شناسهٔ خبر: 51127631 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

توماس فریدمن در نیویورک تایمز: سیاست ترامپ در برابر ایران به فاجعه‌ای برای آمریکا و اسراییل تبدیل شد

صاحب‌خبر -

شفقنا- داوران، داوری خود را کردند و حکم دادگاه این است: تصمیم دونالد ترامپ به پاره کردن برجام در سال 2018- تصمیمی که مایک پمپئو و بنیامین نتانیاهو هم مشوق آن بودند- یکی از احمقانه ترین، نابخردانه ترین و زیانبارترین تصمیمات حوزه امنیت ملی آمریکا در دوران پس از جنگ سرد بود.

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا؛ توماس فریدمن در نیویورک تایمز نوشت: این تنها سخن من نیست. زمانی که برجام به امضا رسید، موشه یعلون وزیر دفاع اسراییل بود و به شدت مخالف آن. اما او هفته گذشته در یک کنفرانس امنیتی گفت که «هرچند برجام یک توافق بد بود، تصمیم ترامپ، با تشویق نتانیاهو، برای خروج از آن، کاری بود از آن هم بدتر. مهم ترین اشتباه یک دهه گذشته.»
دو روز بعد، ژنرال گادی آیزنکوت که در سال 2018، فرمانده ارشد ارتش اسراییل بود، گفت که خروج از برجام «یک اقدام مطلقا زیانبار برای اسراییل بود، ایران را از همه محدودیت های هسته‌ای‌اش رها کرد و برنامه هسته ای اش را به مرحله بسیار پیشرفته تری رساند.»
تا زمانی که ترامپ از برجام- که ایران به آن پایبند بود- خارج شد، زمان گریز هسته ای ایران یکسال بود و ایران توافق کرده بود که برای پانزده سال این محدوده را رعایت کند. اکنون کارشناسان مستقل می گویند که این مهلت به سه هفته کاهش یافته هرچند به باور مقام های آمریکایی، هنوز هم ایران برای ساخت کلاهک قابل حمل هسته ای به حدود دو سال وقت نیاز دارد اما این نوعی خوش خیالی است.
اینکه گفتگوهای هسته ای که دوباره در وین آغاز شده به کجا می انجامد، برای هیچ کس روشن نیست. این گفتگوها همچون یک بازی سنگین پوکر شده که بازیگران پرشماری دارد -از جمله اسراییل- که چشم به دست یکدیگر دوخته تا ببینند چه کسی بلوف می زند.

این نوشتار مدعی است: رهبران ایران، کاری کردند که ترامپ و پمپئو دریابند که کارشان در خروج از برجام، نه یک خودکشی که قتل عام بوده است. پس به سراغ چین رفتند تا نفت شان را بخرد و شروع به انباشت آن مقدار اورانیوم غنی شده کردند که آنها را به کشوری در آستانه هسته ای تبدیل کرد. همچنین ترامپ و پمپئو، هیچ طرح جایگزینی هم نداشتند. تنها کاری که کردند، این میراث وحشتناک را تحویل جو بایدنِ بینوا دادند.
اما بایدن هم بویژه دستش را خوب بازی نکرد. به جای اینکه بلافاصله تصمیمات ترامپ را لغو کرده و در برابر کاهش ذخیره اورانیوم غنی شده ایران، آمریکا را به پایبندی به برجام بازگرداند، درگیر یک جنگ بی معنی دیپلماتیک با ایرانی ها شد بر سر اینکه چه کسی باید گام نخست را بردارد. همزمان هم با تمرکز فوریت دار، بر خروج از خاورمیانه- که نقطه آغازش افغانستان بود- هراسی به دل ایرانی ها نیانداخت. بنابراین هیچکس گام نخست را برنداشت و ایران به غنی سازی ادامه داد.
این است که می بینید اسراییلی ها سرک می کشند تا ببینند بایدن با کدام کارت هایش بازی خواهد کرد. هراس اسراییلی ها از این است که بایدن به یک مینی توافق با ایران برسد به این شکل که ایران همین سطح کنونی مواد شکافتی خود را حفظ کند و در عوض برخی تحریم های آمریکا برداشته شود. این کار، ایران را بعنوان یک قدرت در آستانه هسته ای نگه خواهد داشت و بسیار برای اسراییل دشوار می شود که به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند چرا که به نقض توافق آمریکا می انجامد.

فریدمدن در این نوشتار به تهدیدات نظامی علیه ایران نیز اشاره می‌کند. او می‌نویسد: این است که زیر میز، اسراییلی ها تلاش دارند بایدن را وادار کنند که بزرگترین کارت خود را به بازی بگیرد؛ کارتی که ایرانی ها نمی توانند آن را نادیده بگیرند: بمب های حجیم سنگرشکنِ GBU-57A/B که سی هزار پوند وزن داشته و نقطه زن هم هست. این بمب می تواند دهها فوت بتن را منهدم کرده و هر کوهی را که تاسیسات ایران در عمق آن نهفته است، منفجر کند. استدلال اسراییلی ها این است که بایدن تنها در صورتی که خودش را به اندازه کافی به دیوانگی بزند تا ایرانیان خطر بمباران را جدی ببینند، می تواند احتمال بمباران را از میان ببرد!
اما بایدن، لاف زن خوبی برای بکارگیری زور نیست. وی هراس دارد که هرگونه اشاره ای به اقدام نظامی علیه ایران، می تواند بهای هر گالن بنزین را در تعطیلات کریسمس به ده دلار برساند. ایران به همه اینها نگاه میکند و در دل می خندد. حال، اینکه بایدن کار ویران سازی تاسیسات هسته ای ایران را به اسراییل واگذار کند، مطلب دیگری است که نمی توان پیش بینی کرد.
اکنون بایدن ترجیح می دهد که روس ها و چینی ها را ترغیب کند که ایران را در منگنه قرار دهند. اما بازیگر چینی میگوید: «جو، درست است که من نمی خواهم ایران به بمب هسته ای برسد اما آنچه بیشتر برایم اهمیت دارد این است که شما تعرفه هایتان را از اقتصاد چین بردارید و درباره تایوان، هنگ کنگ و ایغورها هم سخنرانی نکنید. پس بهتر است دهانتان را ببندید تا بعد درباره نخریدن نفت ایران با هم صحبت کنیم.»
طرف روس هم می گوید: «شما می خواهید که ایران را به خاطر شما در منگنه قرار دهیم حال آنکه ما را در اوکراین در منگنه قرار داده اید!»
فریدمن در پایان به موضوع تقابل مستقیم اسراییل و ایران اشاره می‌کند: پس تا هفته آینده، گوش به زنگ وین باشید تا ببینیم بازیگران پرشمار این پوکر بزرگ، چه دستی را بازی خواهند کرد. من هم به دست بازیگر اسراییلی نگاه می کنم. این یکی، چهره بسیار درهمی دارد و پیوسته به کارت اف 35(جنگنده) خود فکر می کنند که به تنهایی آن را به کار گیرد. البته برای بکارگیری آن، به اندازه کافی هم دیوانه هست!

نظر شما