شناسهٔ خبر: 71514053 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه نسل‌فردا | لینک خبر

سرمقاله

صاحب‌خبر - ادامه از صفحه یک به دلیل نقشی که در فرآیند آتش‌بس در غزه ایفا کرده از پتانسیل لازم در این زمینه برخوردار خواهد بود. در این زمینه، می‌توان چند عامل کلیدی را برای بررسی نقش میانجی‌گری قطر در روابط ایران و آمریکا مطرح کرد: پیام‌های غیررسمی: قطر می‌تواند به‌عنوان یک واسطه بدون آسیب به روابط رسمی ایران و آمریکا، پیام‌های غیررسمی و خواسته‌های طرفین را به یکدیگر منتقل کند. از آنجایی که دوحه روابط خوبی با ایران دارد و در عین حال از روابط اقتصادی و امنیتی نزدیک با آمریکا برخوردار است، این کشور می‌تواند فضایی برای گفت‌وگوهای غیررسمی و انتقال پیام‌های محتاطانه بین تهران و واشنگتن ایجاد کند. حفظ منافع امنیتی در برابر تنش‌ها: قطر به‌عنوان یک کشور کوچک و آسیب‌پذیر در برابر بحران‌ها و تنش‌های منطقه‌ای، نمی‌خواهد درگیری‌های بیشتر در خاورمیانه به منافع خود آسیب بزند. از این رو، دوحه ممکن است برای حفظ امنیت و ثبات منطقه‌ای تلاش کند تا به نوعی میان ایران و آمریکا از طریق گفت‌وگوهای دیپلماتیک کمک کند. هرچند در نشست مطبوعاتی پزشکیان و امیر قطر هیچ کدام حرفی از نقش میانجی به میان نیامد و آنها اعلام کردند موضوعات مورد گفتگو توسعه روابط دوجانبه، تقویت مناسبات اقتصادی، تأکید بر ثبات سیاسی در سوریه و مسئله فلسطین بود و رهبر انقلاب نیز در جریان سفر امیر قطر، با یادآوری تجربه قبلی قطر برای میانجی‌گری میان تهران و واشنگتن برای آزادسازی پول‌های بلوکه شده کشورمان در کره جنوبی، تلویحا بدسابقگی این کشور در میانجی گری را یادآوری کردند .این طلب که به دلیل فروش نفت ایران به کره جنوبی به وجود آمده، در حال حاضر حدود ۶ تا ۷ میلیارد دلار برآورد می‌شود. با این حال روشن است که فعلا قطر به دلیل ناتوانی در غلبه بر واشنگتن برای آزاد کردن پول های بلوکه شده، نمی تواند میانجی قدرتمندی میان دو کشور باشد. رایزنی در خصوص مسائل منطقه‌ای غزه یکی از مهمترین محور دیدارهای امیر قطر با مقامات ایران بود آن هم در مقطعی که ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا از طرحی غیرقانونی درباره این منطقه سخن گفته است؛ طرح کوچ اجباری ساکنان این کرانه از سرزمین آبا و اجدادی خود و اسکان در کشورهایی چون مصر و اردن و حتی عربستان. ایده‌ای که حتی مطرح ساختن آن‌هم کشورهای منطقه و جهان را نگران و تدبیر و مشورت در این زمینه را ضروری ساخته است. در این راستا چاره‌اندیشی امیر قطر با رئیس‌جمهور و دیگر مقامات ایران در این سفر و نیز برگزاری نشست فوق‌العاده سازمان کشورهای اسلامی به پیشنهاد ایران می‌تواند راه را برای ایجاد موضع مشترک و به تعبیر وزیر امور خارجه «صدای واحد» جهان اسلام فراهم کند. همچنین پرونده سوریه فضای مهمی در گفت‌و‌گو‌های ایران و قطر را اشغال کرد؛ چراکه سفر شیخ تمیم در مقطع حساسی پس از سرنگونی رژیم بشار اسد، پیروزی انقلاب سوریه و روی کار آمدن دولت جدید در این کشور که روابط خوبی با دوحه دارد، انجام می‌شود.در این راستا بسیاری از تحلیلگران معتقدند توان اثرگذاری دوحه در مسئله سوریه در دوران پسااسد، در موضوع فلسطین با توجه به ارتباطاتش با حماس و همچنین جایگاهی که در بین کشورهای خلیج فارس دارد، باعث شده است دولت ایران تصمیم بگیرد روابطش با این کشور را توسعه دهد. رفت و آمدهای پنج ماه اخیر هم در این راستا ارزیابی می شود. ایران هم با درک تغییرات احتمالی در وضعیت سیاسی و نظامی سوریه پس از اسد، قصد دارد تا همچنان به عنوان یک بازیگر در تحولات این کشور باقی بماند. از این منظر تهران بی میل نیست که از طریق کانال‌های دیپلماتیک غیرمستقیم مانند عراق و قطر، روابط خود را با سوریه جدید پس از جنگ و بحران‌های اخیر را احیا کند. در طرف مقابل دوحه نیز احتمالا درحال نقش‌آفرینی در حوزه مناسبات ایران و حاکمان جدید سوریه است که بخشی از درگیری میان دمشق و تهران را کاهش دهد و تمایل به گشودن روابط سالم میان دو طرف را ایجاد کند.