شفقنا- چند ماه به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باقی مانده و برخی از اصولگرایان به عنوان نماینده یکی از جریان های سیاسی مهم و اصلی کشور، از انتخابات آینده می گویند و گمانه زنی هایی درباره کاندیداتوری برخی از افراد دارند.
سردار رمضان شریف معتقد است سپاه به لحاظ قوانین، مقررات و ضوابط جاری خود به هیچوجه ورود مصداقی به انتخابات و حمایت از کاندیداها نداشته و نخواهد داشت.
سردار رمضان شریف، مسئول روابطعمومی و سخنگوی کل سپاه پاسداران، اعلام کرد در مقوله کاندیداتوری انتخابات، پاسداران و سایر نظامیان با طی کردن فرایندهای قانونی به مانند سایر شهروندان مجاز هستند درصورت برخورداری از شرایط قانونی، با حضور در انتخابات در معرض رأی مردم قرار گیرند.
او در گفت وگو با همشهری، از چگونگی شکلگیری سپاه پاسداران، رابطه سپاه با مردم و ارزیابی این رابطه بعد از ۴دهه سخن گفت. مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
پس از گذشت ۴۳سال از انقلاب اسلامی و حاکمیت جمهوری اسلامی، هنوز روی تفاوتهای میان جمهوری اسلامی و دوران قبل از انقلاب در زمینه پیشرفتها و دستاوردها در دوره پس از انقلاب تأکید و پافشاری میشود. چرا پس از ۴دهه هنوز بر آشکار کردن این تفاوتها اصرار میشود؟
شاید عوامل متعددی در این موضوع دخیل باشد. به اعتقاد من یکی از مهمترین مباحث گسست نسلی است که بهوجود آمده است. در ابتدای پیروزی انقلاب مطابق آمارها جمعیت کشور بین ۳۴ تا ۳۵میلیون نفر بوده است، اما اکنون در چهلوسومین سالگرد پیروزی انقلاب، جمعیت کشور بالغ بر ۸۳میلیون نفر است.
این جمعیت قابل توجه کسانی هستند که حکومت پهلوی دوم را درک نکردهاند و از وضعیت آن دوران اطلاعی ندارند. نسلی که انقلاب کردند و کسانی مثل بنده که هنگام پیروزی انقلاب سال آخر دبیرستان بودم بهدلیل مواجهه با مباحثی که پیرامون زندگی ما میگذشت، خیلی از تفاوتها، تبعیضها، زورگوییها و نابرابریها را دیده و حس کردیم، اما جمعیت چند ده میلیونی که به جمعیت کشور در دوره بعد از انقلاب اضافه شدهاند، برداشت روشنی از دوران ستمشاهی نداشتند.
این موضوعی است که ما باید حتما برای آگاهی این نسل جدید یک تصویر روشن از آن چیزی که بود را ارائه میکردیم. ما با یک خلئی در این زمینه مواجه هستیم، اما فقط این نیست. دشمنان ما هم از این فرصت استفاده و این خلأ را با تصاویر مدنظر خودشان پرکردند. امروز با تصاویری مواجه هستیم که شبکههای معاند و ضدانقلاب با پخش مستنداتی اختصاصی از مناطق برخوردار کشور، دوران پهلوی را یک دوران گل و بلبلی نشان میدهند؛ این تصاویر با این هدف منتشر میشود که به نسل جوان ما القا کند که در کل جغرافیای کشور چنین شرایط مرفهی وجود داشته است و مردم از نعمت آب، برق، گاز، جاده، اتوبان و سایر خدمات برخوردار بودهاند.
این در حالی است که آمارهای مختصر به ما کمک میکند تا بفهمیم واقعا چه شرایطی در آن دوران حاکم بوده است. براساس آخرین آماری که سازمان برنامه و بودجه حکومت پهلوی حدودا اوایل سال ۵۶ثبت کرده است، حدود ۷۰درصد جمعیت کشور در روستا زندگی میکردند و کمتر از ۳۰درصد در مراکز استانها و شهرهای بزرگ ساکن بودند.
شما ببینید که روستاهای ما در آن مقطع دارای چه شرایطی بودند؛ بخش عمده این روستاها فاقد جاده، آب، برق، سیستم بهداشتی و درمانی بودند. تصور کنید وقتی یک روستا فاقد برق است بهطور طبیعی از بسیاری چیزهای دیگر محروم است. امروز، اما ۴۳سال بعد از انقلاب ۹۸درصد روستاهای ما از برق و ۹۶درصد مردم از گاز و همین حدود از آب آشامیدنی برخوردار هستند.
این تفاوتها خیلی قابل توجه است که نشان میدهد کارهای جهشی صورت گرفته است؛ با وجود همه موانع و بحرانهایی که دشمنان در این سالها ایجاد کردند. آنچه برای من غصهآور است اینکه ما نتوانستیم چهره واقعی خاندان پهلوی را ارائه و وضعیتی را که نیروهای انقلاب تحویل گرفتند، ترسیم کنیم. البته در این عرصه رسانهها نباید از قصور و غفلتهای خود عبور کرده و تقصیر را متوجه برخی دیگر کنند.
فکر میکنید در گام دوم انقلاب، مهمترین چالشها در حوزه فرهنگ چگونه خواهد بود و چه اقداماتی میتوان برای رفع آن چالشها انجام داد؟
کشور افتخارات بسیار ویژهای در طول این ۴۰سال بهدست آورده است. باید توجه داشت که استراتژی عملیات روانی دشمن ۳ضلع کاملا مشخص را دنبال میکند؛ یک ضلع آن این است که ما را از انقلاب و آنچه انجام دادیم پشیمان کند. بر این اساس، ادعا میشود که رژیم پهلوی شما را به سمت دروازههای تمدن سوق میداد، اما اجازه ندادید که این روند توسعه طی شود.
در ضلع دوم تلاش میکند که وضعیت امروز ما را بحرانی نشان دهد. از هر گزارهای استفاده میکند که نشان دهد ما در یک بحران بهسر میبریم و با وضعیت بیثباتی مواجه هستیم؛ بهویژه در این ۳سال اخیر که با فشارهای حداکثری مواجه بودیم محور اصلی رسانهای دشمن متمرکز بر این بود که اقتصاد و مدیریت کشور در حال فروپاشی است و بهزودی نابود خواهد شد. نتیجه این دو محور عملیات روانی، ناامید کردن جوانان و فرزندان ایران از آینده کشور است. پس تصویری که ارائه میدهند این است که شما از گذشته پشیمان هستید، هماکنون در بحران بهسر میبرید و آیندهای هم در انتظار شما نیست!
