به گزارش مشرق، با ورود کرونا به کشور و تعطیلی آموزش حضوری و کوچ نظام آموزشی به سمت شبکههای مجازی، از نتایج بدست آمده در آزمون ها و امتحانات میتوان اینگونه استنباط کرد که گرچه دانش آموزان نتایج قابل قبولی رادر امتحانات کلاسی و پایان ترم اخذ کرده اند، اما به اذعان معلمان ،والدین و حتی خود آن ها آنگونه که باید نتوانسته به یادگیری بپردازند و آموزشهای مجازی برای بهبود یادگیری و عملکرد آنها و حتی آزمونهای مجازی برای سنجش کامل آموختههای آنها مکفی نبوده است.
با اعلام حضوری شدن امتحانات پایه نهم و دوازدهم بنا بر اذعان خود دانش آموزان و همچنین مشاهده نتایج حاصل از آن از سوی کادر آموزشی مشخص شد که علی رغم نمرات قابل قبول و نتایج حاصل از آزمونهای مجازی این دانش آموزان در آزمونهای حضوری چنانچه که باید نتوانسته اند نتایج قابل قبول کسب کنند.
خود دانش آموزان نیز با اعلام حضوری شدن آزمونهای نهایی برخی پایهها اعلام کرده اند که زمانی که آموزش مجازی بوده است ما نمیتوانیم آزمون حضوری دهیم و امادگی کافی را برای آن نداریم و در واقع یادگیری در آن حدی نیست که بتوانیم و اعتماد به نفس آزمون حضوری را داشته باشیم.
از سویی دیگر علاوه بر دانش آموزان پایههای بالاتر دانش آموزانی که سالهای اول و دوم ابتدایی بودند نیز به اذعان خانوادهها همچنان در آموختن مهارتهای پایهای دچار معضلاتی هستند؛ و این موجب نارضایتی خانوادهها نسبت به آموزشهای مجازی و اثر بخشی آن است.
اما سوال مورد توجه این است که آیا به طور کلی یادگیری آنچنان که باید در این نوع آموزش اتفاق افتاده است؟
افرادی که به هر دلیلی نتوانسته اند در این دوسال آنچنان که باید به طور موثر آموزش ببینند چه معضلاتی را به نظام آموزش کشور و در نتیجه آن چه هزینههایی را بار میکنند؟
آیا یادگیری به طور موثر اتفاق افتاده است
طی دو سال آموزش حضوری، تدریسها در فضای مجازی اتفاق افتاد و دانش آموزان نیز در این کلاسها شرکت کردند، تکالیفی انجام دادند و در امتحاناتی شرکت کردند، نمرات مقبولی نیز دریافت کرده اند، اما ایا این نمرات نمرات واقعی انها است؟ آیا یادگیری و فرآیند تثبیت معانی و موضوعات به طور کامل اتفاق افتاده است؟
در واقع در فرآیند یادگیری- یاددهی با آموزش مجازی اختلالاتی ایجاد شده است ،دانش آموزان و معلمان که تا به قبل به روش حضوری اموزش دیده و آموخته اند در شرایط موجود نمی توانند این فرض را داشته باشند که این وسیله های هوشمند کارکرد کلاس آموزشی را داشته باشد.نگاه موجود به اموزش یک نگاه سطحی است و به طور یقین نیز فرایند یادگیری سطحی اتفاق می افتد.
بازماندگان از تحصیل
بیشترین آسیب و محرومیت از آموزش حضوری متوجه دانشآموزان دوره ابتدایی است، چون دانشآموزان دبستانی، باید مهارت پایه مانند «خواندن» و «نوشتن» را که با آموزش مجازی قابل انتقال نیست و یا به سختی ممکن است را فرا بگیرند.
از این رو در دو سال گذشته با انبوهی از دانش آموزانی مواجه بوده ایم که یا برای ورود به پایههای اول و دوم ثبت نام نکرده و یا اینکه پس از ثبت نام و مشاهده وضعیت و ضعف های موجود ترک تحصیل کرده اند.
