شناسهٔ خبر: 48604991 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ستاره‌صبح | لینک خبر

گزارش خبری - تحلیلی

پایان برجام

اشاره: مذاکرات برجام برای حل پرونده هسته‌ای ایران در کشور عمان و در دولت محمود احمدی‌نژاد وقتی آغاز شد که ایالات‌متحده و اروپا تحریم‌های زیادی علیه ایران ازجمله تحریم نفت را وضع کردند. در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 حسن روحانی با شعار تعامل با غرب و برداشتن تحریم‌ها به عرصه انتخابات آمد و پیروز شد. در دولت نخست او مذاکرات نفس‌گیر و مستقیم بین ایران و گروه 5+ 1 به‌ویژه آمریکا به مدت 23 ماه صورت گرفت. سرانجام در روز 23 تیر 1394 توافق هسته‌ای بین ایران و 6 قدرت جهانی به امضا رسید. پیش از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید رشد اقتصادی ایران به رقم درآمدهای طلایی و افسانه‌ای نفت در دولت‌های احمدی‌نژاد منفی شده بود. اما برجام باعث شد تا میلیاردها دلار دارایی‌های ایران آزاد و فروش نفت نیز از سر گرفته شد و رشد اقتصادی در سال‌های 94، 95 و 96 مثبت شد و مردم از مواهب آن بهره‌مند شدند. اما وقتی‌که دونالد ترامپ در روز 18 اردیبهشت 97 از برجام خارج شد دوباره تحریم‌ها شدیدتر از قبل علیه ایران وضع شد. ترامپ خواستار مذاکره مستقیم با ایران بود. اما دستگاه دیپلماسی کشور آن را نپذیرفت بنابراین تحریم نفت به‌گونه‌ای شد که رئیس‌جمهور در هفته گذشته گفت: «حتی فروش یک بشکه نفت با مشکل روبروست.» باروی کار آمدن بایدن امید می‌رفت که برجام احیا شود. امریکا گفته که حاضر است به‌صورت گام‌به‌گام تحریم‌ها را بردارد، اما ایران اعلام کرده که تمام تحریم‌ها باید برداشته شود. علاوه بر آن امریکا خواستار مذاکره درباره فعالیت‌های موشکی ایران شده‌اند که دیپلمات‌های ایرانی این خواسته را رد کردند. پس از 6 دور مذاکره در وین اکنون معلوم شده که برجام به بن‌بست رسیده و به نظر می‌رسد سوت پایان آن را در حال نواخته شدن است. امریکا به‌مرور موضعش در حال سخت شدن است و ایران هم از مواضع اعلام‌شده‌اش کوتاه نیامده است. این در حالی است که صاحب‌نظران و تحلیل گران بر این عقیده‌اند که شرایط کشور می‌طلبد که با حفظ منافع ملی سیاست گام‌به‌گام یعنی امتیاز دادن و امتیاز گرفتن در دستور کار قرار گیرد.

صاحب‌خبر -

گفتنی است که حسن روحانی رئیس‌جمهور هفته گذشته اعلام کرد که اگر مصوبه هسته‌ای مجلس نبود اسفند 99 تحریم‌ها برداشته‌شده بود، اما مصوبه مجلس مانع آن شد. تازه‌ترین سخنان کاظم غریب آبادی نشان می‌دهد که احیا برجام دشوار و احتمالاً ناممکن شده است.
رهبر انقلاب در دیدار چهارشنبه ششم مرداد ۱۴۰۰ که آخرین دیدار با اعضای دولت دوازدهم محسوب می‌شد به تجربیات مهمی درباره روابط هشت سال اخیر اروپا و آمریکا با جمهوری اسلامی ایران اشاره کردند. ایشان تجربه دولت یازدهم و دوازدهم را مصداق مهمی در تائید این گزاره اعلام کردند که اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد و نخواهد داد. پایگاه 
KHAMENEI.IR برای بررسی این موضوع به گفت‌وگو با آقای کاظم غریب آبادی پرداخته است که علاوه بر عضویت در هیئت مذاکره‌کننده ایران، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی در سازمان‌های بین‌المللی در وین هم محسوب می‌شود.