درحالیکه هر ۳گزاره دشمن، براساس آمار، ارقام و مستندات امروز باطل است. آمارها از دستاوردها، پیشرفتها و بنیه بسیار مستحکمی حکایت دارد که در۴۰سال گذشته چه به لحاظ مدیریتی و سرمایه انسانی و چه به لحاظ بنیه دفاعی کشور شرایط ما را به نسبت گذشته بهتر نشان میدهد و ما آماده یک جهش مجدد هستیم.
بهدنبال پیروزی انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران ازجمله ارگانهایی بود که بنایش جمعآوریهای نیروهای مردمی برای حل مسائل و موضوعات مردمی بود. حالا بعد از ۴دهه از تشکیل این ارگان رابطه آن با مردم را چگونه میبینید؟
تعبیر حضرت امام این بود که صاحبان اصلی انقلاب و کشور مردم هستند. در طول این سالها، مردمی بودن انقلاب و تکیه انقلاب به مردم همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است. شاید بتوان گفت سپاه مردمیترین نهادی است که از متن انقلاب بیرون آمده و بیشترین تماس و تعامل را با مردم بهویژه در مقاطع حساس مانند دفاع داشته است. در مجموع در خاطرات فرماندهان و شهدای شاخص سپاه همواره بر نقش اصلی مردم در دفاعمقدس و شکست دشمن تأکید شده است.
تلاش سپاه نیز همواره این بوده است که پیوند عمیق با مردم تداوم پیدا کند. علت اینکه امام، بسیج را بهعنوان ارتش ۲۰میلیونی زیرمجموعه سپاه پاسداران قرار دادند و تمشیت امور آن را به این نهاد واگذار کردند، این است که سپاه یکبار دیگر در میدانی بزرگ و در یک جغرافیای بحران در دوران دفاعمقدس، تعامل و کار با مردم را تمرین کرده و بهخوبی هم از عهده آن برآمده است. همه مسائلی که در دفاعمقدس داشتیم، از پشتیبانی جنگ گرفته تا حضور مردم در مراسمات تشییع جنازه و تبلیغ برای رفتن به جبهه و کمک به خانواده رزمندگانی که در جبهه حضور داشتند و کسانی که تجهیزات در اختیار سپاه قرار دادند، همه و همه از نقشآفرینی مردم و تعامل با مردم حکایت داشت.
مشخصا از زمانی که مردم به میدان آمدند، روند جنگ به نفع جمهوری اسلامی تغییر کرد. این مسئله مهم را سپاه در مراکز مطالعاتی خود بهطور دقیق تئوریزه کرده است که چگونه میتواند پیوند میان خود با مردم را روزبهروز افزایش دهد. امروز هم به محض وقوع بلایای طبیعی مانند زلزله سرپل ذهاب یا زلزله بم و سیل خوزستان، در مجموعه سپاه نهادینه شده است که نخستین نهادی باشد که با تمام امکانات به کمک مردم بشتابد.
در جریان زلزله بم نخستین اطلاعیهای که فرمانده سپاه خطاب به مجموعههای همجوار استان کرمان اعلام میکند این است که همه موجودی در انبارها و همه امکانات بهداشتی و درمانی، بالگردی و پروازی در اختیار کمکرسانی به زلزلهزدگان قرار گیرد. همین موضوع عینا در زلزله سرپل ذهاب و سیل خوزستان و گلستان تکرار شد؛ بنابراین ما در سپاه چنین احساسی نداریم که فاصلهای بین ما و مردم ایجاد شده است.
اما باید به یک نکته توجه کنیم: در اول انقلاب خیلی از نهادها، سازمانها و دوایر دولتی شکل نگرفته بودند و ما در یک دوره گذار و انتقال قرار داشتیم. سپاه در مقطعی در بسیاری از حوزهها میداندار بود؛ از اداره بیمارستان و اورژانسها گرفته تا تامین امنیت جادهها، اما بهتدریج با شکلگیری نهادها و سازمانهای دولتی مانند نیروی انتظامی و استقرار وزارتخانهها، یک نوع تقسیم کار صورت گرفت و بسیاری از مسئولیتهایی که در دوره گذار بر عهده سپاه بود به سازمانهای دولتی محول شد؛ این اتفاقی است که افتاده است، نه اینکه سپاه از مردم فاصله گرفته باشد.
یعنی حوزه فعالیت سپاه امروز نسبت به دهه اول انقلاب محدودتر شده است؟
رسالت سپاه پاسداری از انقلاب و دستاوردهای آن است و طی ۴دهه گذشته این رسالت خطیر هیچگاه تغییر نکرده است؛ هرچند ممکن است به اقتضای شرایط اولویت و مأموریتهای سپاه دچار تغییر شود. سپاه همواره در ۴دهه اخیر به اقتضای نیاز جامعه و درخواست دولتها براساس ماهیت مردمی و روح مردمیاری و خدمترسانی در صحنه امدادرسانی و فعالیتهای مردمی حضوری فعال داشته است؛ برای مثال در دورهای فلج اطفال در کشور شیوع داشت، وزارت بهداشت و درمان با توجه به محدودیت زمانی و نیروی انسانی ناکافی از بسیج درخواست کمک کرد و واکسیناسیون عمومی با موفقیت در کشور انجام شد.
این ماموریت بهگونهای موفق انجام شد که سازمان بهداشت جهانی در آن مقطع از ایران بهعنوان یکی از کشورهایی نام برد که بهصورت موفقیتآمیز فلج اطفال را ریشهکن کرد. امروز در موضوع کرونا هم با شرایط مشابهی مواجه هستیم. تصمیمات و مدیریت بحران برعهده سازمانهای رسمی کشور و دولت و وزارت بهداشت است، اما از روز اول شیوع کرونا سپاه تلاش کرده است تا در هر عرصهای که امکان کمکرسانی داشته باشد، اقدامات لازم را صورت دهد.
