شناسهٔ خبر: 50140576 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه حمایت | لینک خبر

نگاهی تحلیلی به سیره امام حسن عسگری(ع)

دوران امامت امام حسن عسکری (ع) یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ زندگانی اهل بیت (ع) شناخته می‌شود؛‌ چرا که از یک سو شیعیان منتظر تحقق وعده‌های پیامبر (ص) و ائمه معصومین علیهم السلام درباره ولادت امام عصر (عج)به عنوان آخرین وصیّ و منجی عالم و از دیگر سو بنی‌العباس به عنوان داعیان دروغین مهدویت و دشمنان اصلی خاندان عترت،‌ به دنبال ترور و قتل آن امام بزرگوار در همان آغاز ولادت بودند.در چنین شرایطی امام حسن عسکری(ع) باید جامعه را طوری مدیریت می‏کرد که هم ولادت امام زمان(عج) مخفی بماند و هم شیعه را آماده ورود به عصر غیبت کند.

صاحب‌خبر - دوران سخت امامت حجت‌الاسلام امیرمحسن عرفان، کارشناس تاریخ و تمدن اسلامی درباره حساسیت دوران امامت یازدهمین پیشوای شیعیان به تسنیم گفت: مقطع امامت امام حسن عسکری (ع) از حساسیت خاصی برخوردار بود. عباسیان با آگاهی از این امر که جامعه اسلامی در انتظار شخصی است که از او به عنوان مهدی و قائم یاد می‌شود، با جعل روایاتی، خود را به دروغ داعیه‌داران منجی معرفی کردند تا به این ترتیب قدرت را در خاندان خود حفظ کند. آنها در طول مدت زمامداری‌شان، دست به ترور ائمه زدند و در صدد بودند آخرین وصیّ‌ پیامبر(ص) را هم به قتل برسانند، اما موفق نشدند. از این جهت است که ائمه علیهم السلام ماجرای جستجوی امام عصر توسط حکام عباسی را به ماجرای تلاش فرعونیان در یافتن و قتل موسی علیه‌السلام تشبیه کرده‌اند. وی درباره یکی از اقدامات امام حسن عسکری (ع) درباره آماده‌سازی شیعیان برای عصر غیبت تصریح کرد: امام عسکری (ع) در چنین شرایطی گفتمان عصر غیبت و ویژگی‌های شیعیان در این دوران را رایج کردند. ایشان ضمن سازماندهی شبکه وکالت، در تلاش‌ بودند به جامعه القاء کنند نیازهای علمی و فقهی خود را از طریق علما و فقها برطرف کنند. جالب است که گاهی امام پاسخ به سؤالات فقهی را به صورت کامل بیان نمی‌کرد و گاه به بیان قاعده‌ای کلی اکتفا می‌کرد تا فقها بتوانند با کمک این قواعد به پاسخ برسند. این کار سبب تقویت شبکه وکالت شد. برنامه امام(ع) به این صورت بود که به شیعیان تعلیم دهند چگونه در عصر غیبت بدون حضور امام، مسائل شرعی خود را استنباط کنند. ایشان فرهنگ رجوع مردم به فقها را بسترسازی کردند. دوره امنیتی حجت‌الاسلام محمد صادق کفیل نیز درباره شرایط التهاب عصر امام حسن عسکری (ع) گفت: عجیب اینجاست که امام از یک سو باید فرزندش امام عصر را از دید دشمن مخفی نگه دارند و از دیگر سو شخصیت امام عصر (عج) را به اطرافیان معرفی کند تا پس از شهادتشان، شیعه با انحراف مواجه نشود. امام به قدری در این باره دقت به خرج دادند که وقتی امام عصر (عج) جعفر کذاب را از نماز بر پیکر مطهر پدر بزرگوارشان کنار زد و خود به نماز ایستاد،‌ همگان با چهره ایشان آشنا بودند. به طور حتم این مورد هم از معجزات الهی بود و با اسباب ظاهری نمی‌شد فضا را اینگونه مدیریت کرد. نشان به اینکه شدت اختناق به حدی بود که امام با ایما و اشاره با شیعیان خویش سلام می‌کرد. لذا ارتباط شیعه با امام(ع) بسیار سخت بود و به سختی می‌توانست با امام ارتباط بگیرد؛ بنابراین عصر امامت امام حسن عسکری(ع) دوره‌ای امنیتی بود تا آنجا که ایشان هفته‌ای دو بار به دربار احضار می‌شد. مواسات حتی در حق مخالفان یکی از خصلتهای خوب افراد با ایمان و مؤمن ، آن است که فردی را از غم آزاد کنند؛ همین مسئله سبب جلب توفیقات خداوند و بخشش گناهان می‌شود.این عمل نیکو از مجموعه تعالیم اسلامی و سیره عترت علیهم‌السلام است که پس از ادای فرایض، بالاترین وسیله برای تقرّب به خداوند متعال را دارد. حجت‌الاسلام عباس عزیزی، کارشناس مسائل دینی نیز در این باره گفت: از مهم‌ترین خصیصه‌های افراد مؤمن، یاری‌رسانی و منفعت رساندن به هم‌نوعان است. امام حسن عسکری علیه‌السلام درباره اهمیت این خصلت فرمود «خَصلَتانِ لَیسَ فَوقَهُما شَى‏ءٌ: الإیمانُ بِاللّه‏ و نَفعُ الإخوانِ»؛ یعنی دو خصلت است که بالاتر از آن‌ها چیزى نیست: ایمان به خدا و سود رساندن به برادران. وی افزود: اولین نکته این است که نفع‌رسانی به برادران دینی در طول ایمان به خداوند مطرح شده است. بارها این جمله ناقص را شنیدیم که «عبادت جز خدمت به خلق نیست.» طبق این حدیث باید گفت «عبادت پس از ایمان به خداوند، جز خدمت به خلق نیست.» البته وقتی از ایمان سخن گفته می‌شود، نماز و سایر عبادات را هم شامل می‌شود و به این معنا نیست که صرفاً اعتقاد به خداوند داشته باشیم و به خلق خدا خدمت کنیم. این کارشناس دینی ادامه داد: وقتی به فردی نفعی می‌رسانیم، در واقع او را از غمی آزاد می‌کنیم. همین مسئله سبب جلب توفیقات خداوند و بخشش گناهان می‌شود. حجت‌الاسلام عزیزی با اشاره به روایتی اظهارکرد: نقل است فردی شیعه همراه با پدر واقفی خود که به مبلغی نیاز داشتند،‌ به حضور امام عسکری (ع) رسیدند. آن فرد می‌گوید امام از آن پدرم پرسید چرا تاکنون نزد ما نیامده‌ای؟ پدرم عرض کرد با این وضع خجالت می‌کشیدم خدمت برسم. آن شیعه می‌گوید وقتی خواستیم مرخص شویم، همان مقدار پول که آرزویش را داشتیم، حضرت به ما دادند؛ به پدرم که «واقفی» بود و امامت امام عسکری علیه‌السلام را قبول نداشت گفتم آیا دلیلی روشن‌تر از این برای امامت ایشان می‌خواهی؟

نظر شما