12/its-time-to-stop-holding-saudi-arabias-hand-gcc-summit-camp-david/