برای نمونه در قالب طرح شهید سلیمانی، افرادی از وزارت بهداشت، بسیج و خانههای بهداشت مشارکت دارند. اخیرا وزارت بهداشت نیز بر آثار مثبت این طرح در جریان موج سوم کرونا اشاره کرد که تا چه اندازه در مهار کرونا نقش داشته است؛ بنابراین به اعتقاد من، پیوند سپاه و مردم گستردهتر شده است.
برخی این نقد را به سپاه وارد میکنند که در برخی امور با دیگر نهادها موازیکاری میکند؛ برای مثال مطرح میشود که با وجود وزارت اطلاعات، فعالیت سازمان اطلاعات سپاه موازیکاری است. پاسخ شما به این نقد چیست؟
به موضوع وزارت اطلاعات اشاره کردید که کارکردها و وظایف مشخصی برعهده دارد، اما سازمان اطلاعات سپاه یا سایر نهادهایی که دارای مراکز حفاظت اطلاعات یا سازمان اطلاعات هستند، ماموریتهای ویژه و خاص خود را انجام میدهند.
اینگونه نیست که این نهادها در وظایف یکدیگر دخالت یا تداخل داشته باشند. در کشورهای دیگر نیز موارد مشابهی وجود دارد؛ در آمریکا که ادعای مدیریت دارند، ۱۸نهاد اطلاعاتی وجود دارد، اما این ۱۸نهاد اطلاعاتی هر یک کار خاص خود را انجام میدهند و موازیکاری محسوب نمیشود.
در حوزه سازمان اطلاعات سپاه نیز همینطور است، ما تداخلی با وزارت اطلاعات کشور نداریم و القائات و خبرسازیهای رسانههای بیگانه جعلی بوده و واقعیت ندارد.
اختلاف نگاه اطلاعات سپاه با وزارت اطلاعات بر سر اتهامات پرونده بازداشتشدگان محیطزیستی چیست؟
به موضوع خوبی اشاره کردید، اما باید توجه داشته باشید که سازمان اطلاعات سپاه خیلی مواظب است که مجموعه پایگاههای موشکیاش چه در هوافضا و چه در نیروی دریایی سپاه توسط دشمن شناسایی نشود. یکی از راههای دشمنان برای شناسایی این پایگاهها استفاده از افرادی بود که در پوشش فعال محیطزیست فعالیت میکردند.
در موضوع بازداشت این افراد، حرف سپاه این بود که رفتار آنها و اطلاعاتی که جمعآوری کردهاند ناظر بر کشف مقرها و پایگاههای حساس مجموعه سپاه بوده است. نهایتا تیمی که توسط ستاد کل نیروهای مسلح تشکیل شد و مدارک و اسناد را مورد بررسی قرار داد، اعلام کرد که استدلال سپاه کارشناسی است.
قوه قضاییه هم بر همین مبنا حکم را صادر کرد. همانطور که میبینید سازمان اطلاعات سپاه در بخش کارکردی سپاه حضور دارد. باید توجه داشته باشید که شگردهای دشمن بسیار پیچیده است؛ به مرور زمان مشخص شد که سرتیم این گروه که در پوشش حفاظت از محیطزیست فعالیت میکردند براساس مستندات بهدست آمده از طرف آمریکاییها و کاناداییها مأمور بودهاند و به همینخاطر تلاش کردند که هزینههای سنگینی را برای آزادسازی آنها بپردازند.
در فاصلهای که تا انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ باقیمانده است، زمزمههایی درخصوص کاندیداتوری برخی افراد که یا عضو سپاه هستند یا سابقه عضویت در سپاه را دارند، شنیده میشود. نظر شما در این خصوص چیست؟
در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انگیزهای برای ریاست قوه مجریه وجود ندارد. اینجا لازم است خاطرهای را ذکر کنم: شاخصترین و محبوبترین فرمانده ما که مردم به او لقب سردار دلها را دادند، شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی بود. ۳ماه قبل از شهادت ایشان، من جلسهای با او داشتم.
ایشان خطاب به من گفت: «بهعنوان مسئول روابطعمومی و سخنگوی سپاه میخواهم چیزی را به شما بگویم. هر موقع شنیدید که قاسم سلیمانی میخواهد کاندیدای ریاستجمهوری شود، نیازی نیست که شما با من تماس بگیرید و صحت و سقم موضوع را جویا شوید.
از جانب من مسئول هستید که این موضوع را بهشدت تکذیب کنید؛ زیرا آن چیزی که من بهعنوان یک پاسدار میخواهم، سربلندی و عزت مردم ایران است و اساسا به این موضوعات فکر نمیکنم.» بنابراین ما نمیتوانیم نادیده بگیریم که به جهت اینکه مجموعهای از افراد توانمند، کارآزموده و استخوانداری در سپاه حضور دارند که کارهای بزرگی را برای کشور انجام دادهاند به کشور در بحرانهای سنگین بهطور مؤثری یاری رساندهاند، طبیعی است که در موضوع انتخابات هم مردم در ذهن خود انتظار حضور چنین افرادی را دارند که تواناییهای لازم برای اداره کشور را داشته باشند.
اما لازم به تأکید است که سپاه به لحاظ قوانین، مقررات و ضوابط جاری خود به هیچوجه ورود مصداقی به انتخابات و حمایت از کاندیداها را نداشته و نخواهد داشت و در مقوله کاندیداتوری انتخابات، پاسداران و سایر نظامیان با طی کردن فرایندهای قانونی مانند سایر شهروندان مجاز هستند درصورت برخورداری از شرایط قانونی، با حضور در انتخابات در معرض رأی مردم قرار گیرند؛ و البته ما نمیتوانیم مانع گمانهزنیهای رسانهها و روزنامهنگاران در این زمینه شویم. هر روز اسمی بهعنوان نامزد احتمالی ریاستجمهوری مطرح میشود و ما نمیتوانیم در مورد یک به یک آنها موضعگیری کنیم. اما یک اصل ثابتی وجود دارد که سپاه به هیچوجه از هیچ مصداقی در انتخابات ریاستجمهوری یا مجلس و شوراها حمایت نمیکند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ملت ایران تعلق دارد و هر کسی هم که بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شود، سپاه همانند گذشته سعی میکند به او کمک کند. آنچه مهم است سربلندی، عظمت، امنیت، توسعه و عزت مردم ایران است.