رضوان حکیم زاده معاون ابتدایی آموزش و پرورش در این مورد گفت: در سال تحصیلی گذشته در حدود ۲۱۰ هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل ناشی از شرایط کرونا وجود داشت که این امار نسبت به سال قبل ۷۰ هزار نفر افزایش داشته است، اگرچه که بسترهای ویژهای برای استفاده همه دانش آموزان از آموزش مورد استفاده قرار گرفته بود، اما برخی خانوادهها به دلایلی، چون نگرانی از شیوع کرونا اجازه تحصیل به فرزندان خود نداده اند.
وی ادامه داد:بیشترین دانش آموزانی که در دو سال گذشته ترک تحصیل کرده و یا ثبت نام نکرده اند دانش آموزان سالهای اول و دوم ابتدایی بودند که خانوادههای آنان ترجیح دادند به دلیل مشکلات کرونا، پس از این بحران وارد مدرسه شوند.
جدا از دانش آموزانی که ثبت نام نکرده و ترک تحصیل کرده اند دانش آموزانی نیز وجود دارد که علی رغم سنجشها و آزمونهای مجازی و اخذ نمرات قابل قبولی صلاحیتی برای فارغ التحصیلی در پایه خود را برای ورود به مقاطع قبلی ندارند.
ایرجی مادر یکی از دانش آموزان پایه اول ابتدایی در مورد این نکته گفت:با توجه به اینکه سال ۹۸ فرزندم در پایه پیش دبستانی بود پس از چند ماه با ورود بیماری کرونا و تعطیلی مدارس، پایه اول ابتدایی را نیز در سال ۹۹ به صورت مجازی آموزش دید خارج از استرسهایی که به واسطه نوع آموزش من و فرزندم با آن مواجه بودیم، مهارتهای اولیه، چون خواندن و نوشتن هنوز برایش سخت است و علی رغم اینکه ساعتهای زیادی در کنار آموزش مجازی در کنارش بودم، اما همچنان مشاهده میکنم که به عنوان یه دانش آموز اول ابتدایی مهارتهای پایه را ندارد و از این رو نگرانم که در سال آینده چگونه میخواهد به پایه دوم برود.
وجود چنین معضلاتی در نحوه آموزش مجازی به ویژه در سالها پایهای و مهم نظام آموزش کشور را در سالهای آینده دچار چالش میکند، دانش آموزانی که علی رغم گذراندن دروس و امتحانات و فارغ التحصیلی در پایه و یا مقطعی فکر میکند که این صلاحیت را دارند که وارد مقطع بعدی شود، اما از بدو ورود ایرادات و ضعفها رخ مینماید.
از این رو اگر آموزش و پرورش نتواند این وضعیت را سامان بخشد و چاره برای آن بینیشد ما در سالهای آینده با یک نوع بیسوادی پنهان مواجه هستیم. فارغ التحصیلان پایههایی که صلاحیت ورود به مقطع بعدی را ندارند.
در پایان باید تاکید کرد در صورت موافقتهایی برای برگزاری کلاسهای حضوری، نظام آموزشی کشور باید با بهرهگیری از تمامی ظرفیتها به منظور کاهش آسیبهای ناشی از آموزشهای غیر حضوری با تاکید بر رعایت پروتکلها بویژه در مدرسههای کم جمعیت آموزش حضوری را توسعه و ضعفهای موجود در پایههای قبل را با برنامه ریزی منظم مرتفع نماید.
از این رو اگر آموزش و پرورش نتواند این وضعیت را سامان بخشد و چاره برای آن بینیشد ما در سالهای آینده با یک نوع بیسوادی پنهان مواجه هستیم. فارغ التحصیلان پایههایی که صلاحیت ورود به مقطع بعدی را ندارند.
در پایان باید تاکید کرد در صورت موافقتهایی برای برگزاری کلاسهای حضوری، نظام آموزشی کشور باید با بهرهگیری از تمامی ظرفیتها به منظور کاهش آسیبهای ناشی از آموزشهای غیر حضوری با تاکید بر رعایت پروتکلها بویژه در مدرسههای کم جمعیت آموزش حضوری را توسعه و ضعفهای موجود در پایههای قبل را با برنامه ریزی منظم مرتفع نماید.
نظر شما