اعتمادآنلاین| روزنامه کیهان در مطلبی با اشاره به احتمال معرفی کاندیدای اصلاحطلب برای انتخابات ریاستجمهوری نوشت: مدعیان اصلاحات طی 7 سال گذشته، نهتنها کارنامه خوبی از خود بهجای نگذاشتهاند بلکه در مسئولیتپذیری و اخلاق سیاسی نیز مردود شدهاند چه آنکه نهتنها هیچ مدیر دولتی و یا مدعی اصلاحطلبی مشکلات کشور را گردن نگرفته بلکه با بهانهتراشی و طرح مسائلی مانند بدشانسی دولت، درصدد فرار از پاسخگویی بودهاند. نکته قابلتأمل آنکه علاوهبر این، مدعیان اصلاحات همچنان در فضای انتخاباتی 92 و 96 به سر میبرند و روزی نیست که در مورد آینده، شعار و وعده ندهند!
حالا و در شرایطی که تنها 5 ماه به انتخابات ریاستجمهوری 1400 باقی مانده است، بازهم مدعیان اصلاحات ساز «وعده دادن» را کوک کردهاند.
آنان چند وقتی است بنا بر هر مناسبتی با پیش کشیدن موضوعاتی مانند FATF و تحریم و... درصدد توجیه مشکلات کشور و کارنامه خالی خود هستند و از سوی دیگر با وعدههای عالی و البته توخالی و پوشالی، رویای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری 1400 را در سر میپرورانند!
گرچه حضور جریانات مختلف و متعدد در عرصه انتخابات کشور یک نعمت و یک بایسته است اما چیزی که پیش از آن مهمتر به نظر میرسد، داشتن روحیه مسئولیتپذیری و اساساً اخلاق سیاسی است.
محسن هاشمی، عضو حزب کارگزاران سازندگی در کنگره حزب ندای ایرانیان طی اظهاراتی انتخاباتی گفت: «ما در یک دوراهی هستیم: یک مسیر ونزوئلا شدن است که تداوم عدم سرمایهگذاری و تورم رکودی ادامهدار است و راه دوم آغاز یک مسیر سازندگی و رونق شبیه اتفاقی که پس از جنگ هشتساله رخ داد با این تفاوت که در این مسیر خطر کاهش قیمت نفت نیز وجود ندارد و میتوان برای یک دهه رونق اقتصادی را تجربه کرد.»
این بخش از اظهارات عضو حزب کارگزاران، تداعیکننده همان سناریوی نخنما و تکراری مدعیان اصلاحات در انتخابات 92 و 96 است. آنان در همان مقطع سعی میکردند در راستای رقیب هراسی، صرفاً «وعده» بدهند؛ از وعده حفظ ارزش پول ملی و دلار 3 هزارتومانی تا گلوبلبل شدن وضعیت مملکت و سیب و گلابی برجام!
حمیدرضا جلاییپور، فعال اصلاحطلب در آن ایام انتخابات گفته بود: «کافی است همین آقای جلیلی بیاید تا ایران در عرض 4 سال ونزوئلا شود... یعنی دوباره وضعیت معیشتی کشور به هم میریزد.» علی مطهری، نماینده عضو فراکسیون امید مجلس دهم در همان برهه گفته بود: «روحانی کشور را سوئیس نمیکند اما ونزوئلا هم نمیشویم.» یا «عبدالله رمضانزاده» سخنگوی دولت اصلاحات که گفته بود: «ما همینکه کشورمان در دولت آقای روحانی مثل ونزوئلا نشده باید خوشحال باشیم. درحالیکه وقتی آقای روحانی روی کار آمد مثل ونزوئلا بودیم».
«مانیفست اصلاحطلبان در 1400» هم از جمله حرفهایی بود که اوایل دیماه جاری از سوی برخی اصلاحطلبان شنیده شد. محمدرضا خباز، استاندار سابق سمنان در دولت روحانی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اصلاحطلبان در جلسات اخیر خود خوشبختانه در حال رسیدن به یک مانیفست هستند و برنامههای اصلاحطلبان در حال آماده شدن است... طبیعی است درصورتیکه مانیفست داده شود و شرایط برای معرفی کاندیدا فراهم شود ما باید کاندیدایی را معرفی کنیم که اصلح باشد و شرایط را برای اداره کشور و حل مشکلات کشور داشته باشد.»