محمدجواد لاریجانی در گفت و گویی با تسنیم به موضوع انتخابات ۱۴۰۰ پرداخته است که در ادامه بخشی از آن را میخوانید:
شما یک سابقه حضور در جناح راست دارید و عنواناً اصولگرا خوانده میشوید، به صورت کلی آیا نحوه ورود و خروج حوزه سیاسی جریان راست و اصولگرا به بحثهای انتخابات را تکنیکی، مدرن و پیشرفته میبینید؟
چون ما در طرف مقابل شاهد آن هستیم که عموماً در جریان اصلاح طلب علیرغم اینکه مشکلات ساختاری زیادی دارند -به ویژه الان که دچار انشقاقهای گسترده و چند طیفی شدند-، ولی بالاخره برای انتخابات استراتژی مدون و تکنیکهایی را مدنظر قرار میدهند و سعیشان این است که یک بحث و گفتمانی را راه اندازی کنند. اما در جریان اصولگرایان بیشتر شاهد این هستیم که از ابتدا تا انتها معمولاً مهمترین مسئله این است که چگونه به وحدت برسیم، سازوکار باید چگونه باشد، جمنا باشد، شانا باشد، ۶+۵ باشد و … و اساساًدر مورد استراتژی خیلی بحث و صحبت نمیشود یا ابتکار عملهای کمتری در این جناح و جبهه دیده میشود.
به همین دلیل شاید در انتخاباتی مثل سال ۹۶ که آقای روحانی ظرفیت منفی بسیار بالایی داشت و در برخی نظرسنجیهایی که خود اصلاح طلبان هم انجام میدادند بالای ۴۰ درصد ظرفیت و رای منفی داشت، ولی یک دفعه میآید و انتخابات را پیروزمندانهتر از حتی انتخابات ۹۲ که خیلی برد ضعیفی بود، میبرد. یعنی ۵۰.۷ درصد را تبدیل به ۵۷ درصد میکند.
آیا شما نقدی به این سازوکار جریان اصولگرا در کمپین انتخاباتی و یا پیشنهاداتی برای اصلاح این ماجرا دارید یا نه همین رویکرد به نظر شما درست است و فقط مثلاً یک سری جاها میشود یک سری اصلاحات جزئی را انجام داد؟
مهمترین اشکال جناح اصلاحات افلاس نظری و تئوریکی آنهاست. اینها اگر خیلی آدمهای کارکشته و عاقل و جا افتادهای بشوند و از لحاظ نظری قوی باشند، حداکثر سکولارهای لیبرال مثلاً اوائل دوران قرن ۲۰ خواهند بود که هیچ چیز جدیدی ندارند. همان نشخوارهای جویده شده را تکرار میکنند و تئوریشان راجع به ایران این است که قانون اساسی و انقلاب اسلامی و ولایت فقیه هیچ کدام به درد نمیخورد و علیالاصول باید تغییر کنند. در حالی که متوجه نیستند که اساساً رئیسجمهور شدهاند که براساس قانون اساسی کار اجرایی انجام بدهند. چه آقای خاتمی و چه آقای روحانی هیچگاه لباس ریاست جمهوری -به عنوان عالیترین مسئول اجرایی – را به تن نکردند، شاید در عمرشان هم نکرده باشند. آمدند بحثهای فلسفی عجیب و غریبی مطرح کردند که اینها همه از آن افلاس وسیع جناح اصلاحات نشأت میگیرد که نمیتوانند تناقضشان را حل کنند.
ما باید کمپین وسیعی برای اصولگرایی درست کنیم؛ مهم نیست که چند تا گروه داریم. ما در اصل مبنای اصولگرایی تقریباً تقارب خیلی خوبی داریم. اینها احتیاج به یک کمپین دارد تا با زبان امروز برای مردم توضیح بدهیم و نشان بدهیم چقدر این مبنا قوی و معتدل است؛ درست برعکس حرفی که آنها میزنند و این جناح را به رادیکال بودن متهم میکنند. اصلاً جناح اصولگرا، بر مشی اعتدال است. این حضرات اصلاحطلب بودند که رادیکال بودند، چه در دین داری و چه در بیدینی. این خلأ بسیار مهمی است و باید این مسئله را جدی گرفت. رسانههای ما باید به زبان درست و زبان امروزی و با امکانات امروزی این مسائل را توضیح بدهند.
مسئله دیگر مسئله سازماندهی است. ما داخل جناح اصولگرا تجمعات مختلفی داریم. اینکه میگوییم همه با هم باشیم این خیلی خوب است، ولی نهایتاً روابط به شکل سهمی است که این غلط است. به نظرم ما باید بتوانیم از این روحیه عبور کنیم و خودشیفتگیهای خاصی که دیده میشود را کنار بگذاریم و نکته آخر هم این است که کسانی که دوست دارند در این مسئله وارد شوند باید خودشان را مطرح کنند، چون زمان ثبت نام تا انتخابات خیلی کوتاه است و باید قبل از اینکه ثبت نام کنند خود را به نحوی مطرح کنند که روش بدی هم نیست.
این حق مردم است که افراد را بشناسند. ما باید کمک کنیم که مردم کاندیداها را بشناسند. دیگر دوران پوستر و عکسهای بزرگ وکارناوالهای خیابانی گذشته است. تحقق این امر فقط هم منوط به فضای مجازی نیست بلکه ترکیبی از فضای مجازی و تعلقات شخصی و انسانی و فیزیکی و … است. این کار خیلی ضروری است و انشاءالله کسانی که نامزد هستند خودشان را در معرض قرار بدهند، چون افکارشان باید تحلیل شود.
دورههای قبّه نوری را هم باید کنار بگذاریم. ما کاندیداها و نامزدهایی نمیخواهیم که صرفا قبّههای نور باشند. ما افرادی میخواهیم که دقیقاً بفهمند و پای فهمشان بایستند و حاضر باشند تصمیمات خیلی مهمی را بگیرند. هر نامزدی باید برای انتخابات آینده سه چهار حوزه اصلی و تصمیمگیریهای اصلی را تعریف کند که قابل ارزیابی باشد و الّا مثلاً کلیاتی به این معنا که میخواهیم ایران را قوی کنیم و حتی در خط رهبری باشیم و اسلام باید قوی باشد، هرچند خوب است، ولی کافی و راهگشا نیست.
