به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، افتتاحیه این وبینار با حضور و سخنان محمدمهدی احمدی رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا، حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی کشور، علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، مجید مجیدی کارگردان سینما، گارسیاگارسیا از دانشگاه کمپلوتنسه، خوزه آنتونیو روییس معاون بینالملل دانشگاه کمپلوتنسه مادرید، مننه گراس بلگر مدیر فرهنگ و جشنواره فیلم کشورهای آسیایی – بارسلونا، زهرا رضی محقق و رییس انجمن سینمایی ایران و اسپانیا، دامون افکاری مدیر فنی وبینار و خواکین رودریگز مترجم برپا شد.
در ابتدای این وبینار سه روزه که حدود 150 نفر از کشورهای مختلف نظیر اسپانیا، ایران، آرژانتین، اکوادور، شیلی ، ونزوئلا، کلمبیا و.... در آن شرکت کردند، معاون بینالملل دانشگاه کمپلوتنسه ضمن تشکر از برگزاری این وبینار و ضرورت معرفی هر چه بیشتر سینمای ایران در محافل علمی و فرهنگی از مدعوین دعوت به سخنرانی کرد.
سینما؛ چشمی که کارکردی دوگانه دارد
حسین انتظامی به عنوان اولین سخنران این برنامه در سخنان خویش ضمن اشاره به تغییر بزرگ پیش آمده در مناسبات انسانی و اجتماعی به واسطه همهگیری کووید19، از این وضعیت به عنوان فرصتی برای بازنگری جهان و چشم گشودن به «عرفان» در فرهنگ اسلامی نام برد.
وی در سخنان خود به ریشه کلمه عرفان و معانی آن اشاره کرد و تفاوت رویکرد عرفانی در جهان اسلامی و مسیحی را با توصیف تفاوت فلسفه عرفانی ابن رشد و ابن عربی برشمرد.
انتظامی در ادامه به اهمیت «چشم» در عرفان شرقی برای نگریستن به جهان تاکید کرد که در نگاه ابن عربی نیز تجلی یافته است و با آن میتوان خدا را نگریست.
وی از سینما به عنوان چنین چشمی در جهان امروز یاد کرد که کارکردی دوگانه دارد. از سویی آینه جهان بیرونی برای انسان است و از سوی دیگر چشم دل را برای جستجو در جهان درونی و خویشتن باز میکند.
رئیس سازمان سینمایی در بخش پایانی صحبتهای خود، به اهمیت سینمای مجید مجیدی از همین منظر پرداخت و گفت که سینمای مجیدی نیز با رویکرد عرفانی منحصر به فرد خود مخاطبش را همزمان به نگریستن به جهان از یک سو و به اندیشیدن و تماشای خویشتن از سوی دیگر فرا میخواند.
مخاطبان آثار مجیدی، انسانیت را در درون خود به تماشا مینشینند
علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در این وبینار به اهمیت تاریخی کشور اسپانیا به عنوان سرزمینی مرزی میان دو جهان شرق و غرب و میانجی میان دو فرهنگ اشاره کرد و گفت: از این منظر اصلا عجیب نیست که سینمای مجید مجیدی که نگاهی عرفانی به جهان دارد، در اسپانیا مورد تجلیل قرار گرفته است. زبان تصویری غنی و عرفانی مجیدی در آثارش او را از فیلمسازی ملی و منطقهای به فیلمسازی جهانی تبدیل کرده است که در آن با زبان سینما با تمامی انسانها سخن میگوید.
وی ادامه داد: مجیدی مخاطب خود را با وجه انسانی روبرو میکند که فارغ از تفاوتها، وجه مشترک تمامی نظامهای ارزشی و فرهنگی است. به این ترتیب تماشاگران سینمای مجیدی چشم خود را بر جهان بیرونی و تفاوتهای آن میبندند و انسانیت را در درون خود به تماشا مینشینند.
تابش همچنین به اهمیت طبیعت در سینمای مجیدی اشاره کرد و گفت مخاطب اثری چون رنگ خدا، عظمت خلقت را درست مثل پسرک نابینا از طریق چشم دل در مییابد.