سه شرط غرب
آمریکا و طرف‌های غربی برای پیشبرد تفاهم و نهایی کردن آن و همچنین رفع برخی تحریم‌ها، اصرار کردند که بندی در بیانیه‌ی وزرا در خصوص گفت‌وگو‌های بیشتر در آینده برای سه موضوع درج شود: اوّل، اقدامات بیشتر در مورد تقویت مؤثر روابط اقتصادی و تجارت بین‌الملل ایران شامل تغییر در سیاست تحریمی آمریکا. دوم، تضمین منافع عدم اشاعه‌ای برجام در درازمدت و سوم، گام‌هایی برای حمایت و تقویت امنیت منطقه‌ای در میان کشور‌های منطقه‌ی خلیج‌فارس شامل کاهش تنش و اقدامات اعتماد ساز از طریق گفت‌وگو در منطقه. جدای اینکه موضوع دوم محلی از اعراب ندارد؛ چون زمان‌بندی‌ها در برجام مشخص است و این موضوع می‌تواند به‌منزله‌ی مبنایی برای طرح تعهدات و زمان‌بندی‌های جدید شود. موضوع سوم نیز کاملاً با اهداف و دستور کار گفت‌وگو‌ها در تعارض آشکار بود، ازاین‌رو، هیئت ایرانی بلافاصله این درخواست را رد کرد.
درواقع، آمریکا و غربی‌ها به دنبال اهداف خاص خود بودند. این موضوع نشان داد که آن‌ها همچنان به تفاهم هسته‌ای به‌عنوان پلی برای ورود به سایر موضوعات غیر مرتبط مانند مسائل منطقه‌ای و موشکی نگاه می‌کنند. این سری، حتی فراتر رفتند و اصرار کردند که خواسته‌شان به‌نوعی در متن گنجانده شود. هدفشان این است که از این طریق بلافاصله بعد از هر تفاهمی، سراغ این موضوعات بیایند و آن را جزئی لاینفک از تفاهم هسته‌ای تلقی کنند و زمینه را برای مداخلات خود در این حوزه‌ها فراهم کنند و هرکجا هم که به اهداف خود نرسیدند، ایران را مقصر معرفی کرده و زمینه را برای اعمال فشار به بهانه‌های دیگر بر ایران فراهم کنند.
* رهبر انقلاب تصریح کردند که آمریکایی‌ها در مذاکرات اخیر حاضر نشدند از موضع عناد آمیز خود کوتاه بیایند و حتی یک‌قدم بردارند. جزئیات نحوه‌ی برخورد آمریکایی‌ها در این مذاکرات چگونه بود؟
آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند که آماده‌اند به تعهدات خود تحت تفاهم هسته‌ای برگردند و تحریم‌های مغایر با آن را بردارند،، امّا رفتار آنان در مذاکرات این را ثابت نمی‌کند. مصادیق مختلفی دراین‌باره قابل‌بررسی است:
۱. کل تفاهم را به پذیرش بندی در خصوص انجام گفت‌وگو‌های آتی در مورد مسائل منطقه‌ای گره زدند که کاملاً با موضوع مذاکرات غیر مرتبط و مضر است. رفع برخی تحریم‌ها و همچنین خروج نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست گروه‌های تروریستی را مستقیماً به پذیرش این بند منوط کردند.
۲. حاضر به لغو دستور اجرایی تحریم تسلیحات متعارف نشدند که کاملاً با قطعنامه‌ی ۲۲۳۱ شورای امنیت و برجام در تناقض آشکار است و به‌نوعی مغایر ادعای آمریکا به برگشت تعهدات برجامی است.
۳. حاضر به برداشتن تحریم‌ها علیه بیش از ۵۰۰ نفر از اشخاص حقیقی و حقوقی -که توسط دولت ترامپ به بهانه‌ی غیرهسته‌ای تحت تحریم قرار گرفتند- و همچنین لغو قانون تحریمی کاتسا نشدند، درحالی‌که تمامی اقدامات ترامپ ازجمله توسل به بهانه‌های غیرهسته‌ای برای اعمال تحریم باهدف تخریب کامل تفاهم هسته‌ای صورت گرفته بود. از سوی دیگر، این نشان‌دهنده‌ی عزم جدی دولت جدید آمریکا در استفاده از کارت‌های ایجادشده در دولت قبلی و همچنین پیگیری سیاست فشار حداکثری علیه ایران است.
۴. حاضر به ارائه‌ی تضمین در مورد عدم تکرار رفتار‌های مشابه دولت قبل در قبال تفاهم هسته‌ای نشدند؛ حتی حاضر نشدند دوره‌ی زمانی معقولی را هم برای تداوم کار شرکت‌هایی که با ایران وارد تجارت و کار اقتصادی می‌شوند، در نظر بگیرند که تا در صورت بروز هر مشکلی برای تفاهم احتمالی کار خود را بدون دغدغه از تحریم‌های فرا سرزمینی آمریکایی به پایان برسانند.
۵. حاضر به بحث درباره‌ی خسارات وارده به ایران در اثر خروج یک‌جانبه و غیرقانونی از تفاهم هسته‌ای نشدند.
۶. درباره‌ی فعالیت‌ها و تعهدات هسته‌ای ایران زیاده‌خواهی‌هایی را مطرح کردند که حتی فراتر از متن برجام است. البته همگی از سوی ایران رد شد، ولی این حاکی از کارشکنی و روحیه‌ی عناد آنان دارد. در این قضیه، طرف‌های غربی نیز از موضع مشابهی برخوردار بودند.
۷. در مورد راستی آزمایی باوجوداینکه در مدل اولیه‌ی برجام ایران ابتدا برای چندین ماه تعهدات هسته‌ای خود را انجام داد که مورد راستی آزمایی آژانس نیز قرار گرفت و سپس سایر طرف‌ها با اجرای تعهدات رفع تحریمی خود پرداختند، امّا در سری جدید گفت‌وگو‌ها آمریکایی‌ها حاضر نشدند این واقعیت مهم را بپذیرند که تمامی مشکلات موجود ناشی از رفتار‌های خصمانه و مخرب آن‌هاست و ابتدا آن‌ها باید تمامی تعهدات خود را انجام بدهند و تنها پس از راستی آزمایی درزمانی معقول، ایران به اجرای تعهدات خود خواهد پرداخت. مدل آمریکا برای انجام تعهدات اصولی و راستی آزمایی در دو روز صرفاً یک مدل تشریفاتی و خالی از فایده‌ی عملی است.