یکی از افرادی که صحبتها و گمانهزنیهای زیادی ناظر به ایشان میشود آقای علی لاریجانی است، شما قبلاً در بعضی گفتگوها اشاره کرده بودید که اعضای خانواده به صورت هفتگی در منزل والده جمع میشوید، این جلسات همچنان پابرجا است؟
قبل از کرونا بوده. ولی الان که نباید اینطوری جمع شویم.
از این نظر میپرسم که شما اطلاعی دارید که آیا ایشان اراده و تصمیمی برای انتخابات دارند و اینکه گفته میشود شاید شاهد یک زوج انتخاباتی با حضور آقای لاریجانی و آقای ظریف باشیم چقدر محتمل و جدی است؟
من اطلاع دقیقی ندارم، ولی میتوانم پیشبینی کنم. تئوری زوج الان در ایران زود است و نمیگیرد و به نظرم زمینه ندارد. این اسمهایی که من میبینم در رسانهها هست، آقای رئیسی، قالیباف، علی لاریجانی، ظریف، سردار محمد، فتاح، جلیلی و آقای جهانگیری هست که در میان اینها نیروهای اصولگرای مهمی حضور دارند. پیش بینی من این است اگر قالب دوستانی که نام بردم ثبت نام کنند، رقابت اصلی بین آقای رئیسی، قالیباف، علی لاریجانی اتفاق خواهد افتاد نه اینکه بقیه لیاقت ندارند، ولی به هر حال رقابت یک پدیده اجتماعی است و این رقابت مهم را شکل میدهد شاید برای شرکت عمومی مردم چیز بدی نباشد.
ممکن است در این شرایط اصلاح طلبان از علی لاریجانی دفاع کنند؟
به هر حال آنها باید سبک و سنگینهای خودشان را بکنند، چون در سال ۷۶ و جریانات آقای خاتمی آنها به خون علی لاریجانی تشنه بودند، این تشنگی حالا ممکن است کمی فروکش کرده باشد، ولی همیشه هست و آنها میترسند و میگویند ایشان آدم پیچیدهای است و در زمان مناسب ممکن است بلا سرشان بیاورد. مرحوم گل آقا میگفت پیش بینیهای جواد لاریجانی غیر از مواردی که درست است بقیهاش غلط است (با خنده). ولی به هر حال نیروهای خیلی خوبی در میان کاندیداها دیده میشود. آقای جلیلی، سردار محمد و خیلی نیروهای برازنده و کاری دیگر که اگرچه مشهور نیستند، ولی از لحاظ اجرایی میتوانند هر کدام رکنی از ارکان دولت بعدی باشند. منتها به نظر من اگر اینها ثبت نام کنند، رقابت اصلی حول سه اسم میگردد: آقای رئیسی، قالیباف و علی لاریجانی.
مصباحی مقدم: اصلاح طلبان مشارکت حداقلی را به پای اصولگرایان نگذارند
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز گفت: بارها اعلام کردهایم که جامعه روحانیت مبارز با مشارکت حداکثری مردم موافق است. در واقع نگاه جامعه روحانیت حزبی و جناحی نیست بلگه نگاهمان ملی است.
اینکه اصولگرایان دنبال مشارکت حداقلی هستند یک اتهام از سوی اصلاح طلبان است
حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا مصباحی مقدم عضو جامعه روحانیت مبارز ضمن رد این گزاره، آن را به عنوان اتهامی از سوی اصلاحطلبان به اصولگرایان تلقی میکند و به خبرآنلاین میگوید: « غالبا اصلاح طلبان به رقبای خودشان این اتهام را میچسبانند مبنی بر اینکه اصولگرایان خواهان مشارکت حداقلی هستند به این دلیل که اگر مشارکت حداقلی باشد اصولگرایان پیروز هستند در حالی که این اتهام هم اتهام ناروا و هم غیرقابل قبول است.»
جامعه روحانیت مبارز موافق مشارکت حداکثری در انتخابات است
او ضمن تاکید بر برنامههای انتخاباتی اصولگرایان با محوریت جامعه روحانیت مبارز و تمایل این حزب به مشارکت حداکثری، اشاره میکند که بارها اعلام کردهایم که جامعه روحانیت مبارز با مشارکت حداکثری مردم موافق است. در واقع نگاه جامعه روحانیت حزبی و جناحی نیست بلگه نگاه مان ملی است.
جامعه روحانیت در چارچوب شورای عالی وحدت به انتخابات ورود می کند
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در پاسخ به این سوال که برنامه های انتخاباتی جامعه روحانیت مبارز به کجا رسیده و آیا به بحث مصداق وارد شده است یا خیر؟ گفت: جامعه روحانیت مبارز، شورای عالی وحدت را تشکیل داد و به نوعی کارهای مربوط به انتخابات در دست شورای عالی وحدت است. جامعه روحانیت به صورت خاص موضوع انتخابات را دنبال نمی کند و دکتر منوچهر متکی هم به عنوان سخنگوی شورای وحدت تعیین شده اند که او درباره پیشرفت کارها سخن می گوید. در نهایت جامعه روحانیت مبارز کارهای انتخابات را در چارچوب شورای عالی وحدت دنبال می کند.
با مشارکت حداقلی به شدت مخالفم
این چهره سیاسی اصولگرا با تاکید براینکه ما به شدت با مشارکت محدود برای انتخاب مطلوب مخالفیم، گفت: بنده بارها این موضع را گرفته ام و اعلام کرده ام که جامعه روحانیت مبارز با مشارکت حداکثری مردم موافق است. در واقع نگاه جامعه روحانیت حزبی و جناحی نیست بلگه نگاهمان ملی است.
مشارکت بیشتر مردم برابر با افزایش پشتوانه نظام است
او افزود: از این رو نگاه ملی اقتضا می کند که ملت ما هر چه بیشتر پای صندوق های رأی بیایند و سرنوشت خودشان را در انتخابات ریاست جمهوری رقم بزنند به بیانی دیگر هر چه مردم بیشتر حضور پیدا کنند هم موجب میشود پشتوانه نظام افزایش پیدا کرده و قدرتمند شود و هم در عین حال رهبری ما خوشحال تر خواهند بود و هم اینکه در نهایت رییس جمهوری قوی تر با پشتوانه مردمی بسیار گسترده تر انتخاب می شود. بنابراین ما هیچ گاه با مشارکت حداقلی موافق نیستیم.