وی در پایان سخنان خود گفت که مجیدی با درک مفاهیم فلسفی و عرفانی و از طریق نگاه زیباییشناختی خود، جهانی پر از رنگ و نور و صدا و موسیقی میآفریند و در این دوران بحرانی و پر از تلخی ما را به اتصال به تجربه جمعی و یافتن آرامش دعوت میکند.
سینمای ایران پشتوانهای فلسفی و فکری دارد
در بخش بعدی برنامه افتتاحیه، محمدمهدی احمدی رایزن فرهنگی کشورمان در سخنان خود به یکی از مهمترین ویژگیهای سینمای ایران اشاره نمود که در آن برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر، سینما به جای آنکه ستاره محور باشد، کارگردان محور است و این موضوع بیانگر این است که سینمای ایران پشتوانهای فلسفی و فکری دارد.
وی در ادامه به ویژگی دیگر سینمای ایران تاکید کرد که عمده محتوای خود را بر پایه نظام خانوادگی برپا نموده است و موضوعاتی در فیلمها مطرح میشود که مرتبط با نظام خانوادگی است.
احمدی به ویژگی سوم سینمای ایران یعنی ورورد به فرهنگ عمومی جامعه و یافتن معضلات و مشکلات اجتماعی و سپس تلاش در جهت آسیب شناسی این معضلات است اشاره نمود.
وی گفت: بدین ترتیب سینمای ایران آثار منفی معضلات اجتماعی و فرهنگی را به صورت سمعی و بصری و بازبان هنری منعکس مینماید و طبیعی است که چنین رویکردی بر مخاطب نیز تاثیر خواهد گذاشت.
رایزن فرهنگی ایران در اسپانیا در پایان صحبتهای خود خاطرنشان کرد: با در نظر گرفتن مجموعه این دلایل برگزاری وبینار سینمای ایران را ضروری دانستیم و تصمیم گرفتیم شروع این حرکت نیز با تحلیل آثار مجید مجیدی باشد چرا که ماهیت فیلمهای او انسانی، اخلاقی و عرفانی است. انشاءالله امیدواریم در آینده وبینارها و نشستهای دیگری نیز در حوزه سینمای ایران برگزار کنیم.
در بخش دیگری از این برنامه مجازی، مننه گراس مدیر جشنوارههای بینالمللی خانه آسیا طی سخنانی به اهمیت سینمای ایران در عرصه بینالمللی اشاره کرد و گفت: مرکز فرهنگی خانه آسیا که هر ساله یک جشنواره فیلم با عنوان «جشنواره فیلم های آسیایی بارسلونا» برگزار میکند، افتخار دارد که میزبان فیلمهای سینمای ایران است و این سینما بیشترین تعداد آثار را در بخشهای مختلف جشنواره دارد.
آثاری برای گشودن چشم بر وجود و هستی
گارسیا گارسیا استاد سینما در دانشگاه کمپلوتنسه مادرید نیز در ادامه این وبینار به تاریخچه برگزاری برنامه درباره سینمای ایران در این دانشگاه اشاره کرد و گفت: من با سینمای ایران از طریق همایشها، کنگرهها، نشستها و نمایش فیلمهای مختلف در سالهای گذشته آشنا شدهام. تعدادی از این برنامهها در این دانشگاه بودهاند و نتیجه این توجه انتشار کتابی با عنوان «سینمای ایران» در سال 2014 بوده است.
وی ادامه داد: ما دورههای تابستانی شناخت سینمای ایران نیز در این دانشگاه داشتهایم و همینطور با همکاری داننشگاه های دیگر از جمله دانشگاه مالاگا و دانشگاه گرانادا نشستهای تحلیلی در مورد سینمای ایران برگزار کردهایم.
گارسیا سپس پیشنهاد کرد که زمانی نیز برای بررسی بحث عرفان با تحلیل فیلمهای ساخته شده در هر دو کشور ایران و اسپانیا در آینده اختصاص یابد چرا که اگرچه این مضمون در سینمای ایران بسیار پررنگ است اما در جامعه اسپانیایی نیز همیشه مورد توجه بوده است.
