رسیدگی به پرونده اسفند همان سال شروع شد و متوجه شدند که غزاله آخرین بار به خانه دوستش آرمان 18ساله رفته؛ آرمان چون متهم به قتل بوده، دستگیر میشود و چند روز بعد از دستگیری اعتراف میکند که غزاله را به قتل رسانده؛ بعد از این اعتراف، پلیس و خانواده تلاش می‌کنند تا جسد غزاله را پیدا کنند اما این جست‌وجوها به جایی نمیرسد و جسد غزاله هرگز پیدا نمی‌شود.

آرمان در بازجویی‌های اولیه اعتراف کرد که غزاله قصد ادامه تحصیل و مهاجرت داشته اما چون غزاله را دوست داشته و نمی‌خواسته برود، برای خداحافظی به خانه‌شان دعوتش کرده اما بین‌شان درگیری می‌شود، آرمان غزاله را هل می‌دهد و کشته می‌شود.

آرمان در بازجویی‌های اول معترف می‌شود که بعد از هل دادن غزاله، سر دختر دچار ضربه می‌شود و چندین بار با میله فلزی به سر غزاله می‌زند و پس از اون جسدش را در کیسه پلاستیکی پیچیده و در سطل زباله نزدیک پارک ملت می‌اندازد.

آرمان اما مدتی بعد منکر قتل عمدی شد و گفت که از غزاله خداحافظی کرده، صدایی می‌شنود، در را که باز میکند متوجه میشود که غزاله از پله‌ها افتاده و سرش به لبه پله خورده است.

آرمان اعتراف میکند: متوجه نفس کشیدن غزاله شدم اما چون ترسیده بودم، فقط می‌خواستم از خانه دورش کنم برای همین او را در یک کیسه گذاشتم و در سطل زباله پارک ملت انداختم.

منکر شدن آرمان به قتل فایده نداشت چون شواهد و مدارک زیادی علیه‌ او بود. مثلا اینکه روی دستگیره در و دیوار خانه آثار خون دیده شد. آرمان به دوست خودش گفته بود که غزاله را به قتل رسانده است و یک نامه از غزاله پیدا شده بود که در آن نوشته بود از دست آزارهای آرمان خسته شده است و یا با وجود اینکه اعتراف کرده متوجه نفس کشیدن غزاله شده اما با اورژانس تماس نگرفته و البته آن را در یک کیسه به سطل زباله دورتر از خانه‌شان انداخته است.

تمام این شواهد ثابت می‌کرد که قتل توسط آرمان صورت گرفته و برای همین در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد و حتی رأی به تایید دیوان عالی کشور هم رسید.

آرمان عبدالعالی سال‌ ۹۹ و ۱۳۹۸ دوبار به اعدام محکوم شد اما چرا اجرای حکم او اینقدر طول کشید؟

مهم ترین دلیلی که باعث پیچیده شدن پرونده شد این بود که جسد غزاله در این سال‌ها هرگز پیدا نشد و این باعث شد تا وکیل آرمان چندبار مدعی شود که غزاله زنده است و همین باعث می‌شد تا دادگاه بررسی‌های طولانی و گسترده‌ای در مورد ادعای زنده بودن غزاله انجام دهد. اما همه ادعاها بعد از بررسی رد شدند و دادگاه اعلام کرد که غزاله طبق مدارک و اعترافات قطعاً کشته شده است. دلیل بعدی برای طولانی شدن این پرونده این بود که خانواده غزاله گفتن اگر آرمان اعتراف کند که جسد دخترش کجاست، آن را می‌بخشند اما آرمان می‌گفت از سرنوشت جسد خبر ندارد و نمی‌داند.

بار آخر 25مهر ماه امسال قرار بود که حکم اجرا شود اما متوقف شد، وکیل آرمان گفت دلیل توقف این بود که به دلیلی عمومی تمام اعدام‌ها در آن تاریخ متوقف شدند.