کسی را سراغ ندارم که خواهان مشارکت حداقلی باشد
این عضو جامعه روحانیت مبارز در پاسخ به این سوال که چه کسانی به دنبال مشارکت حداقلی در انتخابات هستند ؟ تصریح کرد: بنده کسی را سراغ ندارم که به دنبال مشارکت حداقلی باشد فقط بنده در روزنامه ها دیدم که غالبا اصلاح طلبان به رقبای خودشان این اتهام را می چسبانند مبنی بر اینکه اصولگرایان خواهان مشارکت حداقلی هستند به این دلیل که اگر مشارکت حداقلی باشد اصولگرایان پیروز هستند در حالی که این اتهام هم اتهام ناروا و غیرقابل قبولی است. شاهد آن هم این است که تاکنون اصولگرایان همواره خواهان مشارکت حداکثری بوده اند به علاوه اینکه در انتخابات متعددی با وجود مشارکت حداکثری پیروز میدان انتخابات شده اند. بنابراین این طور نبوده که اصولگرایان با مشارکت حداقلی، موقعیت برتر را به دست آورده باشند.
اصلاح طلبان نباید مشارکت حداقلی را به پای اصولگرایان بگذارند!
این عضو مجمع تشخیص مصلحت در پاسخ به این سوال که در انتخابات مجلس یازدهم، اصولگرایان توانستند با مشارکت حداقلی پیروز شوند، ارزیابی شما چیست؟، اضافه کرد: بنده به شدت با این دیدگاه که اصولگرایان با مشارکت حداقلی توانستند پیروز انتخابات مجلس شوند مخالفم در واقع چون اصلاح طلبان، میدان را واگذار کرده و حضور پیدا نکرده اند و در عین حال اعلام کرده اند که ما در این دوره به صورت دسته جمعی به انتخابات مجلس ورود نمی کنیم و لیست واحد نمی دهیم، به این نتیجه رسیده ایم.
مصباحی مقدم مقدم اشاره کرد: به بیانی دیگر با عدم حضور اصلاح طلبان، نتیجه این شد که سطح مشارکت مردم کاهش پیدا کرد از این رو خودشان عامل یک چنین مشارکت حداقلی شدند از این رو اصلاح طلبان نباید مشارکت حداقلی را به پای دیگران بگذارند.
راهکار اصولگرایان برای افزایش مشارکت
او در پاسخ به این سوال که راهکارهای شما برای افزایش مشارکت مردم در انتخابان سال آینده چیست؟ و چه برنامه هایی برای آن دارید؟ اظهار کرد: بهترین راهکار این است که هر دولت یا مجلسی که تشکیل می شود کارآمدی خود را به مردم اثبات کند و دلسوزی خودش را برای مردم نشام دهد بنابراین اگر مردم احساس کنند مجلس و دولت، مجلس و دولتی کارآمد هستند یقینا تشویق میشوند که بیشتر مشارکت کنند.
مصباحی مقدم در پاسخ به این سوال که آیا عملکرد مجلس یازدهم به گونه ای بوده که مردم تشویق شوند که در انتخابات سال آینده مشارکت بیشتری داشته باشند یا حتی به کاندیدای اصولگرایان رأی دهند؟ بیان کرد: مجلس یازدهم در مقایسه با مجلس دهم، از دلسوزی و کارآمدی بالاتری برخوردار است نه اینکه بالاترین انتظارات را پاسخ داده باشد.
جریانات سیاسی دیدگاههای حاشیهای مجلس را برجسته میکنند!
او در پاسخ به این سوال که مجلس یازدهم تا چه حد توانسته به انتظارات مردم پاسخ بدهد؟ حاشیه ها و شعارزدگی مجلس یازدهم تا چه حد بر مشارکت مردم در انتخاب دولت آینده می تواند تاثیرگذار باشد؟ گفت: طبعا در مجلس که تقریبا ۲۹۰ نفر نماینده حضور دارند ممکن است اشخاصی، دیدگاه هایی داشته باشند که آن دیدگاه ها، دیدگاه های نادر و نامناسب است وقتی که جریانات سیاسی و مطبوعات و رسانه ها، آن دیدگاههای حاشیهای را برجسته میکنند و به تعبیری به آن دیدگاه ها بال و پر میدهند طبیعتا این نتیجه در افکار عمومی پدید میآید که مجلس پرحاشیه است در حالی که لزوما چنین نیست.
مخالفان در نظرشان نسبت به مجلس یازدهم تجدیدنظر کنند
نماینده ادوار مجلس تاکید کرد: در واقع منظور از مجلس، مصوبات آن است پرسش این است که کدامیک از مصوبات مجلس، پرحاشیه بوده است؟ واقعیت این است که مصوباتی که مجلس مطرح کرده غالبا، نه اینکه بگویم صددرصد، مصوبات خوبی بوده است و برخلاف برداشت هایی که برخی دارند و بعضی از مصوبات مجلس را عاری از چارچوب تلقی می کنند این مجلس مصوبات خوبی مطرح کرده از این رو اینها باید در نظرشان نسبت به مجلس تجدیدنظر کنند.
او در پایان گفت: اتفاقا این مصوبات مجلس، به دولت برای چانه زنی در مقابل اروپا و آمریکا تواناتر کرده است همانطور که شاهد بودیم وزارت امور خارجه هم بر روی مصوبه مجلس تکیه کرد در حالی که قبلا با این مصوبه، ابراز مخالفت می کرد.
منصور حقیقتپور: مجلس اندازه یک مینیبوس کاندیدای ریاست جمهوری دارد
انتخابات نزدیک است و برخی از سیاسون خود را برای ورود به انتخابات آماده میکنند. حالا یا رسما از اراده خود برای این کار گفتهاند و یا نه. برخی دیگری از سیاسیون و مقامات، اما وقت خود را صرف دعوت از دیگران برای ورود به این کارزار میکننددر این میان برخی می گویند در مجلس تعدادی از نمایندگان در حال جمع آوری امضا برای دعوت از چهرهها برای حضور در انتخابات هستند.