وی سپس از حضور مجید مجیدی در این وبینار اظهار خرسندی کرد و گفت: سینمای مجیدی در کنار ویژگیهای روایی و فرمی خود حاوی پیامی مهم است که عبارت است از گشودن چشم بر وجود و هستی.
«سینمای فطرت» به جای سینمای عرفانی
در بخش پایانی برنامه مجید مجیدی طی سخنانی به بحث فطرت انسانی اشاره کرد و گفت: اعتقاد دارم فلسفه آمدن همه پیامبران و اولیای خدا تذکر به انسان و بیدار کردن فطرت انسانی بوده است. لذا ترجیح میدهم به جای استفاده از عبارت سینمای عرفانی از «سینمای فطرت» برای توصیف فیلمهایم نام ببرم.
وی ادامه داد: فکر میکنم وقتی از عرفان صحبت میشود هر فرهنگ یا جامعهای برداشت خود را از این مفهوم دارد، اما فطرت مفهومی است ازلی و ابدی و مشترک میان تمامی انسانها. مفاهیمی مثل عشق، محبت، فداکاری، همیاری و ... یک زبان مشترک انسانی و فطری را میسازند که برای همه قابل فهم است و فکر میکنم جهان امروز که پر از خشونت و بحران شده است بیش از هر زمانی از این زبان مشترک انسانی خالی است.
مجیدی یادآور شد: حلقه مفقوده جهان امروز ما همین فطرت انسانی است. از این منظر سینما با به کار گرفتن این زبان قابل فهم برای همگان میتواند نقش خیلی مهم و اساسی را در نزدیک کردن انسانها به یکدیگر بازی کند.
وی در ادامه صحبتهای خود به نقل خاطراتی از همراهی گروهی از بچههای نابینا و سفر به شمال کشور و در دل طبیعت پرداخت و گفت: چطور در این سفر همه گروه او تحت تاثیر مواجهه عمیق و درونی بچههای نابینا با جهان و طبیعت شدند و این اثر چنان عمیق بود که منجر به ساخته شدن فیلم «رنگ خدا» شد.
این وبینار سه روزه در نشست تخصصی بعد از ظهر سه شنبه و همچنین در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه نیز ادامه پیدا کرد و با استقبال بسیار خوب مخاطبان و علاقهمندان به سینمای ایران مواجه شد.
در این نشستها، نه نفر از اساتید و محققان ایرانی و اسپانیایی (گارسیا گارسیا، دانشگاه کمپلوتنسه مادرید، خوزه آنتونیو روییس، دانشگاه کمپلوتنسه مادرید، زهرا رضی، محقق و رییس انجمن سینمایی ایران و اسپانیا، برناردینو هررا: دانشگاه مرکزی ونزوئلا، ادواردو یانوس ملوسا، دانشگاه دیگو پورتالس – شیلی، فرانسیسکو خوزه خیل، محقق و استاد دانشگاه کمپلوتنسه، خانم پائولا گاررا؛ هنرمند و محقق، آنا کرسپو، نویسنده و هنرمند، مننه گراس بلگر، مدیر فرهنگ و جشنواره فیلم کشورهای آسیایی- بارسلونا) به ایراد سخنرانی و بررسی فیلمهای مجید مجیدی پرداختند.
یک خالق و یک هنرمند به تمام معنا
خوزه آنتونیو روییس، معاون بینالملل دانشگاه کمپلوتنسه مادرید، در سخنرانی خود ضمن تجلیل از شخصیت «مجید مجیدی» گفت: مجیدی یک خالق و یک هنرمند به تمام معناست و به جرات میتوان گفت که از کارگردانان انگشت شمار و خاص سینمای جهان است و با عشق به سرزمین و مردم سرزمینش فیلم میسازد. مجیدی در جستجو برای آشکار کردن روح انسانی است که همه ما را متحد میکند و به ریشه، اصالت و اعتقادات انسانها میپردازد. مجیدی، مخاطبان خود را به لحظاتی تکاندهنده، مملو از همدلی، درد، شادی، نور و تاریکی سوق میدهد.