مدارکی که وکیل آرمان بخاطرش ادعا کرد غزاله زنده است چه بوده است؟

وکیل پرونده اعلام کرده بود که بیمه و مرخصی تحصیلی غزاله تمدید شده و درخواست بررسی بیشتر داد. اما ماجرای این ادعاها چه بوده است؟ پدر غزاله در مورد تمدید دفترچه بیمه دخترش گفت: همسر من بیمه خویش‌فرماست؛ غزاله را هم خودش بیمه کرده بود. بعد از قتل غزاله وقتی همسرم برای واریز حق بیمه و تمدید دفترچه رفته بود، به‌صورت اتوماتیک دفترچه غزاله هم تمدید شده بود. این مسئله پیچیده نبود که به‌عنوان مدرک جدید عنوان کردند.

مادر غزاله هم در توضیح مرخصی دانشگاه دخترش گفت: غزاله از دانشگاه مرخصی گرفته بود؛ می‌خواست در خارج از کشور درس بخواند و برای این کار آماده می‌شد اما این اتفاق افتاد. وقتی از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند مرخصی غزاله تمام شده و او برنگشته من موضوع را تعریف کردم و گفتم باور نمی‌کنم، دخترم مرده است.
آنها هم از سر دلسوزی گفتند یک ترم دیگر تمدید می‌کنند. آنها به خاطر ناراحتی من چنین کاری کردند. مدرک جدیدی وجود نداشت؛ خواستند که من را آرام کنند. بعد از حادثه من روزهای سختی را گذراندم. تا زمانی که آرمان به قتل غزاله اعتراف کند، من در خیابان‌ها دنبال دخترم می‌گشتم. ساعت‌ها در خیابان با ماشین می‌رفتم که دخترم را پیدا کنم. به هر دختری که شبیه غزاله بود می‌رسیدم، جلویش را می‌گرفتم. من خیلی سختی کشیدم.

نماینده دادستان در این مورد گفت که هر دو مورد به دقت بررسی شدن و مشخص شد که هیچ‌کدوم زنده ‌بودن غزاله را نشان نداده و ما با مدارکی که در پرونده است بر مجرم‌ بودن متهم اصرار داریم.

نکته اینجاست که خانواده غزاله شکایت دیگری هم از آرمان کرده بودند و معتقد بودن او علاوه بر قتل، جسد دختر ما را پنهان کرده و چون پلیس نتوانست جسد را پیدا کند، خانواده غزاله درباره اخفای جسد توسط آرمان، شکایتی در شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت مطرح کردند و در نهایت قاضی دادگاه، آرمان را به سه ماه و یک روز حبس محکوم کرد.

رییس شوراهای حل اختلاف کشور در مورد این پرونده گفته که جزییات زیادی در پرونده هست ولی دسترسی به این جزییات فقط برای طرفین و وکلای پرونده ممکن می‌باشد و ما نباید درباره این که آرمان مجرمه یا نه قضاوت کنیم؛ این پرونده جزییات زیادی دارد و مسایل مختلفی حاشیه این پرونده مطرح می‌باشد، برای همین قضاوت در این پرونده سخت است و ده‌ها قاضی پرونده را با دقت بررسی کردند و حتی دو مرتبه در دیوان عالی کشور هم بررسی شده است.

رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: براساس شواهد موجود حکم قتل توسط آرمان صحیح است هر چند طبیعتاً ناخواسته بوده و قاتل هدف قبلی نداشته، این جوان سابقه جنایی نداشته و جنایتکار حرفه‌ای نیست. خانواده مقتول و محکوم خانواده‌های محترمی هستند اما باید به خانواده غزاله حق داد که داغ بزرگی دیدند و چون جنازه‌ای هم در کار نیست و شرایط طوری نیست که به جسد دسترسی باشد، بشدت آزرده خاطر هستند و هر چقدر هم اصرار کنند که آرمان جای جنازه را بگوید. او نمی‌تواند بگوید چون اتفاقی افتاده که قابل دسترسی نیست و خودش هم نمی‌داند و اگر می‌دانست تا الان بارها گفته بود.