منصور حقیقتپور، فعال سیاسی اصولگرا که سابقه نمایندگی مجلس را نیز دارد، در واکنش به این اقدام نمایندگان گفت: «به نظر من این یک اقدام استثنائی است که ازجمله وظایف نمایندگی به حساب نمیآید. اما ایرادی هم ندارد که یک نماینده به عنوان یک عنصر ایرانی نظر خود را بیان کرده و از افراد برای ورود به انتخابات دعوت کند».
وی این اقدام برخی از نمایندگان مجلس را چندان حائز اهمیت ندانست و گفت: «بالاخره ملاک مردم هستند و باید رای بدهد. من اطمینان دارم که جریانات دیگری هم داخل مجلس هستند که میتوانند افراد دیگر را معرفی کنند».
حقیقتپور به تعدد کاندیداهای احتمالی اشاره کرد و گفت: «الان اندازه یک مینیبوس کاندیدا داریم. هرکسی پیدا شده میخواهد کاندیدا شود. البته ایرادی هم ندارد، اما باید کاری کنیم تا افرادی وارد شوند که شان باشد. افرادی برای انتخابات ریاست جمهوری باید مطرح شوند که امتحان پسداده هستند، کسانی که سختی انقلاب را کشیده باشند، درد فقرا را میدانند، اندیشه امام و مقام رهبری را با گوشت و پوست و استخوان لمس کرده باشند تا بتوانند در آن قالب فعالیت کنند و پیش بروند».
وی با تاکید بر اینکه «بهتر است درباره اینگونه اقدامات در مجلس حساسیت به خرج ندهیم» گفت: «الان در داخل مجلس یک عده دنبال کاندیداتوری آقای جلیلی هستند. برخی دنبال آقای قالیباف هستند. از داخل مجلس کاندیداهای مختلفی مطرح شدهاند. آقای نیکزاد هست، آقای قاضیزادههاشمی نایب رئیس مجلس کاندیدا است و حتی اخیرا آقای ذوالنوری را هم کاندیدا کردهاند. احتمالا معتدلین و اصلاحطلبان داخل مجلس هم برای خود افرادی را دارند که معرفی کنند. به این ترتیب خود مجلس یک مینیبوس راه میاندازد و میشود دو مینیبوس کاندیدا».
حقیقتپور درباره اینکه این دعوت کردنها و نامه نوشتنها در تصمیم نهایی افراد چه تاثیری دارد و آیا میتواند ابراهیم رئیسی را راضی به کاندیداتوری کند؟ گفت: «به نظر من خیلی تاثیرگذار نیست. بالاخره آقای رئیسی خودش میتواند تشخیص دهد که بیاید یا نه. او ظرف دو، سه سال پیگیری یک سیستم عدالت قضایی را در کشور ایحاد کرده و ورودش به انتخابات با این امر قطعا منافات دارد. ضمن اینکه ماندن او در این جایگاه محسنات بسیاری دارد و موجب میشود که کار نیمهتمام خود را تمام کند لذا قطعا آقای رئیسی تمام این پالسها و پیامها را دریافت کرده و براساس اندیشه و تشخیص خود تصمیم میگیرند».
وی افزود: «من فکر میکنم که آقای رئیسی تجارب سه سال گذشته خود را حیف نمیکنند. به هرحال برقراری عدالت و ریشهکنی فساد که مثل موریانه به جان نظام افتاده، خودش خدمت بزرگی است که ایشان در حال انجام آن است».
توصیههای یک عضو فراکسیون جبهه انقلاب اسلامی در آستانه انتخابات ۱۴۰۰
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بر ضرورت تقویت همه شخصیت های انقلابی و پرهیز از هرگونه اختلاف درون جریانی در آستانه انتخابات سال ۱۴۰۰ تاکید کرد.
مالک شریعتی نیاسر عضو فراکسیون جبهه انقلاب اسلامی در صفحه شخصی خود در توئیتر، نوشت:
«توهین به روحانی، طراحی کابینه های متعدد تمسخرآمیز برای چهره ها، رشد قارچی کانال های تلگرامی شبه انقلابی و تخریبگر نزدیکان رهبری (حجازی، فدایی و…) و جریان های انقلابی، حاشیه سازی برای سفرهای ملی قالیباف و رئیسی و…
فهرستی آشنا از قطعات درحال تکمیل پازل ۱۴۰۰ است که دقت مضاعف نیروهای انقلاب را می طلبد. راه حل:
– محکومیت فوری هرگونه توهین و پیگیری منشأ آن
– حفظ و تشدید نقد غربگرایان در حوزه اقتصاد و معیشت
– تقویت همه شخصیت های انقلابی و پرهیز از هرگونه اختلاف درون جریانی
– عدم اعتماد به هر رسانه و هر حساب غیرشفاف و ایجاد چالش شفافیت مجازی»
بخش هایی از این گفتوگوی تسنیم را در ادامه بخوانید:
محصولی درباره تصمیم جبهه پایداری برای تعیین جایگزین علامه مصباح یزدی با اشاره به اینکه شورای فقها از اول تاسیس، رکن رکین تشکیلات پایداری بود و همواره سه نفر فقیه ربانی و انقلابی بر تصمیمات و عملکرد این جبهه نظارت داشتند، گفت: پس از رحلت عزیز سفر کرده حضرت آیت الله مصباح یزدی (ره)، شورای مرکزی با مشورت دو فقیه دیگر در صدد جایگزین ایشان است، همچنان که پس از رحلت حضرت آیت الله خوشوقت رضوان الله تعالی علیه که یکی از اولین فقهای جبهه پایداری بودند، فقیه ربانی و انقلابی دیگری جایگزین ایشان شد.
به نظر ما نامزد اصلح کسی است که بیشترین نمره را در مجموع سوابق و زمینه های مختلف اقتصادی و عملکردی با توجه به شاخص های مورد نظر کسب کند. با این تعریف کلی در واقع می توان گفت همه به دنبال اصلح هستند هر چند برخی به ظاهر آن را نقد کنند و این تفاوت در مصداق و خروجی اصلح در جناح ها، سلیقه ها و جریان های مختلف سیاسی ناشی از اختلاف در شاخص ها و حتی ضریب شاخص هاست.
