کیهان: 7 سال و پنج ماه از شروع به کار دولت اصلاحطلبان میگذرد و ماحصل عملکرد آنان که طی 7 سال گذشته بالا تا پایین پستهای دولتی را در اختیار داشتهاند جز رکود و تورم و تشدید مشکلات کشور چیز دیگری نبوده است.
مدعیان اصلاحات طی 7 سال گذشته، نهتنها کارنامه خوبی از خود بهجای نگذاشتهاند بلکه در مسئولیتپذیری و اخلاق سیاسی نیز مردود شدهاند چه آنکه نهتنها هیچ مدیر دولتی و یا مدعی اصلاحطلبی مشکلات کشور را گردن نگرفته بلکه با بهانهتراشی و طرح مسائلی مانند بدشانسی دولت، درصدد فرار از پاسخگویی بودهاند. نکته قابلتأمل آنکه علاوهبر این، مدعیان اصلاحات همچنان در فضای انتخاباتی 92 و 96 به سر میبرند و روزی نیست که در مورد آینده، شعار و وعده ندهند!
از ارعاب با دلار 5 هزارتومانی تا وعده دلار 15 هزارتومانی!
همین چند روز پیش بود که حجتالاسلام روحانی رئیسجمهور در جلسه هیئت دولت گفت «اگر منابع در اختیار بانک مرکزی قرار بگیرد، فردا صبح قیمت دلار از 25 هزار تومان به 15 هزار تومان میرسد»و این در حالی است که اتفاقاً جناب رئیسجمهور با همین وعدهها، به پاستور راه یافت.
روحانی در 22 خرداد 92 در جریان تبلیغات انتخاباتی با برشمردن مشکلات مدیریتی دولت دهم، خصوصاً در بازار ارز گفت: «دولت شما یعنی دولت تدبیر نخواهد گذاشت که ارزش پول ملی ظرف ۶ ماه به یکسوم کاهش یابد.»
روحانی در سال 92 گفته بود: «ما شاهد هستیم که دلار بعد از چند ماه به چندین برابر قیمت افزایش پیدا میکند، مشکل کجاست؟ مشکل عدم مشورت، خودشیفتگی، عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور و بیثباتیها است. چقدر ما در این ۷-۸ سال گذشته شاهد تغییر پیاپی مدیران بودیم؟»
بر همین اساس، یکی از شیوههای تبلیغاتی مدعیان اصلاحات در انتخابات 92 و 96 این بود که سعی میکردند القا کنند که ایران در آستانه ونزوئلایی شدن است و اگر اصولگرایان رأی بیاورند، نرخ دلار به 5 هزار تومان میرسد!
گفتنی است که قیمت هر دلار در سال ۹۲ حدود ۳ هزار تومان بود اما در دولت اصلاحطلبان و تا همین چند ماه گذشته، قیمت دلار تا ۳۲ هزار تومان پیش رفت و این روزها هم در کانال ۲۲ هزارتومانی است!
حالا و در شرایطی که تنها 5 ماه به انتخابات ریاستجمهوری 1400 باقی مانده است، بازهم مدعیان اصلاحات ساز «وعده دادن» را کوک کردهاند.
آنان چند وقتی است بنا بر هر مناسبتی با پیش کشیدن موضوعاتی مانند FATF و تحریم و... درصدد توجیه مشکلات کشور و کارنامه خالی خود هستند و از سوی دیگر با وعدههای عالی و البته توخالی و پوشالی، رویای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری 1400 را در سر میپرورانند!
گرچه حضور جریانات مختلف و متعدد در عرصه انتخابات کشور یک نعمت و یک بایسته است اما چیزی که پیش از آن مهمتر به نظر میرسد، داشتن روحیه مسئولیتپذیری و اساساً اخلاق سیاسی است.
همین چند روز پیش بود که محسن هاشمی، عضو حزب کارگزاران سازندگی در کنگره حزب ندای ایرانیان طی اظهاراتی انتخاباتی گفت: «ما در یک دوراهی هستیم: یک مسیر ونزوئلا شدن است که تداوم عدم سرمایهگذاری و تورم رکودی ادامهدار است و راه دوم آغاز یک مسیر سازندگی و رونق شبیه اتفاقی که پس از جنگ هشتساله رخ داد با این تفاوت که در این مسیر خطر کاهش قیمت نفت نیز وجود ندارد و میتوان برای یک دهه رونق اقتصادی را تجربه کرد.»
این بخش از اظهارات عضو حزب کارگزاران، تداعیکننده همان سناریوی نخنما و تکراری مدعیان اصلاحات در انتخابات 92 و 96 است. آنان در همان مقطع سعی میکردند در راستای رقیب هراسی، صرفاً «وعده» بدهند؛ از وعده حفظ ارزش پول ملی و دلار 3 هزارتومانی تا گلوبلبل شدن وضعیت مملکت و سیب و گلابی برجام!
حمیدرضا جلاییپور، فعال اصلاحطلب در آن ایام انتخابات گفته بود: «کافی است همین آقای جلیلی بیاید تا ایران در عرض ۴ سال ونزوئلا شود... یعنی دوباره وضعیت معیشتی کشور به هم میریزد.» علی مطهری، نماینده عضو فراکسیون امید مجلس دهم در همان برهه گفته بود: «روحانی کشور را سوئیس نمیکند اما ونزوئلا هم نمیشویم.» یا «عبدالله رمضانزاده» سخنگوی دولت اصلاحات که گفته بود: «ما همینکه کشورمان در دولت آقای روحانی مثل ونزوئلا نشده باید خوشحال باشیم. درحالیکه وقتی آقای روحانی روی کار آمد مثل ونزوئلا بودیم».