خباز در ادامه گفت: «بهترین راه این است که کاندیدای ریاستجمهوری اصلاحطلبان یک مانیفست داشته باشد و به مردم بگوید که اگر به من رأی بدهید، به شما تعهد کتبی میدهم و با برنامهریزی اعلامشده مشکلات کشور را حل خواهم کرد. اصلاحطلبان به مردم با مانیفستی که ارائه میکنند اعلام میکنند که در سیاست خارجی و داخلی و از همه مهمتر در بعد اقتصادی و حتی فرهنگی تعهد خواهند داد که در راستای حل مشکلات آنها تلاش خواهند کرد...اصلاحطلبان با مانیفست حل مشکلات میآیند».
همچنین، یکی دیگر از مدعیان اصلاحات که رئیسکمیسیون اصل 90 مجلس ششم بوده است، چندی پیش گفته بود «روحانی نتوانست پاسخ مطالبات مردم را بدهد ولی جهانگیری میتواند کشور را از این شرایط خارج کند»
جالب توجه آنکه آنان از هر فرصتی حتی انتخابات آمریکا برای وعده دادن و بهرهبرداریهای انتخاباتی استفاده میکنند؛ از مهرماه سال جاری که انتخابات آمریکا توجه کارشناسان و رسانههای داخلی را معطوف خود کرده بود، مدعیان اصلاحات وعده میدادند که با رفتن ترامپ، همه مشکلات حل میشود! حالآنکه تیم بایدن بهویژه مشاور امنیت ملی او (جیک سالیوان) بارها بر ضرورت تحریمها در قبال جمهوری اسلامی تأکید کردهاند و اینهمه در حالی بوده است که اصلاحطلبان طی این مدت سعی کردهاند به افکار عمومی، در باغ سبز نشان دهند!
اصلاحطلبان با «کارنامه خالی» بهقدری حول «وعدههای عالی» متمرکز شدهاند که در روزنامههایشان نوشتند با آمدن بایدن، فقر ریشهکن میشود و درآمد مردم افزایش پیدا میکند!
روزنامه شرق همان موقع (پیش از انتخابات آمریکا) در یادداشتی با عنوان «انتخابات آمریکا و اقتصاد ایران» نوشته بود:
با آمدن بایدن «بحران اقتصادی کنونی ایران بهتدریج فروکش خواهد کرد. با آزادی تدریجی صادرات کالاهای دیگر هم درآمد دولت و هم درآمد مردم افزایش خواهد یافت.» همچنین «حرکت بهسوی رفاه نسبی شتاب خواهد گرفت. ارزش برابری دلار بهتدریج کاهش خواهد یافت که به مفهوم بالا رفتن ارزش پول ملی خواهد بود. فقر کنونی در طبقات پایین اقتصادی بهتدریج کاهش خواهد یافت. مسکن و اجارهبها نیز پایین خواهد آمد. چنین تحولی در بهای کالاهای موردنیاز مردم تأثیر خواهد گذاشت. روابط تجاری ایران با کشورهای اطراف و اروپا و خاور دور نیز بهبود خواهد یافت و....»
سؤال اساسی که مطرح میشود این است که چرا اصلاحطلبان که پیش از این گفته بودند «تضمین دولت روحانی هستیم» بهجای گزارش عملکرد و پاسخگویی نسبت به عملی نشدن وعدههای گذشته، به وعده دادن و سناریوهایی مانند رقیب هراسی و طرح مسائلی مانند ونزوئلایی شدن ایران و... روی آوردهاند؟
گرچه مدعیان اصلاحات طی یکی دو ماه گذشته قریب به 20 نامزد برای انتخابات 1400 معرفی کردهاند اما روشن است که اگر توان مدیریت و مهار مشکلات کشور را داشتند هرگز شاهد دلار22 هزار تومانی، پراید 120 میلیونی و سکه10 میلیونی نبودیم!
نظر شما