یک جریان انقلابی نامزدی را که اهل بده بستان و زد و بند سیاسی و اقتصادی است را در تضاد با شاخص عدالت و شفافیت و رعایت اصول ارزشی می بیند. در مقابل برای یک جریان سیاسی سکولار، نامزد اهل زد و بند سیاسی اقتصادی میتواند نمره مثبت بگیرد ولو با عناوین و پوشش های جعلی مثل اهل تعامل بودن و اهل مشورت و کار جمعی بودن؛ متاسفانه امروز در فرهنگ سیاسی سکولاریسم اهل معامله را با نیرنگ، اهل تعامل معرفی می کنند، چرا که تعامل واژهای است که همه از آن استقبال می کنند و عموما نه تنها واژه منفی نیست بلکه مثبت هم هست.
در واقع ما در فرهنگ سیاسی التقاطی و سکولار با دگرگون کردن معنای واقعی واژه ها مواجهیم. نمونه دیگر این دگرگونی معانی، واژه تندروی است که متأسفانه جهت کوبیدن رقیب در پایداری بر روی اصول و ارزش ها به کار می رود تا با برچسب عنوان تندروی که واژه مطلوبی نیست یک فرد یا یک جریان پایدار بر اصول و ارزشها را بکوبند.
بعضی از عناصر سیاسی هم برای کوبیدن رقیب، تقابل اصلح غیر مقبول را با صالح مقبول مطرح میکنند. ما معرفی اصلحی که امکان و احتمال رای آوری نداشته باشد را عمدتا کار لغوی می دانیم و برای معرفی نامزد اصلح، امکان رای آوری را به عنوان یکی از شاخص های مهم تلقی میکنیم.
محصولی با اشاره به اینکه مردم طعم خدمات دولت و وزرای ارزشی را به جز چند سال از این ۴۲ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نچشیدهاند، تاکید کرد: جریان غربگرا می داند اگر دولت به دست نیروهای انقلابی و ارزشی بیفتد و خدمتگزاری به مردم و عملکرد عدالت محور و پیشرفت کمی و کیفی کشور ذائقه جامعه به سمت نیروهای انقلابی تغییر می کند و دست سکولار های غربگرا رو می شود.
انتخابات ریاست جمهوری از اسفند ماه وارد فاز جدیدی می شود، بر همین اساس گروههای سیاسی به طور فشرده مشغول رایزنی و لابیگری هستند. در این میان خبر رسیده که جبهه پایداری به نفع سیدابراهیم رئیسی در حال جمعآوری امضا از نمایندگان اصولگرا است که واکنشهایی را در پی داشته است.
اقبال شاکری درباره موقعیت قالیباف، رئیسی و سعید جلیلی در اردوگاه اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت: قطعا جبهه نیروهای انقلاب به اجماع می رسند و یک نفر را با یک رأی حداکثری برمیگزینند، سایر ظرفیتها نیز با هم افزایی از نامزد منتخب جبهه انقلاب حمایت خواهند کرد.
وی درباره عدم کاندیداتوری قالیباف در صورت نامزدی سیدابراهیم رئیسی افزود: اگر بخواهیم روی یک نامزد اجماع کنیم باید از تفرق آرا بپرهیزیم. قطعا همه شخصیتها و ظرفیتهای جریان انقلابی در نهایت پشت سر یک کاندیدا خواهند آمد. حالا تفاوتی نمی کند آن نامزد آقای رئیسی باشد یا قالیباف یا هر شخصیت دیگری.
عضو جمعیت پیشرفت و عدالت درباره زمان به اجماع رسیدن اصولگرایان و نیروهای انقلابی تأکید کرد: نگاهی به ادوار گذشته نشان می دهد که تا آخرین ساعت ثبت نامها مشخص نمی شود چه کسی قصد کاندیداتوری در انتخابات دارد و چه کسی قطعا نمی آید، معتقدم هر زمانی قطعا مشخص شود کدام عزیزان می آیند، اجماع پشت سر یک کاندیدا باید رخ دهد.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی درباره تلاش جبهه پایداری برای جمعآوری امضا از نمایندگان در حمایت از نامزدی رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت: مجلس شأن نظارتی بر حوزه اجرایی دارد بنابراین باید برتر از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری باید عمل کند.
وی با تأکید بر لزوم حفظ جایگاه نظارتی مجلس شورای اسلامی افزود: البته شخص نمایندگان به دور از هویت جمعی مجلس امکان دارد زحماتی بکشند و به برخی کاندیداها ابراز تمایل کنند این اشکالی ندارد اما نگاه مجلس به موضوع انتخابات ریاست جمهوری باید فراتر از کاندیدای باشد و در حوزه حمایت و دعوت از مصادیق ورود نکند.
شاکری، مجلس را قوه ناظر بر دولت و رئیس جمهور خواند و یادآور شد: این قدرت باید برای مجلس حفظ شود. البته بیرون مجلس برخی نمایندگان در تشکلهای مختلفی عضو هستند، فعالیت آنها در آن حوزه اشکالی ندارد.
عضو کمیسیون شوراهای مجلس: اصلاح قانون انتخابات به ۱۴۰۰ میرسد
جلال رشیدی کوچی، درباره جلسه نمایندگان مجلس با اعضای شورای نگهبان در خصوص اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری که پیش تر توسط این شورا رد شده بود، گفت: جلسه ای که با اعضای شورای نگهبان در خصوص اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری برگزار کردیم نتایج مثبتی را به همراه داشت.
این عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور تاکید کرد: اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری به انتخابات سال ۱۴۰۰ خواهد رسید.
وی درباره اینکه صحن مجلس درگیر بودجه سال آینده است و از سوی دیگر هم چیزی تا آغاز فرآیند ثبت نام انتخابات باقی نمانده است آیا واقعا اصلاحات جدید انتخابات ریاست جمهوری به انتخابات سال ۱۴۰۰ خواهد رسید، عنوان کرد: اصل برگزاری جلسه با اعضای شورای نگهبان هم برای همین بود، انشاالله با رفع ایرادات مد نظر شورای نگهبان این قانون به انتخابات سال آینده خواهد رسید.
نظر شما