چند نکته
۱. مذاکرات به جمع‌بندی نهایی نرسیده و در عرف دیپلماسی هیچ موردی توافق نمی‌شود، مگر آنکه در مورد همه‌چیز توافق شود. این اصل بدین معناست که اگر حتی ۱۰ درصد از متون مذاکراتی نیز باقی‌مانده باشد، مذاکرات همچنان ناتمام است و توافقی وجود ندارد، چه‌بسا همین اندک موضوعات باقی‌مانده از موضوعات موردتفاهم مهم‌تر باشد.
۲. مواضع بالادستی نظام، قانون اقدام راهبردی مجلس شورای اسلامی و دستاورد‌های هسته‌ای کشور موقعیت مناسبی را برای جمهوری اسلامی ایران در هر مذاکره‌ای فراهم نموده است. طبیعتاً، طرف‌های مقابل تلاش خواهند کرد تا با توسل به ابزار‌های مختلف مانع بهره‌مندی ما از موقعیت تقویت‌شده شوند، امّا مهم این است که ما با طراحی و برنامه‌ریزی مناسب و پرهیز از عجله حداکثر بهره‌برداری را به عمل‌آوریم.
۳. باید توجه داشته باشیم که این آمریکا بود که تعهدات خود را نقض کرد و اکنون نیز مدعی بازگشت به برجام است و این ایران نبود که ناقض بوده باشد. لذا، باید مراقب بود که جای مدعی و متهم عوض نشود.
۴. آنچه برای ایران باید دستور کار اساسی و با اولویت باشد، رفع عملی تحریم‌هاست. آمریکا و غرب باید هر آنچه را که در این زمینه لازم است عملاً پذیرفته و اجرا کنند و این مغایرتی با برجام نخواهد داشت و فراتر از آن نیست. برجام ایجاد شد تا تحریم‌های مغایر با آن علیه ایران برداشته شود. چطور وقتی حاضر نمی‌شوند در مورد تضمین‌ها و آینده‌ی کار شرکت‌ها صحبت کنند، اطمینان پیدا کنیم که در رفع عملی تحریم‌ها صادق خواهند بود! اینکه به دلیل ممنوعیت استفاده از یوترن برای ایران نتوانیم پول‌های خودمان را از بانک‌های کشور‌های دیگر منتقل کرده و یا استفاده کنیم، چون یک تحریم اوّلیه است و نه ثانویه و ظاهراً به برجام ارتباطی ندارد، مشکل ایران نیست. چه تضمینی وجود دارد که با تفاهم جدید و عدم حل این مشکل و مشکلات مشابه به‌گونه‌ای که شرایط بهره‌مندی و انتفاع ایران از منافع تفاهم هسته‌ای تضمین شود، بتوانیم عواید حاصله از فروش نفت را دریافت و یا هزینه کنیم!
۵. مذاکرات صرفاً باید هسته‌ای باشد و طرح و بررسی هرگونه ایده‌ی غیر مرتبط باید از دستور کار حذف شود. حضور و نفوذ منطقه‌ای و موشک ابزار قدرت ایران است و به‌هیچ‌وجه قابل‌مذاکره نخواهد بود.
۶. اقدامات هسته‌ای ایران باید متناسب با اقدامات رفع تحریمی اجرا شود. چنانچه با اجرای کامل تعهدات هسته‌ای به‌ویژه ارسال ذخایر به خارج از کشور شاهد عدم اجرا و یا ایجاد مانع در اجرای تعهدات طرف مقابل بودیم، دست ما برای مدت‌ها خالی خواهد بود.
۷. ضمن انجام تلاش‌های لازم برای رفع تحریم‌ها، باید خنثی‌سازی تحریم در دستور کار جدی کشور قرار بگیرد به‌گونه‌ای که ابزار تحریم از آمریکا گرفته شود.
در پایان، ذکر این نکته را نیز ضروری می‌دانم که در نظام جمهوری اسلامی هیچ مقام و نهادی با حصول به یک تفاهم خوب که موجب رفع عملی تحریم‌ها شود، مخالف نیست؛ امّا با توجه به تجربیات قبلی باید هوشیارتر و هوشمندتر حرکت کرد. ایراداتی که در اینجا به آن‌ها اشاره شد، از نوع محتوایی است و عدم رفع آن‌ها زمینه‌ی انتفاع عملی ایران را فراهم نخواهد کرد. این‌ها موضوعاتی هستند که در مذاکرات به طرف‌های مقابل منعکس‌شده و همچنان باز هستند.

نظر شما