سینمای مجیدی، یک سینمای نمادگرا است
گارسیا گارسیا از دانشگاه کمپلوتنسه مادرید در سخنرانی خویش عنوان کرد: سینمای مجیدی یک سینمای نمادگرا است. دست، خورشید، پل، پرندگان و ... نمادهایی هستند که از طریق آنها خدا و رابطه با او بازنمایی میشوند. او در سخنان خود از رنگ سبز که به وفور در فیلم «رنگ خدا» یافت میشود، به عنوان نمادی از زندگی یاد کرد.
درد دوری از مبدا نور و آفرینش
برناردینو هررا استاد دانشگاه مرکزی ونزوئلا ضمن اشاره به محمد، قهرمان نابینای فیلم «رنگ خدا»، به سکانسی اشاره کرد که محمد با نجار نابینا که او را از جنس خودش میدانست لب به سخن و شکایت میگشاید.
برناردینو اشاره کرد: فیلم «رنگ خدا» بر مخاطب و تاثیرگذار است چون صحبت از یک درد مشترک میکند؛ درد دوری از مبداء نور و آفرینش.
در سینمای مجیدی، کودکان بیش از بزرگسالان درک میکنند
ادواردو یانوس ملوسا از دانشگاه دیگو پورتالس (شیلی) با تمرکز روی رویکرد بین فردی در فیلم به نقش پدر و روابط وی در مقابل فرزند نابینایش اشاره نمود.
به گفته یانوس، در سینمای مجیدی، کودکان بیش از بزرگسالان درک میکنند .در این فیلم پدر نیز نابیناست. او از یک نابینایی معنوی رنج میبرد و نمیتواند طوری که محمد با طبیعت ارتباط برقرار میکند حتی با فرزند خودش ارتباط برقرار نماید. از نظر یانوس زنان و کودکان در فیلمهای مجیدی نقشهای مثبتتر و سازندهتری ایفا میکنند.
نسیم تازهای که پاکی عشق در آن جریان مییابد
پائولا گاررا هنرمند و محقق، سخنان خود را با شعری از مولانا آغاز کرد و از فیلمهای مجید مجیدی به نسیم تازهای که پاکی عشق در آن جریان مییابد، یاد کرد و اشاره کرد: آثار مجیدی باعث ایجاد یک تحول معنوی در مخاطبین می شود که خود نعمتی برای ذهن و تصور نوع بشر است.
وی گفت: گاهی اوقات میتوانیم ببینیم که چگونه قهرمانان داستان به زیبایی به نقشهایشان گره خوردهاند. آنها در لحظه عمل میکنند و در تلاش برای حرکت و تکاپو و طی طریق هستند. در فیلم «باران» میتوان مشاهده کرد که عشق شخصیت لطیف را دگرگون میکند و حتی قادر به فروش هویت شخصی خودش است و در لحظات پایانی این حد از عشق از عالم مادی فراتر میرود. عشق به باران باعث تزکیه قلب لطیف، شخصیت مکمل داستان میشود. تمرکز داستان بر روند رشد و تحول شخصی ، همدلی ، محبت ، اتحاد اجتماعی است که همه این مفاهیم در کنار نابرابریهای اجتماعی، فقر، مشکلات مربوط به مهاجرت و شرایط کار، استثمار کودکان و زنان به تصویر کشیده شده است که فیلم «باران» به خوبی این حقایق را بیان میدارد.
نمادهای مهم اثر مجیدی
دکتر زهرا رضی در سخنان خود روی چندین نمادی که در فیلمهای مجیدی به کار برده شده بود اشاره و بیان داشت: هر یک از نمادها عمق روایی خاص خودش را داراست. مثلا فیلم با پرده سیاه آغاز میشود که به نوعی مخاطب را دعوت به همذاتپنداری با دنیای نابینایان میکند.