تلاش اصلاحطلبان برای وعده دادن؛ «تعهد کتبی برای حل مشکلات کشور!»
«مانیفست اصلاحطلبان در ۱۴۰۰» هم از جمله حرفهایی بود که اوایل دیماه جاری از سوی برخی اصلاحطلبان شنیده شد. محمدرضا خباز، استاندار سابق سمنان در دولت روحانی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اصلاحطلبان در جلسات اخیر خود خوشبختانه در حال رسیدن به یک مانیفست هستند و برنامههای اصلاحطلبان در حال آماده شدن است... طبیعی است درصورتیکه مانیفست داده شود و شرایط برای معرفی کاندیدا فراهم شود ما باید کاندیدایی را معرفی کنیم که اصلح باشد و شرایط را برای اداره کشور و حل مشکلات کشور داشته باشد.»
خباز در ادامه گفت: «بهترین راه این است که کاندیدای ریاستجمهوری اصلاحطلبان یک مانیفست داشته باشد و به مردم بگوید که اگر به من رأی بدهید، به شما تعهد کتبی میدهم و با برنامهریزی اعلامشده مشکلات کشور را حل خواهم کرد.
اصلاحطلبان به مردم با مانیفستی که ارائه میکنند اعلام میکنند که در سیاست خارجی و داخلی و از همه مهمتر در بعد اقتصادی و حتی فرهنگی تعهد خواهند داد که در راستای حل مشکلات آنها تلاش خواهند کرد...اصلاحطلبان با مانیفست حل مشکلات میآیند».
همچنین، یکی دیگر از مدعیان اصلاحات که رئیسکمیسیون اصل ۹۰ مجلس ششم بوده است، چندی پیش گفته بود «روحانی نتوانست پاسخ مطالبات مردم را بدهد ولی جهانگیری میتواند کشور را از این شرایط خارج کند»
انتخابات آمریکا و در باغ سبز
نشان دادن مدعیان اصلاحات!
جالب توجه آنکه آنان از هر فرصتی حتی انتخابات آمریکا برای وعده دادن و بهرهبرداریهای انتخاباتی استفاده میکنند؛ از مهرماه سال جاری که انتخابات آمریکا توجه کارشناسان و رسانههای داخلی را معطوف خود کرده بود، مدعیان اصلاحات وعده میدادند که با رفتن ترامپ، همه مشکلات حل میشود! حالآنکه تیم بایدن بهویژه مشاور امنیت ملی او (جیک سالیوان) بارها بر ضرورت تحریمها در قبال جمهوری اسلامی تأکید کردهاند و اینهمه در حالی بوده است که اصلاحطلبان طی این مدت سعی کردهاند به افکار عمومی، در باغ سبز نشان دهند!
بهعنوانمثال میتوان به این بخش از اظهارات محسن هاشمی در مهرماه سال جاریاشاره کرد که گفته بود: «جامعه ما امروز در شرایط بسیار سخت اقتصادی قرار دارد و تحت شدیدترین تحریمهاست، در عصر پیامبر این فشار حداکثری در دوران شعب ابیطالب رقم خورد و مسلمانان با تحمل فشار با سربلندی از تحریمها خارج شدند که امیدواریم بهزودی با رفتن ترامپ، این دوره سختی هم به گشایش برای مردم تبدیل شود.»
وعدههای عالی با کارنامه خالی
اصلاحطلبان با «کارنامه خالی» بهقدری حول «وعدههای عالی» متمرکز شدهاند که در روزنامههایشان نوشتند با آمدن بایدن، فقر ریشهکن میشود و درآمد مردم افزایش پیدا میکند!
روزنامه شرق همان موقع (پیش از انتخابات آمریکا) در یادداشتی با عنوان «انتخابات آمریکا و اقتصاد ایران» نوشته بود:
با آمدن بایدن «بحران اقتصادی کنونی ایران بهتدریج فروکش خواهد کرد. با آزادی تدریجی صادرات کالاهای دیگر هم درآمد دولت و هم درآمد مردم افزایش خواهد یافت.»
همچنین «حرکت بهسوی رفاه نسبی شتاب خواهد گرفت. ارزش برابری دلار بهتدریج کاهش خواهد یافت که به مفهوم بالا رفتن ارزش پول ملی خواهد بود. فقر کنونی در طبقات پایین اقتصادی بهتدریج کاهش خواهد یافت. مسکن و اجارهبها نیز پایین خواهد آمد. چنین تحولی در بهای کالاهای موردنیاز مردم تأثیر خواهد گذاشت. روابط تجاری ایران با کشورهای اطراف و اروپا و خاور دور نیز بهبود خواهد یافت و....»
سؤال اساسی که مطرح میشود این است که چرا اصلاحطلبان که پیش از این گفته بودند «تضمین دولت روحانی هستیم» بهجای گزارش عملکرد و پاسخگویی نسبت به عملی نشدن وعدههای گذشته، به وعده دادن و سناریوهایی مانند رقیب هراسی و طرح مسائلی مانند ونزوئلایی شدن ایران و... روی آوردهاند؟
گرچه مدعیان اصلاحات طی یکی دو ماه گذشته قریب به 20 نامزد برای انتخابات ۱۴۰۰ معرفی کردهاند اما روشن است که اگر توان مدیریت و مهار مشکلات کشور را داشتند هرگز شاهد دلار22 هزار تومانی، پراید 120 میلیونی و سکه 10 میلیونی نبودیم!
نظر شما