وی اشاره کرد: سیاهی دو معنای متضاد در فیلم دارد. یک سیاهی که به سبب ازدیاد نور و نزدیکی به منبع نوراست که در مورد فیلم «رنگ خدا» ذات الهی منبع نور است و این سیاهی ناشی از نزدیکی به نورالانوار است. دقیقا مثل نزدیکی به خورشید که منبع نور است و نگاه مستقیم باعث ایجادسیاهی در چشم و نابینیایی میشود و سیاهی بعدی ناشی از دوری از منبع نور است که عدم نزدیکی به منبع نور باعث ایجاد این سیاهی میشود. در این بین نزدیکی محمد به منبع نور و جستجوی این منبع به تصویر کشیده شده است و در مقابل سیاهی ذغال که پدر محمد با آن سر و کار داشت قراردارد که یک پارادوکس معنایی ایجاد میکند. نور محض که سهروردی آن را نورالانوار نامیده است، حقیقت الهی است که روشنی آن به علت شدت نورانیت و فیض، کورکننده است.
رضی اذعان داشت: پرنده در فیلم مجیدی نماینده روح انسانی است و از همان آغاز که محمد جوجه پرندهای را به آشیانه بر میگرداند، حضور پرنده در قفس (در هنگام فروش فرش توسط پدر محمد) که نمادی از روح در قفس انسان دارد تا صدای پرندگان در دهکده که نماد ارتباط روح انسانی با منشاء هستی و تا لحظهای که در هنگام از دنیا رفتن محمد این پرنده در آسمانی آبی به پرواز در میآید و روح آدمی آزاد میشود و به سوی منشاء آفرینش بر میگردد.
وی در ادامه افزود: نور به کار رفته در فیلم هم به صورت نمادین است و نمونه مشهود آن موقع فوت مادربزرگ است که چشمانش مملو از نور میشود و به سوی پرودگار باز میگردد، درحالیکه در لحظه مرگ محمد، دستانش نورانی میشود چرا که دستان محمد، حکم چشمانش را داشته و با دستانش در جستجوی پروردگار بوده است.
سینمای مجیدی، ساده و در عین حال عمیق است
در بخش دیگر نشست دکتر آنا کرسپو، نویسنده و هنرمند با بیان اینکه سینمای مجیدی انسان را ترغیب میکند تا در وجه وجودی خودش متمرکز شود، گفت: سینمای مجیدی به انسان یادآور میشود که سهم بینظیری در دانش جهانی دارد. سینمای مجیدی سینمایی ساده و در عین حال عمیق است.
کدهای فرهنگی ناشناختهای در سینمای ما وجود دارد
دکتر مننه گراس بلگر، مدیر فرهنگ و جشنواره فیلم کشورهای آسیایی- بارسلونا در سخنرانی خود به اهمیت و حضور ایران در جشنوارههای بینالمللی خصوصا جشنوارههایی که در بارسلونا برگزار میشود، اشاره کرد و تصریح کرد: سینمای ایران اخیرا به تولید مشترک روی آورده و با آلمان و سایر کشورهای اروپایی تولیداتی را داشته است. علاقه فراوانی در اسپانیا، فرانسه، آلمان و... به سینمای ایران وجود دارد و باید از این علاقه برای معرفی فرهنگ هزار ساله ایران استفاده کرد.
وی تاکید کرد: برگزاری وبینار، سمینار و چاپ کتاب و مقالات در جهت معرفی و تحلیل فیلمهای ایرانی به شدت لازم است چراکه کدهای فرهنگی ناشناختهای در این فیلمها وجود دارد که برگزاری هفتههای فیلم و تحلیل آنها به خوانش و قرائت فیلمهای و این کدهای فرهنگی کمک میکند.
این وبینار با همکاری رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا، دانشگاه کمپلوتنسه مادرید، بنیاد سینمایی فارابی، خانه آسیا، انجمن سینمایی ایران و اسپانیا، انجمن علمی ایکونا14 و دانشگاه دیگو پورتالس شیلی برپا شد.